پسزمینهی خاص سان ووکونگ از نکات برجستهی جالب این فیلم است.
تاکنون، بسیاری از بینندگان هنوز در مورد این واقعیت که بودا تاتاگاتا در اولین ملاقاتشان بارها در مورد منشأ سان ووکونگ سؤال کرده است، کنجکاو هستند. در توضیح این موضوع، در فصل هفتم اثر اصلی، سان ووکونگ از کوره باگوا فرار کرد و نه تنها کوره اکسیر ارباب عالی را نابود کرد، بلکه باعث ایجاد هرج و مرج در کل کاخ آسمانی نیز شد.
در آن زمان، امپراتور یشم فوراً به دو خدا دستور داد تا به غرب بروند و تاتاگاتا را برای نابودی میمون اهریمنی مطلع کنند. چون سان ووکونگ را نمیتوانستند قبلاً روی سکوی کشتن اهریمنان بکشند، لائو جون چارهای جز انداختن او به کوره کیمیاگری نداشت، اما نه تنها نتوانست سان ووکونگ را بکشد، بلکه به او کمک کرد تا یک جفت چشم طلایی آتشین پرورش دهد.
سان ووکونگ در آسمان غوغایی به پا کرد و امپراتور یشم نمیتوانست او را رها کند زیرا در ابتدا میخواست از تاتاگاتا بخواهد که دیو را مطیع خود کند. اما پس از رسیدن تاتاگاتا به کاخ آسمانی، رفتار او تغییر کرد. تاتاگاتا به خدایان گفت که دست از جنگ بردارند و درباره پیشینه سان ووکونگ پرسید.
اولین چیزی که تاتاگاتا گفت این بود: «شنیدهام که علیه کاخ آسمانی شورش کردهاید، بنابراین آمدم تا بپرسم. نمیدانم کجا به دنیا آمدهاید، چه زمانی به روشنبینی رسیدهاید و چرا چنین هرج و مرجی ایجاد میکنید؟» در واقع، تاتاگاتا در حال کنکاش و پرسیدن درباره پیشینه سان ووکونگ بود.
پیش از این، نویسنده اشاره کرد که تاتاگاتا یک جفت چشم تیزبین و خردمند دارد که میتواند گذشته و آینده را ببیند. علاوه بر این، هنگامی که آنها به آسمانها رسیدند، دو خدایی که امپراتور یشم به آنها دستور داده بود تا برای درخواست کمک از تاتاگاتا به لینه سون بروند، داستان را با جزئیات شرح دادند. وقتی آنها با سان ووکونگ ملاقات کردند، تاتاگاتا میتوانست بلافاصله میمون شیطانی را مطیع خود کند، اما این کار را نکرد.
تاتاگاتا با شنیدن لافهای سان ووکونگ، خندید و گفت: «تو چیزی بیش از یک روح میمون نیستی، چطور جرأت میکنی تاج و تخت اعلی را غصب کنی؟ علاوه بر این، اعلی به مدت ۱۵۵۰ دوره زندگی تزکیه کرده است، هر دوره زندگی چندین سال است، تو چقدر لیاقت داری، چطور جرأت میکنی برای تاج و تخت رقابت کنی؟ چرا از مرگ نمیترسی، باید روی تزکیه تمرکز کنی، اگر به متکبرانه رفتار کردن ادامه دهی و با فردی با اخلاق والا ملاقات کنی، زندگیات را هدر خواهی داد؟»
در این زمان، تاتاگاتا از قبل پیشینه سان ووکونگ را فاش کرده بود، و همچنین به او یادآوری میکرد که حرفهای بیمعنی نزند، ذهن خود را پرورش دهد و تائو را مطالعه کند، در غیر این صورت نمیدانست چگونه مرده است. در واقع، تاتاگاتا به دو منظور از سان ووکونگ درباره پیشینهاش پرسید.
خدای بزرگ متعال یکی از خدایان سه پاکی، رهبر تائوئیسم است و جایگاه بسیار والایی در بهشت دارد. بنابراین تاتاگاتا میداند که خدای بزرگ متعال همان کسی است که سان وو کونگ را "دستکاری" میکند. او میمون شیطانی را نکشت، بلکه فقط از ترفندهایی برای سرکوب سان وو کونگ در زیر کوه پنج عنصر استفاده کرد تا هدف واقعی خدای بزرگ متعال را با سان وو کونگ "بررسی" کند.
در فصل هشتم، تاتاگاتا گفت: «مردم قاره غربی نیو شیا طمع نمیکنند و نمیکشند، بلکه انرژی حیاتی و جوهره خود را تغذیه میکنند. اگرچه آنها جاودانه نمیشوند، اما همگی عمر طولانی دارند.»
جمله «اگرچه او در قاره غربی نیو شیا جاودانه نشد»، در متن اصلی به وضوح بیان میکند که پاتریارک بودی در قاره غربی نیو شیا بوده است. اگرچه بودی در قاره غربی نیو شیا موعظه میکرد، اما توانست از چشم دارما تاتاگاتا اجتناب کند و بودی از تاتاگاتا پایینتر نبود.
تاتاگاتا پس از اینکه فهمید اقدام سان ووکونگ در ایجاد مشکل در کاخ آسمانی و تلاش برای تصاحب تاج و تخت امپراتور یشم، تنها یک اقدام شخصی خودجوش و بدون هیچ گونه راهنمایی از سوی استادش بوده است، اطمینان یافت و سان ووکونگ را تنها با یک سیلی محکم به مدت پانصد سال سرکوب کرد.
دونگ چانگ (طبق گفته 24h.com.vn)
منبع
نظر (0)