فرقه بدعتگذار از نام کلیسای خدا برای فعالیت دوباره در پایتخت استفاده میکند
خبرنگار VTC News پیش از آنکه به عضویت کلیسای خدا درآید، مجبور شد از طریق نرمافزار زوم، 10 جلسه مطالعه کتاب مقدس را با اعضای این سازمان، از جمله کسانی که در کلیسا سمتهایی دارند، بگذراند.
در روزهای اول، احساس میکردم خیلی مهم و مورد لطف هستم، واقعاً «مثل یک تخممرغ گرانبها با من رفتار میشود، مثل یک گل در دستم است». ۳ زن بودند که به نوبت کتاب مقدس را به من آموزش میدادند. آنها تونگ، هین و تای بودند.
من شاگرد بودم، اما خیلی چشمگیر بودم. روزهای مطالعه را من تنظیم میکردم و مدت مطالعه یک ساعت و نیم یا دو ساعت بود. آنها خودشان طبق درخواست من تقسیمبندی میکردند.
اما آنها افراد عادی نیستند، همه آنها افرادی با جایگاه والا در کلیسا هستند و تواناییهای ویژهای در برقراری ارتباط، درک روانشناسی دانشآموزان و جذب هر جمله، هر کلمه در کتاب مقدس دارند. فقط چنین افرادی صلاحیت کافی برای آموزش به مؤمنان جدید را دارند.
حتی خانم تام هم فقط حدود یک ساعت نشست و در مورد نخوردن قربانیها توضیح داد، قبل از اینکه من را به مراسم غسل تعمید ببرد تا نامم را در دفتر زندگی ابدی در بهشت بنویسند.
او فقط مرتباً با من تماس میگرفت تا افکار و احساساتم را بفهمد. یا اینکه فونگ تان درست مثل یک پیشاهنگ بود تا افرادی را برای جذب به کلیسا پیدا کند.
خواهران تونگ، هین و تای «افراد بزرگ» واقعی هستند. طبق تحقیقات من، آنها در کلیسا مناصبی دارند اما در جریان تدریس و صحبت، هرگز هویت خود را فاش نمیکنند. «مقدسینی» که آنها را میشناسند، فقط میتوانند حدس بزنند.
زوم تازه وصل شده بود، زنی با چهرهای زیبا با گرمی از من استقبال کرد. او خودش را تونگ معرفی کرد. لحظهای بعد، ۴-۵ نفر دیگر به زوم پیوستند، آنها فقط به یکدیگر سلام کردند و سپس میکروفونهایشان را خاموش کردند، برخی حتی بیسروصدا به آنها پیوستند، اما "به آرامی یک موش".
در تمام طول سخنرانی، هیچکدامشان کلمهای نگفتند، فقط هر وقت به سوالی درست پاسخ میدادم یا از قدرت ماوراءالطبیعه خدا تعریف میکردم، کلمات ستایشآمیزی مثل «عالی» به کار میبردند.
«در هر جلسهی شنیداری، خواهرانی هستند که مینشینند و با هم گوش میدهند، زیرا همیشه قدرت شیطان، ابلیس، وجود دارد که با فرزندان خدا میجنگد، آنها را اغوا و وسوسه میکند تا آنها نخواهند ما حقیقت او را بدانیم.»
صحبت کردن با خدا، درخواست از او برای حفظ این روح، برای اینکه این روح تمام سخنان او را بشنود، تنها از طریق آیین دعا امکانپذیر است. دعا گفتگویی بین خدا و ماست.
تونگِ «متخصص» در مورد نقش کسانی که در زومِ سخنرانی با هم ظاهر شدند، برایم توضیح داد: «بنابراین، همیشه خواهرانی با او هستند که برای روحش دعا میکنند تا کلام خدا را تا آخرین لحظه بشنود و پیروز شود.»
در آموزههای همه کلاسها، این معلمان همیشه خاطرنشان میکردند که شیطان و اهریمن کسانی هستند که بر روی زمین احکام شریعت خدا را پاک میکنند، یعنی تمام راههای رستاخیز روح ما را قطع میکنند.
در اواسط کلاس، خانم هین جای خانم تونگ را گرفت و به تدریس من ادامه داد. درست در همان جلسه اول، این زن تصویری وحشتناک از آخرالزمان برای من کشید.
آنها میگویند ما در روزهای آخر با من زندگی میکنیم. آنچه امروز اتفاق میافتد تصادفی نیست، بلکه یک سناریو است. سرنوشت همه بشریت در دستان خداست. و کتاب مقدس کتاب قوانین است، اما نه قوانین انسانی، بلکه قوانین آسمانی.
«بلایای طبیعی و بیماریهای همهگیر همیشه رخ دادهاند، اما در روزهای آخر بیشتر اتفاق میافتند، که نشان میدهد این یک نشانه است. خداوند درباره بسیاری از بلایا هشدار داده است، بنابراین روز آخر، روز نابودی، دور نیست و در طول زندگی ما اتفاق خواهد افتاد.»
«معلمان زن» با ارائه مجموعهای از شواهد در مورد زلزله ترکیه که دهها هزار نفر را کشت، همهگیری ویرانگر کووید-۱۹ که تازه تمام شده بود، سپس طوفانهای خورشیدی، فورانهای آتشفشانی... از طریق «مشتهای» ذهنی طاقتفرسا، ترس را در ذهنم القا کردند. از آنجا، آنها به من توصیه کردند که برای داشتن شانس و آرامش مطلق، وقت خود را صرف گوش دادن به کتاب مقدس کنم.
آنها ضربه میزنند، سپس بلافاصله آن را صاف میکنند. آنها همزمان ضربه میزنند و آن را صاف میکنند. پس از گسترش ترس در مورد پایان جهان، باعث میشوند شنوندگان احساس وحشت و سردرگمی کنند و بخواهند راهی برای فرار از فاجعه پیدا کنند، سپس راه فرار را نشان میدهند. این لطف خداست.
هین گفت : «امروز، من لطف عمیق خدا را دریافت کردم و از قبل به من هشدار داده شد. امروز، خدا نه تنها در مورد بلایا، بلکه در مورد روشها نیز هشدار میدهد. خدا از ابتدا، یعنی از زمانی که کتاب مقدس نوشته شد، پایان را میدانست.»
سوالی که از خودشان میپرسیدند این بود: «زمین نابود شود، کجا زندگی خواهیم کرد؟» و این سوال همچنین به من الهام بخشید که کنجکاو باشم، در نیمه راه تسلیم نشوم، به گوش دادن به سخنرانیهای بعدی ادامه دهم، انگار که یک داستان طولانی میخوانم، مثلاً اگر میخواهید بدانید چه اتفاقی میافتد، فقط قسمت بعدی را تماشا کنید.
در تمام طول دوره، خانم تام با اشتیاق فراوان از من مراقبت میکرد و او رشد روانی مرا از نزدیک درک میکرد. او همیشه تاریخ و زمان کلاس بعدی را از من میپرسید و از من میپرسید که آیا سوالی دارم تا بتواند مستقیماً به آنها پاسخ دهد.
به تدریج، در درسهای بعدی، آنها به من گفتند که اگر میخواهیم از روز داوری نهایی اجتناب کنیم، باید به صهیون، مکانی که جشنهای باشکوه خدا در آن برگزار میشود، جایی که احکام و قوانین خدا حفظ میشود، روی آوریم و اینکه باید به آنجا برویم تا از حمایت و رستگاری خدا برای روح خود بهرهمند شویم. آنها حتی سخنرانیهایی در مورد «فرهنگ صهیون» پخش کردند.
نه تنها این، بلکه آنها همیشه تأکید میکنند که آنچه در کتاب مقدس نوشته شده کلام خداست و حقیقت است. این آموزههایی که از کتاب مقدس پیروی نمیکنند، همگی نادرست هستند.
بر این اساس، سبت برای کلیسای خدا شنبه است، نه یکشنبه. به گفته «مقدسین» کلیسا، نوئل در واقع روز تولد خدای خورشید است و به روز تولد عیسی مسیح، یعنی کریسمس تغییر یافته است...
«اگر دوست ندارید در کریسمس بیرون بروید، به این معنی است که کمتر توسط شیطان وسوسه میشوید. بسیاری از ویتنامیها به کلیسا نمیروند، اما همه دوست دارند در مورد کریسمس صحبت کنند. این یک ترفند شیطان است، شیطان. ما مدام وسوسه میشویم و کورکورانه از آن پیروی میکنیم، بدون اینکه ماهیت واقعی آن را بدانیم.»
خانم تای، یکی از سه نفری که مرتباً کتاب مقدس را برای من موعظه میکرد، گفت : «کریسمس نه توسط خدا تأسیس شده و نه بر اساس کتاب مقدس است.» تا مرا «هدایت» کند که باور کنم آنچه در واقعیت میبینم فقط یک دروغ است و یک نیروی شیطانی پشت این وسوسه وجود دارد.
و بنابراین، در هر درس، چیز «پنهان» دیگری به من آشکار میشد. آنها دنیایی عرفانی را ارائه میدادند، مکانی رویایی که تنها کسانی که فرزند خدا میشوند میتوانند برای همیشه در آن آرام بگیرند، نگران پیدا کردن غذا نباشند و آزادانه از میوههای باغ بخورند. آن مکان، پادشاهی آسمان است.
آنها ادعا میکنند که کتاب مقدس یک کتاب علمی است، اما به چیزهایی اشاره میکنند که عناصر معنوی و عرفانی دارند، که بسیاری از مردم حتی فکر میکنند فقط در فیلمها وجود دارد. آنها میگویند که ما فرشتگانی در بهشت، شهروندان بهشت هستیم.
خانم هین تأیید کرد: «برای فرار از فاجعه، باید در عید فصح شرکت کنیم، که به معنای دریافت مهر خداست.»
طبق وحیهای افراد این سازمان، سایر اعیاد رسمی کلیسا فقط سالی یک بار برگزار میشوند، اما عید فصح سالی دو بار برگزار میشود تا کسانی که نمیتوانند بار اول در آن شرکت کنند، بتوانند بار دوم در آن شرکت کنند و حیات جاودانه یابند. بار اول در ۱۴ ژانویه و بار دوم در ۱۴ فوریه هر سال است و طبق تقویم مقدس محاسبه میشود، نه تقویمی که ما استفاده میکنیم.
با این حال، در تمام مدت گوش دادن به آموزههای کتاب مقدس، «واعظان» فقط در مورد عید فصح، روز استراحت سبت، صحبت کردند، اما هرگز شرط اجباری شرکت در عید فصح، یعنی انجام غسل تعمید، را ذکر نکردند. تا درس دهم، که آن هم روزی بسیار نزدیک به دومین عید فصح بود، به این آیین اشاره نشد.
«تنها راه محافظت از طاعون، برگزاری عید فصح است. اما قبل از این، روش دیگری وجود دارد که پیشنیاز شما برای برگزاری عید فصح است و آن غسل تعمید است، یعنی تولد دوباره در روح و ثبت شدن در دفتر حیات.»
خانم تونگ توضیح داد: «ما خودمان گناهکاریم، چه از نظر جسم و چه از نظر روح بسیار کثیف. غسل تعمید آیینی است که روح را پاک میکند، ما خودمان تمام گناهان گذشته تا به امروز را میشوییم. وقتی بدن پاک باشد، میتوانیم در همان بدن با عیسی مسیح شریک شویم.»
طبق گفته کلیسا، کتاب حیات مانند دفتر ثبت احوال در بهشت است. هر کسی که نامش در دفتر حیات نوشته شده باشد به بهشت میرود، و هر کسی که نامش در آن نوشته نشده باشد به دریاچه آتش افکنده میشود.
آنها غسل تعمید را با اورژانس مقایسه میکنند. غسل تعمید یک اورژانس است، یک اورژانس معنوی، و ما به درمان اورژانسی در اسرع وقت، بدون تأخیر، بدون طولانی کردن زمان دریافت نجات نیاز داریم.
خانم تونگ تأیید کرد: «امروزه بسیاری از کلیساها و مجامع دیگر معتقدند که غسل تعمید فقط پس از ۶ ماه یا یک سال مطالعه کتاب مقدس قابل انجام است، اما کلیسای خدا معتقد است که غسل تعمید باید بلافاصله و بدون تأخیر حتی برای یک ثانیه یا یک دقیقه انجام شود. این نشان میدهد که این آیین چقدر مهم است.»
اینها تهدیدهایی هستند که باعث میشوند بسیاری از مردم، به ویژه دانشجویانی که تازه به سالن سخنرانی عادت کردهاند و روحشان هنوز مانند صفحات سفید کاغذ است، از آینده خود بترسند و به دنبال آنها بروند و آینده و شغل خود را از دست بدهند.
در مورد من، بعد از دهمین جلسه مطالعه کتاب مقدس، آنها به من گفتند که تقریباً به مقصد رسیدهام، ۹۰٪ راه را رفتهام، و در آستانه ورود به بهشت هستم.
اگرچه در طول آن درسها، احساس میکردم در یک ماتریکس با مفاهیم، مثالها و حتی سیستمی از شخصیتهای ذکر شده گم شدهام، اما برای آنها، در میان ۸ میلیارد نفر در جهان، همه رستگاری را دریافت نکردند زیرا خدا گفته است، مسیر بهشت یک دروازه باریک است و عبور از آن دروازه باریک دشوار است.
اینکه من مینشینم و به حقیقت گوش میدهم و به سخنان خدا ایمان دارم، به این دلیل است که او مرا تا این لحظه انتخاب و برنامهریزی کرده است، این زمان نه خیلی زود است و نه خیلی دیر. خانم تونگ توضیح داد: «هر اتفاقی که میافتد تصادفی نیست، بلکه از پیش تعیین شده است. ما بازیگرانی هستیم که باید اینگونه عمل کنیم.»
آنها از من پرسیدند که آیا هنوز میخواهم در مراسم غسل تعمید شرکت کنم؟ وقتی پاسخ دادم: «واقعاً میخواهم»، همه بسیار خوشحال شدند و به من تبریک گفتند و به یکدیگر گفتند: «خواهر تام، او الان میخواهد غسل تعمید بگیرد».
بعدی: مراسم رسمی برای تبدیل شدن به یک "قدیس" کلیسای خدا
خبرنگار زن VTC News با دریافت ۱۰ سطل آب که روی سرش ریخته شد، گوش دادن به دعاهای خادم کلیسا در "لانه" بدعت، خوردن نان مقدس، نوشیدن شراب که نماد بدن و خون خداست، احساس وحشتناکی را که در طول مراسم غسل تعمید تجربه کرده بود، بازگو کرد.
منبع


![[عکس] نخست وزیر فام مین چین در پنجمین مراسم اهدای جوایز مطبوعات ملی در زمینه پیشگیری و مبارزه با فساد، اسراف و منفی گرایی شرکت کرد.](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/31/1761881588160_dsc-8359-jpg.webp)
![[عکس] دانانگ: آب به تدریج در حال فروکش کردن است، مقامات محلی از پاکسازی سوءاستفاده میکنند](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/31/1761897188943_ndo_tr_2-jpg.webp)































































نظر (0)