Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

باران سرخ - خاطرات یک جنگ

برای من شخصاً، این فیلمی است که ارزش دیدن دارد و در صورت امکان، می‌خواهم هر جوانی یک بار این فیلم را تماشا کند تا وحشیگری جنگ، روحیه استقامت، شجاعت، فداکاری نسل‌های گذشته و ارزش صلح را ببیند.

Báo Long AnBáo Long An13/09/2025

صحنه‌ای از فیلم باران سرخ (عکس: گلکسی استودیو)

در سال ۱۹۶۴، شاعر نگوین مای در شعر جدایی سرخ نوشت:

دختری را دیدم که لباس قرمز پوشیده بود

بدرقه کردن شوهر در آفتاب باغ گل

شوهرش قراره بره.

با رفقای زیاد دیگری برو

در فیلم باران سرخ، روی آن سکوی قطار حتماً همسرانی بودند که شوهرانشان را بدرقه می‌کردند، مادرانی که فرزندانشان را بدرقه می‌کردند، و حتی مردان جوانی که هرگز دست دختری را نگرفته بودند، بنابراین فقط اقوامشان آنها را بدرقه می‌کردند.

تأثیرگذارترین تصویر، تصویر مادری است که پسرش را به جنگ بدرقه می‌کند. این یک جزئیات روانشناختی بسیار انسانی و واقعی است، زیرا ورودی دانشگاه هنوز جایی برای کوانگ داشت، اما او چگونه می‌توانست به سالن سخنرانی برود در حالی که افراد هم‌نسلانش، که بسیاری از آنها با خون درخواست‌های رفتن به جنگ را می‌نوشتند، همانطور که سرباز جوان تو در فیلم گواهی بر آن است.

با نوشتن اینجا، حرف‌های مادر را در کتاب «یک هانویایی» اثر نگوین خای به یاد می‌آورم. او مصمم بود که اگر پسرش به جنگ برود، احتمال مرگش بسیار زیاد است، اما فکر می‌کرد وقتی همسالانش در جبهه هستند، پسرش نمی‌تواند در خانه بماند.

نه تنها مادر کوانگ، بلکه در آن زمان، بسیاری از فرزندان و نوه‌های رهبران ملی نیز داوطلب رفتن به جبهه شدند و بسیاری دیگر بازنگشتند. تنها پسر نخست‌وزیر فام وان دونگ، فام سون دونگ، اگرچه پدرش نخست‌وزیر بود، مادرش به شدت بیمار بود و در دانشگاهی در خارج از کشور تحصیل می‌کرد، اما همچنان داوطلب رفتن به جبهه شد؛ پسر معاون نخست‌وزیر هوانگ آن، خلبان هوانگ تام هونگ، در آسمان هانوی در حالی که علیه بمباران ویتنام شمالی توسط نیروی هوایی ایالات متحده می‌جنگید، جان خود را فدا کرد؛ دختر نخست‌وزیر دولت انقلابی موقت جمهوری ویتنام جنوبی، هوین لان خان، در میدان نبرد تای نین با پریدن از هواپیمای دشمن هنگام اسارت، جان خود را فدا کرد...

شاعر Thanh Thao در Khuc Bay نوشت:

ما بدون پشیمانی از زندگی خود رفتیم.

(چطور می‌توان از دهه بیست زندگی پشیمان نشد؟)

اما اگر همه حسرت بیست سالگی‌شان را بخورند، چه اتفاقی برای سرزمین پدری خواهد افتاد؟

در آن زمان نسلی از روشنفکران جوان وجود داشتند که کتاب‌هایشان را زمین گذاشتند و به جبهه رفتند و بسیاری از آنها دیگر برنگشتند. البته در میدان نبرد افرادی هم بودند که شرایط تحصیل نداشتند، مانند فرمانده دسته، تا، از تان هوآ، اما دانشجویان زیادی هم بودند که داوطلبانه به میدان نبرد رفتند، بنابراین حتی در بحبوحه آتش جنگ، حرفه خود را فراموش نکردند. به همین دلیل است که یک سرباز در فیلم می‌گوید اصول ساخت و ساز باید چنین و چنان باشد. به همین ترتیب، نزدیک به مرگ و زندگی، آن سربازان شجاع هنوز نقاشی می‌کردند، هنوز پرنده پرورش می‌دادند،...

فرمانده دسته، تا، بسیار شجاع بود، اما وقتی سرباز طرف مقابل افتاد و عکس عزیزش به زمین افتاد، تا ناگهان متزلزل شد و نتوانست تیراندازی را تحمل کند. بین مرگ و زندگی، انسانیت پیروز شد. شاید در روزهای عادی، به دلیل شدت جنگ، تا تا حدودی از دلتنگی‌اش برای همسر و فرزندانش کم می‌کرد، اما در آن لحظه سکوت، سرباز شجاع با اعلام «هر وقت دشمن را دیدی شلیک کن» نه تنها شلیک نکرد، بلکه گریه هم کرد، اما سپس صدای بلند شلیک گلوله او را به واقعیت خشن میدان جنگ بازگرداند. تا، اگرچه بی‌سواد بود، اما طرز فکر و حساسیت خاصی داشت، شاید به همین دلیل بود که بیشتر «دوام آورد» و دیرتر رفت؟ تا دقیقاً ارزیابی کرد که طرف مقابل پرچم را کجا نصب خواهد کرد، زیرا «هیچ‌کس در باتلاق به دستاوردهایش نمی‌بالد».

فیلم «باران سرخ» بارها بینندگان را به گریه خواهد انداخت. در واقع، بسیاری از شاهدان قلعه کوانگ تری در طول ۸۱ روز و شب گفته‌اند که حقیقت میدان نبرد در آن زمان بسیار شدیدتر از آن چیزی بوده که در فیلم نشان داده شده است، زیرا به هر حال، فیلمی با ظرفیت و مدت زمان محدود نمی‌تواند به طور کامل آن خشونت را به تصویر بکشد. با این حال، جزئیات موجود در فیلم نیز تا حدودی آن خشونت را به تصویر می‌کشد. به عبارت دیگر، سرباز تان وقتی ۱۹ نفر از رفقایش هنگام عبور از رودخانه قربانی شدند، زنده ماند. آن روزها گرسنگی بود که آذوقه دریافت نمی‌کرد، آن روزهای دیوارهای لکه‌دار پر از گلوله‌های توپخانه، غرش تانک‌ها، هواپیماها، گلوله‌های توپخانه دشمن، جراحی بدون بیهوشی و...

تو و کوانگ به شدت مجروح شدند و برای درمان به آن طرف رودخانه منتقل شدند و سپس تو به دلیل آتش توپخانه دشمن، خود را در وسط رودخانه تاچ هان قربانی کرد. کوانگ وقتی فداکاری تو را به وضوح حس کرد، درد زیادی کشید، اما خودش نیز به دلیل زخم‌های باندپیچی شده‌اش بی‌حرکت ماند. این درماندگی و درد شدید سربازان در خط مقدم بود که شاهد فداکاری رفقایشان درست جلوی چشمانشان بودند. وقتی بدنش در آب فرو رفت، تو مادرش را صدا زد. داستان‌های زیادی از افراد داخلی وجود دارد که بسیاری از سربازان زخمی قبل از قربانی کردن خود، مادرانشان را صدا زدند. جسد تو با بسیاری از رفقایش در رودخانه ادغام شد. وقتی تا، رهبر جوخه، خود را قربانی کرد، سربازان نیز او را در دریا دفن کردند.

جانباز لی با دونگ، هنگام بازدید مجدد از میدان نبرد قدیمی خود، نوشت:

با قایق به سمت تاچ هان، به آرامی پارو بزنید

دوستم هنوز همانجا در کف رودخانه دراز کشیده است.

بیست ساله تبدیل به موج شدن

ساحل آرام، برای همیشه و همیشه.

وحشیگری جنگ هنوز زیبایی روح سرباز را از بین نمی‌برد: سرباز جوان تو هنوز پرنده‌ای را بزرگ می‌کند، عشق هنوز در سنگرها شکوفا می‌شود... البته، عشق جوانه زده کوانگ و پرستار هونگ توسط جنگ از بین رفت. در طول جنگ 30 ساله برای استقلال و اتحاد ملی، روابط عاشقانه بی‌شماری وجود داشت که مانند عشق کوانگ و هونگ باید متوقف می‌شدند. قول کوانگ برای بردن هونگ به شمال برای دیدار مادرش پس از برقراری صلح هرگز محقق نشد، اما آن فداکاری نجیبانه به میلیون‌ها زوج در آینده اجازه داد تا در صلح به یکدیگر عشق بورزند.

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم این اولین باری است که تصویر سربازان طرف مقابل نه به عنوان شرور، بلکه به عنوان انسان ظاهر می‌شود. به هر حال، آنها فقط سرباز هستند و از چرخ تاریخ فرار نکرده‌اند. با این حال، حداقل کوانگ - یک سرباز طرف مقابل - وقتی به مادرش گفت که ژنرال‌ها و مشاوران آمریکایی او و بسیاری از افراد طرف مقابلش را به یک جنگ خیالی کشانده‌اند، حقیقت جنگ طرف مقابلش را درک کرد. شاید به همین دلیل است که وقتی قایق حامل مجروحان ارتش آزادی‌بخش را به کرانه شمالی دید، کوانگ دستور حمله نداد و در نهایت خودش کشته شد. او نه توسط کوانگ، سرباز آزادی‌بخش، بلکه توسط سربازی از طرف خودش کشته شد، مردم او را کشتند و کوانگ را کشتند. «خیالی» که او از آن صحبت می‌کرد، به سرنوشت خودش دچار شده بود و او با مرگ خود به این سوال پاسخ داد.

اگرچه فیلم هنوز «نقص‌هایی» دارد، اما قابل توجه نیستند، زیرا فقط جزئیات کوچکی هستند. هیچ چیز مطلق و کامل نیست، لطفاً با خوشحالی از آن «نقص‌ها» چشم‌پوشی کنید تا محتوای این فیلم ارزشمند را به طور کامل تجربه کنید./.

وو ترونگ کین

منبع: https://baolongan.vn/mua-do-hoi-uc-ve-mot-cuoc-chien-a202343.html


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان
شهر ساحلی ویتنام در سال ۲۰۲۶ به برترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل می‌شود
«خلیج ها لونگ را از روی خشکی تحسین کنید» به تازگی وارد فهرست محبوب‌ترین مقاصد گردشگری جهان شده است.
گل‌های نیلوفر آبی که از بالا به رنگ صورتی درمی‌آیند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

ساختمان‌های بلندمرتبه در شهر هوشی مین در مه فرو رفته‌اند.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول