Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

۵ روز و ۵ شب با هم

Báo Tuổi TrẻBáo Tuổi Trẻ28/04/2024


Ảnh: DUYÊN PHAN

عکس: دوین فان

ده‌ها دعوت‌نامه هم هست. خوشت میاد؟ خوشت میاد؟ خوشحال هستی؟ احتمالاً خوشحال. از خودم پرسیدم. اما هر کسی که جمع می‌شود، جمع می‌شود. هر کسی که متفرق می‌شود، متفرق می‌شود. هر کسی که از گرما فرار می‌کند، برود... خانواده‌ام این بار سر جایشان می‌مانند.

هر چیزی خوب است. هیچ چیز لازم نیست. چرا باید کاری انجام دهیم تا درست باشیم؟ مهمترین چیز این است که با هم باشیم، شاد، آرام، آسوده و ساکت.

۱. بعضی از دوستان نگران هستند، «آیا باید در خانه پدربزرگ و مادربزرگ جمع شویم؟». بعضی‌ها محتاط هستند، «آیا رفتن بچه‌ها باعث می‌شود پدربزرگ و مادربزرگ‌ها احساس غم کنند، از اینکه دلشان برای فرزندانشان تنگ شود؟». بعد از «جمع کردن» خانواده در خانه سیار، برداشتن بچه‌ها از مدرسه، رانندگی در طول شب به سمت اردو، یک دوست صمیمی هنوز وقت داشت تا آنها را «دلداری» دهد: بعضی از خانواده‌ها دور هم جمع می‌شوند، بعضی از خانواده‌ها پراکنده می‌شوند، باید درک کنید، همین. من خندیدم، اینجا جمع می‌شوند، سپس در جای دیگری پراکنده می‌شوند. اینجا پراکنده می‌شوند تا در جای دیگری جمع شوند. هیچ جای نگرانی وجود ندارد. فقط مسئله زمان‌بندی است.

همین چند روز پیش که برای دیدن خانه رفتیم، با اینکه فقط به یک فضای «جدا از هم» نیاز داشت، آن فضا باید یک اتاق نشیمن بزرگ می‌داشت، به اندازه‌ای بزرگ که دوستان بتوانند آخر هفته دور هم جمع شوند و نوشیدنی بنوشند.

رفت و آمد، «همچنین خزیدن به داخل و خارج» اما باید یک اتاق خواب برای بچه‌ها داشته باشد. آن وقت دیگر به اتاق نشیمن نیازی نیست زیرا هر کدام یک اتاق می‌خواهند، همه دوستان همسرانشان را صدا می‌زنند و بچه‌ها به آنها تلفن می‌زنند، رئیسشان دور و بر است، وقت ندارند اتاق نشیمنی برای وقت گذراندن داشته باشند. سپس زمانی می‌رسد که خانه خیلی بزرگ است، باید یک جای کوچک پیدا کنند تا همسرش در مورد تمیز کردن غر نزند.

برادر کوچکترم برای بازدید آمد و با نگاهی نگران به آپارتمان خالی نگاه کرد: «بگذار یک سرویس میز سفارش بدهم، وقتی استفاده نمی‌شود می‌توان آن را مرتب تا کرد.» خندیدم و گفتم: «پسرم، من قبلاً تعداد میزها را از سه به یک کاهش داده‌ام، چه نیازی به اضافه کردن یک مشت میز و صندلی نامرتب دارم؟»

به نظر می‌رسد که در یک سن خاص، ناگهان متوجه می‌شویم که کمتر صحبت می‌کنیم، کمتر خرید می‌کنیم، کمتر مهمانی می‌رویم و کمتر می‌نوشیم. نگرانی، خشم، قضاوت، انتظارات و... نیز به نظر می‌رسد کاهش می‌یابند. آیا به همین دلیل است که فضای اطراف ما ناگهان وسیع‌تر می‌شود؟ کلماتی که از دهانمان بیرون می‌آیند نرم‌تر می‌شوند؟

۲. دختر کوچولو به مدرسه‌ای دور از خانه می‌رفت. یک روز، کلیپی از پدرش دید که با همکارانش در شرکت آواز می‌خواند و ناگهان فریاد زد: «بابا، تو خیلی خوب آواز می‌خوانی. چرا برای ما نمی‌خوانی؟» «بیا خواهر. وقتی کوچک بودی، تو را در آغوش گرفتم و تقریباً دور دنیا آواز خواندم، اما تو نخوابیدی. همه در خانواده می‌گفتند که آواز خواندن من خیلی وحشتناک است. از آن زمان، دیگر هرگز جرات نکرده‌ام برای تو آواز بخوانم.»

