Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

Độc lập - Tự do - Hạnh phúc

فکر کردن به پدر در زندگی و فناوری

(PLVN) - آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید: چرا به افرادی که ما را به دنیا آورده‌اند، پدر، مادر، بابا/بابا، ماما می‌گوییم؟ این نام‌های محبت‌آمیز ریشه در تشکیل خانواده دارند.

Báo Pháp Luật Việt NamBáo Pháp Luật Việt Nam15/06/2025

عشق دو کلمه ای والدین

به گفته نات تان، محقق فرهنگ عامه، عناوین پدر و مادر، پدر و مادر، از زمان‌های قدیم وجود داشته‌اند. افسانه "هونگ بنگ" در کتاب لینه نام چیچ کوای ثبت کرده است که: هر زمان که مردم نیازمند بودند، پادشاه لاک لونگ را صدا می‌زدند: "بو، هر کجا که می‌روی، برای نجات ما خواهد آمد." در زیر آن جمله، نویسنده خاطرنشان کرده است: "مردم جنوب از آن زمان به بعد پدران خود را "بو" صدا می‌زنند." کلمه "بو" (همان صدای کلمه "پدر") هنوز هم امروزه استفاده می‌شود، مانند "بو لائو" که به معنای فرد مسنی است که معادل پدر پیر است.

در کتاب «سالنامه‌های امپراتوری ویتنام» آمده است: در سال تان وی (۷۹۱)، فونگ هوئونگ، اهل دوئونگ لام (که اکنون ناحیه فوک تو، استان سون تای است)، علیه دولت استعماری سلسله تانگ قیام کرد. پس از مرگ او، سربازان پسرش را به عنوان جانشین خود منصوب کردند. از روی تحسین او، معبدی برای پرستش او ساختند و او را به عنوان بو کای دای وونگ گرامی داشتند و او را مانند والدین، فردی بزرگ و مهم می‌دانستند.

محقق نات تان تأیید کرد: «کلمه پدر به معنای پدر و کلمه دختر به معنای مادر، ده‌ها قرن را پشت سر گذاشته‌اند و هنوز هم در زبان و ادبیات ویتنامی سرشار از شور و نشاط هستند.» ضرب‌المثل‌های ما می‌گویند: «کودک وحشی بار را به دوش می‌کشد» یا «در ماه سپتامبر، نارنگی‌های قرمز رشد می‌کنند/در ماه مارس، بچه‌های کوچک رشد می‌کنند، بچه‌ها برمی‌گردند» (منظور از بچه‌ها مادر و فرزند است).

علاوه بر پدر و مادر خطاب کردن والدین، بسیاری از مناطق در دلتای رودخانه سرخ، والدین را "معلم"، مانند مردم جنوب "پدر و مادر" و مانند مردم فو ین "با می" خطاب می‌کنند. در کتاب "Dat le que thoi"، محقق نات تان می‌گوید که والدین نیز "کو مو" نامیده می‌شدند. این یک روند مد روز از دوره فئودالی تا جنبش غرب‌گرایی بود که در اوایل قرن بیستم در ویتنام پدیدار شد: "در گذشته، افرادی که در خانه‌های ماندارین‌ها کار می‌کردند و مردم، پسران و عروس‌های این طبقه را "کو مو عمه" صدا می‌زدند، سپس فرزندان آن پسران و دختران ثروتمند از این روش پیروی کردند و والدین خود را "کو مو عمه" صدا می‌زدند و در آن خانواده‌ها مردم به این کار افتخار می‌کردند و آن را دوست داشتند. به تدریج، این رسم از کارمندان دولت (در دوره استعمار فرانسه، بسیاری از کارمندان دولت رتبه‌ای کمتر از ماندارین‌های عالی رتبه نداشتند) و حتی به بازرگانان در شهرها گسترش یافت.

دو کلمه «عمو و عمه» مثل بادبادکی بالا می‌رفتند و می‌خواستند جای دو کلمه «والدین» را بگیرند، اما ناگهان، مخفیانه و با ترس ناپدید شدند و همزمان با پایان رژیم بوروکراتیک در اوت ۱۹۴۵، به سرعت در سکوت فرو رفتند. از آن به بعد، دو کلمه «عمو و عمه» به معنای قدیمی و ناب خود بازگردانده شدند: «عمو» برادر کوچکتر مادر و «عمه» همسر عمو است.» این گفته‌ی نات تان است.

نات تان همچنین تأکید کرد که اگرچه هر منطقه روش متفاوتی برای ابراز محبت والدین دارد، اما این کار هنوز در سنت خانوادگی ویتنامی عزیز است. کسانی که والدین خود را ترک می‌کنند تا برای تحصیل و امرار معاش به شهر بروند، همچنان مشتاقانه منتظر روزی هستند که برای تسلی خاطر به والدین خود بازگردند. والدین کودکان، حتی اگر موهایشان خاکستری باشد، همیشه آنها را احمق می‌دانند.

«در تمام این فراز و نشیب‌ها، کلمات پدر و مادر هنوز رسمی هستند و ضرب‌المثل‌ها، ادبیات و شعر به ندرت جایی برای کلمات دیگر دارند. «فرزند از پدرش بهتر است، خانواده برکت دارد»؛ «پدر غذای شور می‌خورد، کودک تشنه است»؛ «مادر فرزندش را با آسمان و دریا بزرگ می‌کند/کودک فرزندش را بزرگ می‌کند، هر روز را می‌شمارد»/ «یک کودک، فرزند مادر است، اما یک عروس، یک عروس مانند آن» (لو کوی دان - فو مادر هنگام رفتن به خانه شوهرش به فرزندش نصیحت می‌کند)»، نات تان در پایان گفت.

ضرب‌المثل «آگوست سالگرد مرگ پدر و مارس سالگرد مرگ مادر است» تا به امروز سینه به سینه نقل شده و هنوز هم ارزش خود را حفظ کرده است. این ضرب‌المثل سالگرد مرگ سالانه پادشاه بات های و پادشاه هونگ دائو در ماه اوت و پرنسس لیو هان در سومین ماه قمری را به یاد هر یک از ما می‌آورد. زیبایی باورهای فرهنگی - جایی که هم مادر و هم پدر، هم الهه‌ها و هم خدایان صمیمانه مورد احترام مردم هستند.

Cảnh trong phim Kẻ cắp xe đạp. (Nguồn: ST)

صحنه‌ای از فیلم دزدان دوچرخه. (منبع: ST)

«پدر مهربان، آرزوی بزرگی که محقق نشد»

«در گذشته، پدر می‌نشست و شراب می‌نوشید، مادر می‌بافت/ بیرون، در زمستان، برگ‌های درخت انجیر هندی می‌ریختند…/ در گذشته، کنار تخت پدر، مادر دور می‌نشست/ به پدر نگاه می‌کرد و برایش متاسف بود، آرزوی بزرگش ناکام ماند…» (تران تین - مادر من)

این اشعار برای من خیلی آشنا هستند. به پدرم فکر می‌کنم، زمانی که قصد داشت به اروپای شرقی برود. او به هانوی رفت تا مدت زیادی منتظر بماند، اما بعد بلوک [اتحادیه] فروپاشید و پدرم بیکار شد و به خانه برگشت و به کشاورزی پرداخت. زندگی در آن زمان خیلی سخت بود، مادرم مجبور بود علاوه بر تدریس، به عنوان دستفروش خیابانی کار کند، پدرم از کادری به کشاورزی روی آورد، خیلی گیج شده بود. زندگی سخت خانواده در آن زمان باعث شد که من متوجه شعر «پدرت را دوست داشته باش، آرزوی بزرگ محقق نمی‌شود» شوم.

آهنگی که توسط نوازنده تران تین درباره مادر نوشته شده است، اما تصویر پدر خاموش است. تصویر او نشسته و شراب یک مرد شکست خورده را می‌نوشد، اما در کنارش هنوز زنی در حال بافتن ژاکت است که به او گرما می‌بخشد، اگرچه جاه‌طلبی بزرگ یک مرد شکسته شده است، او هنوز می‌خواهد تکیه‌گاه خانواده باشد، اما روزگار مردم را گمراه می‌کند. همانطور که تان دا گفت: "استعداد بالا، سرنوشت پست، روح افسرده/ سرگردان، معتاد به بازی، فراموش کردن وطن". این آهنگی است که در آن تصویر یک پدر شکست خورده با محبت عمیق خانواده‌ای که به هم چسبیده‌اند و در دوران سخت به یکدیگر تکیه می‌کنند، خوانده می‌شود.

یک اثر بزرگ سینمای جهان در سال ۱۹۴۶ اکران شد - دزدان دوچرخه، به کارگردانی ویتوریو دسیکا، با اینکه به یک اثر کلاسیک تبدیل شده است، هنوز هم بینندگان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این فیلم داستان ریچی است - مردی بیکار در رم، که پس از مدت‌ها بالاخره شغلی به عنوان یک پسربچه‌ی تبلیغاتی پیدا می‌کند، با این شرط که برای رفتن به محل کار باید دوچرخه داشته باشد.

این باعث شد همسرش برای خرید ماشین، بسیاری از وسایل خانه را بفروشد. با این حال، در حالی که او در حال نصب پوستر در خیابان بود، کسی وسایل او را برای امرار معاش دزدید. او و پسرش برونو مجبور بودند در شهری بزرگ با صدها هزار گرسنه مانند خودشان، به دنبال ماشین بگردند.

و وقتی بالاخره دزد را گرفت، توسط جمعیتی محافظت شد تا نتواند دوچرخه را پیدا کند. در یک لحظه ناامید و دیوانه، دوچرخه دیگری دزدید اما شکست خورد... سفر برای پیدا کردن و دزدیدن دوچرخه خانواده ریچی، بخشی از تاریخ و جامعه ایتالیا در آن زمان را آشکار کرد. دوچرخه در فیلم، جهان را فتح کرد. این فیلم همیشه به عنوان یک فیلم نمونه برای جریان فیلم واقع‌گرایانه در نظر گرفته می‌شود و در سال ۱۹۴۹ جایزه اسکار "بهترین فیلم خارجی" را دریافت کرد. این فیلم به عنوان بهترین اثر تمام دوران انتخاب شد.

این فیلم غم عمیق و ماندگاری را در مورد سرنوشت شوم آنها به جا می‌گذارد، زمانی که احساس می‌کنند به آخر خط رسیده‌اند، رها شده‌اند و قادر به یافتن آینده خود نیستند. با این حال، در اعماق قلبشان، پدر و پسر هنوز سرشار از عشق و خوش‌بینی نسبت به یکدیگر هستند.

اثری که اخیراً تماشا کردم «آن کوه، آن مرد، آن سگ» به کارگردانی جیانکی هوئو از چین است. فیلمی الهام‌بخش درباره عشق پدر و پسر. داستانی انعطاف‌پذیر، دوست‌داشتنی و الهام‌بخش از پدر و پسری که در دهه ۸۰ قرن بیستم در کوه‌های هونان چین نامه‌هایی را به مردم می‌رسانند.

Cảnh trong phim Kẻ cắp xe đạp. (Nguồn: ST).

صحنه‌ای از فیلم دزدان دوچرخه. (منبع: ST).

پیرمردی تنها، کنار در اصلی خانه‌اش در دامنه کوه نشسته بود. منتظر بود تا پستچی نامه‌ای از نوه‌اش بیاورد که مدت‌ها پیش خانه را ترک کرده بود و به دلیلی نامعلوم برنگشته بود. او آنقدر گریه کرد تا نابینا شد چون دلتنگ نوه‌اش بود. در واقع، هیچ نامه‌ای از نوه‌اش برایش نیامده بود. پستچی دلتنگی او را درک کرد و نامه‌ای بی‌کلام نوشت و آن را برای پیرمرد خواند. هر بار که صدای خواندن نامه را می‌شنید، پیرمرد گریه می‌کرد و نامه را روی قلبش می‌گذاشت. و وقتی پستچی و پسرش رفتند، او همچنان آنجا نشست، به این امید که روزی آنها برگردند... این صحنه‌ای بود که مرا آزار می‌داد.

پدر در شرف بازنشستگی بود و پسر راه پدر را دنبال کرد. اولین تحویل نامه او با همراهی پدرش بود و همچنین آخرین تحویل نامه او. سگی به نام لائو نهی همدم او بود. سه روز تحویل نامه از میان روستاها، آنها از مزارع، جنگل‌ها، دره‌ها، دامنه‌های شیب‌دار عبور کردند... پدر به او یاد داد که چگونه کار کند، ملاقات کند، سلام کند و نامه‌ها را تحویل دهد. داستان به نظر یکنواخت می‌آمد، اما با دنبال کردن راه پدرش، جوانی‌اش چیزهای زیادی آموخت.

این اصلِ «روش رساندن نامه باید همان روش رساندن نامه باشد» است، برای دقت بیشتر، سوار اتوبوس نشوید، بلکه پیاده بروید. هر نامه، اشتیاق و واکنش گیرنده است، بنابراین باید بسیار مراقب باشید، آن را گم نکنید یا فراموش نکنید. در فیلم، صحنه‌ای وجود دارد که نامه با باد برده می‌شود، پدر وحشت می‌کند. او می‌فهمد که اگر نامه گم شود، گیرنده تماس، ارتباط و انتظار دریافت اطلاعات از یکدیگر را از دست می‌دهد...

پسر از پدرش درس گرفت و وقتی دید پسرش با دختر در کوهستان بازی می‌کند، جوانی خودش را دید. او پس از یک ملاقات با دختر در کوهستان ازدواج کرد. او گفت که عاشق همسرش است که به دلیل کار مدام از او دور می‌شد و مجبور بود تمام عمر منتظر او بماند... او همچنین بزرگ شدن پسرش و به عهده گرفتن شغلی را دید که تمام زندگی‌اش را وقف آن کرده بود.

او این کار را با صبر و حوصله انجام می‌داد، بدون اینکه درخواست ترفیع کند، می‌خواست پسرش کارش را ادامه دهد، به پسرش می‌گفت که در کارش شادی پیدا کند: «این شغل هم سخت است، اما وقتی زیاد سفر می‌کنی، با مردم ملاقات می‌کنی، کار عادی به نظر می‌رسد، زندگی خیلی آسان به نظر می‌رسد.»

اینها آثار ادبی برجسته‌ای درباره پدران هستند. پدرانی که موفق، ثروتمند یا مشهور نیستند. آنها افرادی از رده خارج، فقیر، بیکار یا دارای شغل معمولی هستند، اما عشق و فداکاری عظیم آنها برای خانواده‌شان همیشه بزرگ و کافی است. به طوری که ندای «بابا» در خانواده همیشه و صرف نظر از شرایط طنین‌انداز است.

منبع: https://baophapluat.vn/nghi-ve-cha-trong-doi-song-va-cong-nghe-post551754.html


نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

روستایی در دا نانگ در بین ۵۰ روستای زیبای جهان در سال ۲۰۲۵
دهکده صنایع دستی فانوس در طول جشنواره نیمه پاییز مملو از سفارش می‌شود و به محض ثبت سفارش، سفارشات آماده می‌شوند.
در ساحل گیا لای، با احتیاط روی صخره تاب می‌خورد و به سنگ‌ها می‌چسبد تا جلبک دریایی جمع کند.
۴۸ ساعت شکار ابرها، تماشای مزارع برنج، خوردن مرغ در وای تای

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول