
بهار، تابستان، پاییز، زمستان، هر فصل ویژگیهای متمایز خود را دارد که عمیقاً بر روح انسان تأثیر میگذارد و از این طریق به شدت بر الهام خلاق در ادبیات و هنر تأثیر میگذارد.
فضای فصلی - نماد احساسات و افکار
«بهار - تابستان - پاییز - زمستان» نماد چرخه زندگی، رشد، بلوغ، زوال و بازسازی محیط فیزیکی زندگی است. بهار با تصویر آغاز، امید و سرزندگی جدید همراه است. تابستان درخشان و سوزان، انفجار جوانی و احساسات را با خود به همراه میآورد. پاییز فصل تفکر، سکون و مالیخولیا است. زمستان اغلب پایان، سرما و همچنین سکوت را برای آماده شدن برای احیا تداعی میکند. هر فصل هنگام ورود به ادبیات نه تنها توصیفی است، بلکه به نمادی از حال و هوا نیز تبدیل میشود و به شکلگیری دنیای درونی شخصیت و ایده اصلی اثر کمک میکند. شعر - سرزمین حاصلخیز چهار فصل.
در ژانرهای ادبی، شعر عرصهای است که با قدرت و ظرافت تمام از تصویر چهار فصل بهره میبرد. شعر با توانایی بیانی بالای خود، از فصلها به عنوان وسیلهای برای انتقال احساسات و فلسفه زندگی استفاده میکند. طبیعت در شعر، «منظر ذهنی» است که منعکس کننده تغییرات درونی شاعر است. بهار در شعر اغلب نمادی از زندگی، عشق و ایمان به آینده است - شوان دیو - شاعری نوگرا با افکار مدرن، بهار را به عنوان نمادی از زندگی و عشق نشان میدهد. او نگاهی پرشور و هیجانزده به بهار و جوانی، معمولاً از طریق شعر «عجله کن» برمیانگیزد. در شوان دیو، بهار نه تنها شکوفههای گل، چمن سبز، بلکه میل به زندگی کامل با زمان است:
بهار در راه است، یعنی بهار در حال گذر است.
بهار جوان است، به این معنی که بهار پیر خواهد شد…
برای وو دین لین، بهار گاهی سرشار از نوستالژی، غمی عظیم و ترحم بر کوتاهی عمر انسان است.
امسال دوباره شکوفههای هلو
محقق پیر را نمیبینم
مردم قدیم
روح الان کجاست؟
(آقای خوشنویس)
تابستان با خود انرژی پرشوری را به همراه دارد، گاهی اوقات جدایی و خاطرات دانشجویی. تابستان با کمی غم و اندوه و پشیمانی از بهاری که تازه گذشته است، آمیخته شده است. تابستان پر از ابرهای سفید، آفتاب طلایی تابستان، رگبارهای ناگهانی، صدای جیرجیرکها روی خوشههای پوینچیانا سلطنتی است که ما را به یاد دوران دانشجوییمان میاندازد، دورانی که همه با خاطرات فراوان از سر گذراندهاند... اشعار خوب زیادی درباره تابستان از شاعران مشهور ویتنامی وجود دارد - هر شعر حامل احساسی منحصر به فرد و دیدگاهی از تابستان است: اثری فراموش نشدنی از خود به جا میگذارد.
زادگاه من یک رودخانه آبی دارد
آینه شفاف، ردیفهای بامبو را منعکس میکند
روح من یک بعد از ظهر تابستانی است
نور خورشید بر رودخانهی خروشان میتابید.
(به یاد رودخانه زادگاهم - ته هان)
ته هان مستقیماً به تابستان اشاره نمیکند، اما از طریق تصویر «ظهر تابستان»، عشق و دلبستگی سرشار به میهن را در آفتاب درخشان تابستان به وضوح احساس میکنیم.
با هوی کان:
صدای جیرجیرکها در گوشهای از آسمان
انگار دوران دانشجویی را به یاد می آورد.
ظهر، سایه سرخ درخت پوینچیانا سلطنتی را کج میکند
زمانِ اشتیاقِ خاموش و بینام.
(صدای جیرجیرکها در تابستان)
پاییز زیبایی آرامی را تداعی میکند که با رگههایی از غم آمیخته است. نگوین خویین - یک شاعر کلاسیک نمونه - با اشعاری ساده اما پیچیده درباره پاییز روستایی، تأثیر عمیقی بر جای گذاشته است. پاییز در اشعار او بیانگر سکوت است و تنهایی یک محقق گوشهگیر را منعکس میکند. نگوین خویین با اشعار ماهیگیری پاییزی، نوشیدن پاییزی، آواز پاییزی:
برکه سرد پاییزی با آب زلال
یک قایق ماهیگیری کوچک.
هان مک تو، با اشعار سورئال و مالیخولیایی خود، از «فصل» برای بیان حال و هوای خودش استفاده میکرد - هان مک تو - نمایانگر شعر عاشقانه و سورئال است. پاییز در اشعار او پر از غم و حسرت است، مانند حال و هوای یک روح تنها که آرزوی نور و عشق را دارد:
این ساحل سرد و بیتفاوتِ تنها،
با غمی کمرنگ، با پوچیِ تنهایی.
چه درخت باریکی میلرزد،
فال پاییز، لاغر و پژمرده است.
زمستان در شعر اغلب با تنهایی، سکوت و محو شدن یا پایان یافتن همراه است - اما این همچنین زمانی است که مردم عمیقاً به خودشان بازمیگردند. شاید از دل سختی زمستان، جوانههای قوی زندگی شعلهور شدهاند و منتظر فصلی از تولد دوباره هستند. نگوین بین با زمستان لحنی سرد و غمگین دارد:
باد سرد اول فصل را یادت هست؟
از کوچه برگشت و دید کوچه شلوغ است.
به ویژه فان تی تان نهان - زمستان شاعر با تصویر زن جوانی در هانوی مرتبط است:
آن زمستان باد خنکی می وزید
من یک ژاکت دودی رنگ میپوشم
موهای تا روی شانه، لبها کمی سرد
جادهی عصرگاهی، قدمهای بلند و مستانهای است.
فضای فصلی در هنر مدرن
در هنر معاصر، فضای فصلی نه تنها در شعر وجود دارد، بلکه به نقاشی، موسیقی ، سینما و سایر هنرهای تجسمی نیز سرایت میکند. هنرمندان مدرن به طور فزایندهای از عناصر فصلی از منظر نمادین، فلسفی و حتی زیستمحیطی بهره میبرند. فضای فصلی به ابزاری برای بازتاب حال و هوای اجتماعی، آگاهی زیستمحیطی و اندیشههای مربوط به دگرگونی زندگی انسان در عصر جدید تبدیل میشود.
در ویتنام، نوازندگان زیادی وجود دارند که با موفقیت آهنگهایی با مضامین مختلف در فضای فصلها ساختهاند، مانند: شوان هونگ با بهار در منطقه جنگی، بهار در شهر هوشی مین یا ون کائو با اولین بهار، وو هوانگ با ققنوس (شعر از دو ترونگ کوان) یا تابستان سفید از ترین کونگ سون، فان هوین دیو با نامه عاشقانه در پایان پاییز یا آهنگ پاییز از فام مان کونگ، دوک هوی با زمستان در راه است در شهر، یا ام اوی ها نوی فو از فو کوانگ. نقاشان با استعداد نیز نمیتوانند از جاذبه و احساسات سرشار از "فضای فصلها" مانند: بازار شکوفههای هلو (لوونگ شوان نی)، سه زن جوان (تو نگوک وان)، پاییز طلایی از لویتان (نگا) فرار کنند.
در حوزه سینما و تئاتر، بینندگان از فیلمها، نمایشها یا تئاترهایی لذت میبرند که در آنها فضای فصلی پایه و اساس است، ترکیببندی دارای معانی بسیاری است، از جنبههای پنهان عمق روح و تفکر شخصیتها بسیار ظریف و احساسی بهره میبرد، مانند: بهار میماند (به کارگردانی نگوین دانه دونگ)، برگهای پاییزی میریزند (اقتباس از رمان کوئین دائو)، پاییز در کوه باخ ما (نمایشنامه ین لانگ اثر کای لونگ)،... فیلمهای خارجی مانند بهار، تابستان، پاییز، زمستان... و بهار اثر کیم کی-دوک، یا نقاشیهای فصلی چشمگیر مونه - همگی سرزندگی قوی فضای فصلی را در هنر جهانی نشان میدهند. فضای فصلی - بهار، تابستان، پاییز، زمستان - مدتهاست که از معنای زمان طبیعی فراتر رفته و به ماده هنری غنی و عمیقی در ادبیات، هنر، به ویژه شعر، تبدیل شده است. هر فصل نمادی عاطفی است که فلسفه زندگی را در خود جای داده و به بیان دنیای غنی درونی انسانها کمک میکند. با گذشت زمان، تصویر فصل در ادبیات دائماً تغییر کرده است، که منعکس کننده تفکر هنری هر دوره است، اما همیشه منبع بیپایانی از الهام در سفر آفرینش و لذت بردن از هنر بشر بوده است. فضای فصل گاهی اوقات باعث میشود هنرمندان و مردم همیشه احساس عدم اطمینان کنند: چهار فصل از چرخه آسمان و زمین پیروی میکنند و باز خواهند گشت، اما انسانها ممکن است از این قانون طبیعی پیروی نکنند - این رنج است، اما همچنین منبع الهام خلاق از زمانهای بسیار قدیم است.../.
مای لی
منبع: https://baolongan.vn/cam-hung-tu-khong-gian-mua-a205109.html






نظر (0)