Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

در سکوت یک روز زمستانی، اشعار نوازنده فو کوانگ ناگهان با غم طنین انداز شد: "انگار کسی از در عبور می‌کند، باد شمال شرقی قلبم را به درد می‌آورد. برگ‌های زرد پاییزی ریخته‌اند، انگار که مرا نیز ترک کرده‌اند"... سپس، قلبم ناگهان فرو ریخت، و با احساسات نوستالژی دور زمستانی مدت‌ها پیش طنین‌انداز شد.

Báo Thanh HóaBáo Thanh Hóa07/11/2025

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

برگ‌های زرد به آرامی می‌ریزند تا با پاییز خداحافظی کنند و هر باد سردی، آمدن زمستان را فریاد می‌زند. گل‌های زمستانی در هر خیابان کوچک رخنه کرده‌اند. فقط یک دلیل کوچک، تمام عشق فصل قدیمی بازمی‌گردد.

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

مردم می‌گویند اوایل زمستان زیباترین زمان است. در سرمای فصل اول، خوشه‌های گل‌های شیری بی‌سروصدا عطر خود را پخش می‌کنند و با رایحه‌ای قوی ترکیب می‌شوند که قلب ما را آرام می‌کند. در بیرون، می‌توانیم سایه‌های صورتی را در شال‌های رنگارنگ ببینیم. سپس، زمستان به آرامی فضا را فرا می‌گیرد و ما را غرق در آرامش و شیرینی می‌کند.

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

زمستان از راه می‌رسد، گویی خاطره‌ای را که با غبار زمان پوشیده شده است، لمس می‌کند. گوشه و کنار خیابان‌هایی که زمانی از آنها عبور می‌کردم، عطر گرم قهوه در آمیخته با موسیقی دلنشین، گویی صداهای گذشته را به یاد می‌آورند. آنجا، شخصی بود که زمانی آرام منتظر من ایستاده بود. آن خاطره دور هنوز با طعمی شیرین در پسِ آن باقی مانده است. سپس، قلب به آرامی ملودی غم‌انگیز و تأثیرگذاری را می‌نوازد.

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

آفتاب زمستان آنقدر قوی نیست که ردیف درختان خفته در مه رقیق را بیدار کند. آنقدر نیست که دست‌ها یا صورت‌های مردم در خیابان را گرم کند، اما آنقدر هست که ما را متوجه گرمای چیزهای کوچک و شکننده کند. نمی‌دانم چرا، اما حس تغییر فصل‌ها را خیلی دوست دارم. این حس، ما را ناگهان به وحشت می‌اندازد، خاطرات و احساسات زیادی را در ما بیدار می‌کند. احساسی که نام بردن از آن سخت است.

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

زمستان از راه می‌رسد، عشق را با صدای خش‌خش برگ‌های در حال ریزش، با صدای خوشه‌های گل شیریِ دیرشکوفا، با صدای رنگ سفید خالص گل‌های مینا، با صدای رنگ زرد آفتابگردان‌های وحشی که آسمان نقره‌ای را روشن می‌کنند و با کمی غم و اندوه آمیخته‌اند، فرا می‌خواند. فریاد واضح یک دستفروش خیابانی، خنده‌های ریز زوج جوانی که مدت‌هاست یکدیگر را ندیده‌اند، در هم آمیخته است... همین صداهای ساده برای گرم کردن روزهای سرد زمستان کافی است.

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

در سرمای تغییر فصل‌ها، عطر ذرت، سیب‌زمینی یا شاه‌بلوط برشته... نیز بسیار جذاب می‌شود. آن طعم آشنا انگار خاطرات روستایی گذشته را لمس می‌کند. در هر گوشه خیابان، اجاق‌های زغالی قرمز و داغ، تنقلاتی برای تحریک اشتها به نمایش گذاشته شده‌اند. عطری آشنا پخش می‌شود، ذرت شروع به طلایی شدن می‌کند، سیب‌زمینی‌های شیرین با زغال‌های قرمز لکه‌دار شده‌اند، شاه‌بلوط‌ها به آرامی تکان می‌خورند... احساس نشستن و منتظر ماندن برای صاحب مغازه که اجاق را باد بزند، سپس گرم کردن دستانتان روی آتش... توصیفش سخت است. هر بار که جرعه‌ای از آن هدیه ساده و روستایی، پر از طعم حومه شهر، را می‌نوشید و استنشاق می‌کنید، به طرز عجیبی جالب است.

