مادرشوهرم خودشیفته است.
برای تان لین، مادرشوهرش مثل یک غریبه بود. در حالی که او تمام شب را بیدار میماند تا از فرزندش مراقبت کند، مادرشوهرش تمام روز در سفر بود و عکسهایش را در شبکههای اجتماعی منتشر میکرد.
تون لین مادرشوهرش را کاملاً مسخره میدانست. وقتی در مورد عروسی با شوهرش صحبت میکرد، او حتی از آوردن پول جهیزیه خودداری کرد تا او را برای ازدواج نکردن با پسرش تحت فشار قرار دهد. اگر شوهرش آنقدر مصمم نبود، شاید آنها تا الان راه خود را از هم جدا کرده بودند.

پس از ازدواج، تون لین سعی کرد با مادرشوهرش صبور باشد تا آرامش را در خانواده حفظ کند. اما وقتی مادرشوهرش فهمید که او دختر به دنیا آورده است، ناراضی شد و به سفر رفت. در همین حال، تون لین، که تحت عمل سزارین قرار گرفته بود، مجبور بود به تنهایی از خود و دخترش مراقبت کند، که بسیار دشوار و طاقتفرسا بود.
شوهرش بارها با مادرش صحبت کرده بود، اما او همچنان تسلیم نشده بود. او حتی رک و پوست کنده گفت: «من هیچ تعهدی برای مراقبت از عروس و نوهام ندارم؛ هر کسی که فرزند خودش را دارد باید از آنها مراقبت کند.»
سان لینگ با شنیدن این سخنان چنان آزرده خاطر شد که میخواست گریه کند، اما میدانست اگر به گریه کردن ادامه دهد، مادربزرگش دلش برایش نمیسوزد، بنابراین فقط میتوانست دندانهایش را به هم بفشارد و تحمل کند. پس از دورهی قرنطینه، او از بیماریهای پس از زایمان زیادی رنج برد.
از آن به بعد، سان لینگ دیگر هرگز این موضوع را با مادرشوهرش در میان نگذاشت. او همچنین هرگز از مادرشوهرش در هیچ کاری کمک نخواست. در مورد مادرشوهرش، او هرگز به عروسش توجهی نمیکرد و این دو به ندرت یکدیگر را میدیدند.
مادر شوهر بیمار است و عروسش را به خاطر اینکه برای مراقبت از او مرخصی نگرفته، سرزنش میکند.
تون لین فکر میکرد چون مادرشوهرش از او خوشش نمیآید، بعد از زایمان حتی یک سوال هم از او نپرسیده است. اما وقتی مادرشوهرش بیمار شد، فهمید که چقدر سادهلوح بوده است.
وقتی مادرشوهرش بیمار شد، او فقط چند بار از روی وظیفه به ملاقاتش رفت. در سومین ملاقات، مادرشوهرش مستقیماً با شوهرش صحبت کرد و از او به خاطر اینکه برای مراقبت از او مرخصی نمیگیرد انتقاد کرد و او را عروس بیعضو خواند. شوهرش با شنیدن این حرف، او را به خاطر احترام نگذاشتن به والدینش نیز مورد انتقاد قرار داد و گفت که اگر او به والدینش احترام میگذاشت، زودتر به آنها کمک میکرد.
با شنیدن این حرف، تون لین کاملاً مبهوت شد. او به جای اینکه مستقیماً انتقاد مادرشوهرش را رد کند، در عوض سه سؤال از او پرسید.
«وقتی من و همسرم ازدواج کردیم، چقدر برای جهیزیه هزینه کردی؟ وقتی من در حال بهبودی از زایمان بودم کجا بودی؟ و علاوه بر این، در سه سال گذشته، در حالی که من برای مراقبت از بچه تقلا میکردم، کجا بودی و چه کار میکردی؟»
بدون اینکه به مادرشوهرش فرصت صحبت بدهد، بالاخره آنچه را که مدتها در قلبش نگه داشته بود، بیرون ریخت:
«وقتی ازدواج کردم، مادرم حتی یک ریال هم برای جهیزیه خرج نکرد. در حالی که من هنوز دوران نقاهت بعد از زایمان را میگذراندم، او به همه جا سفر میکرد. علاوه بر این، او از نوهاش متنفر است و به نظر میرسد همیشه از او دوری میکند. به من بگو، با مادرم چگونه رفتار کنم؟»
حرفهای سان لینگ باعث شد مادرشوهرش که در رختخواب دراز کشیده بود، سرخ شود و زبانش بند بیاید.
برخلاف نگرش او، شوهرش به او توصیه کرد که همه چیز را رها کند و گفت که گذشتهها گذشته و نباید دوباره مطرح شود. علاوه بر این، مادرش مسئول مراقبت از نوه نبود. چیزی که باید مورد بحث قرار میگرفت، زمان حال بود؛ مادرش اکنون بیمار بود و اگر سان لینگ از او مراقبت نمیکرد، واقعاً بیرحمانه بود.
نصیحت شوهرش دلیل اصلی تصمیم فوری او برای ترک خانه بود. با چنین شوهری، هیچ میزانی از نصیحت و ترغیب نمیتوانست او را متقاعد کند. دیدن اینکه همسرش از این همه بیعدالتی رنج میبرد و فقط به او بگوید که تحمل کند، شایستهی یک شوهر نیست.
اگر مادرشوهر بیملاحظه است، عروسش را به خاطر سنگدلی سرزنش نکنید.
در این دنیا، افرادی هستند که درست را از غلط تشخیص نمیدهند، اما همچنان انتظار دارند که همه با آنها با مهربانی و احترام رفتار کنند. برای مثال، وقتی عروس هنوز در حال گذراندن دوران نقاهت پس از زایمان است، مادرشوهر هیچ نگرانی نشان نمیدهد یا در هیچ کاری به او کمک نمیکند، در عوض به تعطیلات میرود و از زندگی لذت میبرد.
اگرچه مادر شوهر موظف به مراقبت از نوههایش نیست، اما یک مادر شوهر خوب به عروسش کمک خواهد کرد. بعداً، عروس نیز با احترام به فرزندان، این کار را جبران خواهد کرد.
انسانها برای زنده ماندن به یکدیگر وابستهاند. بنابراین، اگر با دیگران صادق باشید، آنها این را برای همیشه به یاد خواهند داشت؛ برعکس، اگر با دیگران بدرفتاری کنید، ممکن است این را تا آخر عمر به یاد داشته باشند.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/ba-lao-70-tuoi-om-nang-trach-con-dau-khong-nghi-viec-cham-soc-nghe-xong-3-cau-hoi-cua-con-ba-chi-biet-nin-lang-172240611084914317.htm






نظر (0)