Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

باران تند است و بوی روغن روی گونه‌ها...

Báo Tuổi TrẻBáo Tuổi Trẻ24/11/2024

مادرشوهرم آنقدر سریع از دنیا رفت که حالا، بیش از ده سال گذشته، گاهی اوقات هنوز احساس می‌کنیم که او نرفته است. او فقط به خواهر همسایه‌اش یا عمو اوت سر می‌زند، چند روزی می‌ماند و بعد برمی‌گردد.


Mưa cay nồng mùi dầu má xức... - Ảnh 1.

تصویرسازی: دانگ هونگ کوان

فقط سه نفر در خانه بودند، بنابراین وقتی یکی از ما غایب بود، هم احساس فقدان و هم احساس پوچی می‌کردیم. مدت زیادی طول کشید تا به خانه بدون مامان عادت کنیم. هیچ کس قوز کرده‌ای برای رفت و آمد وجود نداشت. ایوان جلویی هر بعد از ظهر تابستان خالی بود و موتورهای همسایه‌ها در نزدیکی آن پارک شده بودند.

چون کسی آنجا نبود که دور و برمان نشسته باشد و از نسیم خنک زیر سایه دو قلم قوسی شکل لذت ببرد. میز ناهارخوری فقط دو صندلی رو به روی هم داشت. صندلی وسط دیگر آنجا نبود، بنابراین شوهرم یکی دیگر برداشت و کنار آن گذاشت تا یک جفت صندلی درست کند. و من ناگهان گفتم: «مامان و بابا حتماً دوباره به هم رسیده‌اند.» با این فکر، با گفتن این حرف، اما بارها در طول غذا، زن و شوهر هر دو مبهوت شدند.

آن حواس‌پرتی اولیه‌ی فقدان مادرم، به مرور زمان جای خود را به پشیمانی خاموش داده است. چون در شب‌های بی‌خوابی، آخر شب، هنوز صدای مادرم را می‌شنوم که در شیشه‌ای را می‌بندد و قفل می‌کند.

صدای چرخیدن قفل توسط دو دست ضعیف و نیرومند، قاطع یا مطمئن به نظر نمی‌رسید. گاهی اوقات، صدای مادرم را می‌شنیدم که تقویم را پاره می‌کرد، پاهایش را به زمین می‌کوبید و چند آهنگ آشنا را زمزمه می‌کرد...

نزدیک به دو ماه است که فصل بارندگی است و طوفان، سیل و فرونشست‌های گرمسیری را با خود به همراه آورده است. با باران، دلم بیشتر برای مادرم تنگ شده است. دلم برای شکل و شمایل مادرم در فضای تنگ خانه‌ام تنگ شده است. دلم برای بوی نفتی که مادرم وقتی هوا این‌طور سرد می‌شود، استفاده می‌کرد، تنگ شده است.

مادرشوهرم به مصرف دارو و استفاده از روغن اعتیاد دارد. او انواع داروها را دوست دارد. هر وقت شوهرم برایشان دارو می‌خرد، آنها را با دقت بررسی می‌کند، هر کلمه از دستورالعمل‌ها را بارها و بارها می‌خواند. در مورد روغن‌ها، او مقدار زیادی از آنها را دارد. او معمولاً از روغن عقاب سبز استفاده می‌کند. سپس روغن داغ، روغن برای درد استخوان و مفاصل اضافه می‌کند...

انواع و اقسام کاربردها وجود دارد. ناگفته نماند، مامان اسم تمام افرادی که آنها را به من دادند را به خاطر دارد. این بطری روغن از عمویم بود که به تایلند رفته بود، بعد آن بطری روغن توسط خواهر شوهرم پس فرستاده شد و آن جعبه روغن را عمه‌ام در چو گوم به من داد...

او کلی روغن داشت، اما فوراً می‌دانست هر جعبه‌ای را که گم کند، مال کیست. یکی از همسایه‌ها آن را قرض گرفته بود و توجهی نکرده بود، اما او آنقدر به او غر می‌زد تا آن را پس بدهد. به شما گفتم که او به روغن اعتیاد داشت و عاشقش بود. او در تمام طول سال و اغلب شب‌ها، وقتی هوا تغییر می‌کرد و باران می‌بارید، از آن استفاده می‌کرد. بوی روغن خانه را پر کرده بود، چه در اتاق نشیمن، چه در آشپزخانه یا طبقه بالا. بوی تند و تیزی بود که گاهی اوقات باعث می‌شد احساس ناراحتی کند.

به همین دلیل، خیلی پیش می‌آید که من و دو خواهر و برادر کوچکترم شکایت کنیم: «مامان، تعجبی نداره که تو همیشه اینقدر... تنبلی.»

خوشبختانه، بیماری‌های مادرم کاملاً رایج هستند. سرماخوردگی‌های خفیف، درد لثه به خاطر دندان مصنوعی، کمردرد، درد استخوان...

این درد شدید آخرین باری بود که در یک کمای کوتاه قبل از مرگش بود. مامان عاشق فرزندان و نوه‌هایش بود و می‌ترسید که فلج شود و بیماری طولانی مدتش باعث رنج تمام خانواده شود.

مامان رفته است، اما انگار عطرش هنوز مانده است. در روزهای خشک و آفتابی به مشام می‌رسد و هر بار که هوا تغییر می‌کند و باران می‌بارد، قوی و تند و غلیظ است. در آن مواقع، ناگهان متوجه می‌شوم که این خانه گرم ناگهان گرم شده است.

ناگهان احساس گرما کردم و این فکر به ذهنم رسید: «هنوز سه نفر در خانه‌ام هستند.»

Mưa cay nồng mùi dầu má xức... - Ảnh 2. وو لان با مامان

مامان امروز تعجب کرده بود، نمی‌فهمید چرا همه بچه‌هایش همزمان به خانه آمده بودند تا او را ببینند. آنها به ندرت این‌طور دور هم جمع می‌شدند، وقتی به خانه می‌آمدند، بعضی‌ها بودند، بعضی‌ها نبودند، گاهی پنج یا ده نفر.



منبع: https://tuoitre.vn/mua-cay-nong-mui-dau-ma-xuc-20241124103110627.htm

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تای هونگ، قهرمان کار، مستقیماً مدال دوستی را از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، در کرملین دریافت کرد.
در مسیر فتح فو سا فین، در جنگل خزه‌های پریان گم شده‌ام
امروز صبح، شهر ساحلی کوی نون در مه «رویایی» است
زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

امروز صبح، شهر ساحلی کوی نون در مه «رویایی» است

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول