Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

اعترافات یک روزنامه‌نگار زن

همه می‌گویند روزنامه‌نگاری کار سختی است و برای زنان حتی سخت‌تر هم هست. با این حال، به لطف روزنامه‌نگار بودن، این فرصت را داشته‌ام که به جاهای زیادی سفر کنم، با آدم‌های زیادی آشنا شوم و چیزهای زیادی یاد بگیرم. هر سفر و هر داستان، تأثیری بر من گذاشته است و این داستان‌ها به من انگیزه بیشتری داده‌اند تا شغلم را دوست داشته باشم و مسئولیت بیشتری در قبال آن بپذیرم و خودم را برای بالغ‌تر شدن آموزش دهم.

Báo Ninh ThuậnBáo Ninh Thuận18/06/2025

من که تازه از دانشکده ادبیات فارغ‌التحصیل شده بودم، خوشبختانه توانستم خبرنگار بخش اخبار رادیو و تلویزیون نین ثوان شوم. برای من، روزنامه‌نگاری شغلی است که از دوران دبیرستان آرزوی دنبال کردنش را داشتم. هر بار که خبرنگاران و سردبیران را در تلویزیون می‌بینم یا وقتی آنها را در حال کار در صحنه می‌بینم، مخفیانه فکر می‌کنم که تمام تلاشم را خواهم کرد تا روزی مثل آنها شوم.

روزهای اول را به یاد دارم، به شدت گیج و تا حدودی خجالتی بودم و لهجه‌ی «ناشنوا»ی مخصوص زادگاهم، منطقه‌ای روستایی در منطقه‌ی شمال مرکزی، مرا آزار می‌داد. در برقراری ارتباط خجالتی بودم و هیچ خانواده یا خویشاوندی نبود که مرا تشویق کند، که گاهی اوقات باعث می‌شد تردید کنم. با این حال، خوش شانس بودم که در بخش اخبار، با تیمی از خبرنگاران حرفه‌ای و مشتاق کار کنم. آنها در کار و زندگی به من کمک زیادی کردند و شرایطی را ایجاد کردند که انگیزه‌ی بیشتری برای ادامه‌ی این حرفه داشته باشم.

در طول ۱۲ سال کار در این حرفه، به مکان‌های زیادی رفته‌ام، با افراد زیادی آشنا شده‌ام، به من کمک کرده‌اند تا زندگی را بیشتر درک کنم و خاطرات بسیار خاصی دارم. اینها دارایی‌های ارزشمندی هستند که فکر می‌کنم خوش‌شانس هستم. اگرچه من یک زن هستم، اما بسیار "مایل" به سفر هستم، از سختی‌ها و مشکلات نمی‌ترسم، اغلب به سفرهای کاری به ارتفاعات، به دورافتاده‌ترین کمون‌ها و روستاها می‌روم تا زندگی مردم در اقلیت‌های قومی و مناطق کوهستانی را تجربه و منعکس کنم.

خبرنگار لی نا در حال کار در یک رویداد.

صحبت از سفرهای کاری در ارتفاعات شد، من دوران پیاده‌روی در جنگل‌ها، بالا رفتن از گذرگاه‌ها، عبور از نهرها و... را به یاد می‌آورم، با وجود مشکلات، مردم در ارتفاعات هنوز برای غلبه بر گرسنگی و کاهش فقر تلاش می‌کنند؛ با ویژگی‌های فرهنگی سنتی منحصر به فرد، من را ترغیب می‌کنند که به پایگاه برگردم. خاطره‌انگیزترین خاطره ۸ سال پیش بود، زمانی که روستای تا نوی، کمون ما نوی (نین سون) جاده بتنی متصل به مرکز کمون نداشت. برای رسیدن به اینجا، باید بیش از ۱۰ کیلومتر از جاده جنگلی را طی می‌کردید و از ۷ نهر بزرگ و کوچک عبور می‌کردید؛ بخش‌هایی از جاده به اندازه‌ای عریض بود که یک موتورسیکلت می‌توانست از آن عبور کند، با صخره‌هایی در یک طرف و پرتگاه‌های عمیق در طرف دیگر. با وجود مشکلات، من و تیمم حداقل ۱۰ بار به آنجا رفتیم تا از زندگی، فرهنگ، تولید و تلاش مردم اینجا برای فرار از فقر گزارش تهیه کنیم.

به عنوان یک خبرنگار، من مصمم هستم که همیشه آماده باشم تا وظایف محوله را به محض دریافت، در هر شرایطی انجام دهم. به یاد دارم که در طوفان‌ها، درست پس از دریافت ماموریت از سوی روسای بخش‌ها، ما خبرنگاران زن بدون هیچ تردیدی به پایگاه می‌رفتیم تا به سرعت در مورد کارهای پیشگیری از طوفان و سیل در مناطق، در مورد داستان‌های عشق انسانی در طوفان و سیل، تبلیغ کنیم.

مخصوصاً در دوران همه‌گیری کووید-۱۹. در آن زمان، همسرم در هانوی مشغول تحصیل بود، دخترم هنوز کوچک بود، اما روزی نبود که من و همکارانم در مراکز درمانی ، ایستگاه‌های کنترل اپیدمی یا حتی در مناطق قرنطینه متمرکز حضور نداشته باشیم تا از کار پیشگیری و کنترل اپیدمی در محلات گزارش تهیه نکنیم. با علم به اینکه این کار خطرناک و دشوار است، اما مسئولیت یک روزنامه‌نگار به ما اجازه ترس یا تردید نمی‌داد...

خیلی‌ها از من پرسیده‌اند: «به عنوان یک زن، چرا شغل دیگری که سختی کمتری داشته باشد را انتخاب نمی‌کنید و روزنامه‌نگاری را انتخاب نمی‌کنید؟»... بله، روزنامه‌نگاری خیلی سخت است و فشار زیادی وجود دارد زیرا ساعات کاری روزنامه‌نگاران مطابق ساعات اداری نیست، مخصوصاً در تعطیلات و ایام عید که حتی سخت‌تر هم می‌شود. به‌ویژه، روزنامه‌نگاران زن نه تنها کار حرفه‌ای خود را به خوبی انجام می‌دهند، بلکه باید نقش خود را به عنوان یک زن در خانواده نیز ایفا کنند؛ به‌ویژه وقتی همسرشان سرباز است و مراقبت از یک خانواده کوچک را برای من تا حدودی دشوارتر می‌کند. بسیاری از اوقات، من مجبورم شنبه‌ها و یکشنبه‌ها سر کار بروم، بنابراین تمایل به بودن در خانه با فرزندانم در آخر هفته اغلب به تعویق می‌افتد. این احساس نه تنها من، بلکه هر روزنامه‌نگار زنی آن را تجربه کرده است.

بارها پیش آمده که سختی‌ها و فشارهای ناشی از رسیدن به ضرب‌الاجل‌های کاری و مراقبت از خانواده‌ام مرا خسته کرده است. با این حال، اینها فقط افکار زودگذر هستند، زیرا در کنار من خانواده‌ام، ارتباطم با رهبرانی که مرا درک و تشویق می‌کنند، و همکاران نزدیکم که با هم شریک هستند و مهم‌تر از همه، عشق من به این حرفه همیشه در درونم "در حال سوختن" است. دانستن اینکه هنوز مشکلات زیادی وجود دارد، اما هر بار که یک کار روزنامه‌نگاری توسط مافوق‌ها بسیار مورد قدردانی قرار می‌گیرد و توسط مردم پذیرفته می‌شود، به من و همکارانم قدرت و انرژی بیشتری می‌دهد تا با عزمی راسخ‌تر، تلاشی بیشتر و فداکاری بیشتر به حرفه‌ای که انتخاب کرده‌ایم، به کار خود ادامه دهیم.

منبع: https://baoninhthuan.com.vn/news/153636p1c30/tam-su-nha-bao-nu.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

نیلوفرهای آبی در فصل سیل
«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.
پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول