Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

احساسات دست‌نخورده‌ی سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند

Báo Nhân dânBáo Nhân dân11/10/2024

مردم پایتخت با شادی از واحدهای نظامی ما برای تصرف پایتخت استقبال کردند. (عکس: VNA - مرکز بایگانی ملی ۱)

مردم پایتخت با شادی از واحدهای نظامی ما برای تصرف پایتخت استقبال کردند. (عکس: VNA - مرکز بایگانی ملی ۱)

من در سال ۱۹۳۶ در هانوی متولد شدم، خانواده‌ام قبلاً در خیابان ما می، هوان کیم زندگی می‌کردند. در سال ۱۹۴۶، والدینم از فراخوان عمو هو برای مقاومت ملی پیروی کردند و ۷ خواهر و برادر را برای تخلیه به ویت باک بردند. برادر بزرگترم در آن سال تنها ۱۶ سال داشت، اما به نیروی دفاع شخصی پیوست. او از مادرش خواست که در طول مبارزات ۶۰ روزه و شبانه‌روزی برای حفظ هانوی بماند و از پایتخت محافظت کند. بعدها، برادرم به اداره کل سیاست پیوست، سرهنگ و همچنین روزنامه‌نگار شد. ما در پایتخت متولد شدیم، فقط ۱۰ سال اول زندگی‌مان را بدون دغدغه و شاد زندگی کردیم، سپس به دنبال خانواده‌مان برای جنگ مقاومت رفتیم و سختی‌های زیادی را تحمل کردیم. در آن زمان، پدرم در توئین کوانگ کار می‌کرد و هر ماه با دوچرخه به ها هوا، فو تو برمی‌گشت تا من و مادرم را ملاقات کند. در قلب ما، خانواده‌مان همیشه آرزوی پیروزی و بازگشت به پایتخت، بازگشت به خانه عزیزمان را داشتند. پدر و مادرم هم آرزو داشتند و به روز پیروزی ایمان داشتند تا فرزندانشان بتوانند به خانه برگردند و به مدرسه بروند.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس ۱)

سرهنگ دوم نگو تی نگوک دیپ.

در آن زمان، هانویی‌ها ، هر کجا که بودند، سعی می‌کردند با زندگی سازگار شوند، مهم نبود چقدر سخت یا طاقت‌فرسا. در طول روزهایی که در پایگاه مقاومت ویت باک بودند، شرایط زندگی بسیار سخت و دشوار بود و ما کاساوا و سیب‌زمینی شیرین می‌خوردیم. وقتی چتربازان فرانسوی در فو تو فرود آمدند، ما مجبور شدیم به جنگل عقب‌نشینی کنیم. اما مهم نبود چقدر سخت یا طاقت‌فرسا، هانویی‌ها همیشه معتقد بودند که مقاومت موفق خواهد شد. من دیدم که همه هانویی‌ها کشور خود را دوست داشتند و عشق بسیار خاصی به هانوی داشتند.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس ۲)

لشکر ۳۰۸ برای تصرف پایتخت بازگشت. (عکس: مرکز بایگانی ملی ۱)

در سال ۱۹۴۶، به ارتش پیوستم، به سپاه ۳۰۸ نیروی اصلی پیشگامان پیوستم. هر جا که نیروها می‌رفتند، ما هم دنبالشان می‌رفتیم. بعداً، وقتی برای تصرف پایتخت برگشتیم، اوضاع همین‌طور بود. سپاه اول می‌رفت، ما هم دنبالشان می‌رفتیم. در سال ۱۹۵۴، چند روز پس از ۱۰ اکتبر، گروه ما دومین گروهی بود که پس از ۹ سال مقاومت به هانوی بازگشت. ما به هانوی برگشتیم تا در مکان‌های زیادی برای خدمت به مردم اجرا داشته باشیم، مانند دریاچه هوان کیم، خانه اپرا، منطقه نمایشگاهی که بعداً تئاتر مردم نامیده شد و از چوب ساخته شده بود و اکنون کاخ فرهنگی دوستی ویتنام و شوروی است.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس ۳)
اجرایی که بیشترین تأثیر را بر ما گذاشت، اجرایی بود که در دریاچه هوان کیم اجرا شد. در آن زمان، ما یک صحنه بزرگ در فضای باز در مقابل معبد با کیو، با بال‌ها و یک پرده پشت صحنه ساختیم. در ابتدا، تماشاگران در جلوی صحنه می‌نشستند، اما بعداً جمعیت آنقدر زیاد شد که به بال‌ها و پشت صحنه سرازیر شدند. ما مجبور شدیم تمام بال‌ها و پرده پشت صحنه را برداریم تا برای تماشاگران جا باز کنیم. هنگام تعویض لباس برای تغییر اجرا، بازیگران و هنرمندان مجبور بودند زیر صحنه بخزند.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس ۴)

سرهنگ دوم نگو تی نگوک دیپ خاطرات خود را از بازگشت به هانوی پس از تصرف پایتخت به اشتراک می‌گذارد.

این ثابت می‌کند که مردم چقدر به انقلاب عشق می‌ورزند. مردم واقعاً برنامه‌های فرهنگی گروه هنری انقلابی را دوست دارند و به ما عشق زیادی دارند. من شخصاً بسیار خوشحال شدم. وقتی آنجا را ترک کردم، دوره مقاومت بود، هانوی هنوز در شعله‌های آتش بود و وقتی برگشتم، فضای پیروزی همه جا را فرا گرفته بود، این شادی بود. دوران کودکی من در هانوی با جنگ پیوند نزدیکی داشت، پس از مدت‌ها مقاومت، وقتی به هانوی، زادگاهم، برگشتم، ۱۸ ساله بودم، یک بزرگسال. بسیار خوشحال بودم. شادی و خوشحالی به طور تصاعدی افزایش یافت. ما برای مبارزه با مقاومت آنجا را ترک کردیم و در روز پیروزی، مردم هانوی از ما استقبال کردند. سرهنگ نگوین هو تای، معاون سابق مدیر بخش آموزش نظامی، ستاد کل: من در روز تصرف پایتخت به دنبال «هانوی با ظاهر زیبا و معطرش» گشتم. قبل از تصرف پایتخت، من کمیسر سیاسی هنگ ۲۰۹، لشکر ۳۱۲ بودم. در طول نبرد دین بین فو، تمام وظایف محوله از سوی مافوق‌هایم را به پایان رساندم، در بسیاری از نبردهای بزرگ، از جمله نبرد برای نابودی هیم لام به همراه هنگ ۱۴۱، پیروز شدم و ژنرال د کاستری را اسیر کردم. با دستاوردهای بزرگ فراوان، این واحد از سوی عمو هو، نشان افتخار «مصمم به جنگ، مصمم به پیروزی» را دریافت کرد.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس ۵)

سرهنگ نگوین هو تای

در سال ۱۹۵۴، فرماندهی توپخانه من و لشکر ۳۰۸ توانستند پایتخت را تصرف کنند. اولین کاری که هنگام تصرف پایتخت انجام دادیم، رفتن به دریاچه هوان کیم بود تا خاطرات قدیمی را مرور کنیم، دریاچه هوان کیم، برج لاک‌پشت، معبد نگوک سون، پل هوک را ببینیم. وقتی به هانوی برگشتم، خاطرات عمیق زیادی دارم. یکی از خاطراتی که بیشتر به یاد دارم این است که نظم و انضباط ارتش بسیار سختگیرانه بود، هیچ خرید و فروشی در منطقه تازه آزاد شده مجاز نبود. در آن زمان، ما به دریاچه هوان کیم رفتیم، روی یک نیمکت سنگی نشستیم تا استراحت کنیم و تشنه هم بودیم. در آن زمان، یک بستنی فروش آمد تا سربازان را به خرید بستنی دعوت کند. اگرچه ما ۸ سال بود که نمی‌دانستیم بستنی چیست، اما بسیار گرسنه بودیم اما جرات خرید یا خوردن آن را نداشتیم تا نشان دهیم که هنگام ورود به شهر نظم و انضباط را رعایت کرده‌ایم. خاطره ای دیگر، قبل از ورود به پایتخت، همه کادرها و سربازان باید ۱۰ قانون انضباطی و ۸ سیاست مربوط به مناطق آزاد شده را یاد می گرفتند تا مردم ما به روشنی درک کنند که ارتش ما با سایر نیروهای اشغالگر متفاوت است، بسیار جدی، بسیار دوستانه با مردم، نزدیک به مردم و هیچ گونه تخلف از نظم و انضباط ندارد.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس ۶)

ساکنان هانوی به سرلشکر وونگ توآ وو، رئیس کمیسیون نظامی هانوی، گل اهدا می‌کنند. (عکس: VNA - مرکز بایگانی ملی ۱)

در طول شب‌های راهپیمایی طاقت‌فرسا، در حالی که در میان لشکرکشی‌ها می‌جنگیدیم، همه ما «رویای چهره زیبا و معطر هانوی را در سر می‌پروراندیم». افکار، احساسات و آرزوهای کسانی که هانوی را ترک کرده بودند، همگی این ذهنیت را داشتند که به هانوی بازگردند. بنابراین، هنگام بازگشت به هانوی، علاوه بر رعایت نظم و انضباط، حفظ روابط مردمی و اجرای سیاست‌ها، هنوز اشعار نوازنده نگوین دین تی را به خاطر داریم: «به یاد آن مرد جوان، چه چشم‌هایی؟» بنابراین، هنگام بازگشت به هانوی، همه ما باید به دنبال آن چشم‌ها می‌گشتیم.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس شماره ۷)

هنگ پایتخت در 10 اکتبر 1954 به ابتدای خیابان هانگ گای رسید. (عکس: VNA - مرکز بایگانی ملی 1)

در واقع، چشمان دختران هانوی زیبا، درخشان، احساسی و جذاب است. در زمان‌های استراحت، ما اغلب به مدرسه ترونگ وونگ در خیابان هانگ بای می‌رویم - مرکز "چه کسی چشمان" را برای دیدن دختران هانوی دارد. این عاشقانه جوانان هنگام بازگشت به هانوی است.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس شماره ۸)
در منطقه جنگی، اطراف ما آبی تیره بود، اما وقتی به هانوی برگشتیم، همه رنگ‌های درخشان را دیدیم، با آئو دای آبی، قرمز، بنفش... دختران ترونگ وونگ. هر بار که سوار دوچرخه می‌شدیم، دختران جوان آئو دای را روی دوچرخه می‌پوشاندند، فوق‌العاده جذاب. آن تصاویر هرگز فراموش نخواهند شد. سرهنگ لو وان تین، هنگ پایتخت (هنگ ۱۰۲)، سپاه پیشگامان ارتش (لشکر ۳۰۸): روزهای فراموش‌نشدنی اکتبر روزی در اوایل اکتبر ۱۹۵۴، گروهان ۲۳۸ دستور راهپیمایی به سمت فونگ (حومه هانوی) را دریافت کرد. دقیقاً ساعت ۵ صبح ۱۰ اکتبر، ما شروع به ترک روستای فونگ کردیم و از بزرگراه ملی ۳۲ به سمت هانوی حرکت کردیم.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس ۹)

سرهنگ لو وان تین.

ارتش ما از مناطق کائو دین و کائو گیای عبور کرد. در همه جا، مزارع برنج فصل و معطر بودند. مردم در دو طرف جاده، گل‌ها و پرچم‌های رنگارنگ حمل می‌کردند. مردم مشتاقانه منتظر بازگشت سربازان بودند و سربازان مشتاقانه منتظر بازگشت به پایتخت. این دو انتظار به هم می‌رسیدند، بنابراین توصیف احساسات بسیار دشوار بود. شادی و هیجان وجود داشت؛ اشک می‌ریختند. گهگاه، کسی گل می‌آورد و با عجله بیرون می‌آمد تا آنها را به سربازانی که به سمت هانوی پیشروی می‌کردند، بدهد. ارتش از خیابان‌ها به سمت دریاچه هوان کیم و دروازه بازار دونگ ژوان عبور کرد. خیابان‌ها تحت حکومت نظامی بودند، اما همه خانه‌ها باز بودند، همه در داخل ایستاده بودند و با چهره‌های دوستانه و صمیمی، عبور سربازان را تماشا می‌کردند، گویی مدت‌ها منتظر بوده‌اند...
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس ۱۰)

ارتش ما در 10 اکتبر 1954 برای برگزاری مراسم برافراشتن پرچم در محوطه پرچم آماده می‌شود. (عکس: VNA - مرکز بایگانی ملی 1)

بعد از ناهار، بعدازظهر همان روز، به همراه یگان‌های دوست و مردم در ورزشگاه پرچم جمع شدیم تا در مراسم برافراشتن پرچم شرکت کنیم. در این زمان، تیم بین‌المللی ناظر بر اجرای توافق ژنو نیز حضور داشت.

احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس شماره ۱۱)

سرلشکر وونگ توآ وو درخواست رئیس جمهور هو را از مردم پایتخت قرائت کرد. (عکس: VNA - مرکز بایگانی ملی ۱)

دقیقاً ساعت ۳ بعد از ظهر ۱۰ اکتبر ۱۹۵۴، آژیر تئاتر شهر به صدا درآمد. سرود ملی باشکوه طنین‌انداز شد و پرچم ملی بر فراز میله پرچم هانوی به اهتزاز درآمد. سرلشکر وونگ توآ وو، درخواست رئیس‌جمهور هو از مردم پایتخت را خواند. کلمات موجود در نامه عمیقاً ما را تحت تأثیر قرار داد. پس از خواندن، همه ما تحت تأثیر قرار گرفتیم و فریاد زدیم: "زنده باد هوشی مین ". در روزهای اول، نیروهای ما شروع به انجام وظایف اداری نظامی کردند. در این زمان، دشمن نیز از استدلال‌های زیادی برای متزلزل کردن روحیه مردم ما استفاده کرد. سربازان به گروه‌های ۳ نفره تقسیم شدند و به هر خانه رفتند تا در مورد سلامتی مردم سؤال کنند، صحبت کنند و به سؤالات آنها پاسخ دهند.
احساسات دست نخورده سربازانی که ۷۰ سال پیش به پایتخت بازمی‌گشتند (عکس ۱۲)

سرهنگ لو وان تین و سرهنگ دوم نگو تی انگوک دیپ با هم دست دادند.

به طور خاص، هر عصر، گروه‌ها رقص‌های بامبو و ابریشم را در گوشه و کنار خیابان‌ها و باغ‌های گل ترتیب می‌دادند. مردم به تعداد زیاد برای پاسخ دادن بیرون می‌آمدند. با پیروی از دستورالعمل‌های عمو هو، ما با موفقیت وظایف محوله توسط عمو هو را انجام دادیم و واحد ما مورد تقدیر قرار گرفت. من و برخی از رفقای لشکر نشان عمو هو را دریافت کردیم - پاداشی بسیار ارزشمند.

Nhandan.vn

منبع: https://nhandan.vn/ven-nguyen-cam-xuc-cua-nhung-nguoi-trong-doan-quan-tro-ve-thu-do-tu-70-nam-truoc-post836096.html

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

گردشگران غربی از خرید اسباب‌بازی‌های جشنواره نیمه پاییز در خیابان هانگ ما برای هدیه دادن به فرزندان و نوه‌هایشان لذت می‌برند.
خیابان هانگ ما با رنگ‌های اواسط پاییزی درخشان است، جوانان با هیجان بی‌وقفه در حال ورود به آنجا هستند
پیام تاریخی: بلوک‌های چوبی پاگودای وین نگیم - میراث مستند بشریت
تحسین مزارع بادی ساحلی گیا لای که در ابرها پنهان شده‌اند

از همان نویسنده

میراث

;

شکل

;

کسب و کار

;

No videos available

اخبار

;

نظام سیاسی

;

محلی

;

محصول

;