Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

قلب‌هایی که جا می‌مانند

در طول بیش از ۱۰ سال کار روزنامه‌نگاری، این فرصت را داشته‌ام که به مکان‌های زیادی سفر کنم و با افراد زیادی آشنا شوم. پس از هر سفر، کوله‌باری که خبرنگاری مثل من با خود می‌آورد، نه تنها اخبار داغ یا عکس‌ها و ویدیوهایی است که تک تک لحظات را ثبت می‌کند، بلکه هیجان قلبی است که از داستان‌ها و افرادی که ملاقات کرده‌ام، متأثر می‌شود.

Báo Thái NguyênBáo Thái Nguyên19/06/2025

نویسنده با اعضای باشگاه زنان که هویت لباس‌های قومی دائو را حفظ می‌کنند، در دهکده خه ریا، بخش وو چان (وو نهایی) عکسی گرفت.
نویسنده با اعضای باشگاه زنان که هویت لباس‌های قومی دائو را حفظ می‌کنند، در دهکده خه ریا، بخش وو چان (وو نهایی) عکسی گرفت.

برو، گوش کن و بفهم

وقتی تازه کارم را شروع کرده بودم، با این فکر «متعصب» بودم که «روزنامه‌نگاری فقط به عقل و سرعت نیاز دارد. من باید اخبار را در سریع‌ترین زمان ممکن گزارش کنم. هر چه سریع‌تر، دقیق‌تر و مطابق با استانداردها باشد، بهتر است.»

اما بعد، هر چه بیشتر می‌نویسم، بیشتر با موقعیت‌های مختلف در جامعه روبرو می‌شوم، به داستان‌هایشان گوش می‌دهم و از احساساتم برای لمس آرام زندگی دیگران استفاده می‌کنم، متوجه می‌شوم که علاوه بر عوامل فوق، روزنامه‌نگاری به یک قلب نیز نیاز دارد. قلبی که می‌داند چگونه گوش دهد، می‌داند چگونه تحت تأثیر قرار گیرد و پس از هر مقاله بخشی از آن احساس را برای خود باقی می‌گذارد. چنین افکاری اغلب ناگهان به سراغم می‌آیند، نمی‌دانم از کی شروع شده‌اند، اما همیشه هر بار که با شخصیت‌ها صحبت می‌کنم، مرا به فکر می‌اندازند.

شاید از یک روز گرم و سوزان ماه ژوئن شروع شد، وقتی که وسط یک کارگاه ساختمانی داغ و سوزان ایستاده بودم و کارگری را تماشا می‌کردم که با عجله عرق صورت تیره‌اش را پاک می‌کرد تا برای مصاحبه بهترین ظاهر را داشته باشد. آن موقع بود که متوجه شدم چشمان کارگر برق می‌زند وقتی درباره عزم تیم برای «غلبه بر آفتاب و باران» برای تکمیل پروژه قبل از موعد صحبت کرد.

یا شاید زمانی بود که جانبازی که تابستان آتشین سال ۱۹۷۲ را در کوانگ تری سیتادل تجربه کرده بود، هنگام صحبت در مورد رفقای کشته شده‌اش اشک در چشمانش حلقه زد.

هنوز هم کلمات خفه‌اش را در آن زمان به وضوح به یاد دارم: «ما به هم قول دادیم که وقتی ارتش را ترک کردیم، به نام دین، تای بین ، سپس های فونگ و سپس به تای نگوین برویم تا خانواده‌هایمان را ملاقات کنیم. اما وقتی جنگ تمام شد، فقط من ماندم تا به قولم عمل کنم.»

شاید هم خودم وقتی به داستان خانم ترین تی له در بخش تین دان (شهر تای نگوین ) گوش می‌دادم، اشک می‌ریختم. او با وجود نزدیک به ده بیماری جدی، هنوز زندگی می‌کند، کار می‌کند و دو فرزندش را برای تحصیل بزرگ می‌کند.

خانم لی که از «طوفان زندگی» نشکسته است، کسی است که انرژی مثبت را به همه اطرافیانش منتقل می‌کند و به آنها کمک می‌کند تا ارزش‌های زندگی را عمیقاً حس کنند و قدر لحظات حال را بدانند؛ او از تاب‌آوری انسان‌ها حتی در اعماق درد جسمی و روحی آگاه است.

یا گاهی اوقات اغلب می‌نشینم و روزهای کار در طول سیل تاریخی که در اوایل سپتامبر ۲۰۲۴ در تای نگوین رخ داد را به یاد می‌آورم. این تصویر آقای نگوین وان تو (در بخش چوآ هانگ، شهر تای نگوین) است که با صورتی کبود روی پشت بام خانه‌ای در طبقه چهارم نشسته و با نگرانی به آب خروشان اطراف نگاه می‌کند. و سپس چشمان پیرمرد با دیدن قایق نجات ارتش برق زد.

یا وقتی بعد از سیل با خانم له تی کیو (از اهالی لینه سون، شهر تای نگوین) ملاقات کردم، نمی‌دانستم چه بگویم، فقط آرام کنارش نشستم و به حرف‌هایش گوش دادم که با صدای آهسته برایم تعریف می‌کرد که چگونه تمام دارایی‌ها، محصولات کشاورزی و دام‌هایش توسط سیل از بین رفته است. با گوش دادن به داستانش، هر کلمه را نه تنها با قلم، بلکه با قلبم نیز ثبت کردم.

روزنامه‌نگاری به من و بسیاری از خبرنگاران دیگر کمک می‌کند تا به داستان‌های زیادی با ظرافت‌های مختلف گوش دهیم. سپس متوجه می‌شویم که ما فقط خبرنگار نیستیم. ما شاهد هستیم، گاهی اوقات نیز به اشتراک می‌گذاریم. سپس، آن اطلاعات را به خوانندگان ارائه می‌دهیم، به طوری که داستان‌های "واقعی" احساسات عمیق قلب هر فرد را لمس می‌کنند.

خبرنگاران روزنامه تای نگوین از جنگل‌زدایی در منطقه کوهستانی وو نهایی گزارش می‌دهند.
خبرنگاران روزنامه تای نگوین از جنگل‌زدایی در منطقه کوهستانی وو نهایی گزارش می‌دهند.

با قلم، قلب‌ها را لمس کن

یک استاد دانشیار مشهور در این صنعت زمانی به ما دانشجویان روزنامه‌نگاری درس می‌داد: «حرفه روزنامه‌نگاری برای اطلاعات بی‌طرفانه ارزش قائل است. قبل از هر حادثه، روزنامه‌نگاران باید خود را در یک دیدگاه حرفه‌ای قرار دهند. با این حال، این حرفه افرادی را که بی‌احساس هستند انتخاب نمی‌کند. این حرفه به قلبی به اندازه کافی قوی برای همدلی و ذهنی به اندازه کافی روشن برای گفتن حقیقت با صداقت، مهربانی و انسانیت نیاز دارد.»

می‌توان گفت که روزهای کار، دیدگاه من را نسبت به شغلم تغییر داده است. من به عنوان یک خبرنگار، نه تنها برای ارائه اطلاعات، بلکه برای "لمس کردن" نیز می‌نویسم. شادی، غم، عذاب و امید مردم را لمس می‌کنم. و وقتی این فکر را با همکارانم به اشتراک گذاشتم، به یک نتیجه رسیدیم: قلب یک روزنامه‌نگار نیز باید یاد بگیرد که چگونه بلرزد و سپس یاد بگیرد که چگونه بخشی از خود را در هر داستان به جا بگذارد. زیرا اگر نتوانیم احساس کنیم، چگونه می‌توانیم به خوانندگان کمک کنیم تا درک کنند؟

و همچنین از احساسات هر کلمه، هر نگاه، هر سرنوشتی که با آن روبرو می‌شوم، یاد گرفتم که چگونه از زبان به عنوان وسیله‌ای برای عشق انسانی استفاده کنم، نه برای قضاوت یا مقایسه، بلکه برای فهمیدن.

اگرچه رویدادهای بزرگ و کوچک زیادی را تجربه کرده‌ام و صدها مقاله نوشته‌ام، اما آنچه پس از هر مقاله باقی می‌ماند، نه تنها اطلاعات، داده‌ها و استدلال‌ها، بلکه قلب‌هایی است که با هر ضربان احساسی می‌لرزند. قلب روزنامه‌نگار، قلب شخصیت‌ها، قلب خوانندگان.

و وقتی دل به دل می‌رسد، قوی‌ترین گواه بر این است که: در جامعه‌ای که گاهی به دلیل سرریز اطلاعات بی‌احساس است، هنوز قلم‌هایی هستند که می‌دانند چگونه گوش دهند و همدردی کنند. ما از قلم‌هایمان برای کنار هم نگه داشتن احساسات، آرام اما عمیق، استفاده می‌کنیم.

منبع: https://baothainguyen.vn/xa-hoi/202506/nhung-trai-tim-o-lai-f863962/


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

کام لانگ وونگ - طعم پاییز در هانوی
«شیک‌ترین» بازار ویتنام
هوانگ توی لین، آهنگ پرطرفدار با صدها میلیون بازدید را به صحنه جشنواره جهانی می‌آورد
برای تجربه گردشگری سبز در موئی نگوت و سونگ ترم، از یو مین ها دیدن کنید

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

یک روز درخشان را در مروارید جنوب شرقی شهر هوشی مین تجربه کنید

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول