Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

داستان‌های کمتر شناخته‌شده‌ای از دستاوردهای یک داوطلب جوان در نِگه آن

در پس فداکاری خاموش داوطلبان جوان، چهره‌هایی از همسران سخت‌کوش، مدافعان سرسخت و ثابت‌قدم، قرار دارند که بی‌صدا آتش خانواده را روشن نگه می‌دارند تا شوهرانشان بتوانند با اطمینان خاطر به میهن خدمت کنند. داستان خانم ها تی هوا، همسر ستوان وونگ ترونگ اوی - کاپیتان نهمین سپاه داوطلبان جوان - گواهی تأثیرگذار بر آن فداکاری‌های خاموش است.

Báo Nghệ AnBáo Nghệ An13/07/2025

عشق خاموش

ها تی هوآ (متولد ۱۹۷۳، اهل کمون دونگ تان، منطقه قدیمی ین تان) در دوران کودکی به خاطر ظاهر زیبا، ملایم و برازنده‌اش مورد تحسین بسیاری از مردم بود. در میان خواستگاران بسیار، قلب او وونگ ترونگ اوی - مردی جوان، لاغر، کوچک اندام، اما کوشا، احساساتی و دلسوز - را انتخاب کرد. آن عشق ساده و خالصانه آنها را زیر یک سقف آورد و با هم رویای ساده خانه‌ای گرم و پر از عشق را پرورش دادند.

عشق بین آن اوی و چی هوا به یکدیگر مورد تحسین همه است. Anh NVCC.jpg
آقای Vuong Trung Uy و همسرش، خانم Ha Thi Hoa. عکس: NVCC

این ازدواج با سختی‌های زیادی آغاز شد. آنها اولین خانه خود را در مکانی دورافتاده ساختند، جایی که در تمام طول سال متروک و بدون هیچ همسایه‌ای بود. آقای اوی در آن زمان دبیر اتحادیه جوانان دهکده و سپس معاون دبیر اتحادیه جوانان کمون بود. آنها با درآمد ناچیزی، کارهای روستا را انجام می‌دادند، بیل می‌زدند و خانه را می‌ساختند، آشپزخانه را می‌ساختند، حوضچه‌ای حفر می‌کردند و انباری می‌ساختند. خانم هوآ به یاد می‌آورد: «شب‌هایی که خانه را می‌ساختیم، بعد از خواباندن بچه‌ها، این زوج برای روشن کردن چراغ‌های نفتی برای ساخت و ساز بیرون می‌رفتند. ما همه چیز کم داشتیم، اما چون با یکدیگر هماهنگ بودیم، هنوز خوشحال بودیم.»

زندگی در آن زمان با ده‌ها شغل همراه بود: تهیه توفو، دم کردن شراب، پرورش خوک، شخم زدن ۷ سائو از مزارع برنج. خانم هوآ هر روز ساعت ۲ بامداد برای تهیه شراب از خواب بیدار می‌شد، ساعت ۵ صبح دانه‌های برنج را به بازار می‌آورد و ساعت ۱۱ شب پس از تدریس خصوصی به فرزندانش، مشغول آسیاب کردن دانه‌ها می‌شد. سال‌های زیادی، او حتی یک بار هم شکایت نکرد، فقط در سکوت تحمل کرد و برای همسر و فرزندانش تلاش کرد.

چی-هوآ-دا-خیلی-وقت-نگذاشت-از-سه-فرزند-به-همسرش-کمک-می‌کند-آرامش-خاطر-در-محل-کار-anh-nvcc.jpg
خانم هوآ سخت تلاش کرده است تا از سه فرزندش به خوبی مراقبت کند تا شوهرش بتواند با آرامش خاطر کار کند. عکس: NVCC

سخت‌کوش و پرکار، اما وعده‌های غذایی خانوادگی در آن زمان هنوز به طرز غم‌انگیزی مقتصدانه بود. خانم هوآ با لبخندی بر لب اما چشمانی قرمز تعریف کرد: «نخندید، خانواده من توفو درست می‌کردند اما ما هرگز نتوانستیم کل آن را بخوریم. «غذای مخصوص» خانواده گوشت چرخ‌کرده چرب مخلوط با توفوی سوخته سرخ‌شده و نمک‌سود بود. اول بچه‌ها را می‌گذاشتیم غذا بخورند و بقیه را با برنج سوخته در ته دیگ مخلوط می‌کردیم تا دو نفری با هم بخوریم. هر وقت یک دسته ماهی کوچک می‌خریدیم، گوشت را برای بچه‌ها و سر و دم را برای والدین می‌بردیم...»

در سال ۱۹۹۸، تصمیمی زندگی کل خانواده را تغییر داد: آقای اوی - که در آن زمان دبیر اتحادیه جوانان کمون بود - داوطلبانه مأموریتی را در نیروی داوطلب جوانان در منطقه کی سون (قدیمی)، ۲۰۰ کیلومتر دورتر از خانه، بر عهده گرفت. در آن زمان، خانم هوآ تنها ۲۶ سال داشت و به تنهایی از ۳ فرزند خردسال مراقبت می‌کرد: بزرگترین آنها ۶ سال و کوچکترین آنها تنها ۲ سال داشت.

the-power-and-chi-hoa-anh-nvcc(1).jpg
اوی و هوآ در بیشتر مواقعی که جدا از هم زندگی می‌کردند، همیشه از یکدیگر حمایت و به هم اعتماد داشتند. عکس: NVCC

بدون شوهرش، او حتی بیشتر سرش شلوغ شده بود. او به تنهایی در مزارع کار می‌کرد، خوک پرورش می‌داد، جوانه لوبیا تخمیر می‌کرد، پشه‌بند نمکی می‌ساخت، اجناس می‌فروخت و شراب دم می‌کرد - او مجبور بود همه کارها را انجام دهد. روزهایی که فقط ۲-۳ ساعت می‌خوابید و شب‌هایی که آرام در خانه خالی پرسه می‌زد، برایش عادت شده بود.

او هر سال فقط چند بار برمی‌گردد، با عجله یک روز می‌ماند و دوباره می‌رود. تماس‌های کوتاه تلفنی از طرف شرکت تعاونی کافی است تا او را از شادی و غم به گریه بیندازد. او دلتنگی و سختی‌هایش را در قلبش پنهان می‌کند تا شوهرش بتواند از فداکاری‌اش احساس امنیت کند. او همیشه به فرزندانش می‌گوید: «پدر در حال انجام وظیفه است»، تا آنها بفهمند، خوب باشند و بدانند چگونه صبر کنند. خانم هوآ می‌گوید: «من جرات گریه کردن ندارم، جرات ضعیف بودن ندارم، زیرا می‌دانم که او مأموریتی بزرگتر از خانواده دارد. من باید کارهای خانه‌اش را به دوش بکشم تا او بتواند در تکمیل سفرش احساس امنیت کند.»

سزاوار خوشبختی

پس از سال‌ها سکوت، خانواده کوچک آقای اوی و خانم هوآ صفحه جدیدی از زندگی را آغاز کرده‌اند. به لطف تلاش‌ها و فداکاری‌های خستگی‌ناپذیر آنها، آقای اوی به ترتیب به عنوان معاون سرپرست تیم و سپس سرپرست تیم نهمین تیم داوطلبان جوان منصوب شد.

آقای اوی با فداکاری و مشارکت‌های برجسته‌اش، به سمت معاون سرپرست تیم و سپس سرپرست تیم داوطلبان جوان تیم ۹ ارتقا یافت. خانم هوآ در خانه، مقداری سرمایه پس‌انداز کرد و کسب و کار خود را گسترش داد. خانه ساده گذشته اکنون با خانه‌ای بزرگ و زیبا جایگزین شده است.

با این دستکاری زیرکانه گل‌ها، می‌توانید یک فروشگاه گل مینیاتوری باز کنید - anh-nvcc.jpg
خانم هوآ با هوش و ذکاوت و تدبیر خود، اکنون صاحب یک فروشگاه بزرگ مواد غذایی است. عکس: NVCC

چیزی که آقای اوی و خانم هوآ را بیش از همه مفتخر می‌کند، بلوغ فکری سه فرزندشان است. این بچه‌ها از کودکی از شرایط خانوادگی خود آگاه بوده‌اند، بنابراین بسیار مستقل و سخت‌کوش هستند. در کلاس ششم، آنها از قبل می‌دانند که چگونه آشپزی کنند و لباس‌های خود را بشویند تا والدینشان بتوانند با آرامش خاطر کار کنند. همه آنها را به خاطر مطیع بودن و فرزندپروری‌شان تحسین می‌کنند. خانم وونگ آنه هونگ، کوچکترین دختر، گفت: «از سختی‌ها و محرومیت‌ها، ما از والدین خود درسی آموختیم که باید کوشا، صرفه‌جو و عاشق کار باشیم. این والدین ما هستند که انگیزه ما برای تلاش و کوشش برای یک زندگی معنادار، با آرمان‌ها و جاه‌طلبی‌ها شده‌اند.»

در حال حاضر، هر سه فرزند آقای اوی و خانم هوآ شغل‌های ثابتی دارند و تحصیلات عالی دارند. نکته قابل توجه این است که دو فرزند و دو دامادشان پزشک هستند و در بیمارستان‌های معتبر کار می‌کنند. برای آنها، این پاداشی ارزشمند برای یک سفر طولانی و دشوار و پر از فداکاری است.

این خانواده کوچک آقای اوی و خانم هوآ بسیار متنوع هستند و همیشه سرشار از عشق به آقای NVCC.jpg هستند.
خانواده کوچک آقای اوی و خانم هوآ اکنون اعضای زیادی دارد و همیشه سرشار از عشق است. عکس: NVCC

آقای اوی با نگاهی به سفر گذشته، نمی‌توانست تحت تأثیر قرار نگیرد: «من خوش‌شانس هستم که در مراقبت از خانواده و بزرگ کردن فرزندان، از همراهی همسرم برخوردارم. بدون همسر دلسوز و فرزندان مطیع و فهمیده‌ام، نمی‌توانستم با اطمینان وظایفم را انجام دهم و به سرزمین پدری کمک کنم.»

داستان خانواده آقای وونگ ترونگ اوی و خانم ها تی هوآ نه تنها داستان غلبه یک خانواده بر مشکلات است، بلکه تصویری از میهن‌پرستی خاموش و فداکاری والای زنان ویتنامی نیز می‌باشد. آنها "پشتیبان" بی‌نام و نشان هستند، اما تکیه‌گاهی محکم و منبعی بی‌کران از انگیزه برای داوطلبان جوانی مانند آقای اوی تا با اطمینان خود را وقف سرزمین پدری کنند. آنها با هم نه تنها خانه‌ای گرم، بلکه نمونه‌ای درخشان از یک خانواده سنتی ویتنامی ساخته‌اند، جایی که عشق و فداکاری همیشه منبع بی‌پایانی از انرژی هستند و ارزش‌های پایدار را پرورش می‌دهند. داستان‌هایی از این دست برای همیشه شعله‌ای گرم و الهام‌بخش نسل‌های بسیاری خواهند بود.

منبع: https://baonghean.vn/chuyen-it-biet-sau-nhung-thanh-tich-cua-mot-thanh-nien-xung-phong-o-nghe-an-10302198.html


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

بازسازی جشنواره نیمه پاییز سلسله لی در ارگ امپراتوری تانگ لانگ
گردشگران غربی از خرید اسباب‌بازی‌های جشنواره نیمه پاییز در خیابان هانگ ما برای هدیه دادن به فرزندان و نوه‌هایشان لذت می‌برند.
خیابان هانگ ما با رنگ‌های اواسط پاییزی درخشان است، جوانان با هیجان بی‌وقفه در حال ورود به آنجا هستند
پیام تاریخی: بلوک‌های چوبی پاگودای وین نگیم - میراث مستند بشریت

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول