هر فرد با زندگی در یک جامعه، روابط متفاوتی با افراد دیگر، سازمانها و محل زندگی خود دارد. و تقریباً همه معمولاً امیدوارند که در این روابط احساس رضایت داشته باشند.
به عبارت ساده، رضایت، احساس خشنودی از چیزی، یک شخص، برخی افراد یا یک فعالیت یا موقعیت است.
رضایت از دیدگاه کسب و کار
امروزه، تاجران به روانشناسی خرید و فروش توجه زیادی دارند: رضایت مشتری هنگام خرید. جذب مشتریان برای خرید و نگه داشتن آنها برای دفعات بعدی، مستلزم رضایت واقعی مشتریان است. این رضایت توسط عوامل زیادی ایجاد میشود، از کیفیت خوب محصول، برآورده کردن نیازهای مشتریان، قیمتهای مناسب و ادب فروشندهای که مستقیماً با مشتریان در تعامل است. مهارت و ادب فروشنده، بسته به سن مشتری، با توضیحات و پاسخهای مناسب، نشان دادن ملاحظه و صبر در خرید و فروش، رضایت را در قلب مشتریان ایجاد میکند. و از آنجا، این تصور را ایجاد میکند که مشتریان بارها به آن فروشگاه بازگردند. دستیابی به رضایت مشتری، حفظ فروش بلندمدت، شاید یک عامل دیگر نیز وجود داشته باشد: فروشنده برای اعتبار در خرید و فروش و انجام تجارت ارزش قائل است.
رضایت از دیدگاه سازمانها
سازمانهای دولتی مکانهایی هستند که در آنها همه فعالیتها برای همه اقشار مردم انجام میشود. سازمانهای دولتی باید رضایت شهروندان را هنگام مراجعه به آنها برای حل مشکلاتشان درک کنند. نکته مهم این است که چنین درک و دریافتی، رضایت واقعی مردم را منعکس میکند، زیرا وقتی مردم برای حل مشکلات خود به این سازمانها مراجعه میکنند، آنها به سرعت و به راحتی توسط این سازمانها حل میشوند.
در یک سازمان، رهبران و مدیران باید افکار، احساسات و آرزوهای زیردستان خود را درک کنند. مدیرانی که عملکرد کارمندان خود را به درستی ارزیابی میکنند، به کارمندان بر اساس تلاشهایشان پاداش میدهند و از آنها تمجید میکنند، به راحتی در سازمان اجماع ایجاد میکنند و رضایت همه را به دست میآورند. زیرا اگر رهبران به طور نادرست به کارمندان پاداش دهند و از آنها تمجید کنند، ذهنیت ناپایداری در بین کارمندان سازمان ایجاد میشود. علاوه بر این، از جهت مخالف نگاه کنید. کارمندان و زیردستان نیز باید روانشناسی مدیران و مدیران اجرایی را درک کنند. کارمندانی که در سازمان وظایف و تکالیف خود را به خوبی انجام میدهند، به کار خود متعهد هستند، به طوری که کار سازمان در تمام مراحل به راحتی پیش میرود، رضایت را در قلب رهبران ایجاد میکنند.
رضایت از دیدگاه مدرسه
رابطه غالب در مدرسه، رابطه بین معلمان و دانشآموزان است. دانشآموزان به معلمان احترام میگذارند، تلاش میکنند تا کار خود را به خوبی انجام دهند: سخت درس بخوانند، سخت فکر کنند، با اشتیاق وظایف محوله از سوی معلمان را انجام دهند، به طور مؤثر مطالعه کنند، این امر باعث ایجاد ذهنیت رضایتبخش در معلمان میشود. برای اینکه معلمان بتوانند نقش آموزش و تربیت دانشآموزان را به خوبی ایفا کنند، شاید لازم باشد دانشآموزان خود را به خوبی درک کنند. سلامت، توانایی یادگیری و روانشناسی آنها را درک کنند تا معلمان بتوانند اقدامات مناسبی در تدریس و کار در کلاس درس داشته باشند. توانایی یادگیری هر دانشآموز را درک کنند تا کمک لازم را داشته باشند، از انتقاد و دست کم گرفتن آنها خودداری کنند. زیرا وقتی با حرکات، نگرشها و کلماتی که واقعاً با درایت یا ناعادلانه از سوی معلمان نسبت به آنها مواجه میشوند، طبیعتاً گاهی اوقات واکنش نشان میدهند و ابراز نارضایتی میکنند. نارضایتی ذکر شده در اینجا در چارچوب احترام به معلمان درک میشود. رابطه بین معلمان و والدین در مهدکودکها، مدارس ابتدایی و مدارس متوسطه نیز باید به عنوان عاملی مهم در رضایت در نظر گرفته شود. معلمانی که به آموزش دانشآموزان اختصاص دارند، در والدین رضایت ایجاد میکنند. والدینی که علاقهمند هستند و به طور فعال با معلمان در آموزش فرزندانشان همکاری میکنند، در قلب معلمان شادی ایجاد میکنند.
در کنار بسیاری از روابط دیگر در جامعه، بین افراد در حرفهها و سنین مختلف، رضایت نیز هنگام ملاقات و تعامل مورد نیاز است.
در میان انبوه روابط موجود در جامعه امروزی، یافتن حالتی از رضایت نسبی احتمالاً آرزوی بسیاری از افراد است.
منبع
نظر (0)