Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

دقیقاً یک ماه بعد، مجبور شدم او را با عجله به زادگاهش برگردانم.

Báo Gia đình và Xã hộiBáo Gia đình và Xã hội24/09/2024


مقاله زیر توسط خانم نهام (۳۲ ساله، نانینگ، چین) به اشتراک گذاشته شده و در پلتفرم توتیائو توجه زیادی را به خود جلب کرده است.

بعد از ۴ سال آشنایی، من و همسرم ازدواج کردیم. در مقایسه با خانواده همسرم، وضعیت اقتصادی خانواده من بهتر است. پدر و مادرم هر دو مدرس دانشگاه هستند. من تنها هستم، آنها دخترشان را خیلی دوست دارند.

خانواده شوهرم کمی سخت‌گیرتر هستند. او در روستا متولد و بزرگ شده است. شرایط اقتصادی کاملاً محدود است. با این حال، شوهرم بسیار باهوش است و اراده‌ای برای فرار از فقر دارد. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، از او برای کار در یک شرکت خارجی با حقوق نسبتاً خوب دعوت شد.

وقتی هنوز عاشق هم بودیم، خیلی به پیشینه خانوادگی‌اش اهمیت نمی‌دادم. پدر و مادرم از دامادشان کاملاً راضی بودند و این ازدواج را تأیید می‌کردند.

برای اینکه دخترمان مجبور نباشد سخت کار کند، پدر و مادرم به عنوان جهیزیه به او یک آپارتمان در شهر دادند. این به ما کمک کرد تا فشار زیادی را کاهش دهیم.

با زندگی در شهر، در حالی که والدین شوهرم هنوز در روستا بودند، من و همسرم هر ماه برای دیدن آنها به روستا برمی‌گشتیم. در آن زمان، پدر شوهرم سکته مغزی خفیفی داشت. خوشبختانه، همسرم هنوز سالم بود، بنابراین هنوز می‌توانست از او مراقبت کند.

تا اینکه اوایل امسال، پس از یک دوره مبارزه با بیماری، پدر همسرم فوت کرد. بعد از مراسم خاکسپاری، من و همسرم پیشنهاد دادیم که مادرم را به شهر بیاوریم تا با ما زندگی کند. چون او دیگر مثل قبل سالم نبود. ما اصلاً راحت نبودیم که او را تنها بگذاریم تا در روستا و بدون فرزندان و نوه‌هایش زندگی کند.

در ابتدا، او با این پیشنهاد موافق نبود. مادرشوهرم نگران بود که زندگی دو نسل در یک خانه به راحتی باعث درگیری‌های غیرضروری شود. چنین موضوع کوچکی می‌توانست محبت خانوادگی را که هنوز قوی بود، از بین ببرد. با این حال، پس از اصرار زیاد، او موافقت کرد که برای زندگی با فرزندانش به شهر برود.

من و همسرم می‌دانیم که تنها اقوام او در این شهر هستیم. بنابراین هر دو سعی می‌کنیم زمانی را برای آمدن به خانه، غذا خوردن و صحبت بیشتر با او تنظیم کنیم تا احساس تنهایی نکند.

Sau khi bố chồng qua đời, tôi đón mẹ chồng lên sống cùng: Đúng 1 tháng sau, phải vội đưa bà về quê - Ảnh 2.

تصویرسازی>

من همچنین مادرم را با احتیاط بردم تا با همسایه‌های همان طبقه احوالپرسی کند، تا روابط را تقویت کند. ما همچنین او را به بازار و پارک نزدیک خانه‌مان بردیم تا بتواند به سرعت با زندگی در این شهر سازگار شود.

با وجود تمام تلاش‌هایش، به نظر می‌رسید که مادرشوهرم هنوز می‌خواهد به خانه‌اش در حومه شهر برگردد. آن شب، دقیقاً یک ماه پس از نقل مکان به شهر، من و شوهرم را به اتاق نشیمن فراخواند تا با هم صحبت کنیم.

او با ناراحتی گفت: «سعی کردم خودم را وفق دهم، اما شاید اینجا مناسب نباشد. هر روز فرزندانم سر کار می‌روند و من فقط در خانه می‌مانم و تلویزیون تماشا می‌کنم و خانه را تمیز می‌کنم. همسایه‌ها درهایشان را بسته نگه می‌دارند، بنابراین می‌ترسم مزاحمشان شوم. این زندگی مرا بیشتر از زندگی در روستا خسته می‌کند. شاید به خانه برگردم.»

شوهرم با شنیدن این حرف‌ها سریع پرسید که آیا فرزندانش کار اشتباهی کرده‌اند که او را ناراحت کرده است یا نه. اما مادرم بی‌تفاوت از کنارش گذشت و صرفاً اصرار کرد که می‌خواهد به زادگاهش برگردد.

با درک خواسته‌هایش، صبح روز بعد او را به خانه بردیم. به محض اینکه به دروازه رسیدیم، دیدم که چهره‌اش دوباره روشن شد. با دیدن همسایه‌های آشنایش، دوباره شاد شد، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود.

مادرم گفت: «من زندگی در جایی با این همسایه‌های مهربان و ساده را دوست دارم. می‌توانی به شهر برگردی و به کارت ادامه بدهی. اگر اینجا اتفاقی بیفتد، همه از من حمایت خواهند کرد. نگران نباش.»

در این مرحله، من و همسرم متوجه شدیم: جدا کردن مادرم از سبک زندگی با همسایه‌هایی که همیشه یکدیگر را خانواده خود می‌دانستند، آسان نبود. شلوغی و هیاهوی زندگی شهری واقعاً برای مادرم مناسب نبود. در حومه شهر، مادرم می‌توانست هر روز از باغچه‌اش به عنوان راهی برای ورزش مراقبت کند و گهگاه با چند همسایه نزدیک گپ بزند و تعامل داشته باشد.

برای اینکه مادرم از محبت فرزندان و نوه‌هایش بی‌بهره نماند، خانواده‌ام مرتباً هر هفته برای صرف غذا با او به روستا برمی‌گردند. اگرچه شریک زندگی‌اش غایب است، اما حالا که همه دور و برمان هستند، مادرشوهرم دوباره خوشحال است. او دیگر مثل قبل غمگین نیست.

۸ ویژگی ارزشمند که فقط در افراد با هوش هیجانی بالا یافت می‌شود ۸ ویژگی ارزشمند که فقط در افراد با هوش هیجانی بالا یافت می‌شود

مهارت‌های اجتماعی - افرادی که EQ بالایی دارند، توانایی‌های اجتماعی قوی دارند، می‌توانند از تمام محدودیت‌های خود عبور کنند، شغل خود را توسعه دهند و از این طریق به یک "آهنربا" تبدیل شوند که فرصت‌های شغلی و مالی مطلوب را به خود جذب می‌کند.

دین آن



منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/sau-khi-bo-chong-qua-doi-toi-don-me-chong-len-song-cung-dung-1-thang-sau-phai-voi-dua-ba-ve-que-172240923100336832.htm

برچسب: پدر شوهر

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

از دهکده ماهیگیری لو دیو در گیا لای دیدن کنید تا ماهیگیرانی را ببینید که شبدر را روی دریا «نقاشی» می‌کنند.
یک قفل‌ساز قوطی‌های آبجو را به فانوس‌های رنگارنگ اواسط پاییز تبدیل می‌کند
میلیون‌ها دلار برای یادگیری گل‌آرایی و کسب تجربه‌های پیوند عاطفی در جشنواره نیمه پاییز هزینه کنید
تپه‌ای از گل‌های بنفش سیم در آسمان سون لا وجود دارد

از همان نویسنده

میراث

;

شکل

;

کسب و کار

;

No videos available

اخبار

;

نظام سیاسی

;

محلی

;

محصول

;