Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

حقیقت سخت است پذیرفتنش

Báo Gia đình và Xã hộiBáo Gia đình và Xã hội18/01/2025

سفر به ظاهر خوب برای یافتن اقوامش، اسرار غیرمنتظره‌ای را آشکار کرد که او را متحیر ساخت.


مردی در هونان (چین) به نام هو چانگ‌کینگ به‌طور اتفاقی با زن بی‌خانمانی به نام جینگ آنی آشنا شد. پس از مدتی آشنایی، آنها ازدواج کردند.

پس از ۵ سال زندگی مشترک، به دلیل سختی‌های زندگی، به فکر افتاد تا از خانواده همسرش کمک بگیرد.

او همیشه احساس می‌کرد که تین آن نگییا از خانواده‌ای ثروتمند است. اگرچه او از نظر روانی ناپایدار بود، اما به نظر می‌رسید تحصیل‌کرده و اهل مطالعه باشد.

زنی با اصالت ناشناخته

روستاییان همچنین حدس می‌زدند که جینگ آنی از یک خانواده ثروتمند باشد. هو چانگ‌کینگ فکر می‌کرد که اگر همسرش از یک خانواده ثروتمند باشد، والدینش قطعاً به او کمک خواهند کرد. اگر او در شرایط سختی نبود، از کسی کمک نمی‌خواست. اما چرا جینگ آنی این همه راه را تا هونان سرگردان بود؟ حتماً موضوع مشکوکی در جریان است. بنابراین او به ایستگاه تلویزیونی محلی رفت تا درخواست کمک کند.

هنگام مصاحبه با جینگ آنی، خبرنگار اطلاعات مهم زیادی پرسید. او آدرس خانه‌اش را به وضوح به خاطر داشت و گفت که ازدواج کرده و سقط جنین داشته است. دلیل اینکه او به هونان آمده این بود که از خانه فرار کرده بود و فقط ۲۰۰ یوان پول داشت، فقط برای رفتن به هونان.

با شنیدن این حرف جینگ آن یی، هم خبرنگار و هم هو چانگ چینگ گیج شدند. اگر او همه چیز را به این وضوح به یاد می‌آورد، چرا به خانه نرفت؟ با این حال، وقتی بیشتر از او پرسیده شد، جینگ آن یی فقط در سکوت سرش را پایین انداخت و حتی اشک ریخت. در تمام این سال‌ها، او هرگز نشنیده بود که همسرش چیزی در مورد خانواده‌شان بگوید. اگر آخرین چاره نبود، نمی‌خواست پیش والدین همسرش برود.

با کمک پلیس، بالاخره سرنخی از پدر جینگ آن یی پیدا کردند. اما جینگ آن یی گفت که نام پدرش جینگ سی یوان نیست بلکه جینگ شون فا است. دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟

Tình cờ

تین آن نگی. عکس: سوهو

برای فهمیدن حقیقت، هو ترونگ تان و خبرنگار، تین آن نگی را به زادگاهش بردند. در طول مسیر، تین آن نگی بسیار هیجان‌زده بود و هر چه به خانه نزدیک‌تر می‌شدند، او خوشحال‌تر می‌شد. با این حال، وقتی به زادگاه تین آن نگی رسیدند، مردم آنجا وانمود کردند که او را نمی‌شناسند.

همه نه جینگ سی‌یوان را می‌شناختند و نه جینگ آنی را. چطور ممکن است چنین چیزی ممکن باشد؟ بعد از پرس‌وجو، بالاخره جینگ شونفا را پیدا کردند. با این حال، «بستگان» جینگ آنی وقتی دوباره او را دیدند، برخورد سردی داشتند، انگار که از بازگشت او استقبال نمی‌کردند. مخصوصاً خواهرشوهرش. همه مردد بودند، انگار که راز ناگفته‌ای وجود دارد.

راز فاش می‌شود

معلوم می‌شود که جینگ آن یی در واقع دو بار ازدواج کرده بود. بار اول شوهرش او را رها کرد، بار دوم با گوئو لیانگ، همسایه کناری‌اش، ازدواج کرد. اما به دلایل نامعلومی، خانه را ترک کرد.

گوئو لیانگ از دیدن دوباره جینگ آنی بسیار خوشحال شد و تمایل خود را برای بازگشت ابراز کرد. اما او همچنین از صحبت در مورد گذشته خودداری کرد. دقیقاً چه اتفاقی افتاده است؟

تا زمانی که والدین جینگ آنی برنگشتند، حقیقت آشکار نشد. معلوم شد که وقتی جینگ آنی جوان بوده، عاشق مردی شده و حتی فرزندش را به دنیا آورده است. اما فرزند رفته بود و آن مرد نظرش عوض شده بود و هر روز جینگ آنی را تا مرز فروپاشی روانی مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار می‌داد. جینگ آنی درمانده به خانه مادرش بازگشت.

پس از بهبودی، والدینش مردی مهربان به نام گوئو لیانگ را برای جینگ آن یی پیدا کردند. اما درست قبل از روز عروسی، جینگ آن یی فرار کرد. حالا که او یک مرد و یک کودک را برگردانده بود، والدینش ناامید اما درمانده بودند.

گوئو لیانگ دوباره گفت، تا زمانی که جینگ آنی مایل به ماندن باشد، می‌تواند همه چیز را ببخشد و از نو شروع کند.

Tình cờ

خانواده دخترشان را نپذیرفتند. عکس: سوهو

هو ترونگ تان با شنیدن این حرف خوشحال شد. در ابتدا، او امیدوار بود که خانواده تین ثروتمند باشند و بتوانند به آنها کمک کنند. حالا که به نظر می‌رسید خانواده تین حتی از خانواده او هم در دردسر افتاده‌اند، می‌خواست به سرعت عقب‌نشینی کند. با ترک تین آن نگی، می‌توانست فرزندش را به هو نام برگرداند و از بار مشکلات بکاهد.

اما پدر تین آن نگی، آقای تین ثوان فاپ، موافق نبود. او گفت که تین آن نگی قبلاً توسط عمویش تین تو وین به فرزندی پذیرفته شده است. اما تین تو وین پیر و ضعیف بود و حتی نمی‌توانست از خودش مراقبت کند، پس از کجا می‌توانست قدرت مراقبت از تین آن نگی را به دست آورد؟

جینگ آن نگی مجبور به تصمیم گیری شد اما ساکت ماند و اشک هایش بی وقفه سرازیر شدند. جینگ شون فا با دیدن آن وضعیت پرتنش عصبانی شد. در این لحظه، هو چانگ چینگ متوجه شد که اگر همسرش را اینجا رها کند، نمی داند چه رفتار ظالمانه ای را باید تحمل کند.

بعد از اینکه خوب فکر کرد، با این حال تصمیم گرفت تین آن نگی را به هونان برگرداند. قبل از رفتن، پدرزنش ۵۰۰ دلار ملی ویتنام (حدود ۱.۷ میلیون دونگ ویتنامی) به آنها داد و آنها را روانه کرد و به آنها گفت که دیگر برنگردند.

هو ترونگ تان در مواجهه با واقعیت تلخ، احساس درماندگی و تلخی می‌کرد. به لطف کمک برخی افراد مهربان، خانواده هو بر مشکلات غلبه کردند، زندگی جدید و راحت‌تری را آغاز کردند و گذشته را فراموش کردند.

مین آن



منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/tinh-co-nhat-duoc-vo-nguoi-dan-ong-bang-hoang-khi-tim-duoc-goc-gac-cua-co-su-that-kho-chap-nhan-172250114093959202.htm

برچسب: حقیقت

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

امروز صبح، شهر ساحلی کوی نون در مه «رویایی» است
زیبایی مسحورکننده سا پا در فصل «شکار ابرها»
هر رودخانه - یک سفر
شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول