Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

Độc lập - Tự do - Hạnh phúc

باران سرخ: پیروزی حقیقت، شفقت

فیلم باران سرخ پیروزی در گیشه یا درآمد نیست، بلکه پیروزی شفقت، شجاعت و حقیقت است.

VietNamNetVietNamNet05/09/2025


من با خاطره‌ای غم‌انگیز به «باران سرخ» وابسته‌ام.

آن مربوط به سال ۲۰۲۴ بود، زمانی که گروه فیلم‌سازی از من خواستند تا در ارسال سندی که درخواست حمایت از برخی مشاغل در حوزه حمل و نقل، لجستیک و غیره را داشت، کمک کنم. سندی که توسط گروه فیلم‌سازی ارسال شده بود، بدون هیچ پاسخی از سوی هیچ کسب‌وکاری، مسکوت ماند. من خودم سکوت کردم و جرات نکردم در مورد گروه فیلم‌سازی اظهار نظر کنم، زیرا خودم به موفقیت فیلمی با موضوع انقلابی که توسط دولت تأمین مالی می‌شود، اعتقادی نداشتم.

اما...

بسیاری از دانشجویان هرگز نتوانستند فارغ التحصیل شوند.

امروز در محوطه دانشگاه علم و فناوری هانوی ما درختان و گل‌های زیبا و فضای سبز زیادی وجود دارد. در آنجا مجسمه کوچکی برای بزرگداشت نسلی از سربازان دانشجویی که آن روز آنجا را ترک کردند، وجود دارد.

وقتی به تصویر او در ارتش با کلاه ستاره‌ای‌اش فکر می‌کنم، به یاد عمویم - شهید له مین تان، همکلاسی پدرم در دبیرستان می‌افتم. این سرباز، دانشجوی دانشکده مهندسی مکانیک دانشگاه علوم و فناوری هانوی، سالن سخنرانی خود را ترک کرد، به ندای میهن لبیک گفت و قهرمانانه خود را در خط مقدم زادگاهش خام دوک، کوانگ نام - سرزمینی انقلابی، که قهرمان‌ترین مادران ویتنامی در آن بودند - فدا کرد...

من همچنین عمو تو تائو - همکلاسی دانشگاه رادیو مادرم - را که در میدان نبرد در لائوس جان باخت، به یاد دارم...

نقش برجسته یک سرباز دانشجو در دانشگاه علوم و فناوری هانوی و تصویر شهید لی مین تان قبل از رفتن به نبرد

نسل والدین من شهدای زیادی داشت که هرگز نتوانستند فارغ‌التحصیل شوند، هرگز نتوانستند پروژه‌هایشان را انجام دهند، هرگز نتوانستند کیف مدرسه‌شان را سر کلاس ببرند و هرگز نمی‌توانستند قرار ملاقات بگذارند، چه برسد به اینکه عاشق شوند... تا امروز، نسل‌های دانشجویان پلی‌تکنیک و بسیاری از دانشگاه‌های دیگر هرگز مجبور نباشند دوباره اسلحه به دست بگیرند.

جایی که عموها و عمه‌ها از هم خداحافظی کردند، حالا تبدیل به جاده‌ای زیبا و رمانتیک از درختان و گل‌ها شده است. هنوز هم از خودم می‌پرسم آیا دانش‌آموزانی اینجا منتظر معشوق‌هایشان هستند که بدانند از آن مکان، سربازان زیادی بودند که رفتند و هرگز برنگشتند و قلم‌ها و پرگارهایشان را برای همیشه در انتظار گذاشتند؟

در زیر یکی از ۱۰ عکسی را مشاهده می‌کنید که توسط گروهی از تکنسین‌های جوان از روی عکس‌های سیاه و سفید ۱۰ داوطلب جوان که در تقاطع دونگ لاک فوت کردند، بازسازی شده است. آن دختر مثل الان شرایط آرایش و زیبایی نداشت... عکس بازسازی شده واقعاً زیباست.

عکس بازسازی‌شده از شهید نگوین تی نهو - یکی از ۱۰ شهیدی که در تقاطع دونگ لوک جان باختند

باید تأیید کنم که افکارم در بالا پس از تماشای فیلم باران سرخ واقعاً زائد یا می‌توان گفت... بی‌معنی هستند.

اول از همه، باید تأیید کرد که در سال ۱۹۷۲، تعداد بسیار کمی سرباز دانشجو در دژ کوانگ تری وجود داشت. و تعداد کل دانشجویانی که در سال‌های ۱۹۷۰-۱۹۷۱ در میدان نبرد ثبت نام کردند، حدود ۱۰ هزار نفر بود که به طور مساوی بین تمام جبهه‌ها و میدان‌های نبرد تقسیم شده بودند و فقط در کوانگ تری متمرکز نبودند. همانطور که در بالا چند مثال زدم، عموها و دوستان والدینم خود را در جبهه‌ها و میدان‌های نبرد مختلف فدا کردند.

علاوه بر این، حتی نادرست‌تر است که بگوییم دانشجویان سرباز یا روشنفکران یا دانش‌آموزان ضعیف جنگیدند یا به اندازه کافی شجاع نبودند که فداکاری زیادی کنند.

این امر از روزهای جنگ مقاومت سراسری که در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۶ برای محافظت از دولت انقلابی جوانی که تازه در ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ تأسیس شده بود، آغاز شد، تأیید شده است. در آن زمان، هانوی، پایتخت، به نمونه‌ای بارز برای کل کشور تبدیل شد.

استعمارگران فرانسوی نتوانستند کاری با هنگ پایتخت انجام دهند - هنگی که وقتی برای ادامه مقاومت طولانی مدت به پایگاه مقاومت ویت باک عقب نشینی کرد، ژنرال وو نگوین جیاپ در خاطرات خود با عنوان «سال‌های فراموش نشدنی» آن را اینگونه توصیف کرد: چهره‌ها با رنگ دود باروت کهنه و تیره شده بودند، اما چهره‌های جوان و شجاع روشنفکران هانوی هنوز محو نشده بود...

داشتم می‌رفتم فیلم باران سرخ را ببینم، وارد سینما شدم، دیدم تقریباً هیچ تصویر تبلیغاتی در داخل و خارج وجود ندارد، اما افراد زیادی مشغول تماشا بودند. افراد مسن زیادی هم بودند که احتمالاً بعد از مدت‌ها سینما نرفتن، آنها هم به خاطر باران سرخ به سینما آمده بودند، و با صبر و حوصله با بچه‌های نسل زد صف کشیده بودند تا پاپ کورن بخرند...

بعد موقع تماشای فیلم، پدربزرگ و مادربزرگ و نوه‌ها همینطور بودند. اگر پدربزرگ و مادربزرگ متأثر می‌شدند، نوه‌ها گریه می‌کردند.

فیلم‌های ما واقعی هستند، جنگ واقعی است، درد واقعی است، پیروزی فداکاری واقعی می‌خواهد. مبارزه فداکاری است، جدایی است. سربازان ما دانشجویان هنرستان موسیقی هستند، بنابراین در نبرد تن به تن، البته که از چتربازان حرفه‌ای طرف مقابل شکست می‌خورند، اما ما پیروز می‌شویم و به خاطر روحیه‌مان، به خاطر عدالت، مورد احترام دشمن هستیم...

این فیلم صحنه‌ای کاملاً واقعی دارد و از یک داستان واقعی بازسازی شده است. این فیلم درباره یک سرجوخه از تان هوآ است که لیاقت برادر بزرگتر بودن را دارد، سربازان را از گلوله‌ها محافظت می‌کند و سپس خود را فدا می‌کند. قبل از فدا کردن خود، او چند سکه نقره خونین بیرون می‌آورد و از رفقایش می‌خواهد که حق عضویت حزب او را بپردازند... پول می‌تواند چیزهای زیادی بخرد، اما خریدن احساسات بینندگان از کوچک تا بزرگ واقعاً دشوار است، هیچ پولی نمی‌تواند آن را بخرد.

در آن تصویر سرزمین پدری را ببین

«باران سرخ» قطعاً به پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین فیلم ویتنامی تاریخ تبدیل خواهد شد. رکوردهای سینمای ویتنام قطعاً توسط «باران سرخ» شکسته خواهد شد. اما پشت این رکورد چیست؟

«مردم ما عشق پرشوری به کشور دارند. این یک سنت گرانبهای ماست. از دوران باستان تا به حال، هر بار که سرزمین پدری مورد تهاجم قرار می‌گیرد، آن روحیه می‌جوشد، موجی بسیار قوی و عظیم تشکیل می‌دهد، بر همه خطرات و مشکلات غلبه می‌کند، همه خائنان و مهاجمان را غرق می‌کند

رئیس جمهور هوشی مین زمانی این را تأیید کرد. واضح است که هر ویتنامی از پیر تا جوان هنگام تماشای فیلم باران سرخ، تصویر سرزمین پدری مورد تهاجم را در آن می‌بیند، تصویر رفقا، اقوام، خویشان، پدران و برادرانی که برای محافظت از سرزمین پدری، برای محافظت از عادی‌ترین حقوق هر ویتنامی امروزی، فداکاری کردند. این حق ایستادن در هوای آزاد برای تنفس هوای تازه، حق "گشودن بال‌های آزادی" است.

با این حال، در باران سرخ، سربازان فقط در لحظات کوتاهی قبل از مرگشان می‌توانند آن هوای تازه را استنشاق کنند.

پرنده کوچک توی فیلم پرواز نکرد. آیا جرات پرواز نداشت یا به سرباز چسبیده بود؟ من توضیح می‌دادم که پرواز نکرد چون بیرون باران بمب و گلوله می‌بارید. امن‌ترین جا برای او در سنگر و سنگر کنار سربازها بود. تا زمانی که سربازها بودند، بقا، امید و موجودی مثل او هم باقی می‌ماند...

کلاس دانشجویان رشته نیمه‌هادی دانشگاه پلی‌تکنیک در تابستان ۱۹۷۰، قبل از اعزام به جنگ. آرشیو عکس

نوه‌ها، اقوام شهدا و حتی خود ما هرگز تصور نمی‌کردیم و می‌دانستیم که پدران و برادرانمان چنین شجاعانه زندگی کرده و جنگیده‌اند و بر همه مشکلات غلبه کرده‌اند. ما فقط فکر می‌کردیم: «آه، خانواده ما یک شهید دارد» . هر شهیدی زمانی رویایی داشت - رفتن به دانشگاه، سرود خواندن درباره عشق و خوشبختی، رویای خانه و فرزند داشتن...

و این روزها، هر جا که می‌رویم و صحبت می‌کنیم، مردم همیشه از باران سرخ نام می‌برند و با شنیدن شعر ساده‌ی آن گریه می‌کنند:

«... اگر برنگردی، جنگ تمام می‌شود.»

مامان، شاد باش، تو یه پسر قهرمان داری.

جوانان را برای کاشتن بذر آزادی برای کشور بیاورید

برای من، همینه، چی می‌تونه از این زیباتر باشه…؟

بنابراین، «باران سرخ» پیروزی در گیشه یا درآمد نیست، بلکه پیروزی حقیقت، شفقت و شجاعت است. همچنین پیروزی بر خودِ گفتن حقیقت است، یک پیروزی بزرگ دیگر از نوع «سرخ» در دوران هوشی مین.

Vietnamnet.vn

منبع: https://vietnamnet.vn/mua-do-chien-thang-cua-su-that-cua-long-trac-an-2439116.html




نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

محله قدیمی هانوی با پوشیدن لباسی نو، به شکلی درخشان از جشنواره نیمه پاییز استقبال می‌کند.
بازدیدکنندگان تور می‌کشند، گل و لای را زیر پا می‌گذارند تا غذاهای دریایی بگیرند و آنها را در تالاب آب شور ویتنام مرکزی با عطری دلچسب کباب می‌کنند.
Y Ty با رنگ طلایی فصل برنج رسیده درخشان است
خیابان قدیمی هانگ ما برای استقبال از جشنواره نیمه پاییز «لباس خود را تغییر می‌دهد»

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول