جک لندن (1876-1916) اولین نویسندهی پرولتاریای آمریکایی بود. او در خانوادهای فقیر در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا، با مادری معلم موسیقی و پدری طالعبین، متولد و بزرگ شد.
| نویسنده جک لندن. |
در ۱۰ سالگی روزنامه میفروخت؛ در ۱۴ سالگی در یک کارخانه کنسروسازی کار میکرد؛ در ۱۶ سالگی پلیس شیلات بود؛ در ۱۷ سالگی یک سال روی کشتی کار کرد؛ در ۱۸ سالگی در سراسر آمریکا سرگردان بود؛ در ۲۱ سالگی، در حالی که در دانشگاه بود، پدرش به او فاش کرد که پس از ازدواج با مادرش قادر به بچهدار شدن نیست. او که از این موضوع خشمگین شده بود، مدرسه را رها کرد تا به خیل جویندگان طلا در کلوندایک بپیوندد و زندگیای تلخ اما پر از سرگردانی را آغاز کند.
جک لندن نویسندگی را از سن ۲۰ سالگی آغاز کرد، اما در سن ۲۷ سالگی بود که با آوای وحش (۱۹۰۳)، سپس گرگ دریا (۱۹۰۴)، دندان سفید (۱۹۰۷)، پاشنه آهنین (۱۹۰۷) و نور سوزان روز (۱۹۱۰) به شهرت رسید. بسیاری از آثار او نماد «قانون گرگ» نظم اجتماعی سرمایهداری هستند.
جک لندن، به همراه استیون کرین (1871-1900)، فرانک نوریس (1870-1902) و آپتون سینکلر (1878-1968)، توسط تئودور روزولت، رئیس جمهور آمریکا، به عنوان نویسندگان «گندزن» به دلیل افشای فساد سیاست و تجارت آمریکا لقب گرفتند. لندن در خانههای محقر پایتخت زندگی میکرد تا بتواند «مردان ورطه» (1903)، یک رمان ناتورالیستی، را بنویسد. جنگ طبقاتی (1905)، مجموعهای از مقالات سوسیالیستی، جک لندن از سوسیالیسم و انقلاب پرولتاریا دفاع میکرد، در عین حال قهرمانان را نیز تبلیغ میکرد و در کنار تهیدستان میایستاد.
تا ۳۷ سالگی از طریق حرفه نویسندگی ثروتمند نشد و کتابهایش به زبانهای زیادی در سراسر جهان ، از جمله ویتنامی (مانند «پاشنه آهنین»، «نور روز سوزان»، «آوای وحش » و ...) ترجمه شدند. او در ۴۰ سالگی در یک مزرعه مجلل در کالیفرنیا خودکشی کرد. این نشان دهنده فرار یک نویسنده اساساً رمانتیک بود که در دنیایی خصمانه گم شده بود و باعث شد خوانندگان به آثار و شخصیت او توجه کنند.
آوای وحش ناگهان جک لندن را مشهور کرد. پس از آن، نسلهای مختلف خوانندگان، آثار او را به زبانهای مختلف ترجمه کردند و او به لطف آنها ثروتمند شد. داستان درباره سگی به نام باک (باک) است که در مزرعه یک قاضی در جنوب معتدل ایالات متحده زندگی میکرد. در پاییز ۱۸۹۴، مردم در منطقه کلوندایک طلا پیدا کردند.
بنابراین مردم از سراسر جهان به آلاسکا در شمال بسیار سرد هجوم آوردند. باک فروخته شد و به آنجا برده شد. باک مجبور شد شیوه زندگی خود را تغییر دهد. دیگر کسی او را لوس و محترم نمیدانست، او مجبور شد راهی برای سازگاری با محیط خشن طبیعی پیدا کند، طعم کتکها را بچشد، کمر و گردن خود را بکشد تا سورتمه را بکشد؛ عضلاتش مانند فولاد بودند، غریزه بقا در ناخودآگاهش بیدار شد.
زندگی وقتی باک به سه ماجراجوی جوینده طلا فروخته شد، حتی دشوارتر هم شد. او برای زنده ماندن جنگید و رهبر گله شد. اربابانش و گله به درون یک پرتگاه یخی افتادند و مردند. خوشبختانه باک توسط مردی به نام تورنتان نجات یافت.
از آن به بعد، انسانها و حیوانات با احساسات عرفانی و عمیق به هم پیوند خوردند. باک ارباب خود را مانند یک خدا میپرستید. دو بار جان ارباب خود را نجات داد، یک بار در یک چالش بیش از ۱۰۰۰ دلار آمریکا برای اربابش سود آورد. پس از اینکه اربابش توسط سرخپوستان کشته شد، باک نتوانست در برابر غرایز خود مقاومت کند، از ندای طبیعت پیروی کرد، با گله گرگهایش به جنگل بازگشت، او تحت سلطه گرگها قرار گرفت و هر سال فراموش نمیکرد که به زیارت جایی که تورنتان مرده بود برود.
«آوای وحش» یک رمان برای پایاننامه است. نویسنده قصد دارد نظریه تکامل داروین، قدرت محیط و قانون سازگاری برای بقا را به تصویر بکشد. اما داستان بسیار جذاب است، حیوانات همگی شخصیتهای متمایزی دارند، سرشار از شجاعت، جاهطلبی و بیرحمی. این اثر در اوایل قرن بیستم مورد استقبال طبقه صنعتی قرار گرفت، کسانی که مشتاق غرایز وحشی و زندگی نزدیک به طبیعت بودند.
گرگ دریا داستان یک ماجراجویی در دریا را روایت میکند. نویسندهای به نام هامفری کشتیاش غرق میشود و توسط کاپیتان کشتی بادبانی «روح» به نام ولف، که بسیار سختگیر و بیرحم است، نجات مییابد. هامفری مجبور میشود به عنوان خدمتکار کار کند و با او بدرفتاری میشود. در کشتی، شاعر زن زیبایی به نام ماد حضور دارد که او نیز نجات مییابد. هر دو مرد به او علاقهمند میشوند.
روزی خودِ «شبح» غرق شد. هامفری و ماد موفق شدند به جزیرهای متروک شنا کنند. وقتی بدنهی قایق به ساحل جزیره رسید، جایی که ولف هنوز زنده بود، او مانع از تعمیر قایق و بازگشت آن دو مرد جوان شد. در نهایت، او نابینا و فلج شد. تا زمان مرگش، او همچنان پرشور و شجاع باقی ماند. هامفری و ماد نجات یافتند و به تمدن بازگردانده شدند.
«سپید دندان» رمانی است که دنباله معکوس «آوای وحش» را دنبال میکند. نویسنده داستان سگی گرگمانند را روایت میکند که به تدریج اهلی میشود، اما توسط صاحب اصلیاش که میخواهد او را برای تبدیل شدن به یک سگ جنگجو تربیت کند، مورد بدرفتاری قرار میگیرد. صاحب بعدیاش، یک مهندس معدن، او را نجات میدهد و برای اهلی کردنش به غرب میبرد، جایی که بعداً در حین محافظت از خانواده صاحبش در برابر مجرمان فراری، به شدت مجروح میشود.
پاشنه آهنین رمانی علمی تخیلی است که در قرن بیست و ششم، چهار قرن پس از رهایی جهان از «پاشنه آهنین» بورژوازی حاکم، اتفاق میافتد. نویسنده معتقد است که در آن زمان، دفتر خاطرات یک زن انقلابی به نام اویت را در مورد فعالیتهای انقلابی همسرش، انوت، که در سال ۱۹۳۲ دستگیر و اعدام شد، کشف کرده است.
این داستان وقایع سال ۱۹۱۲ را روایت میکند. آنت، یک کارگر و عضو حزب سوسیالیست، بسیاری از مردم، از جمله یک اسقف، را به انقلابهای اجتماعی ترغیب کرد. او دستگیر شد، از زندان فرار کرد و دو قیام را تدارک دید که همگی توسط «پاشنه آهنین» سرکوب شدند. تا قرن ۲۳ طول کشید تا «پاشنه آهنین» شکست بخورد. سبک این اثر مانند یک رمان ماجراجویی پلیسی است، اگرچه میتوان آن را به عنوان «ادبیات پرولتری» طبقهبندی کرد.
منبع: https://baoquocte.vn/dao-choi-vuon-van-my-ky-11-274875.html






نظر (0)