نوه پادشاه تان تای بلیط بخت آزمایی میفروشد.
بیش از یک ماه است که توین در یک رستوران کوچک در بزرگراه ۶۱C بلیط بختآزمایی میفروشد. توین وقتی با کسی که میشناسد ملاقات میکند، سر تکان میدهد و به او سلام میکند. فلج مغزی مادرزادی او باعث لکنت زبان و مشکل شنوایی او شده است. پاهایش ضعیف هستند، بنابراین فقط میتواند در یک جا روی صندلی بنشیند. با وجود هوای گرم و عرق، توین هنوز هم سعی میکند تحمل کند. تعداد کمی از افرادی که به رستوران رفت و آمد میکنند میدانند که این دختر معلول از نوادگان پادشاه تان تای است.

نگوین فوک تان توین (نوه پادشاه تان تای) مبتلا به فلج مغزی است و برای امرار معاش به همراه مادرش در یک رستوران کوچک در بزرگراه ۶۱C بلیط بخت آزمایی میفروشد.
عکس: تان دی
در حالی که دخترش بلیط بختآزمایی میفروشد، خانم نگوین بیچ توی (۵۳ ساله، مادر تویین) در رستوران کمک میکند. این زن تیرهپوست مشغول رفت و آمد است و وقت آزاد کمی دارد. خانم توی میگوید: «من ساعت ۴ صبح برای کمک به رستوران بیرون میروم، بنابراین تویین باید زود بیدار شود تا دنبالم بیاید. تویین مینشیند و ۱۰۰ بلیط بختآزمایی میفروشد اما معمولاً کارش را تمام نمیکند. وقتی فروش من در رستوران تمام میشود، در امتداد بزرگراه ۶۱C قدم میزنم تا به فروش ادامه دهم، سپس به خانه میروم.»
خانم توی و فرزندانش بیش از ۱ کیلومتر از محل کارش فاصله دارند و در خانهای در کمون نون آی، شهر کان تو (که قبلاً کمون نون نگی، منطقه فونگ دین، شهر کان تو بود) زندگی میکنند. این خانه، خانهای برای همبستگی بزرگ است که از سال ۲۰۱۱ توسط کمیته جبهه میهن ویتنام در منطقه فونگ دین (قدیمی) اهدا شده است. پیش از این، خانم توی و همسرش حتی یک قطعه زمین برای پرتاب پرنده نداشتند. از روی عشق، عمهای به آنها قطعه زمینی برای ساخت خانه داد، بنابراین مکانی که مادر و فرزندان در آن زندگی میکنند، کوچک است و تنها چند قدم با آنجا فاصله دارد.
با وجود اندازه کوچک، این خانه هنوز هم فضای باشکوهی برای محراب اجدادی دارد. محراب به سه بخش تقسیم شده است. در بالا، تصویری از پادشاه تان تای، با لباس باشکوه و تاجی بر سر، قرار دارد. در بخش میانی، تصویری از شاهزاده نگوین فوک وین گیو با جلیقه، عینک سفید که ظاهری روشنفکرانه به آن میبخشد، قرار دارد. در پایین، تصویری از شاهزاده نگوین فوک بائو تای، پسر شاهزاده وین گیو، که پنج سال پیش درگذشت، قرار دارد.

در آن خانهی تنگ و کوچک، عبادتگاه یک پادشاه، یک شاهزاده، نوه ای از سلسلهی نگوین قرار دارد.
عکس: تان دی
طبق معمول، وقتی به خانه رسیدیم، خانم توی به تویین کمک کرد تا از گاری دستسازش که روی کف کاشیکاری شده سر میخورد، پایین بیاید. تویین با اشتیاق آن را بعد از یک روز طولانی فروش بلیط بختآزمایی به سمت من هل داد. وقتی هوا تاریک شد، خانم توی با احترام در محراب خانوادگی شوهرش عود تعارف کرد. او به من اطلاع داد که تویین فرزند او از آقای نگوین فوک بائو تای، نوه شاهزاده وین گیو، نتیجه پادشاه تان تای است.
خانم توی با شنیدن این حرف، احساس غم کرد. اگرچه او از نوادگان پادشاه بود، اما تویِن زندگی کامل و مرفهی نداشت. برعکس، این دختر معلول از افراد عادی بدبختتر بود زیرا خانوادهاش بسیار فقیر بودند و او پولی برای درمان فلج مغزی مادرزادی خود نداشت.
فقط هاله خانواده را در قلب خود نگه دارید
خانم توی با اشاره به پیشینه خانوادگی شوهرش، از اینکه توین نتیجه پادشاه تان تای (۱۸۷۹-۱۹۵۴، دهمین پادشاه از ۱۳ پادشاه سلسله نگوین) بود، ابراز تاسف کرد، اما بیشتر نوادگان پادشاه دوباره متحد و دور هم جمع نشدند، بلکه در همه جا پراکنده شدند. زندگی بسیاری از مردم در شرایط سختی قرار گرفت، بنابراین آنها فقط شکوه خانواده را در قلب خود نگه داشتند.

توین فلج مغزی دارد، بنابراین برای همه چیز به حمایت مادرش نیاز دارد.
عکس: تان دی
با این حال، او گفت که در شرایط سخت و محروم، همه سعی میکردند بر مشکلات غلبه کنند. آنها با نادیده گرفتن انگ اجتماعی دیگران، سخت تلاش میکردند تا امرار معاش کنند و از همسران و فرزندانشان حمایت کنند.
طبق سوابق تاریخی، «نغمه بلند» این خانواده از سال ۱۸۸۹ آغاز شد، زمانی که پادشاه تان تای توسط دولت تحت الحمایه فرانسه به سلطنت رسید. او در سن ۱۰ سالگی به تخت سلطنت نشست، اما خیلی زود روحیه اصلاحطلبی از خود نشان داد. او اولین پادشاه نگوین بود که موهای کوتاهی داشت، لباس غربی میپوشید، قایقرانی بلد بود و به زبان فرانسوی صحبت میکرد. با این حال، پادشاه تان تای زبان فرانسوی را برای مبارزه با فرانسویها آموخت، نه برای خدمت به نوکران آنها.
برخلاف بسیاری از امپراتورهای تحت حمایت، پادشاه تان تای دوست داشت به صورت ناشناس سفر کند، روحیهای ملیگرایانه داشت و نگرشی ضد فرانسوی داشت. این امر فرانسویها را بسیار محتاط کرد و بعدها او را خاری در چشمان خود دانستند. پادشاه تان تای در مواجهه با توطئه فرانسویها برای سرنگونی خود، در سال ۱۹۰۷ از سلطنت خلع شد. سپس او را اسکورت کردند و در کاپیتان ژاک (وونگ تاو) در حصر خانگی قرار دادند. در سال ۱۹۱۶، او به جزیره رئونیون، مستعمره فرانسه در آفریقا در آن زمان، تبعید شد.
در سرزمینی بیگانه، امپراتور سابق تان تای و معشوقهاش چی لاک به همراه فرزندانشان، از جمله شاهزاده وین گیو، زندگی میکردند. پس از ۳۱ سال تبعید، آنها توانستند به وطن خود بازگردند، اما اعضای خانواده از هم جدا شده بودند و نمیتوانستند با هم زندگی کنند. امپراتور سابق تان تای خود در وونگ تائو زندگی میکرد و هنگامی که درگذشت، او را به هوئه بازگرداندند تا در کنار اجدادش دفن شود. شاهزادگان پادشاه به جاهای مختلف پراکنده شدند.

کمتر کسی میداند که دختر مبتلا به فلج مغزی که در پیادهرو بلیط بختآزمایی میفروشد، از نوادگان پادشاه تان تای است.
عکس: تان دی
اگرچه آنها نزدیک یکدیگر زندگی نمیکردند، اما برای جلوگیری از مشکلات آینده، دولت تحت الحمایه فرانسه همچنان شاهزادهها را از نزدیک زیر نظر داشت و به آنها فرصت تحصیل مناسب نمیداد. شاهزاده وین گیو برای کار به عنوان کارگر راه به کان تو فرستاده شد. بعدها، او با خانم لی نگوک هوا ازدواج کرد، با همسرش در خیابان فان دین پونگ (بخش نین کیو، شهر کان تو امروزی) زندگی میکرد و با تعمیر و وصله زدن دوچرخه امرار معاش میکرد.
زندگی خانوادگی شاهزاده وین گیو با ۷ فرزند (۶ پسر و ۱ دختر) بسیار مرفه بود که نگوین فوک بائو تای کوچکترین پسر آنها بود. او برای بزرگ کردن فرزندانش، علاوه بر تعمیر ماشین، ضایعات فلزی نیز میخرید و برای ماهیگیران بازار میز و صندلی میساخت. این شاهزاده با استعدادی که در آواز خواندن داشت و رقصنده خوبی بود، به صورت پاره وقت در برخی از چایخانهها و بارها کار میکرد. او همچنین از مهارتهای خود در نواختن پیپا و سنتور برای کسب درآمد اضافی استفاده میکرد.
وقتی فرزندانش بزرگ شدند و ازدواج کردند، خانه ۶۰ متری آقای وین گیو مانند یک پانسیون به محفظههای زیادی تقسیم شد و سرپناهی برای ۶ خانواده با ۱۹ نفر فراهم کرد. به دلیل شرایط خاص، نوادگان این «شاهزاده فقیر محله» بسیار پنهانکار بودند. آنها دههها در کان تو زندگی میکردند، اما هیچکس نمیدانست که شاخهای از نوادگان پادشاه میهنپرست، تان تای، در این سرزمین وجود دارند.
تا سال ۲۰۰۲، زمانی که نخست وزیر وو وان کیه از آقای وین گیو (که در آن زمان ۸۰ سال داشت) دیدن کرد، مردم متوجه اصل و نسب و پیشینه این شاهزاده معمولی نشدند. پس از آن زمان، نخست وزیر بارها با او تماس گرفت تا از وضعیتش جویا شود و رویای او برای داشتن خانهای بزرگتر به حقیقت پیوست. در سال ۲۰۰۷، شاهزاده وین گیو پس از یک بیماری جدی درگذشت و بقایای او به هوئه منتقل شد.
بسیاری از فرزندان شاهزاده وین گیو، مانند پدرشان، برای امرار معاش تلاش میکردند. برخی بلیط بختآزمایی میفروختند، برخی دیگر از کودکی تا بزرگسالی تاکسی موتورسیکلتی میراندند. اما احتمالاً کسی که سرنوشت غمانگیزتری داشت، آقای نگوین فوک بائو تای - کوچکترین پسر، پدر دختر مبتلا به فلج مغزی، نگوین فوک تان توین - بود. ( ادامه دارد)
منبع: https://thanhnien.vn/chau-vua-thanh-thai-bi-bai-nao-cong-nuong-di-ban-ve-so-18525080311044497.htm






نظر (0)