مهم نیست چه باشد، اگر در یک رابطه جدی هستید و به دنبال آیندهای بلندمدت هستید، همه باید به ملاقات با والدین همسر آیندهتان فکر کنند. این همچنین گامی برای بسیاری از دختران است تا خانواده دوست پسر خود را "بررسی" کنند. اگر والدین طرف مقابل واقعاً با شما سازگار باشند، میتوانید به محاسبه ازدواج ادامه دهید. در واقع، موارد زیادی از شکست روابط پس از اولین ملاقات وجود دارد.
اخیراً، دختری به نام تیو فونگ داستان آشنایی با دوست پسرش را تعریف کرد. او و دوست پسرش بیش از ۲ سال عاشق هم بودند، وقتی که به فکر ازدواج افتادند، دوست پسرش از او خواست که با مادرش آشنا شود.
معمولاً دوست پسرم فردی با ملاحظه و دلسوز است، اما وقتی با مادرم آشنا میشود، به فرد دیگری تبدیل میشود.
«مادر دوست پسرم حس ترسناکی به من میداد چون به نظر سختگیر و باوقار میآمد. پیشینه خانوادگی دوست پسرم خیلی خوب بود، بهتر از من، برای همین وقتی با من صحبت میکرد، اغلب چیزها را خیلی با هم مقایسه میکرد. اولش به پیشنهاد مادرش با هم آشنا شدیم. گفت میخواهد برای اولین بار من را به شام دعوت کند تا همدیگر را ببینیم. محل قرار یک رستوران خصوصی نزدیک خانهمان بود. من موافقت کردم و از این ملاقات خیلی هیجانزده بودم چون من و دوست پسرم به هر حال به ازدواج فکر میکردیم.»
اما در نگاه اول، با نگاه به عمهام، جا خوردم. او خیلی از من در مورد خانوادهام، خواهر و برادرها و شغل هر کس پرسید... پرسیدن چیز خوبی است، اما هیچ فرقی با بازجویی نداشت، زیرا مادر دوست پسرم حتی در مورد خانواده شوهر خواهرم و خانواده شوهرش هم پرسید.»
عکس تصویرسازی.
در طول غذا، مهم نبود مادرش چه میگفت، دوستپسرش مدام سر تکان میداد و ساکت بود. حتی وقتی تیو فونگ به خاطر حرفهای ناخوشایند عمهاش گیج شده بود، او همچنان سرش را پایین نگه میداشت تا غذا بخورد. این باعث میشد که مادرش احساس ناراحتی کند.
او فکر میکرد این از آن نوع مردهایی است که در همه چیز به حرف مادرش گوش میدهد. در ابتدا، وقتی عاشق هم بودند، او هرگز با خانوادهی دوست پسرش تماس نگرفته بود یا حرفی از آنها نزده بود، بنابراین این موضوع مخفی نگه داشته شده بود. حالا که رسماً با مادر دوست پسرش آشنا شده بود، تیو فونگ متوجه مجموعهای از چیزهای ناپایدار در اطراف او میشد.
اولین باری که برای غذا خوردن بیرون رفت، از اینکه اجازه داد یک فرد مسن صورتحساب را پرداخت کند، خجالت کشید. او مخفیانه به دوست پسرش پیامک داد و گفت که هر دو هزینه غذا را پرداخت میکنند و هرگز اجازه نخواهد داد مادر دوست پسرش کیف پولش را بیرون بیاورد. با این حال، او پاسخی نداد.
تیو فونگ هنگام رفتن به دستشویی، به سمت پیشخوان رفت و پول غذایش را حساب کرد. اما وقتی برگشت، اوضاع از کنترل خارج شد.
«اصلاً انتظار نداشتم نیت خوبم نتیجهی معکوس بدهد. بعد از اینکه مادر دوست پسرم فهمید صورتحساب را پرداخت کردهام، خیلی عصبانی شد. گفت که انگار من به او با دیدهی تحقیر نگاه میکنم، چون فکر کرده او نمیتواند پول غذا را بدهد و اول پول را داده است. بعد چند اسکناس درآورد، روی میز انداخت و از دوست پسرم خواست بلند شود و برود. انتظار نداشتم این ماجرا چنین جنجال بزرگی به پا کند.»
اما مهمتر این بود که دوست پسرم ساکت ماند و بلافاصله بعد از آن دنبال مادرش رفت. او فقط رو به من کرد و گفت: «مادرم گفت بله، پس برای چی خودنمایی میکنی؟» و بعد رفت. بعد از آن، وقتی به خانه رسیدم، خداحافظی کردم چون احساس میکردم حتی اگر ازدواج کنم، او نمیتواند در جنگ «مادر شوهر و عروس» از من محافظت کند. اما من هنوز گیج بودم و نمیدانستم چه اشتباه بزرگی مرتکب شدهام که در چنین موقعیت شرمآوری قرار گرفتهام.» این را تیو فونگ به اشتراک گذاشت.
عکس تصویرسازی.
بعد از انتشار داستان، خیلیها فکر کردند که رفتار مادرِ دوستپسر واقعاً زیادهروی بوده است. در هر صورت، پول ریختن یا توهین به دیگران درست نیست. اما محکومترین شخصیت، دوستپسر است. او نمیتواند رابطه بین مادر و دوستدخترش را درست کند و صد در صد به حرف مادرش گوش دهد. ازدواج با چنین کسی فقط سردرد و خستگی به همراه خواهد داشت.
دیگران نیز گفتند که کار دختر خیلی مناسب نبوده است. وقتی مادر دوست پسر گفت که او از مهمانان پذیرایی میکند، او فقط باید پول بدهد. اگر از پرداخت صورتحساب محروم شود، ممکن است احساس تحقیر و بیاحترامی کند.
با این حال، در هر صورت، وضعیت فوق آنقدر جدی نیست که مادر دوست پسر مجبور باشد اینقدر تند رفتار کند و باعث شود رابطه به سرعت از هم بپاشد.
غربیها غذاهای ویتنامی را تحسین میکنند
منبع
نظر (0)