یک تان لام سرسخت و ثابت قدم وجود دارد
تان لام، هنرمند مردمی، به عنوان مهمان در برنامهی «خانگ»، دیدگاههای خود را در مورد زندگی و حرفهاش به اشتراک میگذارد.
وقتی از او درباره دیوانهوارترین کاری که در عشق انجام داده پرسیده شد: «نماد عشق فرشتهای است که کمانی در دست دارد و تیر پرتاب میکند. دیوانهوارترین و احمقانهترین کاری که در عشق انجام دادهام ندیدن نقطه کور بوده است.»

هنرمند مردمی تان لام در برنامه "نمایش خنگ".
این خواننده گفت که پیامهای زیادی از مخاطبان جوان دریافت کرده است. آنها گفتند هر زمان که در زندگی احساس گیر افتادن میکنند، آهنگی از Thanh Lam را پخش میکنند تا به آنها انرژی بیشتری بدهد، حس زندگی را در آنها بیدار کند و به آنها کمک کند از تاریکی خود فرار کنند.
«هر هنرمندی افرادی را دارد که او را دوست دارند، و افرادی هم هستند که واقعاً او را درک نمیکنند. مثل یک غذا، بعضیها میتوانند غذای تند بخورند، بعضیها میتوانند غذای شور بخورند، بعضیها میتوانند غذای ترش بخورند. من شخصیت خودم را دارم، اما متوجه شدهام که اگر ملایم باشم و خیلی قوی نباشم، راحتتر پذیرفته میشوم.»
 اما از کودکی، فردی بسیار فردگرا بودهام و همیشه به خودم ایمان داشتهام. البته مواقعی هم هست که اشتباه میکنم، این نقطه کور من است. اما اشتباهات را میتوان اصلاح کرد.» این گفتهی تان لام است.
در پاسخ به این سوال: «مردم میگویند تان لام آنقدر فردگرا است که گاهی اوقات کمی لجباز است و حتی زیاد گوش نمیدهد. آیا این درست است یا نه؟»
این هنرمند زن گفت که از ۳ سالگی شروع به خواندن کرده است. اما والدینش نمیخواستند او بخواند زیرا هر بار که اجرا میکرد، اغلب نگران بود و وقتی این کار را میکرد، بیمار میشد و صدایش را از دست میداد. بنابراین، والدین تان لام فکر میکردند که توانایی آواز خواندن او بسیار ضعیف است.
«والدینم به من نواختن پیپا را یاد دادند. من هنوز درس میخواندم و خیلی خوب درس میخواندم. اما مصمم بودم که آواز خواندن را یاد بگیرم. این هم به لطف سرسختی و پشتکار من یک موفقیت بود.»
من فکر میکنم سرسختی من موفقیتهای زیادی را برای من به ارمغان آورده است. اما مواقعی هم وجود دارد که اشتباه میکنم زیرا معتقدم افکار و عزم من درست است. اما در واقع، اشتباهاتی هم وجود دارد.
در مرحله بلوغ شناختی
تان لام، هنرمند مردمی، به تازگی با آلبوم "فیلم" بازگشته است. این خواننده زن گفت چیزی که در مورد این آلبوم بیشتر از همه دوست دارد این است که در گذشته با احساسات زیادی میخواند، اما اکنون تان لام اذعان میکند که در مرحلهای از بلوغ در آگاهی خود قرار دارد.


دیوا تان لام.
«در آهنگهای قبلیام، با احساسات فراوان و آتشی بسیار قوی آواز میخواندم. همچنین مواقعی بود که زندگی با چالشهای زیادی روبرو بود و ناگهان چیزی قوی میخواستم تا بر محدودیتها غلبه کنم.»
فکر میکنم تجربیات زندگی چیزهایی هستند که باید اتفاق بیفتند. من همچنین به لحظاتی نیاز دارم تا به موسیقیام وفادار باشم، تا صادقانه با روحم صحبت کنم. بنابراین، مخاطبانی هم هستند که به اندازه کافی نزدیک نیستند تا بفهمند، مردم بسیار حساس هستند. اما در واقع، اینها واقعیترین چیزها در مورد من هستند.
جامعه بینالمللی همچنین هنرمندانی را که چیزی غیرمعمول، پیشگامانه و کمی دیوانهوار دارند، میپذیرد. اما آسیاییها اغلب چیزهای نرم و لطیفی را ترجیح میدهند که قلب مردم را لمس میکند.
فکر میکنم به عنوان یک هنرمند، من هم باید متعادل باشم. در طول چند دهه گذشته، من هم وقت داشتهام که مراقبه کنم و چیزهای زیادی را ببینم، از جمله اشتباهات خودم.
تان لام به طور محرمانه گفت: «آلبوم «فیلم» مرحله بلوغ آگاهی من است. من با شفقت و فلسفه خودم خواندم.»
از اینکه به خاطر اجرای «New Ao Ca Mau » مورد سرزنش قرار گرفتم، ناراحت و پشیمانم.
در سال ۲۰۲۴، هنرمند مردمی، تان لام، به ندرت در نمایش مسابقهای «آهنگ ما ویتنام» شرکت کرد. علاوه بر اجراهایی که تان لام بسیار متفاوتی را روی صحنه نشان میداد، این خواننده زن با اجرای «آئو دای کا مائو جدید» نیز نظرات ضد و نقیضی دریافت کرد.

تان لام با لهجه غربی خواند و خودش را وقف اجرای آهنگ «آئو موی کا مائو» کرد، اما با نظرات جنجالی زیادی روبرو شد.
تان لام در برنامه «نمایش خانگ» گفت که در این اجرا، تیمش از تو مین خواسته بود که هیپهاپ، نو و مدرن بخواند. با این حال، او اجرا را از طریق کارگردان انجام داد. او رقص بحثبرانگیز را طراحی نکرده بود و خودش هم رقصهایش را نساخته بود.
«من خودم خیلی سبک وزن نیستم. مجبور بودم یک جفت کفش بپوشم تا وقتی من را بالا میکشیدند، تا حد امکان نرم باشم. کفشهایی که در اجرا پوشیده بودم فقط برای رقصیدن بود. بنابراین همه خیلی سرزنشم میکردند. میگفتند لباس و کفش سنتی ویتنامی پوشیدهام.
اولش خیلی ناراحت بودم چون قضاوتهای مردم نسبتاً کوتهبینانه بود. فقط به سطح نگاه میکنی بدون اینکه عمق، سختیهای یک هنرمند را ببینی. هنرمند بودن هم خیلی سخته چون همه دوستت ندارن. وقتی چیزی متفاوت از من داشته باشن، خیلی بهم آلرژی پیدا میکنن.
اما در واقع، این آهنگی است که من واقعاً دوست دارم و واقعاً دشوار است. من باید با لهجه غربی بخوانم، باید سرود بخوانم، باید آنقدر تمرین رقص کنم تا دستها و پاهایم کبود شوند، و لباسی بپوشم که قبلاً هرگز نپوشیدهام. من تمام تلاشم را کردم، اما در نهایت خوب از آن استقبال نشد. من خیلی متاسفم. ناراحت کننده است، اما آن را میپذیرم.






نظر (0)