وو تان وین در سن ۵۰ سالگی با روی آوردن به صنعت فیلم، با تبدیل شدن به یک «تازهکار» همه را شگفتزده کرد. این کارگردان اعتراف کرد که از تردیدها نمیترسد، زیرا این سرزمینی چالشبرانگیز است، جایی که او مشتاق است با داستانها و تجربیات خود مخاطبان را مجذوب خود کند و همچنین راهی برای ارضای اشتیاقش به این حرفه پس از سالها مشغول بودن با برنامههای تلویزیونی است.
بعد از دو نمک، وو تان وین بار دیگر عشق خانوادگی را امتحان میکند، موضوعی آشنا اما در عین حال چالشبرانگیز. اینکه چگونه مواد اولیه آشنا را به غذاهای جذاب برای مشتریان سینما تبدیل کند، فشار زیادی بر دوش کارگردان اهل سوک ترانگ است.
او با خلوص نیت هنریاش که از کودکی فقیرانهاش پرورش یافته بود، تصمیم گرفت با داستانی ساده و صمیمانه به این موضوع بپردازد. وقتی زمین میخوری کمکت میکنم بلند شوی ، شاید به همین دلیل است که با اینکه هنوز نابالغ و دست و پا چلفتی است، هنوز هم تأثیر خوبی میگذارد.
لمس صمیمیت
داستانِ وقتی زمین خوردی بلندت میکنم او راه دو خواهر یتیم به نامهای تونگ (لو خان) و لوک (توان نگوین) را دنبال میکند. تونگ که در فقر بزرگ شده، هنوز شجاع و مصمم است سرنوشت خود را تغییر دهد. پس از موفقیت، او میخواهد برادر کوچکترش مسیری را که او "آماده کرده" دنبال کند. اما به طور غیرمنتظرهای، این تحمیل، منشأ درگیری میشود و دو خواهر را از هم جدا میکند.
اسکریپت وقتی زمین خوردی بلندت میکنم توسعه یافته توسط تیم Binh Bong Bot - عامل موفقیت «مای» ، دومین فیلم محبوب ویتنامی تمام دوران. تیم خلاق فیلم به وضوح درک خود را از سلیقه مخاطب نشان میدهد، زمانی که میدانند چگونه برشهای ظریفی از زندگی را برای ایجاد روابط خانوادگی انتخاب کنند و به آنها کمک کنند تا آشنا، نزدیک و به راحتی ایجاد همدردی کنند.
تیم فیلمنامهنویسان هوشمندانه از عناصر متضاد برای خلق دو شخصیت متضاد بهره بردند: خواهران تونگ و لوک هر دو از کودکی گمشدهای بزرگ شدهاند، اما هر یک از آنها در بزرگسالی نگرشهای کاملاً متفاوتی نسبت به زندگی داشتند. تونگ باهوش، مستقل و پایبند به اصول بود، اما خود را در قفس «مسئولیتپذیری» گرفتار کرده بود. او هم مشغول کار بود و هم به مراقبت و حل مشکلات برادر کوچکترش رسیدگی میکرد، تازه دوستپسری با خواستههای زیاد هم داشت.

در مورد لوک، او آرزوی آزادی داشت و میخواست هر کاری که میخواهد انجام دهد، بدون اینکه نیازی به تأیید خواهر بزرگتر و سختگیرش داشته باشد. هر چه تونگ بیشتر از برادر کوچکترش محافظت میکرد و او را مجبور به پیروی از مسیری که او انتخاب کرده بود، میکرد، لوک بیشتر سعی میکرد از آن کنترل سمی فرار کند و تقلا کند. در اینجا، یک تناقض به وجود آمد: عشق خواهر بزرگتر به یک تحمیل تبدیل شد، در حالی که میل برادر کوچکتر به آزادی ناگهان به یک واکنش خصمانه تبدیل شد.
این تراژدی ضربه سنگینی به رابطه به ظاهر نزدیک آنها وارد کرد. ساختار طبیعی داستان، آن را واقعگرایانه میکند و منعکسکننده درگیریهایی است که هر خانوادهای ممکن است با آن مواجه شود.
شایان ذکر است که نویسنده و کارگردان سعی در زیبا جلوه دادن روابط خانوادگی یا نشانه گرفتن انگشت اتهام به سمت کسی ندارند. همه شخصیتها مشکلات خاص خود را دارند. آنها زمین میخورند، اشتباه میکنند و سپس یاد میگیرند که رشد کنند، بپذیرند و درک کنند.
تونگ ثروتمند و موفق است اما خوشحال نیست. چیزی که او نیاز دارد این است که یاد بگیرد چگونه عشق را به درستی منتقل کند، به لوک حق بدهد که لغزش کند و اشتباه کند، به جای اینکه اصرار داشته باشد مسیری را دنبال کند که به نظر او تنها مسیری است که به موفقیت منجر میشود. این همچنین راهی است که تونگ میتواند خود را از نظر ذهنی و روانی آزاد کند - و این زمانی است که او واقعاً خوشبختی را پیدا میکند.
در مورد لوک، چیزی که او نیاز دارد این است که یاد بگیرد مستقل و مسئول افکار و ترجیحات خود باشد. لوک که با ناامیدی ناشی از احساس کنترل شدن، همراه با بحران وجودی فزاینده پس از تصادفی که او را فلج کرد، زندگی میکند، باید یاد بگیرد که خودش را بپذیرد و عشق را به طور مثبت بپذیرد تا خود را التیام بخشد.
پیشرفت وو تان وین
وو تان وین، در این بازگشت، پیشرفت دلگرمکنندهای را در مقایسه با اولین پروژه سینمایی خود نشان میدهد. های مویی . او با وجود تند کردن ریتم، داستان را روانتر روایت میکند و گاهی اوقات با افزودن جزئیات و دیالوگهای شوخطبعانه و «مد روز»، شخصیت جوان خود را نشان میدهد. به همین دلیل است وقتی زمین خوردی بلندت میکنم در سنگینی فاجعه غرق نشدن.

ریتم فیلم نسبتاً هماهنگ است، از کودکی پرماجرای دو خواهر تا بزرگسالیشان، با چرخشهای غیرمنتظره در زندگی. حضور شخصیتهای های او (یوئن آن) و دکتر ترونگ (کوک ترونگ) بخشهای مهمی را به داستان اضافه میکند، از سوی دیگر، آزمایشی است که تصویر عشق خانوادگی را چندبعدی میکند و چاشنیهای جدیدی به آن میبخشد.
به طور خاص، صحنهی شام سالگرد فوت والدین، که جشن تولد لوک نیز هست، جایی که خانوادهی چهار نفره دور هم جمع میشوند، به اوج خود میرسد و احساسات زیادی را برمیانگیزد. جر و بحثهای تلافیجویانه بین دو طرف، به همراه افشای اسرار گذشته، داستان پرتنش را به سمت درگیریهای جدید سوق میدهد.
در کنار بسیاری از آثار با همین مضمون در منطقه قرار گرفته است، وقتی زمین خوردی بلندت میکنم وقتی نیازی به اغراق در مورد تنهایی هر فرد یا ترسیم طیف احساسی بیش از حد وسیع برای ایجاد تأثیر نباشد، گزینههای مختلفی وجود دارد. در عوض، محصول فکری وو تان وین عناصر آشنایی را از سنتهای خانوادگی، غذاهای سالگرد مرگ، خاطرات کودکی وام میگیرد تا به داستان عاشقانه عمق ببخشد. این همچنین کیفیت ویتنامی فیلم است که در طنین بین مسئولیت خانوادگی، عشق خویشاوندی به شکلی سمی بیان میشود، جایی که عناصر شخصی معمولاً نادیده گرفته میشوند و در سکوت غوطهور میشوند...
برخلاف روایت بسیاری از فیلمهای وسترن، که در آنها اغلب از خودِ فرد تجلیل میشود، وقتی زمین خوردی بلندت میکنم با تمرکز بر بافت جمعی، هنجارهای نامرئی و فشارهایی که اعضای خانواده با آن مواجه هستند، این کشف، علیرغم برخی محدودیتها و شکافها در خط داستانی، فیلم را همدلانهتر میکند.
پیشرفت وو تان وین همچنین در تدوین مؤثرتر، از فلشبکهای هوشمندانه درجشده گرفته تا سکوت بین اوجها، که به مخاطب فضای تأمل میدهد، نشان داده شده است.

این فیلم همچنین از نظر صحنهآرایی و چیدمان تصاویر با کنتراستهای واضح، امتیازهایی کسب میکند و بسیاری از صحنهها را در طول فیلم برجسته میکند. کنتراست بین روستای سنتی بخور و فضای شهری مدرن، هم پسزمینهای برای داستان است و هم استعارهای برای شکاف بین حافظه و حال، جایی که عشق توسط تراژدیهایی که در اشکال مختلف ظاهر میشوند، آزمایش میشود.
متأسفانه، فیلم وو تان وین، با وجود نکات برجسته و واضحش، در مقایسه با فیلم قبلی خود، از نظر درآمدزایی افت کرد. دو نمک سال گذشته منتشر شد. این اثر به تازگی با بیش از ... افتتاح شده است ۶ میلیارد دونگ ویتنام - احتمالاً برآورده کردن انتظارات تیم تولید برای این عدد دشوار است.
در میان رقابت شدید فیلمهای با مضمون سرگرمی و ژانرهای متنوع، از ترسناک، اکشن، کمدی گرفته تا انیمیشن، دسترسی مخاطبان به وقتی زمین خوردی بلندت میکنم احتمالاً این فیلم برای افزایش شانس رسیدن به مخاطب، به تبلیغات و کمپینهای ارتباطی مؤثرتری نیاز دارد.
وو تان وین گفت که پس از نزدیک به ۳۰ سال کار در تلویزیون، اگر فیلم نمی ساخت، باز هم زندگی خوبی داشت. اما فیلم چالشی است که او آرزوی فتح آن را داشته، رویایی که سالها در سر داشته و میخواسته به آن دست یابد. بنابراین، با وجود اینکه میداند شرایط سخت است، این فیلمساز متولد سوک ترانگ هنوز هم میخواهد خودش را به چالش بکشد.
منبع: https://baoquangninh.vn/tiec-cho-chi-nga-em-nang-3378995.html
نظر (0)