Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

سفر دشوار «کاشت حروف در ابرها»

Báo Thanh niênBáo Thanh niên22/12/2024

معلمان جوان که در میان فقر به دورافتاده‌ترین مدارس استان کوانگ نام چسبیده‌اند، همچنان با خوشحالی می‌پذیرند. زیرا آنها نه برای حقوق، بلکه برای «سرنوشت» به اینجا آمده‌اند. تمام جوانی آنها تقریباً وقف سفر «کاشت حروف در ابرها» شده است.


در مکان‌هایی با «نه»های زیاد

در مدارس کوهستانی در منطقه نام ترا مای (کوانگ نام)، نام‌هایی مانند "سقف آقای تای" و "سقف آقای وان" در کمون ترا دان، هر بار که مردم را صدا می‌زنند، احساس دوری می‌کنند. جاده‌های دشوار و کمبود منابع، این مکان را "دورافتاده و دورافتاده" در نظر می‌گیرد. اکثر روستاها در کوه‌ها و جنگل‌ها منزوی شده‌اند و "هیچ چیز" زیادی مانند: اینترنت، سیگنال تلفن، آب تمیز و... ندارند.

دقیقاً ۷ سال پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه کوانگ نام با رشته آموزش ابتدایی، آقای هو ون شوان (۲۹ ساله، ساکن بخش ترا دان، منطقه نام ترا می) به عنوان مسئول آموزش استخدام شد و برای کار به مدرسه شبانه‌روزی و ابتدایی اقلیت‌های قومی بخش ترا دان آمد. امسال، آقای شوان مأمور شد تا در پشت بام اونگ تای (روستای شماره ۴، بخش ترا دان) بایستد و به یک کلاس ترکیبی ۱-۲ نفره با ۷ دانش‌آموز تدریس کند. معلم جوان داستان را اینگونه آغاز کرد: «دانش‌آموزان اینجا همگی از قوم شی دانگ هستند، بنابراین اکثر آنها نمی‌دانند چگونه به زبان رایج صحبت کنند. بنابراین، وقتی معلمان برای تدریس به اینجا می‌آیند، باید از نظر ذهنی خود را برای معلم بودن، پدر بودن و مادر بودن آماده کنند تا با صبر و حوصله فرزندان خود را راهنمایی کنند.»

Gian nan hành trình 'gieo chữ trên mây'- Ảnh 1.

مسیر طاقت فرسایی که دو معلم جوان به نام های هو ون شوان و فام ون تین هر هفته باید طی کنند تا به مدرسه ای که در آن تدریس می کنند برسند.

آقای شوان، مانند بسیاری از معلمان دیگر مدارس کوهستانی، در چند هفته گذشته، هر بار که به کلاس درس می‌رود، همیشه پوشیده از گل و لای است، انگار که تازه از میان مزارع عبور کرده باشد. زیرا تنها راه اتصال این مکان به بیرون، مسیری خطرناک است که در آن آفتاب به پشت گاومیش‌ها می‌خورد و باران به اندازه‌ای گل‌آلود است که نیمی از چرخ موتورسیکلت را می‌پوشاند. آقای شوان گفت: «قبلاً اگر از محل پارک موتورسیکلت به سمت منطقه ترا دان می‌رفتم، از محل پارک موتورسیکلت تا مدرسه در اونگ تای، مجبور بودم ۷ ساعت دیگر در جنگل پیاده‌روی کنم و از میان نهرهای بزرگ و کوچک زیادی عبور کنم. خوشبختانه، اکنون روستای شماره ۴ به منطقه ترا لنگ (منطقه نام ترا مای) متصل است، بنابراین مسافت به نصف کاهش یافته است.»

V هم معلم است و هم پرستار بچه

ساعت ده، صدای برخورد خط‌کش به تخته چوبی با صدای آهنگین دانش‌آموزان در میان کوه‌ها و جنگل‌ها طنین‌انداز شد. دیدن دانش‌آموزانی با موهای آفتاب‌سوخته و چشمان گشاد که روی زمین آجری نشسته و مشغول خواندن بودند، اشک را از چشمان شاهدان جاری کرد. کلاس یک مدرسه ابتدایی مختلط بود، اما هر از گاهی صدای گریه کودکانی که فقط ۲-۳ سال داشتند، شنیده می‌شد. پشت بام اونگ تای فقط یک مدرسه ابتدایی داشت و هر روز والدین بچه‌ها به مزارع می‌رفتند، بنابراین اگرچه او هنوز آموزش پیش‌دبستانی نخوانده بود، اما با عشقی که به کودکان داشت، معلم هو وان شوان، نقش "پرستار بچه" را نیز بر عهده گرفت تا از ۸ کودک پیش‌دبستانی دیگر مراقبت کند.

آقای شوان با رها کردن طرح درس، به سرعت گوشت خرد کرد و سبزیجات چید تا با حمایت یکی از والدین، برای بچه‌ها ناهار بپزد. آقای شوان مانند سایر معلمان در روستاهای کوهستان‌های مرتفع، در ابتدای هفته، کوله پشتی حاوی گوشت، ماهی، سس ماهی، نمک، برنج و غیره را به بالای کوه حمل می‌کرد. آقای شوان به طور محرمانه گفت: «بیشتر بچه‌ها در شرایط بسیار سختی هستند، یک وعده غذایی با گوشت یک کالای لوکس است. بنابراین، برای اطمینان از داشتن وعده‌های غذایی با مواد مغذی کافی، علاوه بر حمایت خیرین، من تمام تلاشم را می‌کنم تا هر هفته سه وعده غذایی با گوشت برای بچه‌ها پیدا کنم.»

Gian nan hành trình 'gieo chữ trên mây'- Ảnh 2.

معلم هو ون شوان به زمان چرت زدن دانش‌آموزان رسیدگی می‌کند

علاوه بر این، کلاس درس کوچک و فرسوده است، بنابراین برای اطمینان از زمان چرت زدن و مراقبت، آقای شوان از اتاق استراحت خودش برای اقامت دانش‌آموزان استفاده می‌کند.

« این سرنوشته، این کارمه»

داستان دنبال کردن حرفه معلمی و کار با دانش‌آموزان در پشت بام اونگ وان (کمون ترا دان) برای معلم فام وان تین (۲۷ ساله، اهل کمون ترا داک، منطقه باک ترا می، کوانگ نام) مانند یک قرار از پیش تعیین شده بود. ۴ سال پیش، آقای تین از دانشگاه کوانگ نام در رشته آموزش ابتدایی فارغ‌التحصیل شد. برای یک معلم جوان، تدریس در دورافتاده‌ترین مدرسه مانند پشت بام اونگ وان نه برای حقوق، بلکه برای سرنوشت و شغل است.

از مدرسه روی پشت بام آقای تای تا پشت بام آقای وان، بیش از یک ساعت طول می‌کشد تا در مسیری در وسط جنگل قدیمی پیاده‌روی کنید. اگرچه او اهل کوهستان است، اما وقتی کوله پشتی خود را برداشت و از شیب ۴۵ درجه به سمت پشت بام آقای وان بالا رفت و به مدرسه ساده‌ای که مانند انبار برنج در وسط مزارع بود، که در بین مردم محلی رایج است، نگاه کرد، ناگهان احساس کرد پاهایش لیز می‌خورد. زیرا فکر نمی‌کرد مدرسه‌ای که در آن تدریس می‌کند، اینقدر ساده باشد.

روزهای اول برای یک معلم جوان آسان نبود. در جایی که سیگنال تلفن یا برق وجود نداشت، دانش‌آموزان از جنگل بیرون می‌آمدند و معلم مجبور بود از صبح تا شب از آنها مراقبت کند. با این حال، چیزی که آقای تین را بیش از همه بدبخت می‌کرد، داستان پیدا کردن دانش‌آموزان بود. آقای تین گفت: «مردم ژی دانگ بیشتر در دامنه کوه زندگی می‌کنند، سقف‌ها شلوغ و شیب‌دار هستند. قبل از هر سال تحصیلی جدید، معلمان باید به هر سقفی بروند تا دانش‌آموزان را به کلاس صدا کنند. پیدا کردن بچه‌ها دشوار است، پیدا کردن والدین آنها حتی دشوارتر است. بسیاری از اوقات باید تا شب صبر کنیم، وقتی مردم از مزارع برمی‌گردند، تا آنها را ملاقات کنیم و بازگرداندن بچه‌ها به کلاس به تلاش زیادی نیاز دارد.»

آقای تین که از اولین روزهای فارغ‌التحصیلی، یعنی ۳ سال پیش، به اینجا آمده است، در مدارس جداگانه‌ای که در اعماق قله کوه نگوک لین قرار دارند نیز تدریس می‌کند. امسال، مدرسه‌ای که او تدریس می‌کند، یک کلاس ترکیبی ۱-۲ نفره با ۶ دانش‌آموز است که کمی دورتر قرار دارد. علاوه بر این، او از ۸ کودک پیش‌دبستانی نیز مراقبت می‌کند. از آنجا که او یک معلم قراردادی است، در سال‌های اخیر، آقای تین فقط حدود ۵ میلیون دونگ ویتنامی حقوق ماهانه دریافت کرده است. در همین حال، هر ماه حدود ۳۵۰،۰۰۰ دونگ ویتنامی برای تعویض چرخ‌دنده‌ها و زنجیرهای موتورسیکلت خود هزینه کرده است، تازه پول بنزین هم لازم نیست... آقای تین تأیید کرد: «من یک فرد محلی هستم، بنابراین سختی‌ها و مشکلات کودکان اینجا را درک می‌کنم. من آمدن به اینجا و ماندن در روستا را نه برای حقوق، بلکه به عنوان سرنوشت و به عنوان یک شغل می‌بینم. بیش از هر کس دیگری، جوانانی مانند من باید برای کودکان رویا بپرورانند، به این امید که بعداً فرصتی برای ترک کوهستان برای یافتن دانش و سپس بازگشت به تغییر روستا داشته باشند.»

Gian nan hành trình 'gieo chữ trên mây'- Ảnh 3.

معلم تین و معلم شوان پس از پشت سر گذاشتن جاده دشوار، غرق در گل و لای شدند.

به گفته آقای تین، بیشتر جاده‌های منتهی به روستاها آسفالت بتنی ندارند، بنابراین سفر در فصل بارندگی مانند شکنجه است. معلمان باید گاری‌های خود را قدم به قدم هل دهند. گاری‌ها دائماً خراب هستند و هر روز که به کلاس می‌روند، پوشیده از گل و لای هستند. ناگفته نماند که در فصل بارندگی، آب نهرهای جنگلی بالا می‌آید و رسیدن به روستا را خطرناک می‌کند. آقای تین با اطمینان گفت: «اما پس از عبور از آنجا، به عقب نگاه کنید، خواهید دید که شیبی که باعث لیز خوردن و افتادن شما شده است... طبیعی است و سختی‌ها فقط تجربه هستند. بسیاری از اوقات ما در جاده لیز می‌خوریم و می‌افتیم، کثیف و خیس می‌شویم، اما همچنان لبخند می‌زنیم و خوشحال هستیم. این سختی‌ها و دشواری‌ها هستند که به معلمان جوانی مانند ما کمک کرده‌اند تا در انتخاب خود هنگام ورود به حرفه معلمی بالغ‌تر، ثابت‌قدم‌تر و مطمئن‌تر شوند.»

معلمان در ارتفاعات، متصل به کوه‌ها و ابرها، با زندگی «زندگی در روستاها» آشنا هستند، با آداب و رسوم کوهستانی‌ها آشنا هستند، مانند فرزندی از مردم. گفتن همه سختی‌ها در «کلاس‌های درس در ابرها» دشوار خواهد بود، اما جوانی بسیاری از معلمان هنوز اینجا باقی مانده است. آنها روز به روز، بی‌سروصدا انتخاب می‌کنند که به سمت سختی‌ها بروند، نامه‌ها را از دامنه کوه‌ها بالا ببرند، به روستاها برگردند...



منبع: https://thanhnien.vn/gian-nan-hanh-trinh-geo-chu-tren-may-185241222194210316.htm

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

در مسیر فتح فو سا فین، در جنگل خزه‌های پریان گم شده‌ام
امروز صبح، شهر ساحلی کوی نون در مه «رویایی» است
زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»
هر رودخانه - یک سفر

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

«سیل بزرگ» رودخانه تو بن، از سیل تاریخی سال ۱۹۶۴، ۰.۱۴ متر بیشتر بود.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول