Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

آگاهی کوهستانی در ادبیات ویتنامی

Việt NamViệt Nam09/03/2024

از زمان‌های قدیم، آگاهی کوهستانی بر زندگی معنوی مردم ویتنام تسلط داشته است. توضیح این موضوع ساده و نسبتاً طولانی نیست، اما یک پدیده واقعی است که به طور خاص در ادبیات بیان شده است.

آگاهی کوهستانی در ادبیات ویتنامی

پناهگاه پسرم در بهار در کوه‌های کوانگ نام - عکس: PXD

طبق افسانه معروف «پسر تین-تویی تین»، در امر مهم انتخاب داماد، پادشاه هونگ همچنین دو «نامزد» سون تین و توی تین را با هدایایی به چالش کشید: ۹ فیل عاج‌دار، ۹ مرغ مهمل‌زن، ۹ اسب مو قرمز. هر کس همه آنها را بیاورد و زودتر برسد، پادشاه با شاهزاده خانم ازدواج خواهد کرد. بدیهی است که اینها حیوانات کوهستان و جنگل هستند، مزیت طبیعتاً متعلق به خدای کوهستان/پسر تین است و توی تین شکست خورد، بنابراین او بسیار عصبانی شد و سیلی به راه انداخت تا زیبایی و همچنین انصاف در جهیزیه را مطالبه کند.

در افسانه‌ی «کدو تنبل» ریشه‌ی برادران قومی در کشور ما از یک ریشه، از کدو تنبلی که اغلب روی طاقچه‌ی آشپزخانه آویزان است، توضیح داده می‌شود؛ تصویری بسیار آشنا در زندگی روزمره‌ی مردم کوهستان. این یک نمونه‌ی بارز در میان نمونه‌های فراوان در ادبیات عامیانه است.

برای مثال، در ترانه‌های عامیانه از دوران باستان: «کوه‌ها آنقدر بلندند که دیده نمی‌شوند/کوه‌ها جلوی خورشید را می‌گیرند تا معشوق دیده نشود»؛ «اگر یکدیگر را دوست داشته باشیم، از هر کوهی بالا خواهیم رفت/ از هر رودخانه‌ای عبور خواهیم کرد، از هر گذرگاهی عبور خواهیم کرد»...

در شعر حماسی دام سان، کوه‌ها و جنگل‌های باشکوه و مقدس نه تنها مکان‌هایی هستند که فتح آنها به جنگجویان شجاع نیاز دارد، مکان‌هایی که آرزوها، قدرت و شجاعت مردان را نشان می‌دهند، بلکه آینه‌ای از طبیعت برای زنان هستند تا به آنها بنگرند. زیبایی طبیعی به معیار زیبایی‌شناسی زنان در ارتفاعات مرکزی تبدیل شده است. لطفاً گوش دهید: «او به آرامی راه می‌رفت، بدنش به زیبایی شاخه‌های یک درخت بلو پر از میوه، به نرمی شاخه‌های بالای درختان. او مانند بادبادکی در حال پرواز، ققنوسی در حال سر خوردن، مانند آبی که به آرامی روان است...» یا در قطعه‌ای دیگر: «او به سبکی مانند فیلی که خرطومش را می‌کوبد، بی‌صدا مانند ماهی‌ای که زیر آب شنا می‌کند، راه می‌رفت. پوستش به سفیدی گل کدو بود. موهایش به نرمی آبشار، به سیاهی دم اسب، به صافی خز گربه بود...»

آگاهی کوهستانی در ادبیات ویتنامی

آتش‌سوزی بزرگ جنگل - عکس: ترینه هوانگ تان

دوران مدرن جنگ مقاومت علیه فرانسوی‌ها در ارتفاعات شمال غربی به وضوح در داستان «همسر فو» نوشته‌ی نویسنده تو هوآی بازآفرینی شده است، در حالی که ارتفاعات مرکزی تسخیرناپذیر به طرز درخشانی در رمان «سرزمین برمی‌خیزد» نوشته‌ی نگوین نگوک منعکس شده است.

در طول جنگ مقاومت علیه ایالات متحده، «حماسه پرنده چو رائو» اثر تو بون درباره ارتفاعات مرکزی مقاوم، به یک پدیده ادبی گسترده و الهام‌بخش در آن زمان تبدیل شد. بعدها در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان گنجانده شد. این شعر حماسی، روحیه شکست‌ناپذیر ارتفاعات مرکزی و همبستگی نزدیک بین مردم مناطق پست و مردم مناطق مرتفع را در جنگ برای دفاع از کشور ستایش می‌کند. آنها همیشه حتی در زندان با هم بودند: «هونگ و رین، دو رفیق/دو پرنده در قفس/تمام زندگی‌شان با هم/دو جویبار که با هم به یک رودخانه می‌ریزند».

حتی وقتی گریه می‌کردند، اشک‌هایشان از ضعف نبود، بلکه از عشق عمیق، انسانیت پرشور، و محبت مقدس به روستای محبوبشان بود: «یِ رین گریه کرد، اولین باری که رین گریه کرد/اشک‌ها قطره قطره چکیدند/هونگ به دوستش نزدیک‌تر شد/به گوشش تکیه داد و هر کلمه را زمزمه کرد؛ «رین، فردا آسمان روشن خواهد بود/پرنده‌ای جلوی ایوان جیک‌جیک می‌کند/تو به پرنده گفتی که به دختر بگوید/تمام احساسات ما»؛ آیا تا به حال شده که مدت زیادی در قلبت/یکی از رفقایت/چیزهایی که می‌خواستی بگویی را/به دو رفیقی که در شرف فداکاری بودند...» بگویید؟ فداکاری آنها هرگز بیهوده نبود، همانطور که رئیس جمهور هوشی مین گفت، خون و استخوان‌های کسانی که جان خود را برای کشور فدا کردند «استقلال را شکوفا کرد، میوه آزادی را به بار آورد».

آگاهی کوهستانی در ادبیات ویتنامی

جاده منتهی به دروازه مرزی بین‌المللی لا لی - عکس: TN

ترونگ ترونگ دین، پس از نویسندگانی که درباره کوه‌ها و جنگل‌ها، از جمله ارتفاعات مرکزی، نوشته‌اند، نویسنده‌ای با آثار قابل توجه فراوان است. او آثار نثر واقع‌گرایانه و زنده زیادی درباره ارتفاعات مرکزی دارد، از جمله رمان «گمشده در جنگل» (۱۹۹۹) که غوغایی به پا کرد، برنده بالاترین جایزه در مسابقه رمان انجمن نویسندگان ویتنام شد و در سال ۲۰۰۷ جایزه دولتی را دریافت کرد.

این رمان داستان سربازی به نام بین را روایت می‌کند که از شمال به جنوب آمد تا با آمریکایی‌ها بجنگد و رویای تبدیل شدن به مردی شجاع را در سر می‌پروراند. پیش از آنکه بتواند در نبردهای واقعی شرکت کند، در جنگل گم شد و توسط کوهستانی‌ها به دام افتاد.

او هنگام نزدیک شدن به مردم ارتفاعات مرکزی، از یک شگفتی به شگفتی دیگر می‌رفت. او نه تنها مجذوب بیابان وسیع و مرموز شد، بلکه هر چه بیشتر آموخت، بیشتر عاشق فرهنگ و آداب و رسوم منحصر به فرد این مکان، به ویژه روح و شخصیت مردم ارتفاعات مرکزی شد. صحنه‌ای عاشقانه و شاعرانه، سرشار از برداشت‌ها از طریق احساسات شخصیت اصلی، سربازی به نام بین. "جایی دور، به نظر می‌رسد کسی آواز می‌خواند."

صدا آنقدر شیرین بود که احساس می‌کردم دارم پرواز می‌کنم. سرم روی زانوی زن بود. او داشت در ساز می‌دمید... صدا به آرامی سوسو می‌زد، مانند اعترافی که از اعماق ذهن انسان می‌آمد. در پشت صدای بسیار شیرین، با ملودی چنان ملایمی که قلب را لمس می‌کرد، می‌لرزید و موج می‌زد.

این نیز ارزش آگاهی کوهستانی در ادبیات دیروز و حتی امروز و فردا است، که همواره صفحه جدیدی از زندگی را می‌گشاید، و مانند حرکت پرجنب‌وجوش چیزها، بهار را برای همه گونه‌ها دعوت می‌کند.

فام ژوان دونگ


منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

ویتنام برنده مسابقه موسیقی Intervision 2025 شد
ترافیک مو کانگ چای تا عصر ادامه دارد، گردشگران برای شکار فصل برنج رسیده هجوم می‌آورند
فصل طلایی و آرامش‌بخش هوانگ سو فی در کوه‌های مرتفع تای کان لین
روستایی در دا نانگ در بین ۵۰ روستای زیبای جهان در سال ۲۰۲۵

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول