نسل Z محصولات را میفروشد یا داستانها را؟
نسل Z (متولدین بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲) نه تنها مصرفکنندگان هوشمندی هستند، بلکه به طور فعال در حال تغییر شکل نحوهی انجام کسبوکارهای دیجیتال نیز میباشند. آنها با در دست داشتن تلفنهای همراه خود، هر ویدیو را به یک کمپین بازاریابی تبدیل میکنند و فروش و داستانسرایی را به سبکی شخصی ترکیب میکنند.
بسیاری از نسل زد، بدون تکیه بر رهبران فکری کلیدی (KOL) یا تبلیغات سنتی، برندهای خود را با مهارتهای خلاقانه خود میسازند. آنها هم مالک و هم تولیدکننده محتوا هستند - نسل جدیدی از کارآفرینان، انعطافپذیر، فعال و مسلط بر فضای کسبوکار در پلتفرمهای دیجیتال.
شبکههای اجتماعی در حال تبدیل شدن از یک کانال سرگرمی صرف به یک مدل «شبکه تجارت اجتماعی» هستند، که در آن کاربران میتوانند محصولات را کشف کنند ، الهام بگیرند و به طور یکپارچه در همان پلتفرم خرید کنند. در این فضا، صاحبان فروشگاه اغلب مستقیماً ظاهر میشوند و داستانهای شخصی، فرآیندهای تولید یا تجربیات استفاده از محصول را به روشی صمیمانه به اشتراک میگذارند، به جای اینکه فقط اطلاعات یا تبلیغات سنتی ارائه دهند.
این رویکرد حس همسویی بین برند و مشتری بالقوه ایجاد میکند، اعتماد و تعامل فوری را افزایش میدهد. دکتر نگوین ون تانگ لانگ، دانشیار - مدرس دانشگاه RMIT - این مدل را به نسخه مدرن «سون دونگ مای وو» تشبیه میکند، اما با اضافه شدن هماهنگی هماهنگ بین فروشنده و کاربر، که همگی داستان یکسانی را روایت میکنند.
یک نمونه بارز، بای تام، یک رستوران غذاهای دریایی در هانوی است که توسط گروهی از جوانان نسل Z تأسیس شده است. آنها به جای صرف بودجه هنگفت برای بررسی نظرات یا تبلیغات سنتی، کانال تیک تاک خود را ایجاد کردند و غذاهای خود را معرفی کردند و کل سفر استارتاپی خود را از روزهای اولیه راهاندازی رستوران تا زمانی که با مشکلات عملیاتی مواجه شدند، بازگو کردند.

ویدیوهایی که توسط خود مالک ساخته شدهاند، میلیونها بازدید را به خود جذب میکنند (عکس: شبکه اجتماعی).
نمایندهای از گروه با خبرنگار دن تری به اشتراک گذاشت: «ما تصمیم گرفتیم به منتقدان یا تبلیغات سنتی تکیه نکنیم. در عوض، کانال تیک تاک خودمان را ایجاد کردیم، در هزینهها صرفهجویی کردیم و توانستیم آزادانه به سبک خودمان خلق کنیم.»
در تیک تاک، رستوران دریغ نمیکند که هم بازخورد واقعی مشتریان و هم نحوهی مدیریت رستوران را به مخاطبان نشان دهد، زمانهایی که «بازی شروع میشد» و مشتریان هجوم میآوردند و آشپزخانه برای مقابله با آن به مشکل برمیخورد.
این گروه به جای اینکه صرفاً تصویر غذا را صیقل دهند، تصمیم گرفتند آن را از طریق زندگی روزمره روایت کنند و انرژی مثبت به آن ببخشند. و به همین دلیل است که کانال تیک تاک آنها به سرعت صدها هزار دنبال کننده جذب کرد و بای تام را به مقصدی آشنا برای جوانان هانوی تبدیل کرد.
در شهر هوشی مین، برند La Family Stinky Tofu متعلق به مرد جوانی به نام لا فوک خانگ (متولد ۱۹۹۸) نیز نمونه بارزی از مدل فروش و داستانسرایی همزمان است. خانگ به فروش غذاهای عجیب و غریب بسنده نکرد، بلکه ویدیوهایی را نیز فیلمبرداری و تدوین کرد تا سفر کارآفرینی خود را روایت کند: از تلاشهای ناموفق برای تهیه دستور پخت، شکایت همسایهها به دلیل بوی خاص توفوی بدبو، تا صحنه صف کشیدن مشتریان جلوی مغازه.
یک کلیپ یک شبه نزدیک به ۲ میلیون بازدید داشت و «خانواده لا» را به پدیدهای در شبکههای اجتماعی و دنیای آشپزی نسل زد تبدیل کرد.
موفقیت سریال «خانواده لا» نشان میدهد که نسل زد به تصویری غیرواقعی و بینقص نیاز ندارد. آنها دوست دارند نقصها را ببینند، چون آدمها همین هستند، زندگی واقعی همین است. و هرچه داستان واقعیتر باشد، راحتتر میتوان آن را منتشر کرد.

فوک خانگ کسب و کار خود را با توفوی بدبو آغاز کرد (عکس: NVCC).
اگر در گذشته، انجام کسبوکار به یک مکان و مقدار زیادی سرمایه نیاز داشت، اکنون تنها با یک تلفن و یک تخیل غنی، نسل Z میتواند در فضای دیجیتال یک «فروشگاه» راهاندازی کند.
نه تنها در ویتنام محبوب است، بلکه مدل ترکیب کسبوکار شخصی و تولید محتوا در سطح جهانی نیز در حال گسترش است. در ایالات متحده، اما چمبرلین - تولیدکننده محتوای ویدیویی نسل Z و یکی از بنیانگذاران قهوه چمبرلین - نمونه بارزی از این دست است.
او از طریق ویدیوهای غیررسمی خود در مورد درست کردن قهوه، به طور طبیعی محصولاتش را با هم ادغام میکند و عادات شخصی را به ابزارهای بازاریابی مؤثر تبدیل میکند. در نتیجه، این برند به سرعت توجه شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرد و در بسیاری از فروشگاههای زنجیرهای بزرگ در ایالات متحده ظاهر شد.
تیک تاک، اینستاگرام و فیسبوک در حال تبدیل شدن به کانالهای توزیع جدیدی هستند که در آنها هر ویدیوی کوتاه میتواند مستقیماً با مشتریان ارتباط برقرار کند. در بازه زمانی ۱۵ تا ۶۰ ثانیهای، فروشندگان میتوانند محصولات را معرفی کنند، برندسازی کنند و سبک شخصی خود را بیان کنند.
پخش زنده: داستانسرایی و فروش مستقیم
یک شکل معمول از «داستانسرایی و فروش» پخش زنده است. در پلتفرمهایی مانند TikTok و Shopee Live، نسل Z هر پخش زنده را به یک تبادل مستقیم تبدیل میکند. آنها نه تنها معاملات را نهایی میکنند، بلکه به سؤالات پاسخ میدهند، نکاتی در مورد انتخاب به اشتراک میگذارند یا داستانهای روزمره را تعریف میکنند. به این ترتیب، داستان برند زندهتر، واقعیتر و جذابتر میشود.
با این حال، موفقیت در پخش زنده کار سادهای نیست. تروک دائو - از نسل زد (متولد ۲۰۰۱) با بیش از ۶۰۰۰۰۰ دنبالکننده در تیکتاک - گفت: «پخش زنده آسان به نظر میرسد، زیرا به سرمایهگذاری زیادی نیاز ندارد. تنها چیزی که نیاز دارید یک تلفن همراه و چند محصول چشمنواز است. اما مردم فقط ظاهر را میبینند، اما فقط وقتی خودتان این کار را انجام میدهید، میدانید که چقدر دشوار است.»
دائو گفت که برای اینکه پخش زنده مؤثر باشد، مجبور بوده ۲ تا ۳ ساعت بیوقفه صحبت کند و به نظرات پاسخ دهد تا با مشتریان تعامل داشته باشد. این طبیعی به نظر میرسد، اما حفظ انرژی، متقاعدکننده و طبیعی بودن، و «به سرانجام رساندن معامله» ماهرانه بدون اینکه بینندگان را ناراحت کند، بزرگترین چالش است.

تروک دائو - از نسل زد با بیش از ۶۰۰۰۰۰ دنبالکننده در تیکتاک (عکس: شبکه اجتماعی).
او اضافه کرد که هر روز صدها پخش زنده پخش میشود، بنابراین متوقف کردن بینندگان بیش از ۵ ثانیه اول بسیار استرسزا است. اما حتی اگر بینندگان بیشتر بمانند، باز هم لازم است که محتوا، فیلمنامه و حتی بداههپردازی را با توجه به موقعیت تغییر دهید تا از کسالت جلوگیری شود.
دائو گفت: «فقط به این خاطر که من پخش زنده دارم به این معنی نیست که بیننده خواهم داشت. روزهایی هست که فقط تعداد کمی از مردم تماشا میکنند، من تقریباً تنها هستم، این خیلی ناامیدکننده است.»
برای او، پخش زنده صرفاً فروش نیست، بلکه یافتن راههایی است تا مخاطب بخواهد صحبتهای او را بشنود، دوست داشته باشد صحبتهایش را بشنود و حرفهایش را باور کند. این همچنین هسته اصلی مدل نسل Z است: فروش از طریق داستانها و انرژی شخصی.
بنابراین، از یک ویدیوی تیک تاک گرفته تا یک پخش زنده، نسل Z از فرمول یکسانی پیروی میکند: استفاده از محتوای معتبر برای برانگیختن احساسات، سپس اجازه دادن به آن احساسات برای متقاعد کردن خریدار. آنها فقط یک محصول نمیفروشند، بلکه یک سبک زندگی میفروشند. و این چیزی است که این نسل بیش از هر تبلیغی به آن اعتماد دارد.
شبکههای اجتماعی به «دستیار خرید» برای نسل Z تبدیل میشوند
شبکههای اجتماعی نه تنها یک سرگرمی، بلکه اکنون به یک «دستیار خرید» قدرتمند برای نسل Z تبدیل شدهاند. طبق دادههای Statista، بیش از ۵۰٪ از نسل Z از طریق شبکههای اجتماعی خرید کردهاند که ۵۳٪ از آنها بر اساس بررسیهای ویدیویی در پلتفرمهای دیجیتال، تصمیمات خرید خود را گرفتهاند. این نشان میدهد که خرید نسل Z فقط مربوط به ویژگیها نیست، بلکه سفری برای یادگیری در مورد احساسات، داستانها و سبکهای زندگی نیز هست.
دانشیار دکتر نگوین ون تانگ لانگ - مدرس دانشگاه RMIT ویتنام - توضیح داد که مصرفکنندگان اغلب بر اساس دو سیستم تفکر سریع و آهسته تصمیم میگیرند. تفکر سریع احساسی و خودکار است و اغلب زمانی ظاهر میشود که مصرفکنندگان جذب تصاویر، احساسات یا داستانهای مرتبط میشوند. در مقابل، تفکر آهسته نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق، مقایسه و بررسی دارد که اغلب هنگام نزدیک شدن به محصولات جدید یا با ارزش بالا مورد استفاده قرار میگیرد.
برای نسل Z، عوامل عاطفی نقش فزایندهای ایفا میکنند. آنها مایلند برای محصولاتی پول خرج کنند که شخصیت و سبک زندگی آنها را بیان میکند، نه محصولاتی که بر اساس نیازهای اساسی باشند.
این متخصص معتقد است که داستانسرایی در فروش چیز جدیدی نیست، اما با نسل Z، اصالت و شخصیسازی در محتوا به کلید اصلی برندها برای ارتباط و متقاعد کردن جوانان تبدیل میشود.
آقای لانگ اظهار داشت: «اگر داستان برند بتواند حس درک ایجاد کند، نامگذاری شود و نیازهای فردی مناسب را پیشنهاد دهد، نسل Z به راحتی و به طور غریزی تصمیم خواهد گرفت.»
این امر باعث تغییر چشمگیری در فروش، از فروش سریع به سرمایهگذاری در داستانسرایی، شخصیسازی تجربیات و ایجاد ارتباطات عاطفی میشود. او گفت: «این نشانهای از بلوغ مصرفکننده است و برندها را مجبور میکند تا برای حفظ مشتریان در درازمدت، حرفهایتر رفتار کنند.»
داستانها را به شیوهی مرسوم تعریف نکن، آنها را از زاویهی دید خودت تعریف کن.
استاد لی آنه تو، مدیرعامل آژانس iGem و مدرس دانشکده روابط عمومی - ارتباطات، دانشگاه اقتصاد و دارایی، شهر هوشی مین (UEF)، معتقد است که تولید محتوای اختصاصی توسط صاحبان برند برای روایت داستانهای برندشان، نشانه بسیار مثبتی است.
استاد لی آنه تو معتقد است که مهمترین چیز این است که برند را منحصر به فرد کنیم، از رنگ، سبک گرفته تا داستان سرایی، با هیچ برند دیگری اشتباه گرفته نشود. او اظهار داشت: «در واقع، جوانان نسل Z اکنون به خوبی در مورد برندسازی درک میکنند.»

اصالت و شخصیسازی، کلید متقاعد کردن جوانان است (عکس: Freepik).
هنگام روایت یک داستان، لازم است که علامت متمایز برند به طرز ماهرانهای در آن گنجانده شود تا بینندگان بتوانند حرفهای بودن و تفاوت را حس کنند. او همچنین تأکید کرد که پیروی از مد روز اشتباه نیست، اما دقیقاً از دیگران کپی نکنید. هر فرد باید داستان را با شخصیت، داستان و دیدگاه خود روایت کند.
استاد تو گفت: «وقتی این کار را انجام میدهید، محتوا نه تنها جذاب است، بلکه سبک منحصر به فرد خود را نیز دارد که به سختی میتوان آن را با مجموعهای از کانالهای فروش دیگر ترکیب کرد.»
علاوه بر این، دانشیار دکتر نگوین ون تانگ لانگ معتقد است که داستانسرایی همیشه مؤثر نیست. داستان باید سه عامل را تضمین کند: اصالت، منحصر به فرد بودن و ارتباط واضح با مزایای محصول. او گفت: «اگر ساختگی یا اغراقآمیز باشد، نسل Z - که بسیار تیزبین و محتاط در برابر محتوای غیرمعتبر هستند - به راحتی آن را تشخیص میدهند و روی خود را برمیگردانند.»
به گفته آقای لانگ، همه محصولات برای داستانسرایی مناسب نیستند. در محصولات با فناوری پیشرفته یا تجاری، مشتریان به جای احساسات، به اطلاعات واضح و دادههای فنی نیاز دارند. و وقتی بسیاری از برندها فرمول داستانسرایی یکسانی را به کار میبرند اما عمق ندارند، به دلیل کسالت، اثربخشی به تدریج کاهش مییابد.
او تأکید کرد: «مسئله تعریف کردن داستان نیست، بلکه تعریف کردن آن در زمان مناسب، به شخص مناسب و به روش مناسب است.»
نسل Z - نسلی جوان، پویا، خلاق و جسور - به تدریج در حال تأثیرگذاری بر اکوسیستم استارتاپی ویتنام است. بسیاری از جوانان با روحیه نترسیدن از تغییر، جسورانه کسبوکارهایی را در زمینههای جدید راهاندازی کردهاند که نیازمند ایدههای نوآورانه و پشتکار است.
با این حال، مسیر شروع یک کسب و کار هرگز آسان نیست، به خصوص زمانی که آنها با موانعی از نظر سرمایه، تجربه مدیریت یا فشار برای حفظ جریان نقدی در یک بازار به شدت رقابتی مواجه هستند.
مجموعه «استارتآپهای نسل Z» نه تنها تصویری کلی از روندها و وضعیت فعلی استارتآپها در میان نسل جوان را ترسیم میکند، بلکه داستانهای الهامبخشی از زندگی واقعی را نیز به تصویر میکشد - جوانانی که جرات میکنند متفاوت فکر کنند، متفاوت عمل کنند و حاضرند برای بزرگ شدن زمین بخورند.
هدف، انتشار پیامی مثبت درباره روحیه نوآوری، کم هزینه اما پایدار، و تشویق جوانان به جرات تلاش کردن - جرات شکست خوردن - جرات برخاستن است.
هر داستان مشترک نه تنها درسی ارزشمند برای جامعه استارتاپی است، بلکه به ایجاد انگیزه و الهام بخشیدن به نسل Z برای ادامه پیشرفت و مشارکت در توسعه اجتماعی-اقتصادی کشور نیز کمک میکند.
منبع: https://dantri.com.vn/kinh-doanh/gen-z-khoi-nghiep-chot-don-am-am-tu-viec-ke-chuyen-20250804074316956.htm
نظر (0)