![]() |
| دختران دانشآموز جنتل هوئه . عکس: مین تو |
مادرم اغلب موقع رفتن به بازار عجله داشت، برای همین یک آئو دای (لباس سنتی ویتنامی) دودی رنگ میپوشید و فقط سه دکمه در یقه، زیر بغل و کمر میبست، اما همچنان شیک به نظر میرسید. من مجذوب تماشای مادرم بودم که جلوی آینه ایستاده بود، موهایش را حالت میداد و یک آئو دای ابریشمی سفید پوشیده بود و در دل آرزو میکرد که وقتی بزرگ شدم، من هم یک آئو دای مثل آن بپوشم.
آن زمان، هر جا که میرفتم، زنانی را میدیدم که آئو دای (لباس سنتی ویتنامی) پوشیده بودند. در بازار، در خیابانها، زنانی که رشته فرنگی و سوپ شیرین میفروختند، زنان مسنی که فرنی و رشته فرنگی برنج میفروختند، زنانی که توفو و سبزیجات میفروختند، حتی عمهها و خالههایی که هیزم و زغال میفروختند... همه آنها آئو دای میپوشیدند و همچنان به راحتی و بدون هیچ مانعی رفت و آمد و تجارت میکردند. عمههایی که هیزم و زغال میفروختند، چهار گوشه آئو دای خود را در کمر خود میگذاشتند و شلوار خود را بالا میزدند و هیزم خود را به سرعت حمل میکردند. بیرون رفتن با آئو دای بخش عادی زندگی همه زنان بود.
کمی بزرگتر که شدم، به هوئه رفتم و بر اساس سوابق تحصیلیام، توسط هیئت مدیره مدرسه دونگ خان در سال سوم C2 (کلاس دهم) پذیرفته شدم. مدرسه دونگ خان، بزرگترین دبیرستان دخترانه در ویتنام مرکزی، رویای نسلهای بیشماری از دانشآموزان دختر بود. در طول فصل بازگشت به مدرسه، هوئه پر از دخترانی با لباسهای سفید بود. از روزی که دانشآموز دونگ خان شدم، با حروف "DK" که با رنگ آبی تیره روی سینهام گلدوزی شده بود، هر زمان که به روستایم برمیگشتم، همه مرا تحسین میکردند: "شما به یک خانم جوان تبدیل شدهاید، خیلی مهربان هستید، و شما یک دانشآموز دونگ خان هستید!"
در زمان ما، آو دای آستینرگلان مد بود. دامن بلند تا زانو امتداد داشت و حرکت با آن را با پای پیاده، دوچرخه و موتورسیکلت آسان میکرد. نه تنها در دونگ خان، بلکه در مدارس دیگر، از جمله مدرسه ژاندارک، اکثر دانشآموزان دختر آو دای سفید میپوشیدند، در حالی که مدرسه نمونه، آو دای آبی آسمانی میپوشید. در آن زمان، من و دوستانم نمیدانستیم آو دای سفید چقدر زیباست، در حالی که نویسندگان و شاعران، هر کدام به روش خود، از صمیم قلب آن را ستایش میکردند.
از زمانهای قدیم، ون کائو، موسیقیدان مشهور و رمانتیک، از این شهر بازدید میکرد و شاید مجذوب یک «لباس» خاص، ابیات زیبایی از خود به جا گذاشته است: «یک شب سرد، در حال نواختن موسیقی در کنار رودخانه هوئه / آه، چقدر دلم برای آن لباس سبز تنگ شده است!» دو ترونگ کوان زمانی اعتراف کرد: «هر بار که بیرون میروم و دختران مدرسهای را میبینم که با لباسهای سفیدشان قدم میزنند، نمیدانم تا کی دلم برایشان تنگ خواهد شد.»
«آئو دای مانند رودخانهای از زمان است، رودخانهای از زیبایی که در وجود یک زن جاری میشود و باعث میشود قلبش به گل بنشیند، یا شاید این رودخانه باشکوه است که مردان را در آئو دای غرق میکند و قلبهای رمانتیک آنها را برای همیشه در آنجا محبوس میکند. با تماشای نمایش « مد سال ۲۰۰۰» توسط مجله مد یانگ، فهمیدم که آئو دای در حال تبدیل شدن به تمام مدهای مدرن است، به عنوان منبعی از غرور برای زیبایی ابدی ملتی که آئو دای را با دو قاب خود که نمایانگر کوههای ترونگ سون و دریای شرق هستند، میپوشند و بدین ترتیب تاریخ ویتنام را شکل میدهند. آن آئو دای نه تنها یک فلسفه زندگی است، بلکه فرهنگ، تاریخ زیباییشناسی ویتنام است که بر بدنهای برازنده فرزندان شرکت مادر آئو جریان دارد. آن آئو دای باعث میشود روح من به ابرها تبدیل شود، به نسیم بهاری که بیهدف شناور است...» نگاهی عمیق و بصیرتآمیز به زنان و آئو دای توسط نویسنده، محقق و منتقد ادبی تران مان هائو.
پروفسور نگوین نگوک لان، که از سایگون برای تدریس آمده بود، چنان تحت تأثیر قرار گرفت که هر زمان که دوران مدرسه دخترانه دونگ خان به پایان میرسید، خیابان له لوی را «خیابان سفید» مینامید. آن جریان آب سفید و آبشار مانند، قلب مسافران بیشماری را که از هوئه بازدید کردهاند، مجذوب خود کرده و آنها را به ترک آنجا ترغیب کرده است.
آئو دای سنتی ویتنامی در طول اعصار تکامل یافته است، از زمانی که هنرمند با استعداد نگوین کت توئونگ اولین آئو دای لمور را طراحی کرد - یک زیبایی منحصر به فرد که در سال ۱۹۳۴ به زنان هدیه داده شد. در دهه ۱۹۶۰، این آئو دای روان به طرز فریبندهای زیبا بود و کمر باریک را برجسته میکرد. در آن زمان، ستارههای سینما مانند تام توی هانگ، کیو چین، کیم کوونگ... و خوانندگان موفقی مانند تای تان، خان لی، له تو... همگی هر زمان که در ملاء عام روی صحنهها و مکانهای موسیقی چه در داخل و چه در خارج از کشور ظاهر میشدند، آئو دای سادهای میپوشیدند - بسیار ویتنامی، بسیار زیبا و به طور غیرمعمول جذاب!
کشور دوباره متحد شد. در تلاشی برای التیام زخمهای جنگ، در کنار دستاوردهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، جای تأسف است که شهر فرهنگی هوئه گاهی اوقات فاقد آئو دای (لباس سنتی ویتنامی) بود، لباسی که نه تنها دانشآموزان دختر، معلمان و کارمندان دولت، بلکه زنان مسن و مادربزرگها نیز آن را میپوشیدند. آن آئو دایهای دوران زیبای هوئه تا شده و در صندوقچهها و کمدها انبار شده بودند. اما پس از دههها، آئو دای به تدریج به هوئه بازمیگردد، نه تنها در مدرسه های با ترونگ، بلکه در بخشهای هوانوردی، پستی و بانکی نیز.
با تماشای جشنوارههای آئو دای در جشنوارههای هوئه از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴، طراحانی مانند مین هان، سی هوانگ، چو لا (اسپانیایی)، بسیاری دیگر از طراحان و کارگردان کوانگ تو، آئو دای را به عنوان بخشی جداییناپذیر از فرهنگ ویتنامی، منبعی از الهام خلاقانه که آن را ارتقا میدهد و به مد مدرن تبدیل میکند، دیدهاند، به طوری که در مواجهه با زندگی پرشتاب امروزی ناپدید نمیشود، بلکه در طول زمان پایدار میماند - واقعاً نمایانگر فرهنگ ناب لباس ویتنامی است که هزاران سال برای زنان و مردان ویتنامی وجود داشته است.
سالهاست که هر دوشنبه که در خیابان قدم میزنم، دوست دارم از خیابان نگوین ترونگ تو عبور کنم، سپس به خیابان له لوی بپیچم تا خودم را دوباره کشف کنم - آن روزهای معصومانه که لباس فرم سفید مدرسه میپوشیدم - تا دختران دبیرستان های با ترونگ را که به مدرسه میرفتند و برمیگشتند تماشا کنم. تا لباسهای آئو دای و موهای مشکیِ موجدارِ دوران جوانیشان را تحسین کنم...
دختران سابق دبیرستان دونگ خان، هر زمان که به کافه گاک ترین میروند، هنوز لباسهای سنتی آئو دای خود را میپوشند و به اتاق زیر شیروانی نوازنده ترین کونگ سون - مهد ترانههای عاشقانه جاودانه بیشماری که از خود به جا گذاشته است - سر میزنند. در اینجا، من و دوستانم "گاک ترین" را گرم کردهایم تا با برنامههایی مانند "فراخوانی چهار فصل" که موسیقی او را به نمایش میگذارد، از این نوازنده با استعداد قدردانی کنیم. استاد، نویسنده، محقق و مترجم، بوئو ی - دوست نزدیک سون - همیشه در هر برنامه حضور داشت. بوئو ی گفت: "ما اینجاییم تا به موسیقی سون گوش دهیم و آئو دای را تحسین کنیم!"
از نظر همه، هوئه اکنون با خیابانهای پهن، تمیز و درختکاریشدهاش زیباتر است... گهگاه، هنوز هم میتوانید دختران و زنان مدرسهای هوئه را با آئو دای (لباس سنتی ویتنامی) و کلاههای مخروطیشان ببینید که صبحها و بعدازظهرها در خیابانها دوچرخهسواری میکنند... امید است که نه تنها در ادارات و مدارس، بلکه در زندگی روزمره زنان مسن، عمهها و خالهها و فروشندگان خیابانی و به طور کلی خانمها و زنان مسنتر، آئو دای به طور گستردهتر و در روزهای بیشتری پوشیده شود، زیرا اینجا واقعاً «هوئه - پایتخت آئو دای» است، راهی برای تبدیل این شهر میراث فرهنگی به لطافت رودخانه پرفیوم در میان ترافیک شلوغ جادههایش...
منبع







نظر (0)