یک پزشک چینی، قبل از مرگ بر اثر سرطان، بزرگترین دارایی خود، خانهاش، را برای همسر تازه ازدواج کردهاش به ارث گذاشت که والدینش را شوکه و خشمگین کرد.
والدین تمام پول خود را صرف فرستادن پسرش برای تحصیل در خارج از کشور کردند.
لیو کون در خانوادهای کارگر کارخانه در استان شاندونگ چین متولد شد. لیو کون سوابق تحصیلی بسیار خوبی داشت و میخواست برای تحصیل به انگلستان برود.
وقتی پدرش، لیو ویدونگ، از این موضوع مطلع شد، بسیار متعجب و نگران شد. او پس از اطلاع از هزینه هنگفت تحصیل در خارج از کشور، قصد داشت به پسرش توصیه کند که از این کار صرف نظر کند.
اما به لطف اصرار همسرش، تصمیم گرفت تمام داراییهایش را جمعآوری کند و با صرفهجویی زندگی کند تا پسر و خانوادهاش آیندهی بهتری داشته باشند.
لیو کون با موفقیت در دانشگاهی در منچستر (بریتانیا) پذیرفته شد. برای کمک به پسرش در تأمین هزینههای زندگی در اروپای گران، لیو وی دونگ و همسرش مجبور بودند بسیار سخت کار کنند، حتی با وجود شایعات، دائماً از اقوام پول قرض میگرفتند.
این مرد جوان انتظارات والدینش را ناامید نکرد، در تحصیلاتش عالی بود و حتی مدرک دکترا گرفت، سپس شغلی در صنعت پزشکی با حقوق بالا پیدا کرد و قصد داشت در انگلستان اقامت کند.
دکتر لیو کون
لیو ویدونگ و همسرش تمام پسانداز خود را روی هم گذاشته و از جاهای مختلف پول قرض گرفته بودند تا به پسرشان در خرید خانهای در انگلستان کمک کنند. گذشته از همه اینها، آنها فکر میکردند که دوران پیریشان، که توسط پسرشان حمایت میشوند، بسیار نزدیک است و با خوشحالی به آینده چشم دوخته بودند.
در طول ۱۲ سال تحصیل در خارج از کشور، این مرد جوان که با نام خانوادگی لیو شناخته میشد، تنها دو بار برای دیدن والدینش به خانه بازگشت تا پول پسانداز کند.
در سال ۲۰۱۵، لیو کون ناگهان با خانه تماس گرفت و اعلام کرد که قصد ازدواج دارد. لیو وی دونگ و همسرش با شنیدن این خبر شوکه شدند و بلافاصله با پروازی به انگلستان رفتند تا ببینند چه اتفاقی دارد میافتد، زیرا تا آن زمان، آنها نمیدانستند که پسرشان دوست دختر دارد.
بعد از پرواز طولانی، والدین لیو کون فکر میکردند دوباره پسرشان را در یک صحنه شاد و مفرح عروسی خواهند دید. اما چیزی که دیدند پسرشان بود، لاغر و بیمار، دراز کشیده روی تخت بیمارستان.
کنار تخت بیمارستان یک وکیل و یک دختر غریبه بودند که برای اولین بار او را ملاقات کرده بودند. آن دختر، عروس آیندهشان بود که قبلاً هرگز ندیده بودند - نگو توین.
معلوم شد که لیو کون به سرطان مبتلا شده و بعید است زنده بماند، بنابراین تصمیم گرفت این موضوع را از والدینش پنهان کند، که پذیرش آن را برای پدربزرگ و مادربزرگش حتی سختتر کرد. لیو کون و وو شوان یک عروسی ساده در بیمارستان برگزار کردند و تنها ۳ هفته بعد، او از دنیا رفت.
لیو وی دونگ و همسرش
پس از پایان مراسم خاکسپاری پسرشان، این زوج پیر به آخرین دارایی که از او به جا مانده بود فکر کردند، خانهای به ارزش ۳.۷۵ میلیون NDT (حدود ۱۲.۷ میلیارد VND).
اما وقتی آقا و خانم لیو از نگو توین درباره خانه پرسیدند، او اصرار کرد که خانه مال اوست: «این خانه من است. قبل از اینکه لیو خون از دنیا برود، وصیت کرد که آن را برای من بگذارد.»
در ابتدا، آقای و خانم لیو بیش از ۲ میلیون NDT (۶.۸ میلیارد VND) برای حمایت از تحصیل پسرشان و خرید خانه هزینه کرده بودند، اما حالا شنیدن این خبر که نمیتوانند از خانه استفاده کنند، چیزی بود که این زوج نمیتوانستند بپذیرند.
شکایت از عروس جدید به دلیل ارث بردن املاک و مستغلات
پس از مدتی که خانواده لیو نتوانستند با نگو توین مذاکره کنند، تصمیم به شکایت گرفتند. آنها ادعا کردند که زن جوان نقشه کشیده بود تا پسرش را در حالت بیهوشی فریب دهد تا وصیتنامه را امضا کند. با این حال، زوج لیو هیچ مدرکی برای این فرضیه نداشتند و طرف نگو توین نیز شواهدی ارائه داد که نشان میداد خانوادهاش ۱.۷ میلیون NDT نیز برای خرید خانه کمک کردهاند.
بنابراین پس از ۴ سال دعوای حقوقی، دادگاه در سال ۲۰۱۹ رسماً مالکیت خانه را به نگو توین اعطا کرد.
این حکم باعث شد لیو ویدونگ و همسرش پس از مدتها پیگیری شکایتی که آنها را از نظر روحی و جسمی خسته کرده بود، در دادگاه به گریه بیفتند.
از نظر نگو توین، او فقط یک غریبه بود. خانه لیو کون همچنین شامل پولی بود که زوج لیو به آن اهدا کرده بودند، بنابراین لیو وه دونگ و همسرش حتی بیشتر دلشکسته شدند.
اما از آنجا که وصیتنامه لیو کون در حالی که او کاملاً هوشیار بود امضا شد و وکیلی به عنوان شاهد حضور داشت، آقای و خانم لیو چارهای جز پذیرش این واقعیت نداشتند.
نگو توین، همسر جدید دکتر لیو
در واقع، نگو توین و لو خون از همان بدو ورودشان به انگلستان در سال ۲۰۰۳ با هم قرار گذاشتند. اما از آنجایی که والدین لو خون همیشه با زندگی عاشقانه او مخالف بودند و میترسیدند که روی درسهایش تأثیر بگذارد، او همیشه نگو توین را از والدینش پنهان میکرد.
تا اینکه لیو کون متوجه بیماریاش شد و در تمام مدت بستری بودنش در بیمارستان، وو شوان همیشه در کنارش بود تا از او مراقبت کند. او بسیار تحت تأثیر قرار گرفت و تصمیم گرفت قبل از مرگش با او ازدواج کند. به گفته وکیل، در ابتدا بخشی از وصیتنامه لیو کون بین هر دو والدین تقسیم شده بود، اما در نسخه نهایی، او آن بخش را خط زد.
این پرونده مدتها توجه رسانهها و افکار عمومی را در انگلستان و چین به خود جلب کرد. بسیاری از مردم از تصمیم لیو کون مبنی بر اینکه به همسر تازه ازدواج کردهاش ارث میدهد و هیچ پولی برای والدینش باقی نمیگذارد، گیج شدهاند. والدینی که سخت تلاش کرده بودند تا به او کمک کنند تا مطابق میلش در خارج از کشور تحصیل کند. از سوی دیگر، نگو توین نیز به دلیل سردی بیش از حد با والدین شوهر مرحومش مورد انتقاد قرار گرفت.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/nguoi-dan-ong-de-lai-tai-san-13-ty-dong-cho-vo-moi-cuoi-bo-me-chong-lap-tuc-kien-con-dau-phan-quyet-cua-toa-an-khien-mot-ben-bat-khoc-1722501081505512.htm
نظر (0)