دختر از قبل داشت کنایه می‌زد و مسخره می‌کرد. خندید: یعنی حالا بابا فقط قسمت‌هایی را می‌خواند که صدای بلندش را «قضاوت» کند؟

دخترک پیرمردش را قلقلک داد. پیرمرد موضوع را عوض کرد: «تا انگیزه بیشتری برای تمرین درس‌هایم داشته باشم. وقتی به خانه آمدی، برایت آواز می‌خوانم، باشه؟»

گفت بله، بعد چیزی یادش آمد و یادآوری کرد: حالا بابا، برای دختر کوچکت و دخترت تمرین آواز کن. الان فقط سه نفر در خانه هستند... پیرمرد وانمود کرد که آهی می کشد: آن دو نفر گوش نخواهند داد. پس چطور می توانی طوری بخوانی که «جوان» گوش بدهد؟ تا در آینده، مثل من تو را سرزنش نکنند: بابا (خوب می خواند) اما من نه.

پیرمرد چاق خندید: حالا حتی حرف‌های آقای بین (اثر «من خوبم اما تو دوستم نداری» اثر نویسنده دوآن تاچ بین) را هم قرض می‌گیری. صبر کن تا ویتنام را ترک کنیم و بعد برگردیم به خواندن ادبیات ویتنامی، فرزندم؟ هر دو با صدای بلند خندیدید. یادت باشد آواز خواندن را تمرین کنی تا دختر کوچکت تو را سرزنش نکند که «چرا برای کس دیگری آواز می‌خوانی؟» می‌دانم، خواهر دوم. این سفر طولانی است، من جایی نمی‌روم، فقط ۵ روز و ۵ شب دراز می‌کشم تا آواز خواندن را تمرین کنم، باشه؟

۳. به ندرت پیش می‌آید که بتوانیم اینقدر با هم صحبت کنیم، حتی فقط از یک داستان کوچک در مورد تمرین آواز. این دقیقاً همان چیزی است که فرزندم به من گفت. روشی که یک دختر هجده ساله شروع به یادگیری نحوه مراقبت از خانواده، نحوه یادآوری این و آن به مردم می‌کند... در واقع، نیازی به کارهای بزرگ نیست. نیازی به برنامه‌ها یا اهداف زیاد نیست. تمرین آواز اشکالی ندارد. آشپزی اشکالی ندارد. تمام شب دراز کشیدن و کتاب خواندن اشکالی ندارد. انجام هر کاری اشکالی ندارد. انجام ندادن هیچ کاری اشکالی ندارد. چرا باید کاری انجام دهیم؟ مهمترین چیز این است که با هم باشیم، شاد، آرام، با فراغت و ساکت.

مراقب باشید، در روزهای حال در کنار هم باشید تا پشیمانی نداشته باشید. زیرا روزی وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم، خواهیم دید که شادی‌ها، خاطرات و لحظات شاد زمانی نیستند که به این یا آن هدف می‌رسیم، این خانه را می‌خریم، آن ماشین را عوض می‌کنیم... بلکه عادی‌ترین و ساده‌ترین چیزها هستند: کودکی که از گوشه خانه بیرون می‌دود تا وقتی از سر کار به خانه می‌روم به من خوشامد بگوید، لحظه‌ای که کودک دستم را می‌گیرد تا آشتی کند، پیاده‌روی‌های صبح زود یا اواخر عصر، بدون اینکه مجبور باشیم چیزی به هم بگوییم، گوش دادن به صدای پرنده‌ای واحد، به اشتراک گذاشتن یک نگاه، عملی از توافق، حتی نحوه احترام ما به دیدگاه‌های مخالف.

یا نحوه نگاه ما به یک گل، یک برگ.

ما اغلب چیزهای ساده و زیبایی مثل این را فراموش می‌کنیم. گاهی اوقات، وقتی هیچ کاری نمی‌کنیم، به هیچ چیزی فکر نمی‌کنیم، به هیچ چیزی امید نداریم یا منتظر هیچ چیزی نیستیم، چیزهای ساده به زیبایی یک دسته علف سبز در آسمان سوزان ظهر، مانند جرعه ای آب تازه، مانند رنگین کمانی از بارانی که روزهای زیادی در انتظارش بوده‌ایم، به نظر می‌رسند.

Nghỉ 5 ngày lễ, bạn trẻ rủ nhau tạo đủ kiểu trend vui vẻ تعطیلات ۵ روزه، جوانان یکدیگر را دعوت می‌کنند تا انواع و اقسام ترندهای سرگرم‌کننده را خلق کنند

قبل از تعطیلات ۳۰ آوریل و ۱ مه، بسیاری از جوانان، از ترس اینکه مجبور باشند در مکان‌های شلوغ به هم تنه بزنند، یکدیگر را دعوت می‌کردند که «زنگ ساعت را خاموش کنند و ۵ روز و ۵ شب بخوابند». برخی از روندهای سرگرم‌کننده مانند دعوت از یکدیگر برای انجام کارها در طول تعطیلات، رفتن به دنبال درمان و چالش «رفتن به خانه به مدت ۵ روز بدون سرزنش شدن توسط مادر» پدیدار شد...



منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تماشای طلوع خورشید در جزیره کو تو
سرگردان در میان ابرهای دالات
مزارع نیزار شکوفا در دا نانگ، مردم محلی و گردشگران را به خود جذب می‌کند.
«سا پا از سرزمین تان» در مه فرو رفته است

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

زیبایی روستای لو لو چای در فصل گل گندم سیاه

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول