آنها مالک برندهای مشهور جهانی خودرو مانند فراری و فیات بودند و در طول قرن بیستم، ثروت هنگفتی را از نسلی به نسل دیگر منتقل کردند. با این حال، گویی سرنوشت را به چالش کشیدهاند، برای برخی از اعضای این خانواده، پول و شهرت برایشان خوشبختی نیاورد.
راه برگشتی نبود. زیر پایش پرتگاهی به عمق ۸۰ متر قرار داشت که کف آن آبشاری از تخته سنگها بود. بدون هیچ تردیدی، به درون فضای پیش رویش پرید، گویی نیرویی نامرئی او را به جلو میراند...
ادواردو آنیلی (۱۹۵۴ - ۲۰۰۰)
چند دقیقه بعد، یک گشتی در بزرگراه تورین-ساوون با کمال تعجب یک فیات کرومای خاکستری را دید که وسط یک پل هوایی پارک شده بود، درهایش کاملاً باز بود، موتور و چراغهایش هنوز روشن بودند. در داخل، یک کارت ویزیت خاکستری به وضوح مالک را شناسایی میکرد: ادواردو آنیلی، ۴۶ ساله، تنها پسر بزرگترین تاجر ایتالیا، جیووانی آنیلی. بدون شک، وارث شرکت خودروسازی فیات، پس از سقوط از ارتفاع ۸۰ متری به داخل دره، در صبح تاریک و سرد ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰ فوراً درگذشت.
با پخش شدن این خبر غمانگیز، تمام ایتالیا در غم و اندوهی بیحد و حصر فرو رفت و داستان مرد میانسال ۴۶ ساله و آنچه در آن لحظه سرنوشتساز اتفاق افتاد، بیوقفه نقل محافل شد.
ادواردو آنیلی در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد و یک سال بعد خواهر کوچکترش، مارگاریتا، به دنیا آمد. ادواردو در جوانی، نحیف و ضعیف بود، در تضاد کامل با پدر قوی و تنومندش که اغلب به دنبال زنان بود. او تفکر را به عمل ترجیح میداد. به عنوان تنها پسر، قرار بود ثروت عظیم خانواده آنیلی را به ارث ببرد. با این حال، در دانشگاه پرینستون، او تحصیل در رشته ادبیات و فلسفه را به حقوق و مهندسی ترجیح داد.
جووانی آنیلی، در تلاش برای القای حس اقتدار در پسرش، ادواردو را در یک موقعیت کلیدی در باشگاه فوتبال مشهور یوونتوس در تورین قرار داد. با این حال، ادواردو یکی پس از دیگری اشتباه کرد. در نهایت، جووانی با اکراه به این نتیجه رسید که تنها پسرش نمیتواند امید زندگی او باشد. از آن به بعد، او دیگر هرگز نظارت یا مدیریت کارخانه را به ادواردو واگذار نکرد.
در همین حال، مرد جوان سادهلوح در تجارت در کنار زنان به موفقیت دست یافت. اما زندگی پر از روابط عاشقانه ادواردو دوام چندانی نداشت؛ او ازدواج نکرد و خود را در چهاردیواری تنهاییاش محصور کرد.
در سال ۱۹۹۰، در طول تعطیلات در مالیندی (کنیا)، او توسط نیروهای امنیتی محلی در حالی که ۳۰۰ گرم مواد مخدر حمل میکرد، دستگیر شد.
مواد مخدر. ادواردو دستگیر شد اما به لطف مداخله سفیر ایتالیا در ایتالیا آزاد شد. اندکی پس از آن، او علیه رهبری کارخانه فیات صحبت کرد، که به اعتقاد او از روشهای مدیریتی غیرانسانی استفاده میکرد. او رویای خود را اینگونه بیان کرد: «میخواهم یک کارخانه فیات ببینم که در آن مردم با خوشحالی کار کنند؛ من فیاتی را تصور میکنم که در آن مردم دیگر رنج نکشند و خسته نباشند.» این سخنان جیووانی را خشمگین کرد. و فاجعه پس از آن رخ داد که جیووانی تصمیم گرفت نوهاش، الکان، را برای ادامه تجارت خود انتخاب کند.
ادواردو و پدرش - جووانی آنیلی
ادواردو که از درمان پدرش ناامید شده بود، هزاران کیلومتر از تورین دور شد و در یک مدرسه استاد فلسفه شد. تنها دوست او در این زمان، روانشناس آلبرتو پینی بود که مرتباً از طریق تلفن با او در تماس بود تا به او در مقابله با بحران روحیاش کمک کند.
در مورد جیووانی، مالک واقعی فیات، تنها حامی باقی ماندهاش نوهاش، جان الکان، پسر ۲۲ ساله مارگاریتا بود. الکان در دانشگاه آکسفورد ادبیات میخواند، اما به دلیل فشار خانواده، برای تحصیل در پلیتکنیک تورینو، یک دانشکده مهندسی در تورین، به آنجا بازگشته بود.
وقایع دراماتیک درون خانواده آنیلی، زندگی ادواردو را به شدت تحت تأثیر قرار داد. محرومیت قاطع و خونسردانه پدرش از ارث، آخرین ضربهای بود که کمر او را شکست. ادواردو در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰ به زندگی خود پایان داد. در مراسم خاکسپاری تنها پسرش، جیووانی زیر لب گفت: «پسر بیچارهام، چقدر وحشتناک.» با این حال، تصویر نوه سه سالهاش، ویرجینیا آسیا، در مقابل او میدرخشید. او امیدوار بود که بیست سال دیگر، سرنوشت خانواده آنیلی در دستان او باشد.
(ادامه دارد)
(گزیده ای از «زندگی روزمره افراد مشهور در سراسر جهان»، منتشر شده توسط انتشارات عمومی شهر هوشی مین، 2023)
لینک منبع






نظر (0)