Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

خاطرات مادر (درس 6): فداکاری، فداکاری است

(Baothanhhoa.vn) - وقتی این سطور را می‌نویسیم، از مجموع بیش از ۴۵۰۰ مادر در تان هوآ، تنها بیش از ۴۰ مادر قهرمان ویتنامی (VNAH) هنوز زنده هستند. با این حال، تعداد بسیار کمی از مادران هنوز زنده هستند - خاطرات زندگی آنها تا حدودی ساکن و تا حدودی گم شده است. اما در اعماق ذهن مادران، همیشه چهره شوهران و فرزندانشان وجود دارد که خود را به شکل کوه‌ها و رودخانه‌ها، و کشور، درآورده‌اند. ما داستان‌ها، گاهی اوقات فقط خاطرات آرام، را ثبت می‌کنیم که از روایت، از چشم‌ها و از سکوت، به عنوان ادای احترام به مادران و به عنوان عودی برای کسانی که برای همیشه از دنیا رفته‌اند، وصله پینه شده و گرامی داشته می‌شوند.

Báo Thanh HóaBáo Thanh Hóa18/07/2025

سال‌ها پیش، آن مادر مهربان و فداکار، هنگام وداع با همسر و پسرش که عازم جبهه بودند، غم و اندوه خود را پنهان می‌کرد. سپس، همان مادر قوی، خبر جانسوز مرگ همسر و پسرش را دریافت کرد.

او بیش از ۱۰۲ سال سن دارد (متولد ۱۹۲۳ است)، سنی که در آن به راحتی چیزها را فراموش می‌کند، نمی‌تواند کلمات را به درستی کنار هم بگذارد و اشک‌هایش خشک شده‌اند، اما هنوز هم به وضوح همسر، فرزندانش و انقلاب را به یاد می‌آورد. پسر بزرگش، تران جیا تام، یک جانباز معلول است - اگرچه در همان نزدیکی زندگی می‌کند، اما اغلب مجبور است برای درمان طولانی مدت سفر کند. او با پسر کوچکش و همسرش، تران دونگ هان و نگوین تی مین، زندگی می‌کند.

سال‌هاست که مسئولین در تمام سطوح و ادارات، همواره نگران و مشوق مادر شوهرم بوده‌اند و مرتباً به دیدار و دلداری او در دوران پیری پرداخته‌اند. مادر شوهرم، عروس کوچک‌ترش، نگوین تی مین، را مانند فرزند خودش دوست دارد. او عروسش را دوست دارد زیرا او در مدیریت تمام امور خانه بسیار توانمند و مسئولیت‌پذیر است. او عروسش را دوست دارد زیرا در چند سال گذشته، با وجود اینکه پسر کوچکش سکته مغزی کرده و در حرکت مشکل دارد، مین همچنان با پشتکار و بدون هیچ تردیدی از شوهر و مادرشوهرش مراقبت کرده است. مین نه تنها به غذا، خواب و بهداشت شخصی مادرشوهرم رسیدگی می‌کند، بلکه از او حمایت عاطفی نیز می‌کند و به او کمک می‌کند تا نگرانی‌هایش را کاهش دهد و شاد، سالم و خوش‌بین زندگی کند.

برنامه خوابم تغییر کرده، و همینطور زمان غذا خوردنم. وقتی مادرم بیدار است، به کسی نیاز دارم که با او صحبت کنم. با این حال، خیلی خوشحالم که در این سن، هنوز مادرم را دارم تا گاهی به داستان‌هایش گوش دهم، داستان‌هایی که نه ابتدا دارند و نه انتها...

خانم مین، با لبخند ساده و ملایمش، گفت: «چند سال گذشته، مادرم بیشتر در طول روز می‌خوابید و شب‌ها بیدار می‌ماند. برنامه خوابش تغییر کرده و زمان وعده‌های غذایی‌اش هم تغییر کرده است. وقتی بیدار است، به کسی برای صحبت کردن نیاز دارد. با این حال، من بسیار خوشحالم که در سن او، هنوز هم مادرم را دارم تا گاهی اوقات به داستان‌هایش گوش دهم، داستان‌هایی بدون شروع یا پایان... او وقتی مردم به ملاقاتش می‌آیند بسیار خوشحال می‌شود. سپس داستان‌هایی درباره روزهای گذشته در طول جنگ علیه آمریکایی‌ها برای نجات کشور تعریف می‌کند. او همچنین به فرزندانش می‌آموزد و توصیه می‌کند که از کسانی که قبلاً آمده‌اند، برای محافظت و ساختن میهن و توسعه کشور الگو بگیرند. او درباره همسر و فرزندانش صحبت می‌کند، اینکه چگونه با آرمان‌ها زندگی کرده و خود را فدای میهن و کشور کرده است.» این ممکن است خوشبختی کامل خانم دِ نباشد، اما مراقبت از فرزندان و نوه‌هایش و توجه دولت در دوران پیری‌اش نیز برای او شادی بزرگی است...

خاطرات مادر (درس 6): فداکاری، فداکاری است

مادر یک سرباز قهرمان ویتنامی، دو تی دِ، در حال حاضر با کوچکترین پسرش و همسرش در روستای کونگ دین، در بخش نونگ کونگ زندگی می‌کند.

شرایط مادر و احترام به فرزند توسط آقای مین و خانم هان برای همه در روستای کونگ دین، در بخش نونگ کونگ - جایی که خانواده زندگی می‌کنند - شناخته شده است. و مادر، خانم دو تی دِه، یک مادر قهرمان ویتنامی است.

ما ترجیح دادیم به خاطرات مادرمان گوش دهیم و تکه‌هایی از آنها را یادداشت کنیم، چون گاهی کلمات برای بیان یک قرن از زندگی یک شخص محدود هستند، از زمان موهای سبز، مجبور بودیم شوهر و فرزندانمان را بپرستیم.

از طریق روایت‌های تکه‌تکه مادر و روایت‌های تکه‌تکه عروس کوچکش، نگوین تی مین، تقریباً تمام خاطرات همسر و فرزندانش به کامل‌ترین شکل آشکار می‌شود. در سال ۱۹۴۸، زمانی که او دختری ۱۷ ساله بود، مادر با مرد جوانی از روستای همسایه به نام تران گیا هونگ ازدواج کرد. در سال ۱۹۴۹، شوهرش هنگام شرکت در نیروی شبه‌نظامی که مهمات و غذا را برای حمایت از سربازانی که در نبرد دین بین فو خدمت می‌کردند، حمل می‌کرد، درگذشت. شوهرش در اوج جوانی درگذشت و او فرزند اولش را باردار بود. به خاطر فرزندش، او «غم خود را» به «خون حیات» تبدیل کرد و به ستون حمایت از فرزندش تبدیل شد و به تلاش‌های خود در دو جنگ مقاومت ادامه داد.

خاطرات مادر (درس 6): فداکاری، فداکاری است

اینها معدود یادگاری‌هایی هستند که پسر شهید تران دونگ هوان برای مادر سربازان قهرمان ویتنامی، دو تی، به جا گذاشته است.

در سال ۱۹۵۶، مادرم دوباره ازدواج کرد و صاحب دو فرزند دیگر به نام‌های تران دونگ هوان و تران دونگ هان شد. در سال ۱۹۷۰، پسر بزرگش، تران گیا تام، در سن بیست سالگی، داوطلبانه به میدان جنگ رفت و بخشی از خون و استخوان‌هایش در میدان جنگ کوانگ تری به جا ماند.

در ادامه‌ی سنت باشکوه خانوادگی، در اوایل سال ۱۹۷۴، در سن ۱۷ سالگی، پسر دومم، تران دونگ هوان، نیز داوطلب پیوستن به ارتش شد. مادرم تعریف می‌کرد که وقتی او به خدمت سربازی رفت، هوان از قبل یک دوست دختر داشت. او دختر را به خانه آورد تا با خانواده‌اش آشنا شود و از مادرم اجازه گرفت تا قبل از رفتن به خدمت سربازی ازدواج کند، اما عروسی خیلی عجله‌ای بود. تنها چند روز پس از عروسی، قبل از اینکه این زوج حتی به بودن در کنار هم عادت کنند، هوان دستور گرفت که به میدان نبرد در جنوب برود.

خاطرات مادر (درس 6): فداکاری، فداکاری است

روزی که مادر تِس پسرش را بدرقه کرد، خیلی گریه کرد. هر دو همدیگر را در آغوش گرفتند و گریه کردند و هوآن قول داد که پس از اتمام مأموریت بین‌المللی‌اش در کامبوج، دوباره او را ببیند. اما به‌طور غیرمنتظره‌ای، آن روز آخرین باری بود که مادر تِس و خانواده‌اش هوآن را می‌دیدند. هوآن، تقریباً پنج سال در ارتش بود و هرگز به خانه بازنگشت، در ژانویه ۱۹۷۹، جان خود را در حین انجام یک مأموریت بین‌المللی شریف در کامبوج فدا کرد.

اگرچه مادرم هنوز زیر بار زخم‌های عاطفی است، اما همیشه به فداکاری شوهرش افتخار می‌کند؛ فداکاری پسرش برای صلح کشور غیرقابل انکار است.

این درد فقط مختص او نبود، بنابراین مادر با عروسش که فقط چند روز با شوهرش زندگی کرد، بسیار همدردی می‌کرد. پس از مرگ هوآن، مادر مجبور شد مدت زیادی عروسش را متقاعد کند تا او راضی به ادامه زندگی شود.

چهل و شش سال گذشته است و مادرم و خانواده‌اش حتی یک بار هم فرصت نکرده‌اند که بر مزار شهید تران دونگ هوان عود روشن کنند. اگرچه مادرم هنوز زیر بار زخم‌های عاطفی است، اما همچنان به فداکاری شوهرش، فداکاری برای صلح ملت، افتخار می‌کند. این مسئولیت و وظیفه هر شهروند ویتنامی و منبع قدرت ملت ماست.

فداکاری‌های خاموش مادر دو تی دِ، چیزهای خوب زیادی را به جامعه بخشیده است. به خاطر مشارکت‌ها و فداکاری‌های او در راه آزادی ملی، ساختن و محافظت از سرزمین پدری، مادر دو تی دِ در سال ۲۰۱۴ توسط رئیس جمهور ویتنام عنوان معتبر مادر قهرمان ویتنامی را دریافت کرد. خاطرات مادر (درس 6): فداکاری، فداکاری است

این عنوان ادای احترامی است به مشارکت‌ها و فداکاری‌های مادران در راه آزادی ملی، ساختن و حفاظت از میهن.

خان پونگ

مقاله پایانی: دو زن - قلمرویی از خاطرات - کلمات مقدس «مادر» و «دختر».

منبع: https://baothanhhoa.vn/ky-uc-cua-me-bai-6-hy-sinh-la-dang-hien-254753.htm


نظر (0)

لطفاً نظر دهید تا احساسات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

یک مکان تفریحی کریسمس با یک درخت کاج ۷ متری، شور و هیجان زیادی را در بین جوانان شهر هوشی مین ایجاد کرده است.
چه چیزی در کوچه ۱۰۰ متری باعث ایجاد هیاهو در کریسمس می‌شود؟
غرق در جشن عروسی فوق‌العاده‌ای که ۷ شبانه‌روز در فو کوک برگزار شد
رژه لباس‌های باستانی: شادی صد گل

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

دان دن - «بالکن آسمانی» جدید تای نگوین، شکارچیان جوان ابرها را به خود جذب می‌کند

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول