توا تین - هوئه هفت سال پیش، تو اوین دانشگاه را رها کرد تا از مادرش که سرطان معده داشت مراقبت کند. اوایل امسال، او شغلش در استرالیا را به حالت تعلیق درآورد تا از خواهر کوچکترش که همان بیماری را داشت مراقبت کند.
در اواخر ماه آوریل، فام تی تو اوین، ۲۶ ساله، در کمون فو توآن، منطقه فو وانگ، استان توا تین هو ، همیشه در کنار خواهر کوچکترش فام نگوک هان، ۱۱ ساله، بود که تومور غده فوق کلیوی داشت.
اوین گفت: «متاسفانه مادرم بر اثر بیماری درگذشت. پدر و برادر کوچکترم مرد، دست و پا چلفتی و بیدست و پا هستند، بنابراین من از هان مراقبت کردم.»
ظهر ۲۱ آوریل، تو اوین (ایستاده) در بیمارستان مرکزی هوئه از خواهر کوچکترش انگوک هان (با پیراهن صورتی) مراقبت میکند. عکس: ارائه شده توسط شخصیت
اوین بزرگترین فرزند از سه خواهر و برادر است. قبل از سال ۲۰۱۷، خانواده پنج نفره با پرورش میگو و ماهی زندگی خود را میگذراندند. کار سخت بود و با بلایای طبیعی و سیل، از دست دادن همه چیز آسان بود، اما والدین او همچنان سعی میکردند سه فرزندشان تحصیلات کامل داشته باشند.
در سال ۲۰۱۷، اوین در آکادمی دیپلماتیک هانوی پذیرفته شد. پس از پایان ترم اول سال اول دانشگاه، او متوجه شد که مادرش سرطان معده مرحله ۳ دارد و در بیمارستان مرکزی هوئه تحت درمان است. در همان زمان، استخر میگو و ماهی خانواده مصادره شد. برای پرداخت هزینههای بیمارستان، پدر اوین، آقای فام ون سی، مجبور بود کارهای زیادی انجام دهد.
یوئن که از سختیهای پدرش، دو خواهر و برادر کوچکترش که کسی را برای مراقبت از آنها نداشتند، متاسف بود، در حالی که مادرش تنها در بیمارستان با بیماری خود دست و پنجه نرم میکرد، تصمیم گرفت علیرغم مخالفت خانوادهاش، نتایج آزمایشهایش را نگه دارد و به هوئه برگردد.
بعد از ۸ ماه خانهنشینی، حال مادر اوین بدتر شد. قبل از فوت مادرش، او به مادرش قول داده بود که ترک تحصیل نکند و برای تأمین مخارج دو خواهر و برادر کوچکترش و کمک به پدرش در تحصیل، پاره وقت کار کند.
از زمان فوت مادرش، خانوادهی اوین در تنگنای سختی قرار گرفتهاند، زیرا تمام پسانداز آنها صرف پرداخت هزینههای بیمارستان شده است. حقوق ۳ میلیون دانگ پدرش فقط برای پرداخت شهریه و هزینههای زندگی روزمرهی دو خواهر و برادرش کافی بود. اوین به امید داشتن پول برای رفتن به دانشگاه، از مدرسه خواست تا نتایج امتحاناتش را یک سال دیگر به تعویق بیندازد تا بتواند به صورت پاره وقت کار کند و شبها به طور فعال انگلیسی میخواند تا خودش را پرورش دهد.
علاوه بر کسب درآمد، تصمیم او برای ماندن در خانه به مدت یک سال به این دلیل بود که میخواست از خواهر کوچکش، برادر دبیرستانیاش، مراقبت کند و در کارهای خانه به پدرش کمک کند.
اوین قصد داشت پس از دو سال مرخصی به دانشگاه بازگردد، اما به طور غیرمنتظرهای بورسیه تحصیلی استرالیا را دریافت کرد. این دانشجوی دختر که میخواست از این فرصت استفاده کند، با پدرش صحبت کرد تا ۴۰۰ میلیون دانگ دیگر برای تأمین هزینههای زندگی قرض بگیرد. او گفت که از این پول برای کار پاره وقت و پرداخت بدهی استفاده خواهد کرد.
آقای سی با دیدن عزم و ارادهی یوئن موافقت کرد. این مرد ۶۰ ساله همچنین برای اطمینان خاطر دخترش تأیید کرد که بین کار و مراقبت از دو فرزندش تعادل برقرار خواهد کرد.
در ابتدا، این دانشجوی دختر روانشناسی خواند، سپس به پرستاری تغییر رشته داد زیرا آن را با نقاط قوت خود مناسب یافت. با وجود برنامه شلوغش، اوین هنوز هم برای پرداخت بدهی خود و مدیریت تمام هزینهها در زمان دوری از خانه، وقت میگذاشت و به صورت پاره وقت کار میکرد.
در سال ۲۰۲۳، او فارغالتحصیل شد و در بخش جراحی یک بیمارستان پذیرفته شد. حقوق دریافتی خیلی بالا نبود، اما برای او کافی بود تا بتواند از خودش حمایت کند و مسئولیت بزرگ کردن دو خواهر و برادر کوچکترش را به جای پدرش بر عهده بگیرد.
درست زمانی که او فکر میکرد زندگیاش در حال ورق زدن صفحه جدیدی است، در پایان سال ۲۰۲۳، بدن خواهر کوچکترش نگوک هان علائم غیرمعمولی مانند رشد موهای بیشتر، آکنه زیاد، گونههای چاق، پاها و معده متورم و تغییر شخصیت را نشان داد و ناگهان اخمو و ساکت شد.
پدرش او را برای معاینه به مرکز پزشکی منطقه برد و متوجه یک تومور شکمی به اندازه ۱۸ سانتیمتر شد. در ۱۴ دسامبر ۲۰۲۳، هان برای درمان در بخش غدد درونریز - مرکز اطفال، بیمارستان مرکزی هوئه بستری شد. تنها پس از آن آقای سی با دخترش در استرالیا تماس گرفت تا او را از وضعیت هان مطلع کند.
آقای سی گفت: «هان خیلی سالم است، کوچکترین فرزندم مطیعترین فرزند خانواده است. هر روز، او مرا به بازی بدمینتون دعوت میکند و به پدرش یادآوری میکند که صبحها به دویدن برود. من شاهد افزایش وزن و شکم بزرگ او بودم، فقط فکر میکردم که او به سرعت در حال بزرگ شدن است زیرا در آستانه ورود به دوران بلوغ است، اما هرگز چنین انتظاری نداشتم.»
اوین با این تصور که تومور خوشخیم است، از کارفرمایش سه هفته مرخصی خواست تا پس از عمل جراحی به خواهرش سر بزند. اما این سه هفته به چهار ماه تبدیل شد زیرا پس از اینکه بیوپسی، تومور بدخیم آدرنال را تأیید کرد، بیمار پیشآگهی بدی داشت و دچار تشنج شد و به دلیل کلاپس و سفت شدن ریهها، همراه با ذاتالریه متاستاتیک، مجبور شد به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شود.
نگوک هان در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مرکزی هوئه، زمانی که وضعیت سلامتیاش رو به وخامت گذاشت، اوایل سال ۲۰۲۴. عکس: خانواده ارائه میدهند
کار او در استرالیا ناتمام بود اما نمیتوانست تحمل کند که خواهرش را تنها بگذارد، بنابراین یوئن از بیمارستان درخواست سه ماه مرخصی کرد. در این مدت، او در بیمارستان ماند تا پدرش با خیال راحت سر کار برود، در حالی که برادر کوچکترش که اکنون دانشجوی سال چهارم دانشگاه پزشکی و داروسازی هوئه است، به تحصیل خود ادامه داد.
تمام هزینههای بیمارستان و هزینههایی که در طول بستری شدن هان متحمل شده بود، از پسانداز خواهرش در استرالیا برداشت شد، زیرا پدرش توانایی مالی مراقبت از آنها را نداشت.
از زمان مصرف دارو، وضعیت سلامتی هان رو به وخامت گذاشته، او در رختخواب بستری شده و تغذیه او از طریق تزریق وریدی تأمین میشود. اندازه بزرگ تومور همچنین باعث شده است که این دختر ۱۱ ساله قادر به کنترل نیازهای بهداشتی خود نباشد و فعالیتهای روزانهاش به خواهر بزرگترش وابسته است.
تو اوین به طور محرمانه گفت: «۷ سال پیش، چون به موقع بیماری را تشخیص ندادیم، من و سه خواهرم مادرمان را از دست دادیم. حالا نمیتوانم بگذارم همین اتفاق برای هان بیفتد. مهم نیست چقدر خسته یا چقدر سخت باشد، باید سعی کنم از او مراقبت کنم.»
خیلیها با دیدن تقلای دختر ۲۶ ساله و به دوش کشیدن تمام مسئولیتها توسط خودش، به پدرش توصیه کردند که از خواهر کوچکترش مراقبت کند، اما یوئن قبول نکرد. چون نمیتوانست اجازه دهد پدرش روزها سر کار برود و شبها برای مراقبت از دخترش به خانه بیاید و نمیتوانست تحمل کند که برادر کوچکترش درسش را به تعویق بیندازد و آیندهاش را خراب کند.
در پایان ماه آوریل، وقتی اوین اخطاریهای دریافت کرد که باید به استرالیا برگردد یا اوایل ماه مه شغلش را ترک کند، در شرایط سختی قرار داشت زیرا خانوادهاش با کمبود نیرو مواجه بودند و خواهر کوچکترش به مراقبت شبانهروزی نیاز داشت. اما اگر او همچنان رفتن به سر کار را به تعویق میانداخت، پول کافی برای نجات خواهرش نداشت و دیر یا زود درمان باید متوقف میشد.
در حال حاضر، اوین قصد دارد از اقوام و پدرش بخواهد که به نوبت به بیمارستان بروند و از خواهرش مراقبت کنند تا او بتواند به سر کار برگردد.
اوین گفت: «هیچکس نمیخواهد تو یک جا باشی و من جای دیگر، اما فعلاً باید کار کنم تا هزینهها را پوشش دهم، چون مبارزه خواهرم با سرطان هنوز بسیار طولانی و طاقتفرسا است. وقتی شغل ثابتی پیدا کنم، پیش او برمیگردم.»
بنیاد امید با همکاری برنامه آقای خورشید، با هدف روشن کردن ایمان کودکان مبتلا به سرطان، برنامه امید خورشید را راهاندازی کرده است. تلاش مشترک دیگری از سوی جامعه، پرتوی دیگری از نور است که به نسلهای آینده کشور فرستاده میشود.
خوانندگان میتوانند اطلاعات مربوط به این برنامه را اینجا مشاهده کنند.
کوین نگوین
لینک منبع
نظر (0)