Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

در قدیم تت، قالب کیک و هاون سنگی در محله «جاری» بودند.

Báo Tuổi TrẻBáo Tuổi Trẻ10/01/2025

خواهرها از فرصت عصر استفاده کردند و از اجاق زغالی برای جوشاندن مربا استفاده کردند. با استفاده از حدود سه اجاق، جوشاندن مربا به مدت دو شب برای تهیه انواع مربا کافی بود. روز بعد، آنها یک غربال را با روزنامه پوشاندند، مربا را بیرون آوردند و قبل از نگهداری در یک کیسه کاغذی، اجازه دادند خشک شود.


تت برای کاشت پنبه، درست کردن ترشی و مربای آناناس است...

Tết ngày xưa, khuôn bánh thuẫn với cối đá 'chạy' vòng vòng quanh xóm - Ảnh 1.

وقتی عید تت فرا می‌رسد، هر خانواده در محله چندین نوع پنبه می‌کارد و سپس تمام محله به نوبت این کار را انجام می‌دهند.

به نظر می‌رسد اولین کاری که باید برای عید تت انجام داد، کاشت پنبه است. حدود اوایل آبان ماه، پدرم گل همیشه بهار و کوکب کاشت. سپس، چندین خانواده در محله کوچک به نوبت اقدام به کاشت گل همیشه بهار کردند، یک خانواده از خانواده دیگر گل همیشه بهار خواست، خانواده دیگر از خانواده دیگر گل سدوم، گل داوودی و تاج خروس خواست. آنها مدام درخواست می‌کردند تا اینکه بالاخره همه در محله انواع گل‌ها را بدون نیاز به خرید داشتند.

سپس حدود اواسط دسامبر، شروع به چیدن برگ‌های مای کنید. چیدن زودهنگام یا دیرهنگام به آب و هوا بستگی دارد، و زمان آن باید درست قبل از عید تت باشد.

بعد از بیست و سوم، پس از اینکه خدایان آشپزخانه به بهشت ​​فرستاده شدند، فضای تت شلوغ‌تر می‌شود. مردان اشیاء برنزی را تمیز می‌کنند، زنان سبزیجات ترشی درست می‌کنند. اشیاء برنزی روی محراب پایین آورده شده و در معرض آفتاب قرار می‌گیرند. میوه ستاره‌ای و تمر هندی چیده، خرد شده و روی اشیاء برنزی مالیده می‌شوند، سپس با پارچه‌های کهنه مالیده می‌شوند. مالش را ادامه دهید تا اشیاء برنزی به روشنی بدرخشند.

موسیر ترشی، پیاز، پاپایا، هویج، کلم قمری... ورقه ورقه شده و در آفتاب خشک می‌شوند، سپس در سس ماهی یا سرکه و شکر خیسانده می‌شوند تا شیرین و ترش شوند. بوی معطر پیاز و موسیر تمام خانه را از آشپزخانه گرفته تا آشپزخانه دیگر پر می‌کند.

Tết ngày xưa, khuôn bánh thuẫn với cối đá 'chạy' vòng vòng quanh xóm - Ảnh 2.

مربای نارگیل - تصویر: Artisan Hien Minh

بعد وقتی زن‌ها مشغول درست کردن کاغذ برنج و خورشت مربا هستند، مردها مشغول رفتن سر قبرها می‌شوند (یعنی رفتن سر قبرها برای وجین کردن، تمیز کردن، سفیدکاری...).

خواهرها از فرصت عصر استفاده کردند و از اجاق زغالی برای جوشاندن مربا استفاده کردند. با استفاده از حدود سه اجاق، جوشاندن مربا به مدت دو شب برای تهیه انواع مربا کافی بود. روز بعد، آنها یک غربال را با روزنامه پوشاندند، مربا را بیرون آوردند و قبل از نگهداری در یک کیسه کاغذی، اجازه دادند خشک شود.

آن زمان از رنگ خوراکی استفاده نمی‌کردیم، رنگ مربا از برگ‌های پاندان، برگ‌های بنفش، زردچوبه... بود. با نگاه کردن به سینی‌های مربا که در حیاط با رنگ‌های زیبا خشک می‌شدند، احساس شادی می‌کردم.

بعد مامان، کوچکترین بچه را فرستاد تا برنج چسبناک را بجوشاند و بانه درست کند. در کل آن منطقه فقط یک دستگاه پاپ کورن ساز وجود داشت، بنابراین بچه تمام روز منتظر نوبتش ماند. بعد از اینکه برنج را بجوشاند، رفت تا آن را آسیاب کند و بیاورد.

شب‌ها مادرم شکر قهوه‌ای و زنجبیل کوبیده می‌پخت و آن را معطر می‌کرد. سپس سینی را برمی‌داشت، آرد برنج چسبناک و شکر را در آن می‌ریخت و آنها را آسیاب می‌کرد تا شکر و آرد برنج چسبناک با هم مخلوط و نرم شوند. سپس مادر و بچه‌ها، بزرگسالان و بچه‌ها تا پاسی از شب آنها را در کاغذهای رنگی می‌پیچیدند. هر ده نفر آنها را در یک بسته می‌بستند. نتیجه، بسته‌های رنگارنگ کیک بود.

Tết ngày xưa, khuôn bánh thuẫn với cối đá 'chạy' vòng vòng quanh xóm - Ảnh 3.

جاده گروه 2A، روستای Thanh Minh، کمون Dien Lac، منطقه Dien Khan، استان Khanh Hoa

تمام محله از آسیاب سنگی برای آسیاب کردن دانه‌های قهوه و قالب کیک به طور مشترک استفاده می‌کنند.

برای پختن توفو. تنها آسیاب سنگی در کل محله، خانه خانم تو بود که دسته‌ای داشت که دو نفر می‌توانستند آن را آسیاب کنند. آسیاب کردن سویا برای پختن توفو به دو نفر نیاز داشت زیرا آسیاب کردن آن بسیار سنگین بود، نه به سبکی آسیاب کردن آرد برنج برای تهیه کاغذ برنج.

تمام محله به نوبت برای آسیاب کردن لوبیا به خانه خانم تو می‌رفتند. خانم تو صدا زد: «خانم مو، لطفاً لوبیاها را خیس کنید. وقتی آسیاب کردن این لوبیاها تمام شد، نوبت شماست.»

خانه خانم تو پر از رفت و آمد آدم بود. سگ پیر وقتی کسی را می‌دید که می‌آید، بلند می‌شد و چند بار پارس می‌کرد، سپس به آرامی بیرون می‌رفت تا زیر آفتاب دراز بکشد.

در این محله، هر خانه بچه‌های زیادی دارد، هر خانه کارهای زیادی برای انجام دادن دارد زیرا همه خانه‌ها برای عید تت هیجان‌زده هستند. یک نفر تمر هندی را پوست می‌کند تا بتوانند کیک درست کنند، یک نفر آرد آسیاب می‌کند، یک نفر برگ‌های موز را پاک می‌کند و نوارهای بامبو را جدا می‌کند.

نزدیک به عید تت، ما بان تت را حدود عصر بیست و هشتم می‌پیچیم، نه زودتر، چون می‌ترسیم خراب شود. اگرچه آن را زود نمی‌پیچیم، اما برگ‌های موز و نخ از قبل روی سینی آماده شده‌اند.

علاوه بر این، تت نمی‌تواند بدون بان ثوان باشد، بوی شیرین و معطر آن که در سراسر خانه می‌پیچد بسیار اغواکننده است.

اما همه خانه‌های محله کپک بان ثوان ندارند، بنابراین کپک در محله پرسه می‌زند.

آتش بازی خبر از آمدن بهار می‌دهد

Tết ngày xưa, khuôn bánh thuẫn với cối đá 'chạy' vòng vòng quanh xóm - Ảnh 4.

«بهار آمده، بهار آمده، ببین چطور پرتوهای بهار آمده، همه جا را فرا گرفته. بهار آمده، در مزارع، بسیاری از کشاورزان شخم زدن را متوقف کرده‌اند و از بهار خوشحالند... بهار آمده، بهار آمده، ما با صدای بلند آواز می‌خوانیم تا به بهار خوشامد بگوییم، بهار آمده...». خدای من، همه جا از قبل شلوغ بود، اما آواز دستگاه آکای شلوغ بود، انگار می‌ترسید مردم نفهمند، انگار لازم بود اعلام کند: بهار آمده است.

بهار از راه رسیده است - اعلام بهار توسط نوازنده مین کی در گوش‌ها طنین‌انداز شد و سینه‌ها را لرزاند. این آهنگ شادی انجام این همه کار، آماده کردن این همه چیز را افزایش داد. فقط به خاطر عادتی که در تفکر هر خانواده وجود دارد: تت باید داشته شود، تت باید کامل و منظم باشد.

دل‌های مردم هیجان‌زده و پر از شور و شوق است، چون حال و هوای بهاری همه جا را فرا گرفته، چون هر از گاهی صدای ترقه می‌شنویم، بعد هر از گاهی صدای آتش‌بازی. اوه، کدام خانه در محله بالایی یک رشته طولانی از ترقه‌ها را می‌سوزاند، اینقدر آتش‌سوزی است؟ کدام خانه در محله بیرونی یک نوع عجیب و غریب ترقه می‌خرد که آنقدر آهسته منفجر می‌شود که باعث خواب‌آلودگی من می‌شود؟

بچه‌های محله شنیدند که خانه‌ای در حال ترقه بازی است و به سمت آنها دویدند. وقتی کارشان تمام شد، برای جمع کردن ترقه‌های باقی‌مانده به داخل هجوم بردند. مون، تئو کوتوله و تی ماپ، همگی کیسه‌ای از ترقه‌های باقی‌مانده در جیب‌هایشان داشتند. هر از گاهی، صدای انفجار آنها را می‌شنیدند و هر از گاهی، صدای انفجار دیگری را. بعضی از بچه‌ها اجازه نداشتند با بچه‌های دیگر محله بازی کنند و به آنها دستور داده می‌شد که این کار و آن کار را انجام دهند.

بدو برو مغازه خانم ترام تا اینو برای مامانت بخری. بدو برو بازار تا اینو برای خواهرت بخری. بدو برو تو باغچه تا یه کم زردچوبه از زمین بکنم که بکوبم و به کاسه آرد اضافه کنم تا کیک یه کم رنگ بگیره. رنگش هنوز کمرنگه... اینجا بشین و خمیر رو بزن تا ور بیاد، این چه آرد چسبناکیه؟ چطور ممکنه کیک خوشمزه باشه؟

خدای من، دخترک آنقدر خسته بود که جرات بحث کردن نداشت، اما چهره‌اش اخمو بود. اما بعد از مدتی، دیگر خسته نبود. فقط نگاه کردن به ترقه‌هایی که روی میز لوله شده بودند، او را هیجان‌زده و حالت تهوع می‌داد. او به پدرش گفت: «این یکی برای شب سال نو است، بابا. این یکی برای بعد از ظهر سی‌ام ماه برای استقبال از اجداد است. این یکی برای شب سال نو است و این یکی برای صبح روز اول ماه است، بابا.» پدرش گفت: «چه دختر، دیوانه ترقه.»

هر کاری که انجام می‌دهیم، باید همه چیز را تا بعد از ظهر روز سی‌ام تمام کنیم. بعد از مراسم استقبال از اجدادمان برای عید تت، مادرم سینی را آماده می‌کند تا دقیقاً نیمه‌شب، پدرم بتواند مراسم شب سال نو را اجرا کند.

بوم... بوم... بوم... بوم... بوی قوی ترقه. عطر پیاز و موسیر ترشی. عطر بان ثوان. عطر زردآلو و گل همیشه بهار. عطر عود. بوی تت... در گذشته...

همه اش تبدیل به خاطره شده، با سه کلمه: تت در گذشته. دختر بچه ای که با صورتی چروکیده عاشق روشن کردن ترقه بود چون به او دستور داده بودند که مدام بدود، هنوز روزهای قدیم را به یاد دارم.

قلبم ناخودآگاه یاد عید تت قدیمی می‌افتد. یادم می‌آید چه حس جارو به دست گرفتن و مدت زیادی توی حیاط ایستادن، بی‌آنکه بخواهم ترقه‌های بعد از نذری شب سال نو را جارو کنم. صدای مادرم را یادم می‌آید که صدا می‌زد : «زود حیاط را جارو کن و بیا اینجا تا بهت دستور بدهم. چرا همیشه آنجا ایستاده‌ای، دخترم؟»

خاطرات تت در سرزمین نوستالژی

تت در خاطرات شما چیست؟ آیا روزهای کودکی با پدربزرگ و مادربزرگ و والدین است؟ یا روزهای قبل از تت که تمام خانواده مشغول خرید و تهیه نذورات برای اجداد هستند؟ چه غذاهایی فقط با شنیدن نام تت، حس تت را در شما ایجاد می کند؟...

لطفا خاطرات تت خود را با Tuoi Tre Online به اشتراک بگذارید. لطفا مقالات و تصاویر خود را (که حق چاپ آنها را دارید) به آدرس ایمیل hongtuoi@tuoitre.com.vn ارسال کنید. لطفا اطلاعات حساب خود را ارائه دهید تا دفتر تحریریه پس از انتخاب مقاله برای انتشار، حق امتیاز را برای شما ارسال کند. Tuoi Tre Online از شما متشکر است.

Tết ngày xưa, khuôn bánh thuẫn với cối đá 'chạy' vòng vòng quanh xóm - Ảnh 1. تت می‌آید، به یاد دود زادگاهم

مامان گفت، حتی کسی که سال‌ها تجربه در روشن کردن آتش دارد، نمی‌تواند یک قابلمه برنج بدون... برنج سوخته بپزد. برنج سوخته تضمینی برای خوشمزه بودن برنجی است که روی آتش پخته می‌شود.



منبع: https://tuoitre.vn/tet-ngay-xua-khuon-banh-thuan-voi-coi-da-chay-vong-vong-quanh-xom-20250109160936852.htm

نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

ویدیوی اجرای لباس ملی ین نهی بالاترین بازدید را در مراسم میس گرند اینترنشنال داشته است
کام لانگ وونگ - طعم پاییز در هانوی
«شیک‌ترین» بازار ویتنام
هوانگ توی لین، آهنگ پرطرفدار با صدها میلیون بازدید را به صحنه جشنواره جهانی می‌آورد

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

به جنوب شرقی شهر هوشی مین: «لمس» آرامشی که روح‌ها را به هم پیوند می‌دهد

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول