آیا اغلب از پذیرفتن کار اضافی در محل کار خودداری میکنید، علاقهی کمی به سمتهای مدیریتی دارید و زندگی «بعد از ساعت ۵ بعد از ظهر» خود را به شغل «۹ تا ۵» خود ترجیح میدهید؟ اگر چنین است، ممکن است در حرفهی خود یک مینیمالیست باشید.
این یک قضاوت نیست، بلکه اصطلاحی است که به طور فزایندهای محبوب میشود، به خصوص وقتی صحبت از نسل Z میشود. و در پس آن یک تغییر ساختاری در نحوه نگاه جوانان به ارزش کار، پول و زندگی خودشان نهفته است.
«مینیمالیسم شغلی» - شورشی علیه فرهنگ «اعتیاد به کار»
مینیمالیسم فلسفهای از زندگی است که در آن به جای دنبال کردن مادیات، بر ضروریات تمرکز میشود و با حذف چیزهای اضافی، چیزهایی که واقعاً ارزش دارند - مانند روابط، علایق یا سلامت روان - در اولویت قرار میگیرند. اکنون، نسل Z این اصل را در مکانی که ۸ ساعت از روز خود را در آن میگذرانند، یعنی دفتر کار، به کار میگیرد.
«مینیمالیسم شغلی» به معنای کم کار کردن یا تنبلی نیست، بلکه یک انتخاب آگاهانه است. بسیاری از جوانان به جای دنبال کردن عناوین پر زرق و برق یا پذیرفتن مسئولیتهای بیشتر بدون حقوق متناسب، به طور فعال در حال «پاکسازی» حرفه خود هستند، شغل اصلی خود را در سطحی نگه میدارند که امنیت مالی آنها را تضمین کند و تمام انرژی و اشتیاق خود را به علایق خود در خارج از کار اختصاص میدهند.
کریس مارتین، رئیس تحقیقات گلسدور، گفت: «این یک تغییر آگاهانه از اتکا به یک کارفرمای واحد، ایجاد مرزهای مشخص، گسترش مفهوم رضایت شغلی و ایجاد جریانهای درآمدی چندگانه برای ثبات مالی است.» او گفت نسل زد کار را رد نمیکند، بلکه مدل قدیمی تحمیلشده بر خود را رد میکند.
ظهور این روند، واکنشی طبیعی پس از سالها فرسودگی نسلهای قبلی، به ویژه نسل هزاره، از فرهنگ شلوغ کاری و شعارهای توخالی مبنی بر «دنبال علاقهات برو» است. نسل Z شاهد بوده است که وعدههای ثبات، حقوق بازنشستگی و پرستیژ در ازای وفاداری بلندمدت، در بحبوحه اخراجهای گسترده، عدم قطعیت اقتصادی و ظهور هوش مصنوعی، شکسته یا بیمعنی شدهاند. آنها دیگر به مسیر ثابت اعتقادی ندارند.
از القاب «شهرت اما بیارزش» پرهیز کنید
یکی از بارزترین مظاهر مینیمالیسم شغلی، تردید نسل Z نسبت به نردبان شغلی سنتی است. اعداد و ارقام حاصل از نظرسنجی Glassdoor تکاندهنده است: ۶۸٪ از کارکنان نسل Z گفتند که بدون افزایش حقوق یا عنوانی که واقعاً اهمیت داشته باشد، نقش مدیریتی را دنبال نخواهند کرد.
برای آنها، عنوان «مدیر» بدون حقوق کافی، مانند «جام زهر» است - مسئولیت بیشتر، فشار بیشتر، اما بدون افزایش متناظر در سود مالی یا ارزش شخصی. آنها از نظر منطقی عملگرا هستند. درک توماس، رئیس استخدام در KPMG، نگرش آنها را اینگونه توصیف میکند: «به من نشان بده». آنها میپرسند: «شما میگویید این برای من خوب است، اما آیا واقعاً خوب است؟»
نسل Z به جای بالا رفتن از یک نردبان سفت و سخت، مدل «لیلی پد» را انتخاب میکند. مورگان سنر، متخصص شغلی در Glassdoor، توضیح میدهد: «این سفری است که به ما اجازه میدهد به هر فرصتی که در حال حاضر برای ما مناسبتر است، پرش کنیم. در درازمدت، این نوع انعطافپذیری پایدار، واقعبینانه و مرتبطتر با محیط کار امروزی است.»
یک جهش میتواند شامل کاهش حقوق برای به دست آوردن وقت آزاد بیشتر، پذیرش عنوان شغلی پایینتر برای انجام کارهای خلاقانهتر یا انتقال به یک صنعت باثباتتر در مواجهه با تهدیدات هوش مصنوعی باشد.

نسل Z به دنبال مینیمالیسم شغلی است - یک تغییر طرز فکر آگاهانه، یک استراتژی مالی با دقت محاسبه شده برای مواجهه با دنیای بیثبات. (عکس: گتی)
با این حال، اشتباه است که فرض کنیم نسل Z کاملاً از نقشهای رهبری اجتناب میکند. دادههای دیگر از خود Glassdoor نشان میدهد که این نسل با همان سرعت نسلهای قبلی وارد عرصه مدیریت میشود و اکنون حدود 10٪ از کل مدیران را تشکیل میدهد. دانیل ژائو، اقتصاددان ارشد Glassdoor، این تناقض را روشن میکند: «مدیریت هنوز به عنوان مسیر اصلی پیشرفت شغلی دیده میشود.»
مشکل این نیست که آنها امتناع میکنند، بلکه این است که فقط زمانی میپذیرند که مشکل اقتصادی و منفعت به طور عادلانه حل شود.
وقتی بر صندلی رهبری نشستند، قوانین بازی را از نو نوشتند. نسل زد با همدلی مدیریت میکند، برای ارتباطات باز ارزش قائل است، بازخورد مداوم ارائه میدهد و حمایت از سلامت روان کارکنان را بخشی از مسئولیت اساسی خود میداند.
نسل «شغل جانبی» - جایی که جاهطلبی واقعی و جریان نقدی ثانویه میدرخشند
بنابراین اگر آنها تمام انرژی خود را صرف بالا رفتن از نردبان شغلی نمیکنند، پس جاهطلبیهای نسل Z کجا نهفته است؟ پاسخ در مشاغل جانبی نهفته است.
این زمینه حاصلخیزی است که در آن جاهطلبی، خلاقیت و روحیه کارآفرینی آنها میتواند آزادانه پرواز کند. دادههای نظرسنجی هریس، عدد چشمگیری را نشان میدهد: ۵۷٪ از نسل Z حداقل یک شغل جانبی دارند که بسیار بیشتر از نسل هزاره (۴۸٪)، نسل X (۳۱٪) و نسل انفجار جمعیت (۲۱٪) است. این موضوع تأیید میکند که آنها «نسل واقعی مشاغل جانبی» هستند.
از نظر مالی، این یک استراتژی تنوعبخشی هوشمندانه است. در یک بازار کار بیثبات، تکیه بر یک منبع درآمد واحد، قمار خطرناکی است. نسل Z با ایجاد جریانهای نقدی ثانویه، شبکه ایمنی مالی خود را ایجاد میکند، ریسک را به حداقل میرساند و استقلال را افزایش میدهد.
اما مشاغل جانبی چیزی بیش از پول هستند. آنها فضایی برای آنها هستند تا رئیس خودشان باشند، علایق خود را دنبال کنند (۴۲٪ آنها این کار را به خاطر علاقهشان انجام میدهند) و هویت حرفهای خود را جدا از مشاغل ۹ صبح تا ۵ عصر خود بسازند. شغل اصلی به "حامی" "پروژههای مورد علاقه" آنها تبدیل میشود. همانطور که یک معلم در آیووا گفت، "من اغلب شوخی میکنم که در مورد کار رویاپردازی نمیکنم. اشتیاق برای ساعت ۵ بعد از ظهر تا ۹ شب، بعد از ۹ صبح تا ۵ عصر است."
مشاغل جانبی محبوب، از مشاغل بسیار تخصصی مانند پرستار (۵۶ دلار در ساعت)، رواندرمانگر (۳۰ دلار در ساعت) و حسابدار (۲۳ دلار در ساعت) تا مشاغل خلاقانه مانند نویسندگی تبلیغاتی (۲۲ دلار در ساعت) و طراحی گرافیک (۲۰ دلار در ساعت) را شامل میشود.
آینده کار یا زنگ خطری برای کسب و کارها؟
فلسفه «مینیمالیسم شغلی» نسل Z یک روند گذرا نیست، بلکه پیشنمایشی از آینده کار است. این فلسفه چالش و فرصت بزرگی را برای کسبوکارها ایجاد میکند.
دیگر فقط یک مزیت نیست، تعادل بین کار و زندگی یک الزام غیرقابل مذاکره است. 32٪ از نسل Z آن را به عنوان عامل اصلی در انتخاب شغل، حتی مهمتر از حقوق بالا، رتبهبندی کردهاند. شرکتهایی که بر حفظ سیاستهای کاری سختگیرانه اصرار دارند، با خطر فرار مغزها روبرو خواهند شد، به طوری که 72٪ از نسل Z به همین دلیل به ترک شغل خود فکر کردهاند.
شرکتهای پیشرو به حرفهای شما گوش میدهند. گلدمن ساکس قوانین سختگیرانهی پوشش خود را کنار گذاشت. جنرال موتورز سیاست ۱۰ صفحهای خود را با یک جملهی سادهی «لباس مناسب بپوشید» جایگزین کرد. گوگل و مایکروسافت سرمایهگذاریهای هنگفتی در برنامههای حمایت از سلامت روان و مرخصیهای انعطافپذیر انجام دادند. کانوا حتی کارمندان را تشویق میکند که در طول ساعات کاری به جوامع خود کمک کنند و در نتیجه نرخ رضایت کارمندان ۹۲٪ بوده است.

نسل Z با تنوع بخشیدن به درآمد از طریق یک شغل جانبی، اشتیاق خود را دنبال میکند و در عین حال یک «سپر» مالی در برابر نوسانات و هوش مصنوعی میسازد (عکس: Freepik).
فرمول نسل Z واضح است: یک شغل پایدار برای تضمین امنیت مالی، یک (یا چند) شغل جانبی برای پرورش اشتیاق و ایجاد درآمد اضافی، و مرزهای مشخص برای محافظت از سلامت روان و حفظ پایداری بلندمدت.
آیندهی کار دیگر مربوط به کسانی نیست که دائماً از نردبانی بیپایان بالا میروند، بلکه مربوط به کسانی است که به اندازهی کافی انعطافپذیر هستند تا از یک «برگ نیلوفر آبی» به برگ دیگر بپرند و با اطمینان فرصتهایی را انتخاب کنند که با اهداف و ارزشهایشان همسو باشد. کسبوکارهایی که نتوانند خود را با این انقلاب خاموش وفق دهند، به زودی عقب خواهند ماند.
منبع: https://dantri.com.vn/kinh-doanh/gen-z-toi-gian-su-nghiep-va-cu-hich-tai-dinh-hinh-thi-truong-lao-dong-20250925142749084.htm






نظر (0)