پیروزی در نبرد دونگ شوای در سال ۱۹۶۵ به طور کلی و حمله به منطقه فرعی دونگ شوای - نبرد کلیدی این نبرد (۹ و ۱۰ ژوئن ۱۹۶۵) به طور خاص، بلوغ هنر جنگ محاصره‌ای (حمله به دشمن با استحکامات مستحکم) نیروی اصلی ما را در میدان نبرد منطقه جنوب شرقی نشان داد.

شهر دونگ شوای (که دشمن آن را ناحیه دون لوان می‌نامید) در استان فوک لونگ (که اکنون استان بین فوک است) در سیستم دفاعی بیرونی (شمال سایگون) واقع شده است که به صورت یک پایگاه نظامی (شامل زیرمنطقه دونگ شوای، منطقه نیروهای ویژه، منطقه مکانیزه و منطقه دهکده استراتژیک) با سیستمی از سنگرها، تونل‌های زیرزمینی و استحکامات مستحکم ساخته شده است. در اینجا، دشمن دارای ۳ گروهان کماندویی، ۱ گروهان امنیتی، ۱ گروهان شبه‌نظامی، ۱ دسته توپخانه، ۱ دسته پلیس، ۲ جوخه موتوری AM، ۴۲ مشاور نظامی آمریکایی، ۳۰۰ پلیس غیرنظامی و نیروهای جاسوسی است.

فرماندهی ارتش آزادی‌بخش جنوب برای آمادگی جهت عملیات دونگ شوای، یک بررسی میدانی انجام داد. عکس از:

پس از مرحله اول، فرماندهی عملیات هدف اصلی مرحله دوم را نابودی منطقه فرعی دونگ شوای تعیین کرد و این وظیفه را به هنگ دوم پیاده نظام (نیروی اصلی منطقه جنوب شرقی) که توسط گردان هشتم پیاده نظام، هنگ سوم پیاده نظام (نیروی اصلی منطقه جنوب شرقی) و تعدادی از واحدهای قدرت آتش نیروی اصلی منطقه جنوب شرقی تقویت شده بود، واگذار کرد. در میان واحدهایی که در این نبرد می‌جنگیدند، تنها گردان پنجم پیاده نظام (هنگ دوم پیاده نظام) در تاکتیک‌های محاصره آموزش دیده بود. در کتاب «تاریخچه تاکتیک‌های تهاجمی ارتش خلق ویتنام در جنگ مقاومت علیه استعمار فرانسه و امپریالیسم آمریکا (۱۹۴۵-۱۹۷۵)، انتشارات ارتش خلق، هانوی، ۲۰۰۸، آمده است: پس از یک شبانه‌روز حمله، ما بیش از ۶۰۰ دشمن (از جمله ۴۲ مشاور آمریکایی) را از میدان نبرد حذف کردیم؛ ۷ هلیکوپتر را سرنگون کردیم، ۲ نفر را زخمی کردیم؛ ۱۴۸ توپ از انواع مختلف، ۴ خودروی AM، نزدیک به ۱۶۷۳۰ گلوله و بسیاری از تجهیزات نظامی را به غنیمت گرفتیم...

حمله به زیرمنطقه نظامی دونگ شوای هنر جنگ محاصره‌ای را به نمایش گذاشت. اول از همه، این هنر ایجاد یک موقعیت تهاجمی مستحکم از همان ابتدا بود. هدف از حمله به زیرمنطقه نظامی دونگ شوای، نابودی زیرمنطقه نظامی، کنترل میدان نبرد و در عین حال ایجاد فرصتی برای از بین بردن نیروهای کمکی برای نبرد بود. این نبرد با دقت آماده شد، از مرحله شناسایی برای تصرف دشمن و زمین گرفته تا ایجاد یک نقشه نبرد مناسب و عملی، به ویژه استفاده از نیروها برای تشکیل یک موقعیت تهاجمی در همه جهات از همان ابتدا. در این نبرد، جهت اصلی حمله از غرب و شمال غربی به زیرمنطقه تحت مسئولیت گردان پنجم پیاده نظام حمله کرد؛ جهت حمله ثانویه از شمال و شمال غربی به منطقه کماندویی تحت مسئولیت گردان چهارم پیاده نظام حمله کرد؛ جهت هماهنگ برای محاصره شرق و جنوب زیرمنطقه تحت مسئولیت گردان هشتم پیاده نظام بود. در مورد آرایش حمله، ما دو رده سازماندهی کردیم: رده ۱ شامل ۳ گردان پیاده (۴، ۵، ۸) بود و رده ۲ توسط گردان پیاده ۶ رهبری می‌شد. پس از سرکوب شدن توسط آتش توپخانه و خمپاره، پیاده نظام ما از همه جهات به مرکز منطقه حمله کرد و به سرعت هر واحد و هر نقطه شلیک را نابود کرد و سپس کل نیروی دشمن را از بین برد.

در کنار آن، ما قدرت آتش خود را متمرکز کردیم، نقاط قوت دشمن را محدود کردیم و هنگام انجام حملات از نقاط ضعف آنها بهره بردیم. با درک کامل اصول اساسی جنگ محاصره‌ای، از اکثر قدرت آتش خود در آرایش برای انجام حملات استفاده کردیم. در جهت حمله اصلی، نیروهای خود را در غرب و شمال غربی منطقه فرعی متمرکز کردیم. اگرچه استحکامات دشمن در این جهت محکم‌تر و قدرت آتش آنها قوی‌تر از جهات دیگر بود، اما آنها همچنین نقاط ضعف زیادی داشتند، به خصوص از نظر زمین. هیچ نیرویی وجود نداشت، بنابراین ما قدرت آتش خود را مستقر کردیم تا آن را بهتر از جهات دیگر مخفی نگه داریم. در جهت حمله ثانویه و جهت هماهنگی، نیروهای حمله، نیروهای محاصره را ترتیب دادیم و آنها را رهگیری کردیم. در عین حال، یک نیروی ذخیره قوی داشتیم که آماده پشتیبانی از جهت اصلی بود. به لطف آن، در طول حمله، بخشی از قدرت آتش و اقدامات متقابل دشمن را در جهات مختلف پراکنده کردیم تا حمله را توسعه داده و دشمن را نابود کنیم.

ویژگی منحصر به فرد حمله به منطقه فرعی دونگ شوای این بود که نیروهای ما به طور مؤثر تاکتیک‌های رزمی را به کار گرفتند. با درک موقعیت، دیدیم که دشمن مستقر در منطقه فرعی دونگ شوای کاملاً با دشمنان مستقر در طبیعت متفاوت است. آنها سیستمی از استحکامات، موانع و لایه‌های زیادی از حصارها را همراه با میدان‌های مین فراوان، از جمله مواد منفجره، تله‌های انفجاری و مین‌های جهت‌دار در اطراف، سازماندهی کردند. تحت هدایت فرماندهی کمپین، هنگ دوم پیاده نظام تصمیم گرفت تاکتیک‌های محاصره و نبرد نزدیک، نبرد شبانه، مانورهای مخفی برای نزدیک شدن به هدف و انفجار ناگهانی و باز کردن در را انتخاب کند... به طور خاص، ما به طور انعطاف‌پذیر تاکتیک‌های رزمی مانند: شکستن، محاصره، نفوذ عمیق، رهگیری و تقسیم نیروهای دشمن، همراه با حملات پهلو، حمله به عقبه و مراکز مقاومت آنها، از بین بردن لانه‌های مقاومت، نیروهای نجات، پاکسازی جاده‌ها و مسیرهای هوایی... را برای پیروزی و پایان دادن به محاصره دونگ شوای، که همچنین نبرد کلیدی کمپین بود، به کار بردیم.

نبرد دونگ شوای اولین باری بود که در میدان نبرد جنوب شرقی به طور خاص و در میدان نبرد جنوبی به طور کلی، ما یک نبرد محاصره‌ای در مقیاس هنگ‌های تقویت‌شده را با مشارکت بسیاری از شاخه‌های نظامی سازماندهی کردیم و به پیروزی چشمگیری دست یافتیم. هنر جنگ محاصره‌ای در نبرد دونگ شوای همچنان به طور خلاقانه‌ای توسط ارتش ما در طول جنگ مقاومت علیه ایالات متحده برای نجات کشور به کار گرفته و به طور مؤثر ترویج شد.

پسر NGOC