
خانه آقای هوین ترونگ توآی (۸۶ ساله، روستای مای ترونگ، بخش هوآ تین) پس از رسیدن سیل به سقف، ویران شد.
در ۲۲ نوامبر، سیل فروکش کرد و صحنهای از ویرانی را در کمون هوآ تین، استان داک لاک (بخش تای هوآ، استان سابق فو ین) نمایان ساخت. از ابتدای روستا تا انتهای کوچه، هر زمان که کسی میپرسید «سیل؟»، روستاییان بلافاصله جمع میشدند تا داستانهای خود را تعریف کنند. داستانها نه آغازی داشتند و نه پایانی، اما وحشت سیل تاریخی را به تصویر میکشیدند.
ویران شده پس از سیل تاریخی
در آغاز کمون هوا تین، شدت خشونت زمانی آشکار شد که جاده منتهی به کمون دچار آبگرفتگی شد، بستر جاده توسط سیل به مزارع "پرتاب" شد و گودالهای عمیقی را نمایان کرد.
ماشین یکی از اهالی که نمیتوانست «فرار» کند، در اثر سیل غرق شد، دو چرخ جلو روی جاده بودند، دو چرخ عقب به داخل چاله افتادند.
هر چه در اعماق کمون فرو میرفتیم، صحنه وحشتناکتر میشد.
ترسناکترین چیز، تابوتهایی هستند که در خانه فرهنگی روستا رها شدهاند و «آماده» هستند تا افراد نگونبخت را به دنیای دوردست ببرند.
همراه با آن، لاشه گاوها توسط کامیونها و جرثقیلهای مقامات حمل و نقل شد تا برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست دفن شوند.
لباسها و وسایل خیس شده و در سراسر روستا پخش شده بودند. جایی در وسط مزرعه، یک یخچال و یک تلویزیون در گل و لای غوطهور بودند.
با دیدن گروه داوطلبی که برای کمک آمده بود، بسیاری از مردم با عجله بیرون دویدند و پرسیدند: «لباس دارید؟ لطفاً به من چیزی بدهید تا بپوشم چون هوا خیلی سرد است و لباسهایم خیس شده است.»

صدها کیلوگرم برنج آقای توای و همسرش در اثر سیل از بین رفت و تنها تعداد کمی از آنها در آب سیل غرق شدند.
آقای هوین ون چین (۵۲ ساله، روستای مای ترونگ) هنگام تعریف صحنهی فرار ۵ نفر از اعضای خانوادهاش از مرگ، به خود لرزید. ساعت ۹ شب ۱۸ نوامبر، آب هنوز در مزرعه بود، او چراغ قوهاش را روشن کرد تا ببیند و با اطمینان وارد خانه شد، در حالی که فکر میکرد «سیل، هر چقدر هم که بزرگ باشد، به بزرگی سیل سال ۱۹۹۳ خواهد بود».
آقای چین سپس به پنجره خانه والدینش اشاره کرد، سیل تاریخی سال ۱۹۹۳ در هوآ تین، آب تا لبه در بالا آمده بود. آقای چین گفت: «چه کسی فکرش را میکرد، ساعت ۱۰ سیل را در حیاط دیدم و از آنجا بدون توقف رشد کرد. «درخت سیل» به سرعت رشد کرد. من پدر و مادرم را برای پناه گرفتن به خانه همسایه بردم. وقتی سیل بیرون آمد، آب تا کمرشان بالا آمده بود و وقتی به خانه همسایه (۵۰ متر دورتر) رسیدند، آب تا سینههایشان بالا آمده بود. آب به طرز باورنکردنی سریع رشد کرد.»
اوج سیل ساعت ۲ بامداد ۱۹ نوامبر بود، با وجود باران شدید، فریادهای کمک خواهی در سراسر روستا طنین انداز شد و صدای باران را در خود غرق کرد. آقای چین گفت اگر اتاق زیر شیروانی خانم تروک نبود، خانواده اش به سختی زنده می ماندند. پس از سیل، اتاق زیر شیروانی که خانم تروک در آن اقوام خود را می پرستید، در مجموع جان ۲۶ نفر را نجات داد.
بعد از سیل، تمام روستای مای ترانگ برنجی نداشت، زیرا «تمام خانهها را آب گرفته بود». آقای چین برنج را برای خشک کردن بیرون آورد و گفت: «برنج خشک را برای خوردن مرغها نگه داریم، هیچکس نمیتواند آن را بخورد، همهاش خراب شده است.»

فرو ریختن پی خانه، سیل خودروها را فرا گرفت

کامیون مزرعهای که گاوهای مرده را برای دفن حمل میکند

لباسهای مردم روستای مای ترونگ در اثر سیل خیس شد.
عزاداری در تمام روستاهای هوآ تین
دردناکترین خانوادهها، خانوادههایی بودند که عزیزانشان در سیل جان باخته بودند. آنها کم حرف میزدند و در سکوت به مزارعی که امتداد یافته بودند نگاه میکردند. روستاییان شانههایشان را نوازش میکردند و آنها را تشویق میکردند. اما دردشان فروکش نمیکرد، چشمانشان معنای عمیقی داشت.
آقای لام سو تانگ آرام روی ایوان نشسته بود و منتظر تابوت بود تا پدرش، آقای لام دائو سان، را دفن کند. آقای تانگ گفت وقتی سیل فروکش کرد، به خانه والدینش برگشت و متوجه شد که آقای سان زیر یک کمد له شده و در آب غرق شده است.
آقای تانگ گفت: «از مادرم شنیدم که در ۲۰ نوامبر، آب تا کمرش پایین رفته بود. وقتی پدرم از تخت پایین آمد، یک کمد روی او افتاد. حالا منتظر تابوت هستیم، اما هنوز اینجا نیست. نمیدانم تابوتی برای دفن او وجود دارد یا نه. مراسم تشییع جنازه اینجا نمیتواند از پس آن بربیاید.»

دو تابوت برای دفن آقای نگیپ و همسرش در روستای فو هو، بخش هوا تین، به خانه آورده شد.
آقای نگوین ون تانگ که در حال بازدید از روستای فو هو بود، در حال برگزاری مراسم تشییع جنازه والدینش بود. آقای تانگ با چهرهای گیج گفت: «خانه من در آن طرف مزرعه، حدود ۱۰۰ متر دورتر است. اما سیل آمد و من نتوانستم به موقع به آنجا برسم تا والدینم را نجات دهم. این سیل خیلی وحشتناک است.»
آقای نگوین ون تین، کارمند خدمات تشییع جنازه در کمون هوآ تین، مشغول دفن والدین آقای تانگ بود. فهرست افرادی که در این سیل جان باختند و درخواست کمک کردهاند، هنوز طولانی است.
آقای تین مدام به تلفن جواب میداد، صدایش خسته بود: «خانواده من دهههاست که در هوآ تین مراسم تشییع جنازه برگزار میکنند، اما هرگز فاجعهای مانند این ندیده بودیم. دیروز ۱۳ مراسم تشییع جنازه داشتیم، امروز ۹ مراسم تشییع جنازه. نمیدانم بیشتر هم خواهد شد یا نه، امیدوارم متوقف شود، خیلی زیاد است.»
در حین صحبت، تلفن زنگ خورد. آقای تین دست در جیبش کرد و گفت: «چی شده؟ چیز بیشتری هست؟»

آقای نگوین ون تانگ از مرگ والدینش بسیار غمگین بود.

فروشگاه مواد غذایی خانم لای (روستای فو هو) پس از سیل ویران شد.

طویله گاو خانم نگوین تی لیو (روستای فو هو) ویران شد، ۴ گاو در سیل جان باختند و توسط خانواده دفن شدند.

خانم لا با ناراحتی به برنج خیس بعد از سیل نگاه کرد.

چشمان مبهوت پیرمرد پس از سیل

خانم لای روزی را به یاد میآورد که سیل آنقدر شدید بود که او مجبور شد در فیسبوک درخواست کمک کند. مردم با قایق آمدند تا سقف را بردارند و آن زوج را نجات دهند.

تابوتی به خانه فرهنگی روستا منتقل شد.

گاوها همه جا مردند

خانم لا اولین باری که سیل تاریخی را دید، وحشت کرد.

جادههای هوآ تین ویران شدهاند.

خانهها هنوز غرق در گل و لای هستند.

گروههای خیریه از سراسر کشور برای حمایت از مردم به هوآ تین هجوم آوردند.

یک کامیون کشاورزی که برای تأمین نیاز مردم، غذا حمل میکند

حمل و نقل کالا به سیل زدگان
تران مای - لو ترانگ
منبع: https://tuoitre.vn/nhung-hinh-anh-nhoi-long-tang-thuong-tu-tam-lu-hoa-thinh-20251122144427315.htm






نظر (0)