Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

خورشید گرگ و میش

گرگ و میش حالتی از ذهن است که در آن خورشید بعد از ظهر به تدریج غروب می‌کند، حالتی که زمانی فان خوی آن را احساس می‌کرد. اما «تابش آفتاب» هنوز جایی در صفحه روزنامه‌ای که زمانی دوستش داشتیم، باقی مانده است.

Báo Quảng NamBáo Quảng Nam29/06/2025

z6698015414391_7dc1e766961a3916f8ad64e643d03228.jpg
روزنامه کوانگ نام - دکمه سرآستینی که در شرف جدا شدن از دست است. عکس: نگوین توان

۱. آقای لو وان هو در فرهنگ لغت تام نگوین، هنگام توضیح دو کلمه "تانگ تونگ" (桑蒼)، نوشت: "سه پیرمرد در ساحل دریا نشسته بودند، صحبت می‌کردند و سن یکدیگر را می‌پرسیدند؛ یکی از آنها به خود می‌بالید که با آقای پان گو (جدی که آسمان، زمین و همه چیز را آفرید) نسبت دارد؛ یکی دیگر گفت که هر بار که می‌دید دریای آبی به یک مزرعه توت تبدیل می‌شود، چوبی را به خاطر می‌سپرد، اکنون آن تعداد چوب ده خانه را پر کرده است؛ دیگری گفت که معلم هلوی جاودانگی (میوه فقط هر سه هزار سال یک بار می‌آید) را خورد و دانه را در پای کوه کونلون (بلندترین کوه چین) انداخت، اکنون به درختی تبدیل شده است و آن درخت به بلندی کوه کونلون است."

به دلایلی، هر بار که این بخش را می‌خوانم، آن سه پیرمرد را به عنوان سه روزنامه‌نگار تصادفی از کوانگ نام تصور می‌کنم که کنار هم زیر ایوان، روی پیاده‌رو، با یک لیوان آبجو نشسته و پس از پایان کارشان برای دفتر تحریریه، درباره همه چیز صحبت می‌کنند.

حالا که وارد دنیای ادبیات شده‌اید، مطمئناً فضایی که توصیف کردم در ذهنتان پدیدار خواهد شد. می‌توانید چهره سه نفر را به هر کسی که می‌شناسید، نسبت دهید، چون مطمئنم اگر وارد این دنیای کلمات شده‌اید، حداقل باید یک روزنامه‌نگار اهل کوانگ نام یا با اصالت کوانگ نام را بشناسید.

من نمی‌فهمم که چطور سرزمین کوانگ در روزنامه‌نگاری «رونق» گرفت. اگر از زمان آقای هوین توک خانگ، اهل روستای تان بین که در دهه ۱۹۲۰ برای کار در روزنامه تین دن به هوئه رفت تا به حال حساب کنیم، تقریباً «صد سال در دنیای بشر» بوده است که نسلی از مردم کوانگ پس از نسلی دیگر برای کار روزنامه‌نگاری رفته‌اند. کار کردن برای روزنامه‌نگاری برای پرورش استعداد «استدلال»، استدلال برای آشکار کردن حقیقت، استدلال تا زمانی که استدلال «محدب» شود؟

اما با توجه به اینکه در عصر کنونی انفجار رسانه‌های اجتماعی، «بحث و جدل» دیگر صفتی نیست که مردم کوانگ بتوانند آن را مختص خود بدانند.

۲. البته بحث کردن چیز بدی نیست. به نظر من هر دوره‌ای به افرادی نیاز دارد که «زیاد بحث می‌کنند» و «خوب بحث می‌کنند»، اما «خوب بحث کردن» دشوار است. بحث کنید تا مردم متقاعد شوند، تا آخر بحث کنید اما همچنان دوستانه باشید و مهم‌تر از همه تا جایی بحث کنید که بدانید اشتباه می‌کنید، سپس متوقف شوید، شکست را بپذیرید و آن را بپذیرید، نه اینکه تا آخر دعوا کنید، هر چه می‌خواهید بگویید، بحث را تمام کنید اما همچنان بتوانید به صورت یکدیگر نگاه کنید...

ببینید، بحث کردن یک هنر است. در جامعه‌ای که همه از آنچه می‌بینند و می‌شنوند، حتی اگر آشکارا اشتباه باشد، راضی (یا بدتر، به طور سطحی ناراضی) هستند، اما از بحث کردن امتناع می‌کنند، ساختن یک جامعه سالم غیرممکن است.

این شخصیت برای محیط روزنامه‌نگاری بسیار مناسب است. بنابراین جای تعجب نیست که در حال حاضر روزنامه‌نگاران زیادی از کوانگ نام وجود دارند. این شخصیت در شعر و ادبیات نیز نقش دارد.

تصادفی نیست که یکی از اولین «اشعار نو» توسط روزنامه‌نگاری از کوانگ نام - آقای فان خوی، اهل روستای بائو آن، با شعر معروف «عشق قدیمی» سروده شده است. اما بیایید به صدای «شاعر جوان» آن زمان، نام تران، اهل روستای فو تو تونگ، گوش دهیم تا ببینیم روحیه اصلاح شعر چقدر قاطع بوده است:

شعرهای قدیمی را فراموش کن،
چون از مد افتاده.
جاده قانون، لطفا تمومش کن،
فرزند آسمان را برگردان.
در دنیای رقابتی،
ادبیات ملی به رهایی نیاز دارد.
چارچوب، آن را دور بیندازید!
فعالیت‌هایی برای بقا.

این شعرِ پایان‌نامه طولانی است و ارزش هنری بالایی ندارد، اما به وضوح عزم او را برای استفاده از زبان ویتنامی برای سرودن اشعار ویتنامی برای مردم ویتنام نشان می‌دهد. او از سبک ادبی که حامل یک زندگی معنوی وابسته به فرهنگ دیگری است، راضی نیست.

ما خودمون یه حوض داریم...
چرا مدام در برکه‌های دیگران حمام می‌کنی؟
[…]
به دریاچه دونگتینگ نروید،
در مورد کوه تایلندی شعر ننویسید.
صحنه را در هیچ کجا توصیف نکنید،
چشمانم هرگز ندیده‌اند.
[…]
ستمگر برای شی شی گریه کرد،
تای باخ با تکبر لبخند زد،
پنج امپراتور و سه فرمانروا.

گفته می‌شود این شعر برای منتقدی به نام تران تان مای فرستاده شده است، احتمالاً در زمانی که جنبش شعر نو در اوج خود بود. آن شاعر با اشعاری که در مورد پایتخت باستانی سروده بود، وارد دنیای شعر شد، آیا به این دلیل بود که مانند ترانه عامیانه «دانش‌آموزان در کوانگ برای شرکت در امتحانات رفتند/ با دیدن دختری از هوئه، نتوانستم تحمل کنم که آنجا را ترک کنم»، او شیفته این پایتخت شده بود، بنابراین مرد جوان اولین مجموعه اشعار خود را به هوئه تقدیم کرد، زیبا و شاعرانه (۱۹۳۹)؟

بعد از مدتی پرحرفی، ترسیدم که خوانندگان دچار سوءتفاهم شوند که شخصیت کوانگ نام تماماً اهل بحث و جدل است. و تصور کردم وقتی این مقاله منتشر شود، یکی از دوستان روزنامه‌نگار من در کوانگ نام، در یک دکه خیابانی که ماهی مرکب خشک‌شده می‌فروخت، نزدیک دفتر تحریریه، به استقبالم خواهد آمد. بعد از نوشیدن نصف بطری آبجو در یک جرعه، می‌گوید: «من همین الان مقاله شما را خواندم، خوب است، اما.» گذشته از همه اینها، همه «بحث‌ها» در جهان از آن دو کلمه «اما...» شروع می‌شوند.

اما می‌دانم که او همچنین با من «بحث» خواهد کرد که کمتر چاپ کنم و سپس نیمه باقی‌مانده بطری آبجو را تمام کنم، گفتگو به مسائل «جاری»تر خواهد رسید. داستان جدایی، داستان ادغام، داستان ماندن، داستان از دست دادن یک نام، یک روزنامه... در زمانی که مردم در یک سال زندگی می‌کردند اما فکر می‌کردند پنجاه سال است با این همه «تغییرات زندگی و مرگ» که در یک چشم به هم زدن اتفاق می‌افتد. مانند صحنه‌ای که در شرف رها کردن روزنامه با دکمه سرآستین‌هایی بود که قبلاً دوست داشتم: کوانگ نام.

منبع: https://baoquangnam.vn/nang-thoi-chang-vang-3157845.html


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.
پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند
بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

مراسم افتتاحیه جشنواره جهانی فرهنگ هانوی ۲۰۲۵: سفر اکتشاف فرهنگی

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول