من در یک بعد از ظهر نسبتاً بارانی به پاگودای وین دوک، بخش باک لیو ، استان کا مائو رسیدم. آن مکان اکنون آرام و باستانی است، اما در پشت این آرامش، دورهای از مبارزهی پرشور پنهان شده است. راهب تیچ کوانگ تیت، راهب بزرگ پاگودا، ما را در سالن اصلی روستایی که دقیقاً ۸۰ سال پیش پایگاه مخفی نیروهای انقلابی بود، پذیرفت. او در حالی که چشمانش هنوز از شور گذشته میدرخشید، گفت: «در آن زمان، راهب تین تان گروهی از بوداییها را برای حمایت از ویت مین رهبری میکرد. پاگودا مکانی برای پنهان کردن مردم، نگهداری اسناد و تأمین کادر برای فعالیتهای مخفی بود...» سپس هر صفحه از خاطراتش را ورق زد و در مورد بوداییهایی که بعداً به کادر مقاومت تبدیل شدند، مانند آقای نگوین تو وین، که سمت رئیس کمیته اداری مقاومت جنوبی استان باک لیو را بر عهده داشت، یا آقای فان کیم جان، رئیس اداره دارایی، صحبت کرد. در اواسط اوت ۱۹۴۵، وقتی فرصت پیش آمد، روحیه انقلابی مانند آتش گسترش یافت. به فرماندهی رفیق تائو وان تی، گروهی از مردم شامل راهبان، راهبهها و بوداییها وارد محل اقامت فرماندار ترونگ کونگ تین شدند و دولت دست نشانده را مجبور به تسلیم کردند. باک لیو به یکی از اولین مناطقی تبدیل شد که در دلتای مکونگ به قدرت رسید.
نگوین له تان ها با فام دوی خوئونگ، انقلابی کهنهکار - که مستقیماً در به دست گرفتن قدرت در سال ۱۹۴۵ نقش داشت - ملاقات کرد و به صحبتهای او در مورد فضای قهرمانانه پاییز تاریخی در کان تو گوش داد. |
با ترک بتکده وین دوک، بخش باک لیو، استان کا مائو، به کان تو - مرکز سیاسی و اقتصادی منطقه جنوب غربی در آن زمان - رفتم. در خانهای کوچک در قلب شهر، انقلابی کهنهکار فام دوی خوئونگ (۹۷ ساله، که با محبت به چین خوئونگ معروف است)، رئیس سابق اداره تبلیغات کمیته حزب استان، با خاطرهای قدیمی و صدایی به قهرمانانه بودن حال و هوای پاییزی آن سال، از من استقبال کرد. او گفت: «در آن زمان، شبهنظامیان روستا و شبهنظامیان روستا هنوز سر و صدا میکردند. ما باید آنها را شکست میدادیم و صفوف انقلابی را تقویت میکردیم. جوانان پیشتاز نیروی اصلی بودند، طبلها و ناقوسها به صدا درمیآمدند، جوانان مانند آبی که از ساحل میترکید، میآمدند...» سپس به آرامی چند بیت شعری را که خودش نوشته بود، خواند:
«
«
به گفته آقای چین خوئونگ - که مستقیماً در مبارزه برای قدرت شرکت داشت، صبح روز ۲۶ آگوست ۱۹۴۵، دهها هزار نفر از مردم کان تو در استادیوم شهر جمع شدند، پرچم قرمز با ستاره زرد را بالا بردند و شعارهایی سر دادند. این تظاهرات مسلحانه، فرماندار دست نشانده استان را مجبور کرد که سر خود را خم کند و تسلیم بیقید و شرط را اعلام کند. صدای تیراندازی شنیده نمیشد، اما این یک نبرد واقعی بود - نبرد قلبهای مردم، نبرد هوش، نبرد میل به کنترل سرنوشت خود.
در فضای انقلابی که در آخرین روزهای اوت ۱۹۴۵ در سراسر کشور در حال جوشیدن بود، در سا دِک - مرکز استان دونگ تاپ در آن زمان - جنبش برای به دست گرفتن قدرت نیز وارد لحظهای تعیینکننده شد. نه ارتش بزرگی، نه اسلحه یا تظاهرات گسترده، رویارویی تاریخی در اینجا توسط یک زن - یک معلم ساده، اما با شجاعت و هوش فوقالعاده - آغاز شد. آن خانم تران تی نونگ، که با محبت به خانم سائو نگای نیز معروف بود، اولین دبیر حزب استانی دونگ تاپ - یکی از رهبران استانی زن نادر در کشور در آن زمان بود. او در نقش نماینده نیروی انقلابی، به تنهایی وارد کاخ فرمانداری استان سا دِک شد و روحیهای آهنین و صدای قاطع مردم را با خود حمل میکرد. او در مواجهه با صف نگهبانان کاملاً مجهز، اسلحهها و سرنیزههایی که مستقیماً به سمت او نشانه رفته بودند، نترسید. با صدایی آرام اما مصمم اعلام کرد: "تمام حکومت کشور به دست ویت مین افتاده است. شما باید حکومت را به مردم تحویل دهید. در غیر این صورت، مسئولیت کامل عواقب آن بر عهده شما خواهد بود." بدون شلیک گلوله، بدون خونریزی، با شجاعت و روحیه یک زن جنوبی، دولت استعماری در سا دِک مجبور به زمین گذاشتن سلاحهای خود شد. دقیقاً ساعت ۲ بعد از ظهر ۲۵ آگوست ۱۹۴۵، دولت محلی رسماً قدرت را به نیروهای انقلابی واگذار کرد، که نقطه عطفی درخشان در تاریخ مبارزات مردم استان دونگ تاپ بود.
مردم از موزه استانی دونگ تاپ بازدید میکنند و داستانهایی درباره اولین دبیر زن کمیته حزبی استانی دونگ تاپ، تران تی نونگ (خانم سائو نگای)، که به تنهایی وارد کاخ فرمانداری استانی سا دک شد، میشنوند. |
آقای نگوین نات تونگ، رئیس سابق اداره تبلیغات شهر سا دک، با احساسی عمیق این مطلب را به اشتراک گذاشت: «هشتاد سال گذشته است، اما تصویر خانم سائو نگای که در آن سال وارد کاخ فرمانداری استان شد، هنوز مانند یک شعر حماسی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. این مایه افتخار کل یک سرزمین است.» داستان خانم سائو نگای نه تنها یک افسانه انقلابی است، بلکه نمادی درخشان از نقش و روحیه زنان ویتنامی در راهپیمایی طولانی برای استقلال ملی است.
۸۰ سال از پاییز اوت ۱۹۴۵ میگذرد، اما روح انقلابی هنوز هم برای همیشه در قلب مردم دلتای مکونگ زنده است. این نه تنها مکانها و چهرههای تاریخی، بلکه جریان زیرزمینی میهنپرستی، آرزوی بیپایان هر نسل امروز است. از پشت بتکده باستانی در باک لیو، از ورزشگاه کان تو، یا از کاخ فرمانداری قدیمی در سا دسامبر... متوجه شدم که: تاریخ روی کاغذ نمیماند. تاریخ در خاطره، در غرور و در هر قدم استوار کشور امروز زنده است.
مقاله و عکسها: THUY AN
منبع: https://www.qdnd.vn/80-nam-cach-mang-thang-tam-va-quoc-khanh-2-9/hao-khi-mua-thu-lich-su-noi-vung-dat-chin-rong-841927
نظر (0)