یکی از عناصر خاصی که به فیلم عمق احساسی میبخشد، آهنگ «منطقهای از رفقا» است که شعر آن را نگوین ترونگ لوآن، نویسنده، و موسیقی آن را کوئین هاپ، آهنگساز، سروده است. این آهنگ نه تنها به عنوان موسیقی پسزمینه در سراسر فیلم استفاده میشود، بلکه به عنوان رشتهای ارتباطی بین گذشته و حال نیز عمل میکند و بینندگان را به سالهای بیرحمانه اما انسانی جنگ بازمیگرداند.

آهنگ «منطقهای از رفقا» نه تنها به عنوان موسیقی پسزمینه در سراسر فیلم عمل میکند، بلکه به عنوان رشتهای ارتباطی بین گذشته و حال نیز عمل میکند.
عکس: TGCC
زبان سینما گذشتهای باشکوه را بازآفرینی میکند .
فیلم با نشستن نویسنده نگوین ترونگ لوآن در مقابل لپتاپش آغاز میشود، ملودیها و متنها مانند جریانی خاموش از خاطرات بر روی صفحه نمایش ظاهر میشوند. در میان آنها، نماهای هوایی (گرفته شده با پهپاد) با مشرف به نقاط مرتفع ۱۰۱۵ و ۱۰۴۹ - که زمانی میدانهای نبرد سختی بودند - دیده میشوند. صحنههایی از رودخانه پو کو ( کون توم ) که به آرامی در جریان است، یا تپههای پوشیده از مه ارتفاعات مرکزی، نه تنها فضایی باشکوه و باشکوه را تداعی میکنند، بلکه به عنوان شاهدان خاموش تاریخ نیز عمل میکنند. تأثیر عاطفی فیلم از همان ابتدا با روایت نویسنده نگوین ترونگ لوآن احساس میشود، زیرا او شاهد است که مافوقش، سپهبد خوات دوی تین، بر فراز قله ۱۰۱۵ (چارلی هیل یا تپه ساک لی) ایستاده و به رودخانه پو کو نگاه میکند و گریه میکند. اینها فقط اشکهای یک ژنرال پیر که به میدان نبرد قدیمی خود بازمیگردد، نیست، بلکه اشکهای یک سرباز، یک رفیق ، در سوگ کسانی است که برای همیشه سقوط کردهاند. این لحظه همچنین الهامبخش آهنگ «منطقهای از رفقا » بود.
در میان پهنه وسیع ارتفاعات مرکزی، همین که تصویر مزار شهدا در گورستان سا تای به ذهن خطور میکند، ملودی «منطقهای از رفقا» اوج میگیرد و همه چیز را وهمآلودتر و تأثیرگذارتر از همیشه میکند: «شما دهههاست که اینجا خوابیدهاید، گلها هنوز فقط برای یک فصل شکوفه میدهند...».
متن آهنگ مستقیماً از اشعار نویسنده نگوین ترونگ لوآن گرفته شده است و فریادهای خفه شده سپهبد خوات دوی تین را هنگام بازگشت به میدان نبرد قدیمی بازآفرینی میکند. این اشعار نه تنها بیانگر غم و اندوه هستند، بلکه یادآوری این نکته نیز هستند: سربازان دیروز ممکن است سقوط کرده باشند، اما رفاقت برای همیشه پابرجاست.
آهنگساز کوئین هاپ با استفاده از ملودیهای باشکوه و آمیخته با روح پرشور ارتفاعات مرکزی، شنوندگان را به جریانی از خاطرات سوق داد. همچنان که آهنگ در میان پهنه وسیع میدان نبرد قدیمی طنینانداز میشود، بینندگان نه تنها غم عمیق سربازان بازمانده برای رفقای کشتهشدهشان را میشنوند، بلکه آن را احساس نیز میکنند.
فیلم مستند ۲۷ دقیقهای «منطقه رفقا» اثر تیمی از نویسندگان شامل هو نات تائو، تران تان هونگ، تران وو لین و هویین تان هوین، در چهل و دومین جشنواره ملی تلویزیون در بین دین شرکت کرد. تران تان هونگ، فیلمنامهنویس، اظهار داشت که این فیلم ادای احترامی از سوی این تیم به سپهبد خوات دوی تین، قهرمان نیروهای مسلح خلق؛ دام وو هیپ، قهرمان نیروهای مسلح خلق؛ و شهدا و سربازانی است که در دو نقطه مرتفع ۱۰۴۹ و ۱۰۱۵ در سال ۱۹۷۲ جنگیدند و جان خود را فدا کردند.
پیوند رفاقت ناگسستنی است.
یکی از نکات برجستهی «منطقهی رفاقت» این است که فیلم بر نبردها تمرکز نمیکند، بلکه به جای آن به پیوند مقدس رفاقت میپردازد. این پیوند نه تنها در زمان جنگ وجود دارد، بلکه پس از بازگشت سربازان به زندگی غیرنظامی نیز به زندگی غیرنظامی گسترش مییابد.
لحظهای که نویسنده نگوین ترونگ لوآن و کهنه سربازان هنگ ۶۴ در گورستان سا تای بر سر سنگ قبر شهید دام وو هیپ عود روشن کردند، صحنهای عمیقاً احساسی بود. همین که دستان لرزانشان نوشته روی سنگ قبر را پاک میکرد، خاطرات دوران خونریزی ناگهان دوباره زنده شد. سربازان گذشته اکنون موهای خاکستری دارند، اما خاطراتشان از رفقایشان به همان اندازه زنده است. این رفاقت نه تنها در بین سربازان وجود دارد، بلکه به نسل بعدی نیز منتقل میشود. داستان سرهنگ دام تو جیانگ، دختر شهید دام وو هیپ (که پس از مرگش در ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵ توسط رئیس جمهور عنوان قهرمان نیروهای مسلح خلق به او اعطا شد)، یکی از تأثیرگذارترین داستانهاست. او که بدون پدر بزرگ شده بود، درد مادر و خانوادهاش را درک میکرد. اما به جای غرق شدن در غم و اندوه، تصمیم گرفت مسیر نظامی را دنبال کند تا آرمانهایی را که پدرش خود را فدای آنها کرد، ادامه دهد. ارتباط خارقالعاده بین خانم دام تو گیانگ و خانم دو هوآی نام - دختر یک سرباز کشتهشده دیگر که در سال ۱۰۱۵ درگذشت - بیشتر بر پیوند عاطفی بین فرزندان نسل سربازان تأکید میکند. نکته قابل توجه این است که هر دو در ژوئن ۱۹۷۲ متولد شدند و در یک زمان و تاریخ تولد مشترک بودند. آنها هرگز پدران خود را ندیدند و با هم بزرگ شدند و غمهای عمیق مشترکی را با هم داشتند. ملاقات اتفاقی آنها در گردهمایی سالانه کهنه سربازان هنگ ۶۴ (لشکر ۳۲۰) گواه این است که اگرچه جنگ تمام شده است، اما پیوندهای بین فرزندان نسل سربازان هنوز پابرجاست. و از همه مهمتر، این فیلم از طریق تصاویر و سخنان نویسنده مشهور خوات کوانگ توی، که با قدرت باقیمانده خود صحبت میکند، قلب بینندگان را لمس میکند.

بنای تاریخی در تپه ۱۰۱۵ (تپه ساک لی)، که از نقطه صخره سفید دیده میشود.
عکس: مای تان های
نویسنده، خوت کوانگ تو، همکلاسی صمیمی دوران دبیرستان قهرمان نیروهای مسلح خلق، دام وو هیوپ، بود؛ هر دو اهل فوک تو ( هانوی ) بودند. هر دو بااستعداد بودند و قول داده بودند که در دانشگاه ادبیات هانوی تحصیل کنند، اما هر دو درس خود را کنار گذاشتند تا اسلحه به دست بگیرند و به ندای مقدس سرزمین پدری پاسخ دهند. خوت کوانگ تو، نویسنده، با اذعان به اینکه حرفه ادبی خود را مدیون همکلاسی و رفیقش دام وو هیوپ به خاطر این جمله قبل از داوطلب شدن برای رفتن به میدان جنگ است، گفت: «ادبیات چیست؟ ادبیات این است. این زندگی است. این مبارزه این ملت است.» این همچنین اعلامیهای از سوی تمام نسل جوانان ویتنام شمالی در آن زمان بود.
بسیاری از بینندگان هنگام تماشای این فیلم نتوانستند احساسات خود را پنهان کنند. و در پایان با ابیاتی از نویسنده خوت کوانگ تو که به دوست صمیمیاش تقدیم شده بود، اشک از چشمانشان جاری شد: « لطفاً کسانی را که هنوز زندهاند ببخشید / امرار معاش آسان نیست / برگردید و خوشحال باشید، سلام / حتی اگر دیر شده باشد، هنوز هم خوششانس هستید / مادرتان هنوز وقت دارد تا مشتی خاک جمع کند / تا آخرین لباس را برای شما بدوزد، دوست من . »
کارگردان هو نات تائو در استفاده از سکوت برای برانگیختن احساسات، فوقالعاده زیرکانه عمل کرده است. فیلم بدون روایت بیش از حد، به شخصیتها، تصاویر و موسیقی اجازه میدهد داستان خود را روایت کنند. صحنههایی از دود عود که با مه عصرگاهی در قله تپه ۱۰۱۵ در هم میآمیزد، صحنههایی از یک جانباز که در سکوت به دوردستها خیره شده است، یا صرفاً یک سنگ قبر پوشیده از خزه... همگی فضایی آرام ایجاد میکنند و بینندگان را به تأمل وا میدارند. ملودیهای آهسته و تأثیرگذار آهنگ «منطقهای از رفقا» در میان میدان نبرد قدیمی، مانند زمزمهای از گذشته، طنینانداز میشوند.
«منطقه رفاقت» فقط یک مستند درباره جنگ نیست، بلکه تصنیفی حماسی درباره پیوند جاودانه رفاقت است. این فیلم از طریق تصاویر واقعگرایانه و هنری، همراه با ملودی تأثیرگذار «منطقه رفاقت »، خاطرات نبردهای تپه ۱۰۱۵ و تپه ۱۰۴۹ - جایی که صدها سرباز جان باختند - را زنده میکند. مهمتر از همه، این فیلم یک چیز را تأیید میکند: جنگ ممکن است پایان یابد، اما پیوندهای رفاقت و انسانیت پایدار خواهند ماند.
امروزه، با محو شدن خاطرات جنگ، فیلمهایی مانند «رفقای رزم » به عنوان پلی برای نسلهای آینده عمل میکنند تا فداکاریهای اجدادشان را درک و قدردانی کنند. این فیلم فقط یک اثر سینمایی نیست، بلکه ادای احترامی به کسانی است که برای استقلال و آزادی ملت جان باختند.
منبع: https://archive.vietnam.vn/khuc-trang-ca-cua-tinh-dong-doi/






نظر (0)