اخلاق، ارزشی که روزنامهنگاری نمیتواند از دست بدهد.
در دهه ۱۹۹۰، اکثر روزنامههای سراسر جهان محیط کاری مشابهی داشتند که برای دههها ادامه یافت. این محیط شامل کامپیوترهای رومیزی بژ رنگی بود که هر خبرنگار ساعتها با آنها کار میکرد. همچنین در مرکز اتاق خبر معمولاً یک میز بزرگ با تلفن ثابت یا رایانهای متصل به اینترنت وجود داشت - که در واقع افراد کمی از آن استفاده میکردند.
آن تصاویر قدیمی مطمئناً هنوز در ذهن روزنامهنگاران دوران شکوفایی روزنامهنگاری باقی مانده است. و این تصاویر ارزشهای اساسی روزنامهنگاری را به ما یادآوری میکنند: اینکه روزنامهنگاری فناوری نیست. استعداد، جاهطلبی، روحیه یادگیری و اخلاق حرفهای به طور کلی همان چیزی است که ارزش واقعی روزنامهنگاری را ایجاد میکند و همان چیزی است که باعث میشود جامعه، چه در سطح جهانی و چه در ویتنام، به روزنامهنگاری احترام بگذارد.
عوامل اخلاقی و انسانی نقش تعیینکنندهای در کمک به بقای روزنامهنگاری در عصر هوش مصنوعی خواهند داشت. عکس: GI
اما تقریباً یک دهه بعد، در دهه ۲۰۰۰ - دورهای که برای ورود یک دانشجوی روزنامهنگاری به دانشگاه و شروع به نوشتن اولین مقالات واقعی خود کافی بود - زندگی روزنامهنگاری کاملاً تغییر کرد. در آن زمان، موتور جستجوی «گوگل» به عنوان یک فعل وارد واژگان رایج شد، پیش از آنکه رسماً در ژوئن ۲۰۰۶ در فرهنگ لغت آکسفورد گنجانده شود.
خیلی زود پس از آن، صدها هزار روزنامهنگار در سراسر جهان، و همچنین سردبیران رادیو و تلویزیون، بیسروصدا و به سرعت - تقریباً ناخودآگاه - گوگل و اینترنت را در کار خود بدیهی دانستند و حتی گوگل کردن یا جستجوی اطلاعات آنلاین را به عنوان یک "فرآیند کاری" در نظر گرفتند.
سپس، تنها حدود یک دهه بعد، با انفجار روزنامهنگاری دیجیتال و دوران رسانههای اجتماعی، روزنامهنگاری بار دیگر به سرعت تغییر کرد. پس از آنکه روزنامههای چاپی به تدریج همراه با دکههای روزنامهفروشی کنار جادهای ناپدید شدند، بسیاری از روزنامهها و سایتهای خبری آنلاین به رسانههای اجتماعی هجوم آوردند یا برای انتشار اخبار بر کمپینهای سئو گوگل تمرکز کردند. نتایج اولیه امیدوارکننده بود، و بسیاری از روزنامهها، حتی روزنامههای تازه تأسیس، از طریق کلیکها به موفقیت چشمگیری دست یافتند.
اساساً، مدل روزنامهنگاری اساساً تغییر کرده است، از فروش مستقیم محصولات به ارائه رایگان آنها، تا حد امکان، در ازای درآمد تبلیغات. این یک روند نسبتاً ناخودآگاه است - و روندی که هنوز هم ادامه دارد - زیرا همه چیز خیلی سریع اتفاق میافتد و تقریباً هیچ روزنامهنگاری زمان کافی برای توقف و تأمل ندارد. همه مجبورند وارد این مسابقه شوند و سعی کنند تا حد امکان سریع بدوند.
به نظر میرسد این بزرگترین «اشتباه» در تاریخ روزنامهنگاری است، سپردن حرفه، غرور و آیندهمان به غولهای فناوری، که هیچکدامشان شاید هرگز در روزنامهنگاری کار نکرده باشند یا حتی درک اولیهای از آن نداشته باشند! تنها چیزی که برایشان مهم است، گرفتن بیشترین تعداد کلیک ممکن و در نتیجه کسب بیشترین درآمد تبلیغاتی ممکن است!
برای مدتی، بسیاری از وبسایتها و روزنامههای آنلاین در این تلاش موفق شدند. آنها اخبار را به صورت رایگان در رسانههای اجتماعی ارائه میدادند و از دستورالعملهای موتورهای جستجو برای جذب خوانندگان به کلیک پیروی میکردند. اما آن دوران، که به عنوان «رسانه دیجیتال رایگان» شناخته میشد، به همان سرعتی که آغاز شد، در حال محو شدن است.
بسیاری از سایتهای خبری آنلاین که زمانی نمادهای عصر دیجیتال رایگان بودند، مانند Buzzfeed News یا Vice که اخیراً فعالیت میکنند، تعطیل شدهاند یا فروخته شدهاند. دلیل آن ساده است: مانند بسیاری از روزنامههای دیگر، آنها با رسانههای اجتماعی "جذب" شدهاند و مقالات خبری را "بر اساس تقاضا" از فناوری تولید میکنند و بنابراین وقتی دیگر ارزش یا منحصر به فردی ندارند، به راحتی "کنار گذاشته میشوند" .
از دامهای عصر هوش مصنوعی دوری کنید.
با نگاهی به این سفر طولانی، آن درسهای قدیمی نشان میدهند که خطر اصلی برای روزنامهنگاری در اخلاق روزنامهنگاری نهفته است، نه فناوری یا هیچ شخص ثالثی. انتظار میرود این خطر در همان جهت ادامه یابد، اما در دوران آینده هوش مصنوعی بسیار ترسناکتر خواهد بود.
عکسی جعلی از دستگیری دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، که توسط هوش مصنوعی ساخته شده است. عکس: رویترز
همانطور که میدانیم، با هوش مصنوعی، که ChatGPT نمونهای از آن است، حتی یک فرد میتواند صدها مقاله را تنها در عرض چند دقیقه ایجاد کند، حتی اگر اینها صرفاً محصولات ترکیبی از اطلاعات موجود باشند. اگر روزنامهنگاری به این شکل توسط هوش مصنوعی جذب شود و بیش از حد به آن برای انتشار مقالات خبری وابسته شود و در عین حال ارزشها و اخلاق اصلی خود را نادیده بگیرد، در آیندهای نه چندان دور، روزنامهنگاری حتی ارزشهای باقیمانده خود را نیز از دست خواهد داد.
مهم است بدانید که هوش مصنوعی، از طریق مدلهای زبانی بزرگ و الگوریتمهای پیچیدهتر، نه تنها میتواند در عرض چند ثانیه یک مقاله ایجاد کند، بلکه تقریباً هر کار دیگری را در روزنامهنگاری، از تولید تصاویر و ویدیوها گرفته تا انتشار خودکار و حتی هماهنگی و تعامل خودکار با خوانندگان، انجام میدهد.
اگر مطبوعات هوش مصنوعی را فقط به عنوان ابزاری برای خدمت به کار خود نبینند، بلکه در عوض به آن برای تولید مقالات خبری و انتشار محتوا به شیوهای نامنظم، غیرخلاقانه و بیکیفیت تکیه کنند، روزی خواهد رسید که خوانندگان دیگر هیچ تفاوتی بین روزنامهنگاری و متون ایجاد شده توسط هوش مصنوعی نمیبینند، متونی که نه تنها کیفیت پایینی دارند، بلکه پر از اطلاعات نادرست نیز هستند.
در سالهای اخیر، نمونههای بیشماری از محصولات هوش مصنوعی، چه عمدی و چه غیرعمدی، باعث موجی جدی از اطلاعات نادرست شدهاند. اخبار و تصاویر جعلی بیشماری در رسانههای اجتماعی پخش شدهاند، از عکسهای جعلی جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، که در حال اعلام جنگ علیه جنگ جهانی سوم است، گرفته تا تصاویر جعلی دستگیری ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق، و فناوری ویدیویی که چهره مجریان مشهور تلویزیون را جعل میکند تا اطلاعات نادرست را برای اهداف مخرب منتشر کند.
اگر روزنامهنگاری نتواند صداقت خود را حفظ کند و همچنان صرفاً برای بهرهمندی از مزایای غولهای فناوری، تحت تأثیر موج هوش مصنوعی قرار گیرد، آینده روزنامهنگاری به پایان خواهد رسید.
خوشبختانه، این فقط یک کابوس است. واقعیت این است که روزنامهنگاری راههای جدیدی برای رشد پیدا کرده است. اکثر روزنامهها و خبرگزاریهای پیشرو در جهان، از دوران محتوای دیجیتال رایگان و رسانههای اجتماعی که زمانی صرفاً برای ایجاد بازدید در ازای درآمد ناچیز تبلیغاتی بود که توسط غولهای فناوری به جا مانده بود، عبور کردهاند. بسیاری از نشریات بزرگ با ارائه خدمات پولی یا از طریق مشارکت خوانندگان - مشارکت کسانی که مایل به پرداخت هزینه برای مقالات با کیفیت هستند - جایگاه خود را دوباره به دست آوردهاند.
منطقی است که باور کنیم روزنامهنگاری به طور کلی از دامهایی که دوران هوش مصنوعی پیش روی ما قرار میدهد، اجتناب خواهد کرد، اگرچه باید توجه داشت که این دامها بسیار خطرناک هستند و غلبه بر آنها نیازمند هوشیاری و به ویژه اتحاد است!
بوی هوی
منبع






نظر (0)