احساسات بی نام
آقای نگوین ون های (۴۲ ساله، ساکن بخش فو توان، شهر هوشی مین) خود و همسرش را به یک "ساندویچ" تشبیه میکند، در یک طرف آن دو فرزند، یکی ۵ ساله و دیگری ۱۰ ساله که هنوز در سن مدرسه است، و در طرف دیگر والدین پیر و ضعیف او قرار دارند. هر بار که فرزندان یا والدینش بیمار میشوند، آقای های احساس میکند که در شرف... فروپاشی است.
شغل های به عنوان مهندس ساختمان و درآمد دفتر همسرش برای پوشش هزینههای زندگی خانواده کافی است. از زمانی که مادرش بیمار شد، او و همسرش او را از روستا آوردند تا از او مراقبت کنند. شهریه، دارو و هزینههای زندگی فرزندشان به شدت افزایش یافت. علاوه بر فشار مالی، فشار روانی نگرانکنندهتر است. های گفت: «فرزندم از یک کلاس به کلاس دیگر میرفت و مادرم اغلب بیمار بود. من و همسرم به نوبت او را به مدرسه میبردیم و برمیگرداندیم و از او مراقبت میکردیم. رئیس تماشا میکرد و همکارانم آه میکشیدند.»
«نسل ساندویچ» که بین دو نسل ایستاده است، با انبوهی از مشکلات بینام و نشان روبروست که باید حل شوند. خانم ما تی هوین آن (۳۹ ساله، ساکن بخش هیپ بین) گفت که خانوادهاش اغلب درگیریهای کوچکی دارند. خانم هوین آن به طور محرمانه گفت: «پدرم میخواهد اخبار تماشا کند، اما فرزندانم التماس میکنند که کارتون تماشا کنند. مادرم میخواهد برای سادگی غذای آبپز بخورد، اما فرزندانم غذای سرخشده میخواهند. پدربزرگ و مادربزرگم اغلب عصبانی میشوند و بچهها لجباز میشوند... گاهی اوقات نمیتوانم همه را راضی کنم، بنابراین احساس میکنم گیر افتادهام.»
این درگیریها صرفاً مسائل پیشپاافتادهای هستند، اما اگر درک نشوند، میتوانند برای افراد درگیر در این کشمکشها به فشار روانی تبدیل شوند.
یافتن آرامش در میان هرج و مرج
بسیاری از مردم هنگام به دوش کشیدن دو نسل، «استراتژیهای» خودشان را پیدا کردهاند. خانم مین توی (۴۰ ساله، ساکن بخش کائو کیو) تصمیم نگرفت که به تنهایی تحمل کند، بلکه راهی برای تبدیل فشار به شادی پیدا کرد. خانم مین توی به طور محرمانه گفت: «در گذشته فکر میکردم باید خودم از همه چیز مراقبت کنم، تا اینکه از استرس تقریباً از پا درآمدم، سپس متوجه شدم که خودم و خانوادهام را رنج میدهم.» پس از آن، او و همسرش به وضوح مسئولیتها را تقسیم کردند. شوهر مسئول برداشتن و رساندن بچهها بود، زن مسئول خرید و آشپزی. مراقبت از والدین در هنگام بیماری آنها نیز انجام میشد. گاهی اوقات، وقتی پدربزرگ و مادربزرگ حالشان خوب بود، به زوج در بردن بچهها به مدرسه نیز کمک میکردند. کارهای مشترک مانند تمیز کردن خانه توسط تمام خانواده به اشتراک گذاشته میشد.
مین توی و همسرش همچنین والدین خود را تشویق میکنند که به باشگاههای سالمندان بپیوندند، هم برای اینکه دوستانی پیدا کنند و هم به آنها کمک کنند تا فضا و سرگرمیهای خودشان را داشته باشند. او به اشتراک گذاشت: «نکته کلیدی این است که بدانید چگونه به طور منظم به والدین و فرزندان گوش دهید و صحبت کنید.» راز این زوج این است که یاد بگیرند به خواستههای والدین خود گوش دهند و گاهی اوقات رک و صریح در مورد مشکلات خود صحبت کنند. وقتی افراد یکدیگر را بهتر درک میکنند، فشار کاهش مییابد.
همچنین خانوادههایی وجود دارند که تصمیم میگیرند از اقوام خود کمک بگیرند. به عنوان مثال، آقای وو دوی تان و همسرش (که در بخش تان دین زندگی میکنند) یک گروه حمایتی در زالو تشکیل دادند که شامل او، همسرش، خواهرش و شوهر خواهرش و چند نوه بزرگتر میشود. در مورد فرزندان، هر فرد هر ماه مبلغ کمی را به صندوق ذخیره واریز میکند تا در مواقع بیماری مادرشان از آن استفاده کند و به نوبت مادر خود را برای معاینات منظم به بیمارستان ببرد.
تقسیم مسئولیتها باعث میشود همه احساس راحتی بیشتری کنند، اما کار اصلی که افرادی مانند مین توی و همسرش یا تان و همسرش انجام دادهاند این است که به جای اینکه تمام نگرانیها را خودشان به دوش بکشند، به طور فعال از اقوام کمک میگیرند. به لطف این، فشار «نسل ساندویچی» که آنها تجربه میکنند لزوماً یک بار نیست، بلکه یک تجربه و یک شادی است وقتی که همیشه اقوام در کنارشان هستند.
اخیراً، در کنفرانس ملی برای انتشار ۴ قطعنامه دفتر سیاسی ، از جمله قطعنامه شماره ۷۲-NQ/TW در مورد تقویت حفاظت، مراقبت و بهبود سلامت مردم، دبیرکل تو لام بر لزوم تشویق مدلهای مراقبت از سالمندان تأکید کرد. دبیرکل پیشنهاد توسعه مراکز پرستاری "نیمه شبانهروزی" با اتوبوسهای شاتل در صبح و اتوبوسهای شاتل در بعد از ظهر را داد که به سالمندان کمک میکند تا با دوستان خود ملاقات کنند، گپ بزنند و تنهایی را کاهش دهند. این یک راه حل عملی است که از خانوادههای شهری برای کاهش فشار مراقبت حمایت میکند و شرایطی را برای "نسل ساندویچ" ایجاد میکند تا نگران آرامش خاطر باشند.
منبع: https://www.sggp.org.vn/the-he-sandwich-va-trach-nhiem-voi-gia-dinh-post815142.html
نظر (0)