SGGP
صرف نظر از اینکه فرزند شما بخواهد در یک مدرسه معتبر تحصیل کند یا نه، در بلژیک، نوجوانانی که به بزرگسالی نزدیک میشوند، ملزم به یادگیری حسابداری پایه در سالهای آخر دبیرستان هستند. صحبت کردن در مورد پرداخت مالیات و ارائه اظهارنامه مالیاتی، خودش یک سردرد است. چرا بچهها را مجبور کنیم اینقدر زود حسابداری و مالیات بر ارزش افزوده را یاد بگیرند؟
دلیلش ساده است. تعداد قابل توجهی از ویتنامیها اینجا حسابداری را به عنوان رشته تحصیلی خود برای آموزش بیشتر یا کارآموزی انتخاب میکنند، زیرا این یکی از آسانترین حرفهها برای پیدا کردن شغل است (و کمبود کارگر وجود دارد) در بلژیک. یکی از دوستانم که قبلاً مثل من نویسنده بود، به تحصیل در رشته حسابداری روی آورد و بلافاصله در بروکسل شغلی پیدا کرد.
وقتی از او پرسیده شد، گفت: «فقط به یادگیری ادامه بده، و زیبایی یافتن تعادل در زندگی را خواهی فهمید.» طبق آمار taxfoundation.org، بلژیک نرخ مالیات بر درآمد شخصی ۵۳.۵٪ را وضع میکند که هنوز در بین سه کشور برتر با بالاترین نرخ مالیات بر درآمد در بین کشورهای عضو OECD در اروپا، یعنی دانمارک (۵۵.۹٪)، فرانسه (۵۵.۴٪) و اتریش (۵۵٪) نیست. کارگرانی که اظهارنامه مالیاتی ارائه میدهند و سالهاست که چنین مالیات بالایی را میپذیرند، واضح است که باید بدانند که پول مالیات کجا میرود.
دخترم که تازه از دبیرستان فارغالتحصیل شده بود، یک کتاب درسی حسابداری مقدماتی در خانه داشت، بنابراین آن را به مرکز بردم تا برای یک دوره ثبت نام کنم. بعد از دوره، بیشتر در مورد «فریادهای ناامیدی» صاحبان رستورانها و سوپرمارکتهای همکارم هنگام فرارسیدن فصل مالیات، مواجهه با جریمههای دیرکرد در پرداخت مالیات و از دست دادن هزاران یورو بازپرداخت مالیات به دلایل شخصی، فهمیدم. این دوره همچنین به من نشان داد که چشمانداز اجتماعی جامعه من چقدر به وضوح در مالیات و درآمد مالیاتی منعکس میشود.
با تیتر: «ما ۲۴۲ میلیارد یورو مالیات به دولت فدرال پرداخت میکنیم. این پول کجا میرود؟»، خبری که از ایستگاه رادیویی VRT بلژیک پخش شد، بلافاصله ۲۶۰۰۰ بازدید و بیش از ۱۰۰ نظر بسیار دقیق دریافت کرد. به طور خاص، از این ۲۴۲ میلیارد یورو، دولت فقط ۴ میلیارد (۱.۷٪) را صرف دفاع، ۰.۹ میلیارد (۰.۰۴٪) را صرف مهاجرت و ۲.۵ میلیارد (۱.۰۳٪) را صرف قانونگذاری میکند. این سه مورد قابل توجه هستند و اکثر هزینههای مالیاتی را تشکیل میدهند: حقوق بازنشستگی (۵۹.۹ میلیارد - معادل ۲۵٪)، مراقبتهای بهداشتی (۴۳.۳ میلیارد - ۱۷.۸٪) و آموزش (۳۱.۶ میلیارد - ۱۳٪). بخشی از کارگران حقوقبگیر متولد ویتنام نیز در اینجا در مورد این خبر بحث کردند. «این واقعیت که بیشتر درآمد مالیاتی به حقوق بازنشستگی اختصاص مییابد، ثابت میکند که جمعیت سالخورده در حال افزایش است؛ جای تعجب نیست که دولت فرانسه مصمم است سن بازنشستگی را افزایش دهد.» دوست من، که یک پرستار است، با خوشبینی گفت: «با نگاه به این اعداد، در مورد شرایط مراقبتهای بهداشتی و بازنشستگی در بلژیک در دوران پیری احساس اطمینان میکنم.»
در مورد من، که در کلاس نشسته بودم و کتاب حسابداری مقدماتی دبیرستانم را ورق میزدم و برای ایجاد یک ترازنامه تقلا میکردم، کمکم نکتهی جالبی را که هموطنم، یک حسابدار در بروکسل، قبلاً به آن اشاره کرده بود، فهمیدم. منطقی است که یک کودک باید از همان ابتدا، حتی قبل از ترک دبیرستان، یاد بگیرد که سطح استقلال خود را ارزیابی کند و خطرات را پیشبینی کند. زندگی مانند یک ترازنامه است که شامل ارزشهای ملموس و ناملموس است. ما باید مشخص کنیم که چه چیزی مهم است تا زمان و تلاش خود را اولویتبندی کنیم و فعالیتهای بیهوده و بیمعنی را حذف کنیم تا ارزش واقعی تعادل را پیدا کنیم.
منبع






نظر (0)