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

در سکوت یک روز زمستانی، اشعار نوازنده فو کوانگ ناگهان با غم طنین انداز شد: «انگار کسی از در رد می‌شود، باد شمال شرقی دلخراش است. برگ‌های زرد پاییزی ریخته‌اند، انگار مرا هم ترک کرده‌اند»... سپس، ناگهان قلبم فرو ریخت، و با احساسات نوستالژی دور زمستانی دور طنین‌انداز شد. اشعار انگار مرا به گذشته، ترکیبی از واقعیت و توهم، بازمی‌گرداند. چیزهایی که به نظر می‌رسید درست جلوی من هستند، در نزدیکی من ظاهر می‌شوند، اما آنقدر دور بودند که هرگز نمی‌توانستم به آنها برسم.

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

بعضی‌ها می‌گویند زمستان فصل دلتنگی است، فصل عشق، انتظار، حسرت... شاید سرمای شدید، میل به گرم شدن، میل به نزدیک شدن به یکدیگر را در روزهای طولانی زمستان که انگار به خواب رفته بودند، بیدار کرده است. خشکیِ تغییر فصل‌ها نه از خورشید است، نه از باد، بلکه از قلب انسان است، از عشقِ جدیدِ ناشیانه...

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

در خاطره‌ای بی‌پایان، ناگهان دلتنگی به نامی خوانده می‌شود. دلتنگ دستی که دست دیگری را گرم می‌کرد. دلتنگ آخرین برگی که روی شاخه مانده بود. و دلتنگ صدای گرم کسی که قلبم را به درد می‌آورد...

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

وقتی زمستان از راه می‌رسد، تصویر مادرم را به یاد می‌آورم که در بازار عصرگاهی می‌دوید. به یاد می‌آورم زمان‌هایی را که می‌توانستم در آغوش مادرم تکیه دهم و خودم را در عطر معطر برنج غرق کنم. هر بار که عصر می‌شد، دود آشپزخانه را به یاد می‌آورم. مادرم به من می‌گفت: «هوا سرد است، باید لباس گرم کافی بپوشی، سر برهنه یا پابرهنه نرو، باشه؟» اما بچه‌های بیچاره گذشته به سرعت حرف‌های مادرشان را فراموش می‌کردند، هنوز در وسط زمستان می‌دویدند، بازی می‌کردند، ماهی می‌گرفتند، سیب‌زمینی شیرین می‌چیدند... دست‌ها و پاهایشان ترک می‌خورد، لب‌هایشان خونریزی داشت، بی‌آنکه سرما یا درد را تشخیص دهند. خنده‌های ترد بچه‌ها تمام فضا را پر کرده بود و تمام زمستان آن سال را گرم می‌کرد.

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

زمستان کم کم در فضا گسترده می شود. زمستان از راه می رسد و به ما یادآوری می کند که با روزهای آفتابی به استقبال عشق برویم!

[مجله الکترونیکی]: زمستان از راه می‌رسد و عشق را بازمی‌گرداند

محتوا: ها دان

گرافیک: مای هوین

منبع: https://baothanhhoa.vn/e-magazine-dong-ve-goi-yeu-thuong-vong-lai-267869.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

برنج جوان مِی تری (Me Tri) در آتش می‌سوزد و با ریتم کوبنده‌ی هاون برای محصول جدید، غوغا می‌کند.
نمای نزدیک از تمساح مارمولک در ویتنام، که از زمان دایناسورها وجود داشته است
امروز صبح، کوی نون با حال خراب از خواب بیدار شد.
تای هونگ، قهرمان کار، مستقیماً مدال دوستی را از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در کرملین دریافت کرد.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

تای هونگ، قهرمان کار، مستقیماً مدال دوستی را از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در کرملین دریافت کرد.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول