(دن تری) - اولین باری که به خانه همسر ویتنامی اش آمد، مارتین سس ماهی روی برنجش ریخت که باعث شد چشم و دهان تمام خانواده از تعجب باز بماند. آن وقت مرد آلمانی آنقدر خوب لهجه نِگه آن را صحبت می کرد که خیلی ها «حسادت» می کردند.
در صفحه شخصی فیسبوک خانم نگوین تی هوا (۳۹ ساله، اهل نِگه آن، که در حال حاضر در سوئیس زندگی و کار میکند)، ویدیوهای زیادی درباره زندگی روزمره او و همسرش - آقای مارتین کنوفل - منتشر شده است. چیزی که کاربران شبکههای اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده این است که در ویدیوهای منتشر شده، مارتین کنوفل به لهجه غلیظ نِگه صحبت میکند - زبانی که بسیاری از ویتنامیها را "متحیر" میکند. در زیر ویدیوها، بسیاری از نظرات، ستایش بیپایانی از داماد غربی او به جا گذاشتهاند.
در واقع، مارتین کنوفل، مهندس ساختمان آلمانی، قبل از ملاقات با هوآ، گویش نِگه آن را میشناخت و عاشق آن بود. اما عشق او به همسر ویتنامیاش بود که باعث شد او گویش نِگه آن را بیشتر دوست داشته باشد و یاد بگیرد تا «همسرش آن را بشنود و کمتر دلتنگ خانه شود».
یک مرد خارجی که برای "غذا خوردن رایگان" به خانه دوستش رفته بود، "در نگاه اول عاشقش شد"
مارتین (۳۹ ساله) به طور اتفاقی با خانم هوآ آشنا شد، زمانی که به دعوت برادر همسرش در تعطیلات ۳۰ آوریل تا ۱ مه ۲۰۰۷ برای شام به خانه او آمده بود. این ملاقات اتفاقی باعث شد مرد خارجی در نگاه اول عاشق او شود و هر راهی را برای صحبت با دانشجوی دختر رشته تربیت معلم امتحان کند.
اولین برداشت خانم هوآ از مارتین کنوفل این بود که او خوشقیافه و بامزه است، اما او فکر نمیکرد که این مرد سرنوشت زندگی او باشد. پس از ملاقات، آن مرد آلمانی اغلب پیامک میفرستاد و چت میکرد. کمکم عشق بین این دو شکوفا شد. پس از یک رابطه از راه دور، در سال ۲۰۰۸، عروسی خانم هوآ و آقای مارتین در زادگاه همسرش برگزار شد.
روز عروسی، موقعیتی «از خنده رودهبر» که حالا، هر بار که هوآ آن را به یاد میآورد، نمیتواند جلوی خندهاش را بگیرد. مسئله این است که در روز عروسی، مارتین همسرش را در خانه ندید، نتوانست او را پیدا کند، نتوانست با او تماس بگیرد، فکر کرد همسرش «فرار کرده»، وحشت کرد و به دنبالش رفت، حتی در مورد پدرزنش «گریه کرد و سر و صدا راه انداخت». تنها وقتی پسرعمویش او را به جایی که هوآ آرایش میکرد رساند، مارتین «نفس راحتی کشید».
پس از عروسی، مارتین برای اتمام تحصیلات دانشگاهی خود به آلمان بازگشت، در حالی که هوآ در ویتنام ماند تا در بخش آموزش کار کند. در سال ۲۰۱۰، مارتین همسرش را به سوئیس برد - جایی که تازه ۳ ماه بود کارش را شروع کرده بود و به وضعیت "زوج بدشانس" پایان داد.
«مانند بسیاری از زوجهای دیگر، ما با موانع فرهنگی و سبک زندگی زیادی روبرو هستیم، زیرا از دو کشور مختلف آمدهایم. با این حال، من و همسرم به تفاوتهای یکدیگر، تفاوتهای فرهنگی و آداب و رسوم هر کشور، احترام میگذاریم.»
خانم هوآ گفت: «ما سعی نمیکنیم افکار، باورها و آداب و رسوم یکدیگر را تغییر دهیم، بلکه سعی میکنیم با هم ادغام شویم. من سعی میکنم آلمانی یاد بگیرم تا راحتتر با خانوادهاش ارتباط برقرار کنم، او هم همینطور. اگر چیزی هست که از هم راضی نیستیم، مینشینیم و جدی صحبت میکنیم تا دیگری دوباره آن چیزها را تکرار نکند. هر نفر کمی برای دیگری تلاش میکند و به تدریج بدون اینکه متوجه شود با هم کنار میآییم.»
عاشق لهجه نِگهه هستم، عاشق عمو هو هستم
خانم هوآ همیشه از داشتن شوهری که او را درک میکند، میفهمد و از صمیم قلب دوست دارد، احساس خوشبختی میکند. این مرد حاضر است هر کاری برای خوشبختی همسرش انجام دهد. یادگیری و صحبت کردن به زبان مادری همسرش نیز راهی برای نشان دادن عشق او به زنی است که پذیرفته خانواده و زادگاهش را ترک کند تا به کشوری غریب بیاید.
خانم هوآ با احساسی عمیق گفت: «مارتین واقعاً دوست دارد به لهجهی نِگه آن صحبت کند. او همچنین اغلب وقتی در خانه با همسرش است، ابتکار عمل را به دست میگیرد و به لهجهی نِگه آن صحبت میکند. او میگوید این کار به همسرش کمک میکند تا کمتر دلتنگ سرزمین مادریاش شود.»
مارتین سخنان همسرش را ادامه داد: «زبان انه آن دشوار است، اما مارتین آن را خیلی دوست دارد. هر چه دشوارتر و «منحصر به فرد»تر باشد، مارتین بیشتر میخواهد آن را فتح کند.»
سالها پیش، این مرد آلمانی برای سفری به ویتنام آمد. او به جاهای زیادی رفت و به ویژه تحت تأثیر زبان و فرهنگ ویتنامی قرار گرفت، اما وقتی به نِگه آن آمد، مارتین مجذوب زبان «سنگین» آن شد که شنیدن و تلفظ آن برای خارجیها تا حدودی دشوار بود.
نکته خاص این است که گویش نِگه مارتین کاملاً خودآموخته بود، عمدتاً از اعضای خانواده و همسایگان هوآ. در ابتدا، او مجبور بود مرتباً به صورت آنلاین "از آقای گوگل بپرسد"، البته، با "گویش نِگه"، گوگل گاهی اوقات "تسلیم" میشد. به تدریج، او با دقت گوش داد، سعی کرد معنی هر کلمه را حدس بزند و اگر نمیفهمید، از همسرش و دیگران میپرسید.
به دلیل «دزدی»، مارتین اغلب توسط همسایههای والدین همسرش با کلمات عامیانهی نِگه آن مسخره میشد و وقتی معنی آنها را میفهمید، فقط میتوانست بخندد.
در حالی که بسیاری از ویتنامیها هنوز استفاده از «مو، ته، رانگ، روآ» را دشوار میدانند، او آن را روان و در متن مناسب به کار میبرد. برخی از کلمات معمول در زبانهای نِگه آن و ها تین - که مارتین آنها را «نِگه تین، زادگاه من» مینامد - نیز نمیتوانند او را آزار دهند.
آخر هفته، مارتین با ویتنام تماس گرفت تا یک ساعت با پدرزنش گپ بزند. پدرزنش شوخطبع است و اغلب با کلمات عامیانهای که مارتین نمیفهمید، دامادش را «سربهسر» میگذارد، از همسرش توضیح میخواست و سپس از ته دل میخندید. مارتین اعتراف کرد که با پدرزنش رابطهی خوبی دارد و وقتی پدرش با وجود اینکه دامادش «۵۰ بار او را دعوت کرده بود» از رفتن به سوئیس برای تعطیلات خودداری کرد، «آزار» دید. محبت بین پدرزن و داماد گاهی اوقات باعث حسادت هوآ میشد.
مارتین که عاشق ویتنام است، کتابهای زیادی در مورد تاریخ و فرهنگ این کشور میخواند، کشوری که همیشه احساس تازگی میکند اما هر بار که فرصتی برای بازدید از آن پیدا میکند، به آن بسیار نزدیک است. در قفسه کتابهایش، کتابهای زیادی در مورد ویتنام وجود دارد که توسط نویسندگان آلمانی نوشته شدهاند و او عادت دارد هر روز کتاب بخواند. این داماد خارجی همچنین در مورد افراد مشهور، قهرمانان ویتنامی اطلاعات کسب میکند و به خصوص عاشق عمو هو، ژنرال وو نگوین جیاپ است.
«او کتابهای زیادی درباره ویتنام خرید و خواند که باعث شد احساس احترام و دوست داشته شدن کنم. وقتی فهمید که دوم سپتامبر روز ملی ویتنام است، که سالگرد مرگ رئیس جمهور هوشی مین نیز هست، شگفتزده شدم. مارتین گفت که رئیس جمهور هو را خیلی دوست دارد زیرا تحقیقات زیادی انجام داده و میداند که «او آدم بسیار خوبی بود»، خانم هوآ نتوانست غرور خود را نسبت به شوهرش پنهان کند.
مارتین که کنارش نشسته بود، لبخندی زد و گفت: «ویتنامیها یک ضربالمثل دارند که میگوید: «یکدیگر را دوست داشته باشید، تا خانه دوست داشته باشید». مارتین عاشق همسرش است، بنابراین او ویتنام و همچنین زادگاهش آلمان و سوئیس را که او و همسرش در آنجا زندگی و کار میکنند، دوست دارد.»
به سس ماهی اعتیاد داره، موقع سفر باید یه بطری همراهش باشه
یادت هست ۱۵ سال پیش، اولین باری که مارتین دنبال برادرزن هوآ رفت تا به دیدنش بیاید و شام بماند، آن مرد خارجی وقتی... برنج با سس ماهی خورد، همه خانواده را به نفس نفس انداخت. معلوم شد که مارتین قبل از آمدن به ویتنام عاشق سس ماهی بوده است. و البته، هیچ جای دیگری نمیتوانست از خوردن «برای ارضای هوسهایش» لذت ببرد، مثل وقتی که به ویتنام میآمد، جایی که تقریباً میز شام هر خانوادهای نمیتواند از یک کاسه سس ماهی غلیظ که با چند برش فلفل تند تزیین شده باشد، بینصیب بماند.
حتی وقتی به سوئیس نقل مکان کرد، غذای هوآ و همسرش هرگز بدون یک کاسه سس ماهی نبود، البته مخلوط با طعم مناسب نِگه آن با زنجبیل، سیر، لیمو و فلفل چیلی. «اعتیاد» مارتین به حدی بود که اگر سس ماهی روی میز نبود، کاملاً غیرقابل قبول بود. هر بار که به سوپرمارکت میرفت، همیشه یک بطری سس ماهی در کیسه خریدش بود، گاهی اوقات... ۳ بطری میخرید چون میترسید تمام شود. حتی هنگام سفر به خارج از کشور، این داماد غربی مجبور بود یک بطری سس ماهی با خود بیاورد زیرا میترسید که آنجا فروخته نشود.
مارتین نه تنها به سس ماهی معتاد است، بلکه عاشق همه غذاهای ویتنامی مثل ورمیشل، فو، اسپرینگ رول سرخ شده، سبزیجات ترشی، سبزیجات سرخ شده با مخلفات است... فقط مارتین فرنی مارماهی، غذای مخصوص زادگاه همسرش، را «دوست ندارد»، چون مارماهی ها شبیه مار هستند. با این حال، به همسرش قول داده که «به تدریج از آن خوشش خواهد آمد» (!).
مارتین نه تنها به غذاهای ویتنامی علاقه دارد، بلکه از طرفداران چای سبز نیز هست. هر بار که فرصتی برای دیدار والدین همسرش در ویتنام پیدا میکند، در خانه همسایهاش وقت میگذراند، شطرنج چینی تماشا میکند و به او چای سبز تعارف میشود. برخلاف بسیاری از خارجیهای دیگر، مارتین میتواند غذا بخورد و سبزیجات و ادویههای ویتنامی را کاملاً دوست دارد. بنابراین، خانم هوآ بالکن خود را به یک باغ سبزیجات از انواع مختلف با دانههایی که از کشور خودش آورده شده است، تبدیل کرد.
باغچه کوچک خانم هوآ نه تنها مشکل هزینههای غذا، به خصوص سبزیجات ویتنامی که با قیمتهای گران در سوپرمارکتها فروخته میشوند را حل میکند، بلکه به او کمک میکند تا کمتر احساس غربت و دلتنگی کند. خانم هوآ به اشتراک گذاشت: «من همچنین اغلب از همسایگان و دوستان شوهرم با سبزیجات و میوههایی که خودم پرورش میدهم پذیرایی میکنم، به عنوان راهی برای معرفی هرچه بیشتر ویتنام به آنها.»
عکس: شخصیت ارائه شده
Dantri.com.vn
نظر (0)