Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

Độc lập - Tự do - Hạnh phúc

«ملاقات با برگ‌های چسبناک برنج» در میان جنگل ترونگ سون

Việt NamViệt Nam25/02/2024

(Baoquangngai.vn)- از سال تحصیلی 2023-2024، در کتاب‌های درسی کلاس هفتم برای دوره راهنمایی، شعر کوتاه من با عنوان «برگ‌های چسبناک برنج» وجود خواهد داشت. من آن شعر را در اواسط رمان «ترونگ سان» حدود مارس 1971 نوشتم، اکنون 53 سال از آن زمان می‌گذرد.

وقتی در بهار ۱۹۷۱ در امتداد جاده ترونگ سون شعر می‌نوشتم، همیشه احساس می‌کردم که دارم دفتر خاطرات می‌نویسم. روی تخت بادی نشسته بودم، منتظر شام بودم، یا وقتی تازه شامم را تمام کرده بودم و زمان راهپیمایی هنوز نرسیده بود، آن موقع بود که می‌توانستم بنشینم و شعر بنویسم. به دلیل فشار زمان، شعرهایی که در امتداد جاده ترونگ سون می‌نوشتم، همه شعرهای کوتاهی بودند. آنها مانند برق‌های ناگهانی در ذهنم بودند و من کلمات را روی کاغذ، در یک دفترچه کوچک، می‌نوشتم. متاسفم که آن دفترچه را در کانالی در امتداد بزرگراه ۴ - کای لی - مای تو - گم کردم.

بسیاری از مردم اغلب سرودن شعر را ستایش می‌کنند، اما به نظر من، سرودن شعر نیز مانند هر نوع کار دیگری، گاهی حتی سبک‌تر است و احتمال بیشتری دارد که باعث ایجاد احساس «رضایت از خود» نسبت به سایر انواع کار شود. با رفتن به ترونگ سان، بسیاری از مردم باید نوعی برگ جنگلی را به خاطر بیاورند، سربازان ما آن را «برگ برنج چسبناک» می‌نامیدند. به دلیل عطر خاص آن هنگام پخت، تفاوتی با عطر برگ‌های پاندان ندارد و ما را به یاد بوی برنج چسبناک و برنج چسبناک در زادگاهمان می‌اندازد.

شاعر تان تائو.
شاعر تان تائو در جوانی.

بسیاری از سربازان در واحد من این نوع گیاه برنج چسبناک را می‌شناختند، بنابراین پیدا کردن آن کار سختی نبود. در وسط ترونگ سان، برنج چسبناکی برای پختن برنج چسبناک وجود نداشت. خوشبختانه، "برگ‌های برنج چسبناک" با برنج پخته شده مخلوط شده بودند و برنج به طور طبیعی بوی برنج چسبناک داشت که به کاهش اشتیاق برای برنج چسبناکی که مادرم در خانه برای ما می‌پخت، کمک می‌کرد.

با برگ‌های چسبناک برنج آشنا شوید

چندین سال دور از خانه
هوس برداشت برنج چسبناک
دودی که از چشم عبور می‌کند
بوی برنج چسبناک عجیب است

مامان این موقع از ظهر کجایی؟
برگ‌ها را برای پختن بچینید
مادر برنج چسبناک می‌پزد
که در تمام طول مسیر بوی خوبی دارد

ای طعم خانه
چطور فراموش کنم؟
مادر پیر و کشور
عشق را به اشتراک بگذارید

درخت کوچک جنگل ترونگ سون
قلب را درک کن، تا ابد معطر.

مارس ۱۹۷۱

به یاد ظهرها، وقتی تازه به استراحتگاه رسیده بودیم و برنج می‌پختیم، همیشه سربازی از خانواده‌مان بود که مدتی در جنگل می‌دوید و برگ‌های چسبناک برنج می‌آورد. برنج با برگ‌های چسبناک برنج طعم‌دار شده بود و وقتی برنج تازه پخته می‌شد، عطر برنج چسبناک پخش می‌شد، نه خیلی زیاد، فقط ضعیف، اما همه سربازان ما را به وجد می‌آورد. این هم راهی برای «خوردن در نوستالژی» بود، و اینجا، نوستالژی برای یک عطر بسیار آشنا بود، بسیار آشنا از خانه.

قبل از پایان جنگ، شعر کوچک من «Gập cốm lá» (دیدار با برگ‌های چسبناک برنج ) «از رشته‌کوه ترونگ سان عبور کرد» و به هانوی رسید. موضوع این است که دوستی که روزنامه‌نگار بود، از منطقه جنگی جنوب دستور گرفت که به شمال برود و نسخه خطی مجموعه شعر من «Dựa chân qua trang co» (ردپاهایی در میان چمنزار) را به هانوی آورد و به دست پدر و مادرم رسید. معلمم با خواندن نسخه خطی مجموعه شعر، آنقدر خوشحال شد که انگار پسر خودش را در حال بازگشت به خانه می‌دید. او نشست و تمام مجموعه اشعار را رونویسی کرد (خط پدربزرگم بسیار زیبا بود، نه به بدی خط من). سپس یک بار، یکی از دوستان قدیمی زندان معلمم از زمانی که در اردوگاه تبعید بوون ما توت بودیم، به ملاقاتم آمد، معلمم این شعر «Gập cốm lá» را برای خواندن هم سلولی‌اش انتخاب کرد. وقتی دوست معلمم خواندن شعر را تمام کرد، گریه کرد و گفت: پسر شما کاملاً وفادار و فرزندپرور است.

بعد از آزادی، وقتی به هانوی رفتم، معلمم این داستان را برایم تعریف کرد. من آن را بالاترین تعریف برای خودم می‌دانستم. حتی از تمام جوایز شعری که بعداً دریافت کردم هم بالاتر بود. هرگز فکر نکنید که «وفاداری و فرزندپروری» معیارهای اخلاقی دوران فئودالی هستند. آنها ویژگی‌های نهایی افراد در تمام اعصار هستند. وفاداری به کشور، فرزندپروری به مردم و فرزندپروری به والدین. بدون والدین، من وجود ندارم. بدون مردم، کشوری وجود ندارد. و بدون کشور، هیچ چیز وجود ندارد.

سال‌هاست که نه تنها در جنگ، بلکه در شیوه‌های زندگی، مفاهیم زندگی و تجربیات زندگی نیز پرسه زده‌ام. فکر می‌کنم به لطف دو کلمه وفاداری و فرزندپروری توانسته‌ام تا به امروز خودم را حفظ کنم. وقتی کودکی مجبور است از والدینش دور باشد، باید فرزندپروری را کنار بگذارد تا وفاداری را تمرین کند. گاهی اوقات، در شرایط خاص، باید انتخابی وجود داشته باشد و برآورده کردن همزمان وفاداری و فرزندپروری غیرممکن است. والدینم این را درک می‌کردند و اصلاً مرا سرزنش نمی‌کردند.

من قبلاً آدم خیلی خوش‌گذرانی بودم، اما از وقتی پدر و مادرم به زادگاهشان در کوانگ نگای برگشتند، هر سال در طول عید تت، تمام خانواده‌ام به دوک تان (مو دوک) برمی‌گشتند تا عید تت را با پدر و مادرم جشن بگیرند. تا اینکه پدربزرگ و مادربزرگم فوت کردند: «هر جا که پدر و مادرم هستند، آنجا خانه است/ وطن ده متر مربع است/ اما کشور بزرگتر است» (شعر تان تائو).

بله، کشور بزرگتر است، و من خوش شانس بودم که با نماد کوچکی از کشورم، از سرزمین مادری‌ام، با رایحه ساده یک برگ جنگلی به نام «برگ برنج چسبناک» آشنا شدم.

امیدوارم و آرزو می‌کنم که امروز، هنگام خواندن و یادگیری این شعر کوچک من، دانش‌آموزان کلاس هفتم عطر برگ‌های چسبناک برنج را که من بیش از نیم قرن پیش در میان جنگل ترونگ سان حس کردم، حس کنند.

تان تائو


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

Y Ty با رنگ طلایی فصل برنج رسیده درخشان است
خیابان قدیمی هانگ ما برای استقبال از جشنواره نیمه پاییز «لباس خود را تغییر می‌دهد»
تپه سیم بنفش سوئی بون در میان دریای شناور ابرها در سون لا شکوفا می‌شود.
گردشگران به Y Ty هجوم می‌آورند و غرق در زیباترین مزارع پلکانی شمال غربی می‌شوند.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول