یادداشت سردبیر: شرکت O Plant-based خانم آن نهین، از چرخ دستیهای نان چوبی در نمایشگاه، به پیشگامی در صنعت محصولات گیاهی در ویتنام تبدیل شده است. محصولات برجسته آن نان برنجی منجمد تهیه شده از برنج قهوهای طلایی، برنج اژدهای قرمز، برنج سیاه کامل - با حفظ رنگ و طعم طبیعی و سرشار از مواد مغذی - به همراه بسیاری از محصولات ۱۰۰٪ گیاهی دیگر است. تنها در عرض یک سال، نان برنجی در قفسههای سوپرمارکتها قرار گرفت، مورد استقبال شدید مصرفکنندگان قرار گرفت و به سرعت توجه ویژه بازار بینالمللی را به خود جلب کرد.
در حال حاضر، این محصول توجه بسیاری از شرکتها در کره، ژاپن، تایوان و اروپا را به خود جلب کرده است و یک شرکت استرالیایی پیشنهاد همکاری توزیع انحصاری در استرالیا را داده است که گامی مهم به جلو محسوب میشود: شرکت O Plant-based خانم آن نهین، از یک استارتآپ کوچک، برنج ویتنامی را وارد زنجیره ارزش جهانی صنعت سبز میکند.
حقیقت از بیماری
استارتاپهایی وجود دارند که نه در آزمایشگاه یا صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر، بلکه از تخت بیمارستان شروع میشوند. برای آن نهین، مسیر رسیدن به غذای گیاهی از یک مبارزهی مرگ و زندگی آغاز شد.
سالها او با یک بیماری لاعلاج مواجه بود: دهها تزریق خون، گاهی اوقات فقط ۳-۴ گلبول قرمز، قلبش به مدت هفت دقیقه از تپش ایستاد. پزشکان قطع عضو را توصیه کردند و به او توصیه کردند که برای "بازیابی قدرت" به خوردن گوشت بازگردد. اما بدن او امتناع کرد. او با پشتکار رژیم غذایی گیاهی را حفظ کرد، تا حدودی به لطف تأثیر شوهرش - که دههها غذای گیاهی میخورد. یک معجزه اتفاق افتاد: سلامتی او بهبود یافت، تومور ناپدید شد و خونش دوباره تمیز شد.

خانم آن نهین معتقد است هر کسی که مواد لازم را داشته باشد، پادشاه است.
او گفت: «در گذشته شعر «خورشید حقیقت از دل میدرخشد» را خوانده بودم، نمیفهمیدم یا هنوز در مورد «حقیقت چیست؟!» مبهم بودم. اکنون، به وضوح در مقابل چشمانم، «بیماری هدیهای از جانب خدا میشود تا مرا بیدار کند!» را میبینم.» از دل همین «حقیقت» بود که او تصمیم گرفت شغل ثابت خود در صنعت فولاد را رها کند تا در مسیر جدیدی گام بردارد - مسیر غذای گیاهی مبتنی بر برنج پاک ویتنامی برای کمک به ورود برنج ویتنامی به زنجیره ارزش جهانی یا مسیر تأیید جایگاه ویتنام در جهان بر اساس پایههای غذای گیاهی، که آن هم مبتنی بر پایههای کشاورزی ویتنام است.
از صنعت فولاد تا صنایع وابسته به گیاهان
او پیش از روی آوردن به کشاورزی گیاهی، یک کارآفرین باسابقه در صنایع سنگین بود و در آوردن بسیاری از فناوریهای فولادسازی و استانداردهای مدرن فولاد به ویتنام مشارکت داشت و حتی مواد لازم برای پروژههای دفاعی را نیز فراهم میکرد. اما هر چه عمیقتر میشد، بیشتر با یک تناقض مواجه میشد: مهم نیست چقدر سرمایهگذاری شود، ویتنام هنوز به مواد اولیه وارداتی وابسته است.
او گفت: «از صنعت فولاد، حقیقتی را آموختم: هر کسی که مواد اولیه را در اختیار دارد، پادشاه است. و ویتنام همیشه خریدار است.»
آن مبارزه سالها ادامه داشت، تا اینکه رژیم غذایی گیاهی جانش را نجات داد. او ناگهان متوجه شد: ویتنام کمبود مواد اولیه ندارد. ما روی گنجینهای عظیم از محصولات کشاورزی، به ویژه برنج، نشستهایم. اگر بدانیم چگونه ارزش آن را افزایش دهیم، میتوانیم صنعت جدیدی را شکل دهیم - که برای سلامتی، محیط زیست و کشور مفید است.
گیاهخواری فقط به معنای گیاهخواری نیست. نزدیک به ۱۰ سال است که جهان تعریف جدیدی از آن ارائه میدهد: از وگان و گیاهخواری به «گیاهخواری» - با استفاده از فناوری پیشرفته برای تبدیل محصولات کشاورزی به محصولات با ارزش بالاتر. نه سبزیجات آبپز، نه توفوی سرخشده، بلکه شیر برنج، پنیر گیاهی، گوشت گیاهی از پروتئین سویا، چرم از پوست میوه. در پشت این صنعت، صدها هزار میلیارد دلار ارزش دارد که به عنوان «صنعت داغ» در تحول سبز جهانی در نظر گرفته میشود.
از چرخ دستی نان تا نان برنجی
خانم آن نهین که کسب و کار خود را در سن بالای ۴۰ سال شروع کرد، سرمایه هنگفتی یا کارخانه مدرنی نداشت. او فقط چند گاری چوبی طراحی شده توسط همسرش داشت که آنها را برای فروش ساندویچهای گیاهی وارداتی به بازار حمل میکرد. افرادی که آنها را امتحان میکردند، از خوشمزگی آنها تعریف میکردند و از اینکه میدانستند از گیاهان ساخته شدهاند، شگفتزده میشدند.
اما او به همین بسنده نکرد. وقتی از خود پرسید که چرا ویتنام هنوز برنج خام صادر میکند، در حالی که تمام دنیا نان میخورند، پاسخ را دید: نان باید از آرد برنج ویتنامی تهیه شود.

سفر تحقیقاتی او سالها طول کشید، شکست پشت شکست. با امتحان کردن فرمول آرد وارداتی از اروپا، محصول بد، خشک و سفت بود. با مخلوط کردن انواع مختلف آرد، نان خوب پف نمیکرد و طعم آن بیمزه بود. بارها میخواست تسلیم شود. اما فکر کشاورزانی که در تمام طول سال «صورت خود را به زمین و پشت خود را به آسمان میفروشند» و همچنان فقیر میمانند، او را به ادامه کار ترغیب کرد!
نقطه عطف زمانی فرا رسید که او و همسرش در مورد آرد برنج قهوهای، آرد برنج خون اژدها و آرد برنج سیاه کامل تحقیق کردند. نان پخته شده به زیبایی ورآمده، معطر، به طور طبیعی شیرین و سبوس و مواد مغذی خود را حفظ کرده بود. نتایج آزمایشها ارزش غذایی بالای آن را تأیید کرد، به طوری که میتوانست با هر نوع نان دیگری در جهان رقابت کند. این یک پیشرفت بزرگ بود که یک دانه برنج را به یک محصول جهانی تبدیل کرد.
محصولات و پذیرش داخلی
او و همسر و همکارانش از نان برنجی منجمد، به تحقیق و توسعه کیکها، نوشیدنیها، غذاها و... که همگی ۱۰۰٪ گیاهی بودند، ادامه دادند. او فروشگاههای F&B را افتتاح کرد تا هم محصولات را بفروشد و هم فضایی برای تجربه ایجاد کند.
بازار ویتنام شگفتزده شد. در نمایشگاهها، غرفه O Plant همیشه مملو از مشتری بود. مردم آن را چشیدند و از آن تعریف کردند و بلافاصله درخواست خرید آن را دادند. معمولاً سالها طول میکشد تا یک محصول وارد سیستم سوپرمارکتها شود، اما فقط یک سال طول کشید تا نان برنجی در قفسهها ظاهر شود - یک رکورد. از یک سوپرمارکت، به بسیاری از سیستمهای دیگر گسترش یافت. نمایندگان آنلاین نیز به طور فعال به دنبال آن بودند. فروش به طور پیوسته افزایش یافت.
بسیاری از مشتریان، پس از امتحان کردن غذا، مستقیماً با او تماس گرفتند تا از آن تعریف و تمجید کنند و او را تشویق کنند. او گفت: «این بازخورد انگیزهای برای ادامه کار من است.»

خانم نهین اولین محصول موفق نان برنجی را به سفیر اسرائیل در ویتنام تقدیم کرد.
فرصتهای صادراتی
تمایز این محصول به سرعت فراتر از مرزها رفت. بسیاری از شرکتهای خارجی، از جمله شرکتهای بزرگ در صنعت نانوایی، برای یادگیری، تجربه و پیشنهاد همکاری به او مراجعه کردند. آنها اعتراف کردند که با وجود سالها تلاش برای تهیه نان از برنج، هرگز موفق نشدهاند و پیشنهاد همکاری استراتژیک، حتی توزیع انحصاری، را دادند. برای آنها، این یک اختراع در سطح جهانی بود! برخی از مشتریان حتی گفتند که نان برنجی ویتنامی محصولی است که رستورانهای میشلن در سراسر جهان مدتها به دنبال آن بودهاند!
در همین حال، سنگاپور - کشوری که ۷۲ میلیارد دلار در تحقیق و توسعه مبتنی بر گیاهان سرمایهگذاری کرده است - هنوز محصولات کشاورزی خام را از ویتنام وارد میکند. اگر ما محصولات فرآوریشده عمیق را به این بازار وارد کنیم، ویتنام نه تنها یک «منطقه مواد خام» خواهد بود، بلکه میتواند به یک مرکز گیاهی در منطقه آسیا و اقیانوسیه تبدیل شود.
خانه را بفروشید
شروع یک کسب و کار مبتنی بر گیاهان در ویتنام آسان نیست. بانکها علاقهای ندارند: رویههای دست و پا گیر، داراییهای کم ارزش و پرداخت کند. او گفت: «بانک خانه من را 10 میلیارد ارزیابی کرد، فقط 70 تا 75 درصد وام داد و به کندی پرداخت کرد. در حالی که من برای اجرای پروژه فوراً به پول نقد نیاز داشتم.»
تنها راه حل: فروش. خانه، زمین، املاک و مستغلات - تمام پساندازها به تدریج از بین میرفت. در مواقعی که بازار دچار رکود میشد، او قبول میکرد که با قیمت پایین بفروشد، البته تا زمانی که پول نقد کافی برای حفظ سرعت تحقیق و تولید داشته باشد. او گفت: «در آن زمان پول به معنای زیاد یا کم بودن نبود، بلکه به معنای به موقع بودن بود.»
کووید-۱۹ اوضاع را حتی دشوارتر کرد. اما او و شوهرش ثابت قدم ماندند: تمام داراییهای خود را در ازای فرصتی برای خرید برنج ویتنامی فروختند.
همراه خاموش
در هر نقطه عطفی، همیشه یک شخصیت ثابت قدم وجود دارد: شوهر. او نه تنها شریک زندگی، بلکه یک شریک کلیدی در تحقیقات نیز هست. او دهههاست که رژیم غذایی گیاهی دارد و پایه دانش محکمی دارد. او خودش گاریهای چوبی میسازد و با همسرش در بازار نان میفروشد. او فرمولها را دستکاری میکند، آرد برنج را آزمایش میکند و در مورد فناوری تحقیق میکند.
همچنین مواقعی بود که او دلسرد میشد و از شوهرش میپرسید: «چرا احساس میکنم پروانهام؟!» و شوهرش در جواب میپرسید: «پس پروانه کجا پرواز میکند؟!» و «به سوی نور!». وقتی او بمیرد، روحش نور را پیدا میکند و آن را دنبال میکند! او از خودش میپرسید، به خودش پاسخ میداد و متوجه میشد: نیازی نیست منتظر مرگش بماند، بلکه تا زمانی که هنوز زنده است، فقط نور حقیقت را دنبال کند و بنابراین، چه مرده باشد چه زنده، روحش همیشه نور را دنبال خواهد کرد!
موانع سیاستی و وابستگی
چالش بزرگ نه تنها سرمایه، بلکه سیاست نیز هست. او هنگام ملاقات با سرمایهگذاران خارجی متوجه شد که آنها انحصار، کنترل ایدهها... و سپس کنترل حوزههای مواد خام را میخواهند. اگر ما از روش قدیمی پیروی کنیم، مردم ویتنام همیشه در سرزمین خودشان برای استخدام کار خواهند کرد: آنها مالک حوزههای مواد خام هستند، کشاورزان را برای رشد استخدام میکنند، اما ارزش، تحقیق و توسعه، اختراعات... همه متعلق به خودشان است.
در همین حال، در کره و ژاپن، دولت مستقیماً به آرد برنج و محصولات نان برنجی یارانه میدهد و مصرف را تشویق میکند، واردات آرد گندم را کاهش میدهد و امنیت غذایی را تقویت میکند. ویتنام این کار را نکرده است.
او گفت: «وقتی محصولات خام را صادر میکنیم و سپس محصولات فرآوریشده را با قیمتهای بالا وارد میکنیم، خیلی دردناک است.» بنابراین، او امیدوار است که دولت از بودجه برای ایجاد یک مرکز نوآوری مبتنی بر گیاهان در ویتنام حمایت کند - مکانی که دانشمندان، کارآفرینان و دارندگان مدرک دکترا را از داخل و خارج از کشور گرد هم میآورد تا برای ایجاد شتاب متحد شوند.

فلسفه کسب و کار: ایجاد سیستم ارزشی، نه فقط فروش محصولات
برای او، موفقیت با تعداد قرصهای نان فروخته شده در هر روز سنجیده نمیشود، بلکه با ایجاد یک سیستم ارزشی پایدار سنجیده میشود. این ارزش در درجه اول برای کشاورزی است، به طوری که دانههای برنج میتوانند از وضعیت "صادرات خام - واردات تصفیه شده" فرار کنند و به محصولاتی با ارزش بالا تبدیل شوند. همچنین برای سلامت عمومی نیز هست، زمانی که غذاهای گیاهی به شکلگیری عادات غذایی سالم کمک میکنند و از ریشه از بیماریها جلوگیری میکنند. و به طور گستردهتر، این یک ارزش ملی است که به ویتنام کمک میکند تا با جریان تحول سبز جهانی همگام شود و به مقصدی برای جریانهای سرمایه مالی بینالمللی تبدیل شود.
او تأکید کرد: «نان فقط آغاز راه است. من میخواهم اکوسیستمی بسازم که در آن، ویتنام بتواند از یک دانه برنج به کشوری قدرتمند تبدیل شود.»
از دانههای برنج تا آرمانهای یک قدرت بزرگ
دیدگاه او فراتر از محدوده یک کسب و کار است. او معتقد است که اگر تمام دنیا نان برنجی بخورند، ویتنام به یک قدرت واقعی تبدیل خواهد شد.
برخلاف فولاد یا کشتیسازی - صنایعی که ویتنام دنبال کرده اما هنوز به مواد اولیه وابسته است - محصولات کشاورزی، به ویژه برنج، مزیت بینظیر آن هستند.
برای تحقق این امر، او میخواهد از ساخت یک مرکز نوآوری مبتنی بر گیاهان در ویتنام حمایت کند: یک مرکز تحقیق و تولید، جمعآوری اطلاعات داخلی و خارجی، و تبدیل محصولات کشاورزی ویتنامی به پایه و اساس صنعت جهانی گیاهان. از یک دانه برنج میتوان نان، پیتزا، برگر، لوازم آرایشی، غذاهای کاربردی و... درست کرد.
او گفت: «این یک جاهطلبی بزرگ بود، اما با یک دانه برنج بسیار کوچک شروع شد.» برای او، بیماریای که نزدیک بود جانش را بگیرد، به هدیهای تبدیل شد که او را بیدار کرد، به او کمک کرد تا حقیقت را پیدا کند: ویتنام میتواند از طریق محصولات کشاورزی وارد زنجیره ارزش جهانی شود و به سلامت عمومی، محیط زیست و آرمانهای ملی کمک کند.
او لبخند زد و گفت: «خیلیها میگویند من دیوانهام، مثل پروانه. اما پروانهها به سمت نور پرواز میکنند، نه تاریکی. و من آن نور را حقیقت مینامم.»
راهاندازی یک کسب و کار برای او نه برای ثروتمند شدن، بلکه برای ایجاد یک سیستم ارزشی جدید است: برای کشاورزان، برای سلامت عمومی، برای جایگاه ملی. این یک سفر دشوار است که بسیاری از مردم به آن میخندند، اما همچنین فرصتی "زمان آسمانی - مکان مطلوب - هماهنگی مردم" برای ویتنام است تا از یک دانه برنج به صف قدرتهای اقتصادی سبز قدم بگذارد.
منبع: https://vietnamnet.vn/hanh-trinh-cua-an-nhien-tu-hat-gao-den-khat-vong-cuong-quoc-2452331.html






نظر (0)