Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

شادی پدر در روز سال نو

Báo Sài Gòn Giải phóngBáo Sài Gòn Giải phóng05/02/2024


پدرم به من گفت که دوران کودکی سختی را با دوستانش در حومه فقیرنشین گذرانده است. یک روز کامل طول می‌کشید تا از روستایی که در آن زندگی می‌کرد به شهر برود. رفتن به مدرسه روستا هر روز آسان نبود زیرا بیشتر بچه‌ها مجبور بودند برای ماهیگیری، گله‌داری گاومیش، خوشه‌چینی برنج و کاشت سیب‌زمینی دنبال والدینشان بروند. این مربوط به سال‌ها پیش است.

وقتی روستاییان برداشت محصول برنج زمستانی-بهاری را تمام کردند، هوا سردتر و خنک‌تر شد و شکوفه‌های زرد زردآلو شروع به شکوفه دادن کردند، پدرم و دوستانش می‌دانستند که بهار آمده و تت در راه است. در واقع، تت در حومه فقیرنشین هیچ فرقی با روزهای دیگر نداشت. شاید سینی غذا کمی پرتر بود و والدین کیک و میوه بیشتری پخش می‌کردند. ایده پوشیدن لباس‌های نو و رقصیدن فقط یک رویا بود، چه برسد به اینکه مثل کتاب‌ها به بزرگسالان پول خوش‌شانسی بدهند.

اما میل به لذت بردن کامل از فضای بهاری، پدرم را وادار به گرفتن تصمیمی جسورانه کرد. آن کودک ۱۲ ساله بود که تحقیق کرد و یک اسب تک شاخ ساخت تا بهار را با دوستانش جشن بگیرد و برای همه در محله فقیرنشین آرزوی رقص کند.

truoc-khi-phuc-vulan-mua-ngay-tet-vao-chua-de-duoc-khai-quan-diem-nhan-21.jpg
قبل از خدمت، رقصندگان شیر به معبد می‌روند تا چشمانشان باز شود.

پدرم به من گفت که قبل از شروع کار، به دیدن معلم رفته و از او خواسته که نقاشی رقص شیر را در کتابش مرور کند. او جزئیات شیر ​​مانند شاخ، چشم، ریش، بدن، رنگ... را به خاطر سپرده تا آن را در خانه انجام دهد. معلم می‌دانست که قصد پدرم ساختن یک شیر برای جشن تت است، او را تحسین کرد و قول داد که در تهیه قلم‌مو و پودر رنگ برای تزئین کار کمک کند.

img-20230118-103729-999.jpg

در خانه، پدرم یک لگن آلومینیومی به قطر حدود ۸۰ سانتی‌متر از عمه‌اش قرض گرفت تا هسته سر شیر را بسازد، لگن را وارونه کرد، آن را با پاپیه ماشه پوشاند، دهانش را برید، با پودر رنگی ریش شیر را روی آن کشید و چشم‌های گرد و بزرگی مانند کتاب معلم کشید. شیر برای اینکه باشکوه باشد باید شاخ داشته باشد، پدرم چند شاخه بلند از میموسای آبی، به اندازه مچ دست یک کودک، با شکلی منحنی پیدا کرد و پوسته بیرونی خشن آن را جدا کرد تا هسته سفید و اسفنجی داخل آن نمایان شود. پدرم تکه‌ای را برید، رنگ کرد و با چسب آن را روی سینی چسباند. بنابراین شیر شاخ، ریش و چشم داشت.

بعد، پدرم از مادربزرگم یک روسری شطرنجی قرض گرفت، محصولی از روستای بافندگی لانگ خان - هونگ نگو - دونگ تاپ . پدرم روسری را به سر شیر بست. و به این ترتیب شیر شکل گرفت. او طشت را روی سرش گذاشت، لبه طشت را با هر دو دست گرفت، آن را بالا برد، پایین آورد، یک قدم به جلو گذاشت، یک قدم به عقب برداشت، و شیر در وضعیت خوبی قرار گرفت. اما رقص شیر باید طبل و سنج داشته باشد تا فضای پرشور بهار را ایجاد کند. پدرم فریاد زد و دوستانش یک جعبه حلبی و دو درب قابلمه آوردند تا طبل‌های کوچکی بسازند. چوب‌های طبل یک جفت چوب غذاخوری آشپزخانه بودند که با دو نخ پارچه‌ای قرمز از خیاط روستا تزئین شده بودند. و به این ترتیب سفر رقص شیر در روز سال نو آغاز شد.

img-20240122-083343-5272.jpg

سه روز اول بهار، پدرم و دوستانش با اشتیاق و علاقه شیر را در محله می‌چرخاندند و از خانه‌ای به خانه دیگر می‌رقصیدند. شیر همچنین می‌دانست که چگونه بایستد، دفاع کند، به صاحب خانه تعظیم کند و برای دریافت هدایایی که از درخت بامبو جلوی دروازه آویزان بود، بالا بپرد... فقط وقتی خسته می‌شدند، آنها را با دوستانشان عوض می‌کردند. هدایای همسایه‌ها فقط کیک، شیرینی و گاهی چند سکه بود، اما تیم شیر بسیار خوشحال بود. دوستان پدرم برای موقعیت سر شیر می‌جنگیدند، تعداد کمی از مردم حاضر بودند موقعیت بدن را بگیرند زیرا مجبور بودند کمر خود را خم کنند، زود خسته می‌شدند و... نمی‌توانستند به تماشاگران خودنمایی کنند.

سه روز عید تت به سرعت گذشت، شیر ماموریتش را به پایان رسانده بود، از رقص‌های زیاد فرسوده شده بود. جعبه حلبی فرورفته بود، چوب‌های غذاخوری شکسته بودند و فقط یکی از دو درب قابلمه سالم مانده بود، اما هیچ‌کس سرزنش نشد.

در سال‌های بعد، پدرم پیشرفت‌های بیشتری کرد. او از جعبه‌های مقوایی که جمع‌آوری می‌کرد، سر شیر درست کرد. مواد متنوع‌تر و نقاشی‌ها واضح‌تر بودند. همسایه‌ها او را خیلی تحسین می‌کردند.

سپس جنگ به حومه شهر کشیده شد، مردم به دنبال مکان‌های امن‌تری برای زندگی گشتند. پدرم بزرگ شد، به دنبال اقوامش برای تحصیل به شهر آمد. دیگر از شادی رقص شیر در تعطیلات تت خبری نبود...

بعدها، وقتی تشکیل خانواده دادیم و زندگی بهتر شد، پدرم برای ما سر شیرهای زیبایی خرید تا در طول بهار از آنها لذت ببریم.

پدر به او گفت که اگرچه اسب‌های تک‌شاخ امروزی که برای فرزندان و نوه‌هایش می‌خرد، زیباتر و بادوام‌تر هستند و سازهای موسیقی هم همراهشان است، اما او هرگز اسب‌های تک‌شاخ و دوستانشان را از دوران فقر و سختی در روستاها فراموش نخواهد کرد.

وقتی دیدم پدرم با نگاهی متفکرانه تعطیلات تت دوران کودکی‌اش را به یاد می‌آورد، با احساساتش همدردی کردم. حالا زندگی بهتر شده، رقص‌های شیر سال نو با جزئیات بیشتری انجام می‌شوند، تیم‌های رقص شیر با برنامه‌ریزی بیشتری تمرین می‌کنند، بینندگان بیشتری را جذب می‌کنند، برخی از تیم‌ها حتی در خارج از کشور با موفقیت‌های زیادی رقابت و اجرا می‌کنند.

تعطیلات قدیمی تت همیشه خاطرات و عشق پدرم هستند.

نگوین هوو نهان

بخش 2، سا دک سیتی، دونگ تاپ



منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان
شهر ساحلی ویتنام در سال ۲۰۲۶ به برترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل می‌شود
«خلیج ها لونگ را از روی خشکی تحسین کنید» به تازگی وارد فهرست محبوب‌ترین مقاصد گردشگری جهان شده است.
گل‌های نیلوفر آبی که از بالا به رنگ صورتی درمی‌آیند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

ساختمان‌های بلندمرتبه در شهر هوشی مین در مه فرو رفته‌اند.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول