Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

مثل پیدا کردن خودم

Việt NamViệt Nam09/10/2024


خواندن مجموعه شعر: «بیا فقط خزه‌ها را پشت سر بگذاریم» اثر شاعر نگوین ون ترین

قبل از انتقال به با ریا - وونگ تائو ، نزدیک به پانزده سال در کوانگ تری کار کردم. در این سرزمین سرشار از عشق، با بیشتر هنرمندان و روزنامه‌نگاران آشنا هستم. اما هرگز نگوین ون ترین شاعر را ملاقات نکرده‌ام، فقط اشعار او را در مجله کوآ ویت و روزنامه کوانگ تری خوانده‌ام.

مثل پیدا کردن خودم

اخیراً مجموعه شعر «تویی دانه رونگ رو» اثر شاعر نگوین ون ترین را خواندم که شامل ۶۹ شعر با مضامین غنی، ساختار روشن و احساسات سرشار است. اشعار او درباره پدران، مادران، عشق، شهدا، سربازان، رودخانه‌های زادگاه، چهار فصل گل‌ها و میوه‌ها، امور انسانی، مدارس و دانش‌آموزان محبوب سروده شده است... اشعار او پر از حال و هوا است و با هر سطح از احساسات، ارتعاش می‌یابد.

پیش از این، شاعر نگوین ون ترین سه مجموعه شعر جداگانه منتشر کرده بود: «ابرهای سفید کنار آسمان» انتشارات توآن هوا، ۲۰۱۱؛ «آفتاب رویایی» انتشارات انجمن نویسندگان، ۲۰۱۹؛ «سایه‌های افتاده بعد از ظهر» انتشارات انجمن نویسندگان، ۲۰۲۲ و «بیا خزه را رها کنیم» انتشارات توآن هوا، ۲۰۲۴. از این میان، «آفتاب رویایی» جایزه C، جایزه خلاقیت ادبیات و هنر استان کوانگ تری ، ۲۰۱۹ را دریافت کرد.

حرفه معلمی در مقایسه با یک باغبان، یک قایقران، یک کرم ابریشم که ابریشم می‌ریسد، یک شمع که دانش را روشن می‌کند، مورد احترام و تکریم جامعه است... نگوین ون ترین، به عنوان یک معلم ادبیات وفادار، فراموش نکرد که اشعاری را به مدارس زادگاهش که قبلاً در آنها تدریس می‌کرد، تقدیم کند. به نظر می‌رسد که تصویر خودم را در آنها می‌بینم، زیرا من و او شباهت‌هایی داریم.

وقتی در استان بین تری تین زیر یک سقف در دبیرستان بودیم، من و او هر دو شعرهایی داشتیم که در روزنامه‌ها منتشر شده بود. اگر من قبل از پیوستن به ارتش معلم ادبیات بودم: «به خاطر سرزمین پدری، اسلحه‌ام را برداشتم و رفتم/ مرز ماه‌ها پر از گلوله و آتش بود/ مجبور شدم فرزندانم، برنامه‌های درسی‌ام را/ و ماه دختر جوان را در حیاط مدرسه بگذارم» (بازدید از مدرسه قدیمی)، پس او به واحد C21 زیر نظر لشکر 10، سپاه 3 ارتش، مستقر در استان قدیمی باک تای، تعلق داشت و از یک منطقه مرزی مهم در منطقه شمال شرقی سرزمین پدری محافظت می‌کرد، سپس این واحد قبل از اینکه معلم ادبیات شود، به ارتفاعات مرکزی نقل مکان کرد.

هر دوی ما برای مقابله با مهاجمان اسلحه به دست گرفتیم و از هر وجب از مرز سرزمین پدری محافظت کردیم. و نکته بسیار تصادفی دیگر این است که هر دوی ما در یک خیابان زندگی می‌کنیم که به نام یک محقق مشهور سلسله نگوین نامگذاری شده است، من در خیابان چو مان ترین، پلاک زوج ۶۶، شهر وونگ تاو، و شاعر نگوین ون ترین در خیابان چو مان ترین، پلاک فرد ۶۵، شهر دونگ ها زندگی می‌کنم.

به گفته بلینسکی، منتقد ادبی روس: «شعر اول از همه زندگی است، سپس هنر» . بنابراین، در مجموعه شعر «Thoi danh rong reu»، شاعر نگوین ون ترین، در نقش خود به عنوان معلم ادبیات، علاوه بر انتقال دانش، الهام‌بخش یادگیری ادبیات، برانگیختن اشتیاق به ادبیات، گسترش درک از جهان پهناور و تحت تأثیر قرار گرفتن از تمام شرایط رنگارنگ زندگی است.

از آن زمان، دانش‌آموزان عاشق ادبیات، معلمان ادبیات و حرفه معلمی هستند. علاوه بر این، معلمان ادبیات نیز دانش‌آموزان را به دانش رفتاری مجهز می‌کنند، به آنها می‌آموزند که افراد مفیدی باشند و مسیر درست را انتخاب کنند، زیرا «ادبیات انسان‌شناسی است». بنابراین، در شعر نگوین ون ترین، او با ابیات پرشور و تأثیرگذار درباره حرفه معلمی می‌نویسد: «من مست بودم و خودم را سوزاندم/ روی هر کلمه روی سکو/... هنوز هر صفحه‌ای را که دانش‌آموزان ادبیات می‌نوشتند به یاد دارم/ انشاهایی که به جوهر قرمز نیاز داشتند، معلمان انتقاد می‌کردند» (تریو فونگ گذشته هنوز اینجاست). معلمان ادبیات در انتقال دانش ادبی به دانش‌آموزان پر از احساسات هستند.

روح شاعر اوج می‌گیرد و تعالی می‌یابد و ابیاتی «بالدار» می‌سراید. اما در برهه‌ای از زمان، او همچنین با دقت وقایع برجسته بخش آموزش کوانگ تری را که در پنجاه سال گذشته رخ داده و بر مشکلات بسیاری غلبه کرده تا در همه جنبه‌ها به موفقیت دست یابد، برمی‌شمرد : «امروز، میوه شیرین است، گل‌ها پرپر/ آموزش کوانگ تری، عطر معطر یاس» (پرورش مردم در سرزمین آتش).

با روح حساس یک معلم شعر، در یک بعد از ظهر طوفانی، به مدرسه قدیمی خود، دبیرستان چه لان وین، برگشت تا خاطرات را مرور کند، با حسرت به یاد دانش‌آموزان گذشته، سایه درختان پوینچیانا سلطنتی، درختان انجیر هندی، نیمکت‌های سنگی، ساعت‌های تدریس پرشور، گویی هنوز مثل دیروز تازه بودند: «مدرسه‌ای که زمانی دوست داشتم / به یاد خاطرات بسیاری که هنوز در روزها و ماه‌ها باقی مانده‌اند» (مکانی که روح در آن لنگر انداخته است). پس از سال‌ها دوری از دبیرستان دونگ ها، روزی که برای بازدید بازگشت، قلبش پر از «صد راه عشق» بود: «اینجا تریبونی است که شادی‌ها و غم‌های درس‌ها در آن جاری است / صدای معلم هنوز پرشور و پرشور است» (افسانه روح).

پس از یک عمر تلاش و کوشش برای «عبور دادن مسافران از رودخانه»، «قایقران» محترم با یک «مهمان» ویژه در سرزمین گرم و آفتابی جنوبی ملاقات کرد. نگوین شوان هونگ، دانش‌آموز سابق دبیرستان دونگ ها، اکنون تاجری موفق در استان با ریا-وونگ تاو است. معلم و دانش‌آموز پس از ۲۷ سال فارغ‌التحصیلی، در حالی که بسیار خوشحال بودند، با هم ملاقات کردند: «وقتی تابستان فرا می‌رسد، روزی را که رفتی به یاد می‌آورم/ با ترک کوانگ تری، به فو می رفتی».

نوشتن درباره معلمی که «در منطقه‌ای دورافتاده اقامت دارد»، سختی‌هایش را نمی‌توان توصیف کرد، سختی‌هایی که علایق شخصی را فدای گسترش دانش برای کودکان می‌کند: «راه کلاس پر از اشک است/ عشق به کسی که دانش را در مناطق دورافتاده گسترش می‌دهد» (معلم در مناطق دورافتاده).

نگوین ون ترین، شاعر، اکنون در دهه شصت زندگی‌اش، هنوز هم تصویر پدرش را با کار سختش در مزارع، صرف نظر از آفتاب یا باران، به روشنی به یاد می‌آورد، برنج و سیب‌زمینی می‌کاشت، به این امید که فرزندانش انسان‌های خوبی شوند: «سایه پدر مزارع را شخم می‌زند/ او به تنهایی برای فرزندانش سخت کار می‌کند» (سایه پدر). تصویر مادرش در شعرش بسیار تأثیرگذار است، با اندامی لاغر اما با تحمل سختی‌های فراوان، مراقبت و آموزش فرزندانش: «مادر مانند درخت بید باریکی است/ سختی‌های بسیاری را به دوش می‌کشد، با پشتکار فرزندانش را بزرگ می‌کند» (مادر).

هیچ استان یا شهر دیگری به اندازه کوانگ تری گورستان شهدا ندارد. قبرهای آنها در ردیف‌های منظمی چیده شده‌اند، درست مانند روزهایی که جوان بودند و به میدان نبرد می‌رفتند. آنها زیر سایه تپه‌های کاج، با گل‌های بنفش سیم، گل‌های قرمز هیبیسکوس و دود عود معطر، آرمیده‌اند. شاعر با تعظیم در برابر ارواح شهدا، با اندوه از رفقای بسیاری که در امتداد مرز ویتنام و چین باقی مانده بودند و فرصت سوزاندن عود برایشان را نداشته بود، یاد می‌کند: «به یاد تو، به مزارت سر می‌زنم و عود می‌سوزانم/ اشک‌هایم را جاری می‌کنم و قطرات شبنم جاری می‌شوند» (بعد از ظهر گورستان).

طبیعی است که سربازان جان خود را مستقیماً در حالی که اسلحه در دست دارند برای محافظت از میهن فدا کنند، اما در زمان صلح و بدون تیراندازی، سربازان نیز قهرمانانه جان خود را فدا می‌کنند در حالی که مردم را از سیل‌های ناگهانی و دیوانه‌وار، رانش زمین از تپه‌های بلند که خانه‌ها را دفن می‌کنند، نجات می‌دهند : «سربازان در زمان صلح در میان سختی‌های بی‌شمار / هر مأموریتی فداکاری‌هایی دارد» (سربازان در زمان صلح).

او در نوشته‌ای درباره موضوع سربازان، از سربازان گارد مرزی، گارد ساحلی و نیروی دریایی در جزایر دورافتاده که شبانه‌روز از هر وجب از خاک مرزی، هر متر مربع از دریا و جزایر محافظت می‌کنند تا کشور را سالم نگه دارند، ستایش کرد، همانطور که در اشعارش آمده است: «جریان‌های زیرین ترونگ سا»، «رنگ بنفش مرز»، «بناهای یادبود محافظ دریا»، «آرزوی سربازان دریایی».

ویتنام در یک منطقه آب و هوایی گرمسیری واقع شده است و چهار فصل در سال دارد. شاعر نگوین ون ترین هر چهار فصل را دوست دارد و اشعاری دارد که زیبایی خاص هر فصل را به تصویر می‌کشد. در بهار، هزاران گل شکوفا می‌شوند، پرندگان آواز می‌خوانند، پرستوها در آسمان آرام حومه شهر پرواز می‌کنند: «در اواخر بعد از ظهر، پرستوها به سرعت پرواز می‌کنند / در آسمان بهار، آنها با هم در دسته‌ها پرواز می‌کنند» (بهار از راه می‌رسد، آفتاب گرم).

تابستان گرم و شرجی، گل‌های قرمز ققنوس، گل‌های خردلی زرد روشن، شاعر را ناگهان غمگین می‌کنند زیرا موقتاً از تریبون سخنرانی دور است: «تابستان طلایی در وطن / اشتیاق بیشتری می‌افزاید، قلب را به وجد می‌آورد» (تابستان طلایی). آب و هوای خنک پاییزی، خوشه‌های میوه‌های طلایی رسیده که گویی از درختان آویزانند، ماه کامل پاییزی که در آسمان روستا آویزان است، کمی مالیخولیا در روح شاعر می‌کارد: «باد خنک پاییزی بازمی‌گردد / مه بر بعدازظهر غم‌انگیز روستا گسترده می‌شود» (پاییز). زمستان بارانی و بادخیز، سرمای شدید، شاعر را به هق‌هق وا می‌دارد: «اواخر زمستان، باد سرد کنار پنجره / باران نم‌نم می‌بارد و قلب را سردتر می‌کند / ناقوس معبد گاه و بی‌گاه طنین‌انداز می‌شود» (آخرین روزهای زمستان).

حدس می‌زنم هیچ شاعری در سرزمین «باد لائوس، شن‌های سفید» به اندازه شاعر نگوین ون ترین درباره گل‌ها شعر نمی‌سراید، زیرا آن گل‌ها در کار، عشق و زندگی او معنای بزرگی دارند: گل‌های آفتابگردان، گل داوودی، گل ساعت ده، میموزا، گل‌های بنفش، گل‌های ماگنولیا، گل‌های فالانوپسیس، رز، گل‌های سیم، گل‌های موآ...

هر گلی زیبایی خاص خود را دارد، من فقط به طور خلاصه به زیبایی گل نی در شعر «نی سفید در زمستان» اشاره می‌کنم. رنگ سفید خالص گل نی نرم که در باد می‌لرزد، مقاومت در برابر زیبایی این گل روستایی را برای مردم دشوار می‌کند. شاعر از گل نی برای یادآوری عشقی معصوم استفاده می‌کند: «گفتن داستان عاشقانه از گذشته آسان نیست/ کودکی معصوم، چه چیزی را می‌توانم به یاد بیاورم و فراموش کنم» و «به یاد آوردن چشم‌ها، لبخند/ به یاد آوردن ساحل نی سفید، به یاد آوردن زمان معصوم».

شاعر نگوین ون ترین نه تنها «گل‌ها را تماشا می‌کند، چای می‌نوشد، خیال‌پردازی می‌کند»، گاهی اوقات اشعارش درباره زندگی فلسفه‌ورزی می‌کند، بین حقیقت و دروغ تمایز قائل می‌شود، به سود و زیان می‌اندیشد، خود را نصیحت می‌کند: «زندگی انسان»، «چه چیزی وجود دارد»، «دلیل زندگی سطحی و عمیق است»، «زندگی خیلی کوتاه است»، «زندگی همه چیز نیست»، «داستان‌های واقعی و دروغین»، «یک روز»، «جهان»، «عصر بعدازظهر»... به این امید که «مردم برای عشق ورزیدن به یکدیگر زندگی می‌کنند» (به هو). و اشعاری که او درباره دختران لائوس، درباره دریا، درباره عشق، درباره رودخانه‌های زادگاه، درباره روستاها نوشته است... با شاعرانگی ملایم، ساده و نزدیک، قلب دوستداران شعر را لمس می‌کند.

یک عمر فداکاری برای بخش آموزش و پرورش، برای دانش‌آموزان عزیز. روزی که او جایگاه سخنرانی را ترک کرد تا به خانه‌ی پدری‌اش برگردد و روی نوشتن شعر تمرکز کند و در اردوهای علمی خلاقانه شرکت کند. دهه‌ها دلبستگی به مدرسه، همکاران و دانش‌آموزان اکنون به گذشته تبدیل شده است، او مجبور بود قوانین زندگی را بپذیرد تا شادی جدیدی برای خود پیدا کند: «صدای جیرجیرک‌ها بی‌هدف طنین‌انداز می‌شود/از درخت ققنوس قرمز، از شاخه‌ی بید سبز/دانش‌آموزان پیراهن سفید در جوانی/ همه‌ی آن خاطرات باید رها شوند تا دور شوند» (بیایید فقط دور شویم).

با توجه به محدودیت این مقاله، تنها به بررسی اشعار برجسته‌ای که برای خوانندگان ارسال شده تا با شاعر نگوین ون ترین به اشتراک بگذارند، خواهم پرداخت. امیدوارم مجموعه شعر «تویی دانه رونگ رو» که مورد توجه علاقه‌مندان به شعر قرار گرفته، مطالب جالب و جذابی را در آن بیابد.

نگوین شوان سانگ



منبع: https://baoquangtri.vn/nhu-tim-thay-minh-188885.htm

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان
شهر ساحلی ویتنام در سال ۲۰۲۶ به برترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل می‌شود
«خلیج ها لونگ را از روی خشکی تحسین کنید» به تازگی وارد فهرست محبوب‌ترین مقاصد گردشگری جهان شده است.
گل‌های نیلوفر آبی که از بالا به رنگ صورتی درمی‌آیند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

ساختمان‌های بلندمرتبه در شهر هوشی مین در مه فرو رفته‌اند.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول