فرودگاه بین‌المللی شرمتیوو (اتحاد جماهیر شوروی) در سال ۱۹۸۵، ترونگ گیا بین - ۲۹ ساله، منتظر پرواز بازگشت به ویتنام پس از ۱۲ سال تحصیل. سفر بازگشت این دانشمند جوان، علاوه بر رویاها و آرزوهای گرامی‌اش، شامل انبوهی از وسایل، سیم‌های گرمایشی، زودپز، اتو... بود. او، مانند بسیاری از کارگران ویتنامی در آن زمان، به دلیل صف طولانی چمدان‌هایی که برای کسب درآمد و حمایت از خانواده‌هایشان به کشور می‌آوردند، مجبور شد از در جداگانه‌ای عبور کند.

آقای بین در حالی که دختر کوچکش را در آغوش گرفته بود، از هواپیما پیاده می‌شد، قدم به سرزمین مادری‌اش می‌گذاشت و به گله گاوهایی که با فراغت در باند وسیع و متروک فرودگاه بین‌المللی نوی بای می‌چریدند، نگاه می‌کرد، بی‌صدا اشک می‌ریخت...

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 1

«نسل ما زمانی به دنیا آمد و بزرگ شد که کشور هنوز در جنگ بود. ما غرور ملی بزرگی را در قلب‌هایمان حمل می‌کردیم زیرا قهرمانان ثابت قدم زیادی ما را احاطه کرده بودند. در زمان جنگ، «هر جا که می‌روید، با قهرمانان ملاقات می‌کنید». و وقتی برای تحصیل به خارج از کشور رفتم، این طرز فکر را داشتم که نماینده ملتی شکست‌ناپذیر باشم که استعمار فرانسه و امپریالیسم آمریکا را شکست داده است.

با این حال، پس از سفرهای دور و دراز، متوجه شدم که بسیاری از ویتنامی‌هایی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند، مورد تبعیض قرار می‌گیرند. هنوز زمانی را که برای دیدن دوستم، دانشجوی تحصیلات تکمیلی آکادمی علوم شوروی، که عازم ویتنام بود، به فرودگاه رفتم، به یاد دارم و شاهد رفتار وحشیانه یک افسر پلیس محلی با گذرنامه ویتنامی بودم.

دردناک بود.

آن خاطرات عمیقاً در ذهن من حک شده‌اند و مرا مصمم‌تر می‌کنند تا به ویتنام برای رهایی از فقر کمک کنم.

به همین دلیل است که از همان بدو تأسیس شرکت، ما بیانیه‌ای مبنی بر اینکه FPT باید "به رفاه ملت کمک کند" تدوین کردیم . هنگام نوشتن این کلمات، در اعماق قلب و ذهن خود، واقعاً آرزوی یک کشور مرفه را داشتیم. آقای ترونگ گیا بین گفت: «این همچنین سوگند یک نسل کامل است که مجبور به بزرگ شدن در سختی و خشونت شده است.»

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 3

او از چه زمانی شروع به پایبندی به آن «سوگند» کرد؟

در اوایل دهه ۱۹۷۰، من یکی از ۱۰۰ دانشجو از سراسر شمال بودم که با دقت توسط دانشگاه فنی نظامی (که اکنون آکادمی فنی نظامی است) انتخاب شدم، به دانش مجهز شدم، به مدت یک سال در کشور زبان‌های خارجی را آموزش دیدم و سپس برای تحصیل در رشته‌های تخصصی به اتحاد جماهیر شوروی اعزام شدم.

این کشور هنوز با مشکلاتی روبرو است، ما هنوز خیلی جوان هستیم اما به خوبی آموزش دیده‌ایم. این کشور به ما مزایای زیادی داده است، غذای کافی برای خوردن و لباس گرم برای پوشیدن.

دانشیار دانگ کوک بائو، رئیس سابق کمیته مرکزی علوم و آموزش، و سپس مدیر و کمیسر سیاسی دانشگاه فنی نظامی، اغلب به ما می‌گفت: «بعد از مدرسه، شما مسئولیت دارید که اقتصاد کشور را تسریع کنید.»

او از دانشمندان برجسته ویتنامی مانند پروفسور نگوین ون هیو، استاد فیزیک وو دین کو، استاد ریاضیات هوانگ شوان سین و غیره دعوت کرد تا در مورد علم با ما صحبت کنند. ما این فرصت را داشتیم که با بزرگترین "مغزهای" کشور ارتباط برقرار کنیم و تبادل نظر کنیم.

در آن زمان، من کاملاً منظور او را نمی‌فهمیدم، اما وقتی بزرگ شدم، فهمیدم که این همچنین روشی بود که او به ما در مورد عشق و مسئولیت در قبال سرزمین پدری آموخت. آموزه‌های او در مورد آرزوی احیای کشور، حتی امروز که من اینجا نشسته‌ام و به مصاحبه شما پاسخ می‌دهم، هنوز هم مرتبط هستند.

وقتی برای تحصیل به اتحاد جماهیر شوروی رفتم، از معلمان و دانشمندانی آموختم که افراد برجسته، دوراندیش و آگاه جهان بودند. نزدیکی به این افراد، ما را با آرزوها و جاه‌طلبی‌های بزرگی برای رساندن کشور به بالاترین سطح پرورش داد.

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 5

چه چیزی باعث شد که در سال ۱۹۸۸ تصمیم به تأسیس یک شرکت مواد غذایی بگیرید؟

بعد از بازگشت از مدرسه، من و دوستانم به عنوان دانشمند در موسسه مکانیک تحت نظر آکادمی علوم ویتنام (که اکنون آکادمی علوم ویتنام است) کار کردیم. در آن زمان، تورم ۳ رقمی بود و حقوق من (حدود ۵ دلار آمریکا - NVCC) فقط برای خوردن یک هفته کافی بود. یکی از دوستانم به من گفت: "بین، لطفا من را نجات بده. من پول کافی برای حمایت از همسر و دو فرزندم ندارم." این حرف مرا به فکر فرو برد.

پس از بررسی‌های فراوان، به دیدن آقای وو دین کو (پروفسور وو دین کو - PV) که در آن زمان مدیر آکادمی علوم و فناوری ویتنام بود، رفتم. گفتم: «جناب، من می‌خواهم یک شرکت تأسیس کنم.» آقای کو گفت: «مهم نیست چه کاری می‌خواهید انجام دهید، نام شرکت همچنان باید نام محصول مانند: لامپ، فلاسک، کبریت را داشته باشد.» من پاسخ دادم: «ما فقط می‌خواهیم در حوزه فناوری پیشرفته فعالیت کنیم.»

آقای کو پیشنهاد داد: «بنابراین یک شرکت فناوری فرآوری مواد غذایی تأسیس کنید، در فناوری فرآوری مواد غذایی پیشرفته‌ترین فناوری‌ها وجود دارد.»

ما تصمیم و مهر مؤسسه ملی تحقیقات فناوری را دریافت کردیم. در ۱۳ سپتامبر ۱۹۸۸، ما، شامل ۱۳ دانشمند ویتنامی، شرکت فناوری غذایی FPT، سلف شرکت سهامی FPT امروزی، را تأسیس کردیم.

شروع یک کسب و کار نیاز به سرمایه دارد. خب، شما و تیمتان در آن زمان چه دارایی‌هایی داشتید؟

بزرگترین دارایی من و هم‌تیمی‌هایم «قلب»، «مغز» و شخصیتی است که این ملت به ارث گذاشته است: ملتی که نمی‌داند چگونه سر تعظیم فرود آورد. این ارزشمندترین سرمایه است.

و اولین قدم‌های شروع یک کسب و کار ...؟

وقتی از خارج از کشور برگشتم، چند چیز با خودم آوردم مثل قابلمه خورش، اتو... آنها را پس‌انداز کردم، فروختم و طلا خریدم. وقتی شرکت تأسیس شد، طلاها را فروختم تا پولی برای پرداخت حقوق ماهانه همه به دست بیاورم. در آن زمان، تصمیم گرفتیم امرار معاش کنیم. همه افرادی که در شرکت کار می‌کردند فقیر بودند، بیشتر آنها پیاده به محل کار می‌رفتند، فقط تعداد کمی دوچرخه داشتند...

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 7

به همین دلیل است که تاکنون، برخی از اعضای هیئت موسس FPT هنوز روزهای سخت در خیابان 30 Hoang Dieu را به عنوان خاطره‌ای فراموش‌نشدنی به یاد می‌آورند؟

در روزهای اول، هر روز، ما در خانه شماره ۳۰ هوانگ دیو جمع می‌شدیم تا در مورد ایده‌ها بحث کنیم. ژنرال وو نگوین جیاپ در اینجا یک اتاق کوچک با یک کامپیوتر برای کار به ما داد.

در آن روزها در خیابان ۳۰ هوانگ دیو، اعضا هر راهی را برای زنده ماندن امتحان می‌کردند.

شرکت تأسیس شد اما سرمایه در گردش تقریباً صفر بود، دفتر مرکزی وجود نداشت و تجربه تجاری کمی داشتیم. در آن زمان، بزرگترین عزم ما این بود که کامپیوترها را به ویتنام بیاوریم و فناوری اطلاعات را توسعه دهیم.

ما آقای نگوین چی کونگ را از موسسه محاسبات و کنترل به FPT دعوت کردیم. او یکی از اعضای گروه تحقیقاتی بود که اولین کامپیوتر را در ویتنام طراحی و تولید کرد. او همچنین اولین معلمی بود که به گروه ما در مورد کامپیوتر آموزش داد.

ما فقط به یادگیری و تفکر ادامه دادیم، سپس به یکدیگر آموزش دادیم و تصمیم گرفتیم که پس از تفکر، باید شروع به عمل کنیم، نه فقط فکر کردن، نه فقط حرف زدن.

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 9

چرا در آن زمان تصمیم گرفتید که در حوزه کامپیوتر مشغول به کار شوید و نه در حوزه علمی که در آن آموزش دیده بودید؟

علم، تحقیق است و کامپیوتر، فناوری. تنها زمانی که محصولات و خدماتی وجود داشته باشد، می‌توانیم آنها را بفروشیم و درآمد کسب کنیم. در آن زمان، کامپیوترها تازه شروع به ورود به ویتنام کرده بودند، بنابراین این حوزه قطعاً پتانسیل زیادی داشت.

چقدر طول کشید تا شما و تیمتان اولین قرارداد بزرگ خود را بگیرید؟

خیلی طول نکشید. پس از یک سال تلاش برای کسب درآمد جهت ادامه فعالیت‌ها، FPT اولین قرارداد خود را - برای ساخت یک سیستم تهویه مطبوع برای کارخانه تنباکوی Thanh Hoa - دریافت کرد. ارزش این قرارداد 10.5 میلیون VND بود، در حالی که حقوق ما در آن زمان فقط حدود 100 هزار VND در ماه بود.

قرارداد دوم، تأمین کامپیوتر برای آکادمی علوم شوروی بود. قبل از بازگشت به خانه، من در آکادمی علوم شوروی کار کرده بودم. متوجه شدم که آنها کامپیوتر شخصی ندارند، بنابراین پیشنهادی ارسال کردیم.

من نامه‌ای برای آقای نگوین ون دائو نوشتم تا برای معاون رئیس آکادمی علوم شوروی ارسال کند. آنها بلافاصله از ما دعوت کردند که برای کار به آنجا برویم. این قرارداد در آن زمان رکوردشکن بود و 10.5 میلیون روبل (معادل 16 میلیون دلار آمریکا در آن زمان) ارزش داشت.

به لطف این قرارداد، FPT با شرکت کامپیوتری Olivetti ارتباط برقرار کرد و بر توسعه مدل فناوری اطلاعات تمرکز کرد. در سال ۱۹۹۰، این شرکت نام خود را به شرکت تأمین مالی و ترویج فناوری تغییر داد و تاکنون مخفف FPT را حفظ کرده است.

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 11

بسیاری از مردم معتقدند یکی از عواملی که باعث موفقیت FPT می‌شود، روحیه‌ی «نترس» کسانی است که رویاهای بزرگی در سر دارند. نظر شما در مورد این جمله چیست؟

به نظر من مهمترین چیز «روحیه تیمی» است. در مواقع سخت، همه باید خودشان را نجات دهند. آنها انواع کارها را انجام می‌دهند، اما اغلب این کار را به صورت انفرادی انجام می‌دهند.

ما دوستانی هستیم که هم‌تیمی، همراه، شریک عشق، همکار و همکار می‌شویم. برای هم کار می‌کنیم و با هم کارهای بزرگی انجام می‌دهیم. بله، خودمان را نجات می‌دهیم، اما در اعماق قلبمان، صمیمانه آرزو داریم که در رفاه ملت سهیم باشیم.

مورد دوم «یادگیری» است. در دوران سخت اولیه، ما اغلب کتاب‌هایی برای خواندن می‌خریدیم و سپس برای یکدیگر سخنرانی می‌کردیم. یک بار که از دانشگاه هاروارد (ایالات متحده آمریکا) بازدید کردم، کتاب بسیار خوبی به نام Mini MBA پیدا کردم، آن را خواندم و تصمیم گرفتم که این اولین کتاب درسی برای همه کارمندان FPT باشد. در ابتدا، هر کسی که می‌خواست به FPT بپیوندد، باید از تمام بخش‌ها (حسابداری، فروش، مدیریت، مهندسی و غیره) عبور می‌کرد. سپس، اگر می‌توانستند در امتحان قبول شوند، پذیرفته می‌شدند.

در سال ۱۹۹۵، با حمایت کارشناسان آموزش، رهبران ایالتی و با درک اهمیت آموزش بازرگانی، در تأسیس دانشکده مدیریت بازرگانی در دانشگاه ملی هانوی مشارکت داشتم.

این دپارتمان با دانشکده مدیریت بازرگانی آموس تاک در کالج دارتموث همکاری می‌کند تا بسیاری از کارآفرینان نسل اول را برای تحصیل در بهترین برنامه‌ها به خارج از کشور بفرستد. این فرآیند یادگیری است که این رویا را در ما القا می‌کند که «اگر آنها چیزی را دارند، ما هم باید آن را داشته باشیم؛ اگر آنها می‌توانند کاری را انجام دهند، ما هم باید انجام دهیم».

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 13

آرزوی تسلط بر فناوری و معرفی ویتنام به جهان، دهه‌هاست که با FPT بوده است. در طول این فرآیند، چه چیزی را بیشتر به خاطر دارید؟

در سال ۱۹۹۸، FPT به رهبر صنعت ملی فناوری اطلاعات تبدیل شد. ما اکثر سیستم‌های اصلی فناوری اطلاعات در کشور، مانند: سیستم رزرو بلیط هواپیمایی ویتنام، نرم‌افزار برای مجموعه‌ای از بانک‌ها را توسعه دادیم.

ما حتی پروژه‌هایی را که نیاز به پیشرفت فوری داشتند (سیستم مالیات بر ارزش افزوده ملی) تنها در عرض ۶ ماه به پایان رسانده‌ایم، در حالی که پروژه‌های بین‌المللی از این نوع معمولاً ۲ تا ۳ سال طول می‌کشد تا تکمیل شوند.

با این حال، در سال ۱۹۹۸، IBM - بزرگترین شرکت فناوری اطلاعات جهان در آن زمان - دچار بحران شد. یک "غول" در حوزه فناوری اطلاعات دچار بحران شد، زیرا در اوج موفقیت خود به خواب رفت و سالانه نزدیک به ده میلیارد دلار آمریکا ضرر کرد.

فکر کردم و دیدم وقتی مردم برای مدت طولانی در اوج می‌مانند، خیلی مستعد افول هستند. در آن زمان، FPT در ویتنام پیشرو بود، تصمیم گرفتم FPT را به جهان بیاورم.

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 15

دوره اولیه «آوردن ناقوس برای زدن به سرزمین‌های خارجی» باید بسیار دشوار بوده باشد. پس چه دری به FPT کمک کرد تا پا به عرصه جهانی بگذارد؟

قبل از آن، این فرصت را داشتم که به بنگلور (هند) بروم و متوجه یک مسیر بسیار روشن شدم: ساخت نرم‌افزار. وقتی در خیابان هرج و مرج وسایل نقلیه، مردم، خوک‌ها و گاوها را دیدم، تعجب کردم، اما در داخل شرکت‌های فناوری، همه چیز عالی بود. با خودم فکر کردم، محصولات آنها نباید خیلی خوب باشند.

من از آنها یک سوال بسیار ساده‌لوحانه پرسیدم: «آیا فناوری‌ای که شما برای آمریکا می‌سازید، معادل فناوری آمریکاست؟» آنها پاسخ دادند: «آنچه ما می‌سازیم، مسلماً باید معادل فناوری آمریکا یا بهتر از آن باشد.»

از آن زمان، رویای ورود به دنیای نرم‌افزار را در سر می‌پروراندم. اگرچه به مطالب تئوری از خاطرات بیل گیتس دسترسی داشتم، اما تجربه عملی من صفر بود. می‌دانستم که هند برای ایالات متحده نرم‌افزار می‌سازد، اما هیچ‌کس دقیقاً نمی‌دانست چگونه.

ما دوباره سعی کردیم یاد بگیریم. ما به روشی کاملاً ساده یاد گرفتیم. خوشبختانه، خیلی سریع یاد گرفتیم. بلافاصله متوجه شدیم نکته کلیدی این است که همه آنها از فرآیند استاندارد جهانی پیروی می‌کردند: ISO. درست بعد از آن، یک مشاور استخدام کردیم تا فرآیند FPT را بسازد.

FPT به تدریج به استانداردهای بین‌المللی نزدیک می‌شود. وقتی به استانداردها دست یافتیم، آنها را به وزارت علوم و فناوری ارسال خواهیم کرد تا وزارتخانه بتواند آنها را با هر واحدی که به آنها نیاز دارد به اشتراک بگذارد. من می‌خواهم به شرکت‌های فناوری اطلاعات ویتنامی بپیوندم تا ویتنام را در نقشه دیجیتال جهان قرار دهیم.

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 17

وقتی وارد تجارت صادرات نرم‌افزار شد، 10 سال بدون هیچ سودی پافشاری کرد. چه چیزی او و هم‌تیمی‌هایش را تا این حد صبور کرده بود؟

قبل از ورود به حوزه صادرات نرم‌افزار، FPT با وجود اینکه سودآور نبود، با پشتکار تیمی از برنامه‌نویسان را توسعه داده بود. پس از 10 سال فعالیت، ما فقط 34 برنامه‌نویس داشتیم. به همه گفتم: می‌خواهم جلسه هزاران برنامه‌نویس داشته باشد. برای انجام این کار، شرکتی در سیلیکون ولی (ایالات متحده آمریکا) افتتاح کردیم.

نتیجه شکست بود، یک سال بدون حتی یک قرارداد، میلیون‌ها دلار ضرر. من همچنان شرکت را به هند «می‌بردم» چون ساده‌لوحانه فکر می‌کردم که اینجا بازار فناوری دنیاست، من غرفه دارم، مشتری‌ها می‌آیند و می‌بینند که من آنجا غرفه دارم و به من کار می‌دهند. اما اشتباه می‌کردم و دوباره به طرز فجیعی شکست خوردم. سرمایه به تدریج تمام شد.

آقا، درس بزرگ اینجا چیه؟

این است که خودتان را درک کنید، به پتانسیل درونی خود ایمان داشته باشید و از هیچ چیز نترسید.

وقتی ویتنامی‌ها نتوانستند محصولات را بفروشند، ما یک کارشناس فروش آمریکایی استخدام کردیم، اما او با وجود وعده‌های فراوان، هنوز نتوانست قراردادها را منعقد کند. برای هموار کردن راه در دوره سخت، شخصاً برای فروش به شرکا رفتم.

اولین مقصد IBM بود، چون در آن زمان ما مشتری بودیم و دستگاه‌های IBM زیادی می‌خریدیم. از خودم پرسیدم: ما محصولات IBM زیادی می‌خریم، چرا IBM محصولات FPT را نمی‌خرد؟ از IBM ویتنام خواستم که ترتیب رفتن من به IBM آمریکا را بدهد.

من به تنهایی به آمریکا رفتم. وقتی وارد اتاق جلسه شدم، با کمال تعجب دیدم که 20 مدیر IBM از کشورهای مختلف آنجا نشسته اند. آنها به عنوان یک امتناع مودبانه گفتند: "چرا ویتنام؟"

آنها با نگرانی به من نگاه کردند و منتظر شنیدن حرف‌هایش بودند. من به آرامی به سمت تخته رفتم، خودکاری برداشتم و نوشتم - عادتی که اغلب برای توضیح مسئله به کار می‌بردم. من به اعمال دانش ریاضی‌ام ادامه دادم و یک نمودار «آبشاری» رسم کردم.

آنها با دقت به توضیحات من گوش دادند: ویتنامی‌های زیادی هستند که آب را دوست دارند. برای تولید انرژی، برق آبی، به آب زیادی و شکاف عمیقی در درآمد سرانه نیاز است. ویتنام بهترین مکان است، ما باید برای مردم ویتنام شغل ایجاد کنیم. محصولی که تولید می‌شود، مهم نیست کجا باشد، خروجی آن یکسان است. اما اگر به یک آمریکایی یا ژاپنی پول بدهید، باید ۳ تا ۵ برابر بیشتر از یک ویتنامی پول بدهید.

به همین دلیل است که شرکا باید ویتنام را انتخاب کنند. شرکا طوری گوش دادند که انگار "شوک الکتریکی" به آنها وارد شده و متوجه شدند که این مهمترین نکته کلیدی است. بلافاصله پس از آن، افرادی را برای اجرای مراحل بعدی به ویتنام فرستادند.

در سال ۲۰۰۰، من و همکارانم برای جستجوی بازارهای نرم‌افزار در سراسر جهان به آنجا رفتیم. در این مدت، با آقای نیشیدا، مدیرعامل سابق شرکت سومیتومو ژاپن، آشنا شدم.

آقای نیشیدا در مورد ایده آبشار دیجیتال - روگذر با من ابراز همدردی کرد و این را "برخورد خوش شانس سرنوشت" دانست. آقای نیشیدا به ما توصیه کرد که به ژاپن برویم و از صمیم قلب به ما کمک کرد و جلساتی را با بسیاری از شرکای ژاپنی ترتیب داد.

در نهایت، یک مشتری به نام NTT-IT پیدا شد که اشتیاق ما را حس کرد و به FPT ایمیل زد تا بپرسد آیا مایل به امتحان کردن آن هستند یا خیر. ژاپنی‌ها اگر ببینند که واقعاً مصمم هستید، شما را انتخاب خواهند کرد.

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 19

نظر شما چیست، چرا که تا به حال، بسیاری از مردم هنوز فکر می‌کنند که FPT صرفاً یک واحد موفق در برون‌سپاری نرم‌افزار است؟

برون‌سپاری هم خوب است، مگر نه؟ شرکت‌های معروف جهانی مثل IBM، NTT، KPMG... همه برون‌سپاری می‌کنند. شاید این یک مشکل زبانی باشد، ترجمه «برون‌سپاری» به «ماشین‌کاری» باعث سوءتفاهم می‌شود که کار ساده‌ای است. اگر دوباره مجبور به انتخاب بودم، آن را «برون‌سپاری» ترجمه می‌کردم.

برای ارزیابی یک شرکت، قبل از هر چیز باید درآمد، تعداد کارمندان، توانایی اجرای پروژه‌ها و تجربه کار با فناوری پیشرفته را در نظر بگیریم.

FPT در حال حاضر نزدیک به ۷۰،۰۰۰ کارمند دارد که در بسیاری از کشورها مشغول به کار هستند. شرکتی با نزدیک به ۷۰،۰۰۰ نفر در سراسر جهان بسیار خوب است. ما حتی از بسیاری از مشتریان و شرکای اصلی خود نیز بزرگتر هستیم.

تحقیق، سرمایه‌گذاری، توسعه فناوری‌های پیشرفته مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، بلاکچین... و داشتن جایگاه جهانی، FPT همه اینها را دارد. این یک کلاس است. در مورد شرکا، ما صدها شرکت مشتری در بین ۵۰۰ شرکت برتر جهان در تمام قاره‌ها داریم. نرم‌افزارها و راه‌حل‌هایی مانند akaBot در بین ۶ شرکت برتر جهان وجود دارد.

ما ۳۵ سال است که منابع را آماده می‌کنیم و اکنون شروع به انجام بهترین کارها در جهان کرده‌ایم. اگر در گذشته، FPT همیشه مجبور بود به طور فعال به دنبال شرکا و مشتریان باشد، اکنون بسیاری از مشتریان و شرکای بزرگ به طور فعال به دنبال ما هستند.

ما سرشار از امید هستیم که روز شکوفایی ملی نزدیک است.

Những lần trắng tay và bài học xương máu của Chủ tịch FPT Trương Gia Bình - 21
«ویتنام در حال تبدیل شدن به مقصد جدیدی برای شرکت‌های پیشرو در صنعت فناوری و نیمه‌هادی در جهان است. اخیراً جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، از ویتنام بازدید کرد و اکنون ایالات متحده، ویتنام را «شریک مهمی در منطقه» می‌داند. ویتنام به عنوان مقصدی برای بسیاری از تولیدکنندگان پیشرو در صنعت نیمه‌هادی در جهان مانند اینتل و سامسونگ در حال ظهور است؛ با مجموعه‌ای از پروژه‌ها که از صدها میلیون تا میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری در ساخت کارخانه‌ها، گسترش تولید و مونتاژ متغیر است... برخی از شرکت‌های ژاپنی - مشتریان ما - نیز می‌خواهند سرمایه‌گذاری بیشتری در ویتنام انجام دهند. نقطه رقابتی ویتنام، ماهیت جهانی آن است. ویتنام از کشورهای دیگر می‌آموزد، مدل‌های مؤثر در جهان را می‌شناسد و سپس آنها را به روش خود به کار می‌گیرد. FPT نیز آماده است تا از این فرصت استقبال کند. وقت آن است که جهان به ویتنام بیاید.» این سخنان آقای ترونگ گیا بین است. شما تلاش زیادی را صرف آموزش و پرورش استعدادها می‌کنید. آیا این روش شما برای پرورش نسل جدید است تا آرمان ویتنامی قوی را ادامه دهید، درست مانند روشی که دولت در گذشته از افرادی مانند شما مراقبت می‌کرد؟ من و هم‌تیمی‌هایم به مدت ۳۵ سال هرگز آرمان «رفاه ملی» را فراموش نکرده‌ایم. ما از کسانی که در آن زمان آرمان یک کشور قوی را در قلب دانشجویان ممتاز کشور کاشتند، بسیار سپاسگزاریم. در یک مورد، من برای صحبت با دانشیار دانگ کوک بائو رفتم که می‌خواستم با پرورش افراد با استعداد، این لطف را به کشور جبران کنم. در سال ۱۹۹۹، مرکز استعدادهای جوان FPT را تأسیس کردم که هر ساله دانشجویان با استعداد را برای پرورش، اعطای بورسیه و ارائه مطالعات عمیق در زمینه فناوری جذب می‌کرد... ما همچنین از کارشناسان و سیاستمداران بزرگ برای سخنرانی دعوت کردیم.

بسیاری از شما بزرگ شده‌اید، در شرکت‌های بزرگ کار کرده‌اید، استاد دانشگاه و پزشک شده‌اید و همچنان به آرمان داشتن یک ملت مرفه ادامه می‌دهید و به جهان خدمت می‌کنید.

انگیزه‌ای که به نسل کارآفرینانی مثل شما کمک می‌کند تا رشد کنند، «شستن شرم فقر و عقب‌ماندگی» است. به نظر شما انگیزه نسل فعلی کارآفرینان جوان چیست؟

سیزدهمین کنگره حزب، هدف تبدیل ویتنام به یک کشور توسعه‌یافته با صنعت مدرن و درآمد بالا تا سال ۲۰۴۵ را تعیین کرد. این بدان معناست که سرانه تولید ناخالص داخلی باید به چیزی بالاتر از ۱۲۰۰۰ دلار آمریکا برسد. رقم فعلی ۴۱۱۰ دلار آمریکا است.

پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰، اقتصاد خصوصی حدود ۶۰ درصد از تولید ناخالص داخلی اقتصاد را تشکیل دهد. این رقم به این معنی است که اقتصاد خصوصی مأموریت بسیار مهمی در هدف قرار دادن ویتنام در سطح قدرت‌های جهانی دارد و این فرصتی عالی برای جامعه کسب‌وکار خصوصی است.

خیلی ممنون! (Kheyli kheili mamnoonam!)

وقتی به خارج از کشور می‌رویم، هنوز داستان‌های بدی در مورد سبک تجاری ویتنامی‌ها وجود دارد، مانند اینکه به قول خود عمل نمی‌کنند، یک چیز را ارائه می‌دهند اما چیز دیگری را تحویل می‌دهند. نظر شما در مورد این داستان چیست؟ آقای ترونگ گیا بین: البته، همه جا این داستان و آن داستان، این شخص و آن شخص وجود دارد. اما هنگام همکاری در خارج از کشور، ما بسیار دوست داشته می‌شویم و اغلب امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰ دریافت می‌کنیم. من متوجه هستم که ضعفی وجود دارد که بسیاری از ویتنامی‌ها اغلب با آن مواجه می‌شوند، و آن فقدان جسارت و اعتماد به نفس است. نکته مهم این است که باید بر ترس خود غلبه کنیم و همیشه به یاد داشته باشیم که از زمان‌های قدیم تا به حال، مردم ویتنام هرگز در هیچ موقعیتی تسلیم نشده‌اند. مردم ویتنام کاملاً قادر به رقابت منصفانه با این دنیای بزرگ هستند. اما باید بدانیم که چگونه روش آمدن خود را "دادن" و نه "خواستن" قرار دهیم.

به گفته دن تری