
در قلب اعضای کهنهکار حزب، خاطره روزی که رسماً سربازان کمونیست شدند، همیشه عمیقاً حک شده و فراموشنشدنی است.
محترم و گرامی داشته شده
در حال و هوای اولین روزهای بهار نو، به ویژه به مناسبت نود و پنجمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست ویتنام (۳ فوریه ۱۹۳۰ - ۳ فوریه ۲۰۲۵)، به دیدار آقای لو شوان تو، متولد ۱۹۲۵ در منطقه مسکونی شماره ۲، بخش تران هونگ دائو (شهر های دونگ ) رفتم. آقای تو تنها عضو حزب در این استان است که در ۳ فوریه امسال نشان عضویت ۸۰ ساله حزب را دریافت کرده است.
آقای تو به یاد آورد که پس از انقلاب اوت ۱۹۴۵، تمام کشور از فراخوان رئیس جمهور هوشی مین پیروی کردند: «کسانی که میتوانند بخوانند و بنویسند باید به کسانی که نمیتوانند بخوانند و بنویسند آموزش دهند و در آموزش عمومی مشارکت کنند.» در آن زمان، آقای تو در کنار سایر وظایف، خواستار افتتاح کلاسها، بسیج افراد بیسواد برای رفتن به مدرسه و آموزش مستقیم سوادآموزی به مردم محلی شد. در سال ۱۹۴۶، آقای تو توسط هسته حزب برای پیوستن به حزب انتخاب شد.

در ۱۰۰ سالگی، در سنی نادر، بسیاری از چیزها فراموش شدهاند، اما آقای تو هنوز لحظهای را که ۸۰ سال پیش در صفوف حزب ایستاد و رسماً عضو حزب کمونیست ویتنام شد، به وضوح به یاد دارد.
«من مفتخرم و بسیار مفتخرم» - آقای تو این احساس را بارها هنگام صحبت با ما در مورد لحظه پذیرش در حزب تکرار کرد. او گفت که برای پذیرش در حزب، هر فرد باید آموزش ببیند و از چالشها و مشکلات زیادی عبور کند.
آقای تو با عمل به سوگند خود به عنوان عضوی از حزب، تمام زندگی خود را وقف آرمان مبارزه، حفاظت و ساختن سرزمین پدری کرد. با وجود کار در مناصب و موقعیتهای مختلف، عشق به حزب در قلب این کادر که زندانی سیاسی سابق در زندان کان دائو بود، دست نخورده باقی ماند.
در سال ۱۹۸۳، آقای تو بازنشسته شد و برای شرکت در فعالیتهای حزبی محلی به کشور بازگشت.
هرگز فراموش نکن

۴ دسامبر ۱۹۵۹ به نقطه عطفی فراموشنشدنی در خاطره آقای تران وان تو، متولد ۱۹۴۱ در منطقه مسکونی ترو ها، بخش دونگ لاک (شهر چی لین) تبدیل شده است. در آن روز او رسماً به حزب پیوست.
آقای تران ون تو، دادستان کل سابق سپاه دوم ارتش، با وجود کهولت سن، هنوز هم رفتار و شخصیت یک سرباز ارتش عمو هو را حفظ کرده است.
آقای تو با یادآوری روزی که ۶۶ سال پیش به حزب پذیرفته شد، گفت که هنوز هم مانند دوران جوانیاش هیجانزده و سرخوش است. برای آقای تو، بسیاری از نقاط عطف زندگی را میتوان فراموش کرد، اما روزی که او به حزب پذیرفته شد، همیشه در ذهنش حک شده است. در آن زمان، انتخاب شدن برای پیوستن به حزب در سن ۱۸ سالگی افتخار بزرگی بود. رفیق تو در آن زمان جوانترین عضو هسته حزب بود.
آقای تو به یاد آورد که وقتی به عنوان حسابدار در شرکت تعاونی دونگ لاک کار میکرد، یکی از اعضای کمیته حزب از او پرسید: «آیا میخواهی برای پیوستن به حزب تلاش کنی؟» مرد جوان، تران ون تو، بدون هیچ تردیدی قاطعانه پاسخ داد: «واقعاً میخواهم». آقای تو به طور محرمانه گفت: «در واقع، در آن زمان، من روشنبین نبودم، اما در ذهن و قلبم، همیشه آرزوی حضور در صفوف حزب را داشتم.»
تران ون تو، عضو حزب، پس از پذیرش به ارتش پیوست. پس از ۱ ماه، سازمان حزب در این واحد، کنگرهای ترتیب داد. در آن زمان، در میان سربازان جدید، آقای تو تنها عضو حزب بود و اجازه حضور در کنگره را داشت. آقای تو به یاد میآورد: «در آن زمان، من بسیار مفتخر و مفتخر بودم! در لحظهای که کنگره سرود ملی را خواند، چشمانم پر از احساسات شد. بودن در صفوف حزب بسیار مقدس و شریف است.»
پس از آن، آقای تو در نبردهای مختلف شرکت کرد و تا زمان بازنشستگی در ارتش خدمت کرد. آقای تو در مورد نقش و مسئولیت یک عضو حزب، بیتی از شاعر تو هو در آخرین وصیتنامهاش را به عاریت گرفت: «با انقلاب، هرگز شوخی نمیکنم/ و هرگز جرأت نمیکنم از خطری امتناع کنم/ اگرچه تمام ثمرات جوانیام را/ فقط چند بار درو کردهام».
خدمت به وطن
آقای نگوین ون وو در روستای کوان سون، کمون آن سون (نام ساچ)، که امسال ۹۷ ساله و ۷۶ سال سابقه عضویت در حزب را دارد، با همان افتخار از نقطه عطف باشکوه زندگیاش یاد کرد و گفت که در سال ۱۹۴۹ به عضویت حزب پذیرفته شد.
در آن زمان، برای جلوگیری از شناسایی دشمن، مراسم پذیرش حزب به سرعت، مرتب و مخفیانه در خانههای مردم برگزار میشد. آقای وو به یاد میآورد: «وقتی به حزب پیوستم، فقط یک فکر داشتم: خدمت به آرمان انقلاب، کمک به میهن، خدمت به مردم. نور حزب به من کمک کرد تا بر بسیاری از مشکلات و چالشها غلبه کنم.»

آقای دو ون ترونگ، دبیر هسته حزبی روستای کوان سون، گفت که رفیق وو قبل از بازنشستگی، نایب رئیس کمیته مردمی کمون آن سون بود. او که زندگی خود را وقف حزب کرده بود، همیشه روحیهای نمونه را ترویج میداد و به وضوح نقش و مسئولیت یک عضو باسابقه حزب را در روند ساختن یک میهن ثروتمند و متمدن نشان میداد.
برای هر عضو حزب، لحظه فشردن دست راست و بالا بردن آن و سه بار فریاد زدن: «قسم میخورم، قسم میخورم، قسم میخورم» بسیار مقدس و تأثیرگذار است. این لحظه برای رفقای انقلابی باسابقه حتی ارزشمندتر و غرورآفرینتر است. زیرا تمام زندگی و جوانی آنها وقف آرمان انقلابی حزب شده است.
پی ویمنبع: https://baohaiduong.vn/tu-hao-danh-tron-cuoc-doi-cho-dang-403470.html






نظر (0)