Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

همسرم تمام روز یک چیز می‌گوید، باعث می‌شود حوصله‌ام از خانه و از تت سر برود.

Báo Dân tríBáo Dân trí24/12/2024

(دن تری) - فقط به خاطر هیچ و پوچ، همسرم می‌تواند انواع و اقسام فرضیات را مطرح کند و من را واقعاً خسته کند.


تقریباً عید فطر است و من حال و حوصله‌اش را ندارم، بنابراین فقط نظراتم را اینجا می‌نویسم تا خیالم راحت شود. شاید کسی بتواند برای حل مشکل فعلی‌ام راهنمایی‌ام کند.

داستان از این قرار است که من و برادرم در مورد جمع‌آوری پول برای تعمیر محراب خانوادگی در خانه‌ای در حومه شهر صحبت کردیم تا در این عید، خانواده گسترده، مکانی بزرگ و زیبا برای دور هم جمع شدن داشته باشند، همچنین به عنوان هدیه‌ای برای جشن تولد مادرمان.

من با برادرم توافق کرده بودم، اما وقتی به خانه رسیدم، به محض اینکه صحبت کردم، همسرم فوراً مرا رد کرد و بیشتر سرزنشم کرد: «تو هیچ پولی نداری، اما هنوز بهانه می‌گیری. خانه برای تت به انواع و اقسام هزینه‌ها نیاز دارد و من نمی‌دانم از کجا پول برای تأمین آنها پیدا کنم. تو آنقدر آزاد هستی که حتی به فکر تعمیر خانه در حومه شهر هم افتادی. مامان با تو و برادرت زندگی می‌کند، خانه اصلی فقط به عنوان مکانی برای جمع شدن برای عبادت استفاده می‌شود، چه کسی آنجا زندگی خواهد کرد و آن را تعمیر خواهد کرد؟»

نه تنها این، بلکه همسرم برگشت و از من بازجویی کرد و پرسید چقدر به برادرم پول داده‌ام، پول را از کجا آورده‌ام و آیا «صندوق سیاه» یا «صندوق قرمز» از او پنهان کرده‌ام؟ حالا من در یک دوراهی قرار گرفته‌ام.

Vợ suốt ngày nói một câu khiến tôi chán nhà, chán luôn cả Tết - 1

همسرم خیلی حسابگر است و زندگی‌ام را واقعاً خسته‌کننده کرده است (تصویر: iStock).

من قبلاً با برادرم کاملاً موافق بودم که کلیسا را ​​برای مادرم تعمیر کنم، اما حالا او برگشت و گفت نه، غیرممکن است. او فوراً می‌فهمید که همسرم مانع من می‌شود. در خانواده ما، هیچ‌کس چیزی نمی‌گفت، اما همه می‌دانستند که همسرم سخت‌گیر است.

ضمناً، من و همسرم ثروتمند نیستیم، اما در مقایسه با درآمد مشترکمان، وضعیت مالی خوبی داریم. علاوه بر خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، یک آپارتمان هم برای اجاره خریده‌ایم و یک ماشین هم داریم که بیش از یک میلیارد دونگ ارزش دارد.

این را می‌گویم تا نشان دهم که زندگی ما نباید خیلی نگران اقتصاد باشد. من خودم اهل روستا هستم، خانواده‌ام فقیر هستند، بنابراین بسیار مشتاق و سخت‌کوش هستم.

من فقط یک برادر بزرگتر دارم و ما خیلی به هم نزدیک هستیم. از وقتی پدرم زود فوت کرد، از همان جوانی او را ستون خانواده می‌دانستم. او می‌داند که همسرم محتاط و سختگیر است. اما اگر به او می‌گفتم که همسرم موافق تعمیر کلیسای خانوادگی برای خوشحال کردن مادرم در دوران پیری‌اش نیست، احتمالاً نظر دیگری نسبت به همسرم داشت.

اگر نقش یک مرد قاطع را بازی کنم و عمداً تصمیم بگیرم محراب مادرم را تعمیر کنم، یک چیز قطعی است، همسرم مرا تنها نخواهد گذاشت و فضای خانواده به شدت متشنج خواهد شد.

نمی‌خواستم عید تت را در چنین وضعیت اسفباری جشن بگیرم. حالا که به گذشته فکر می‌کنم، از رفتار همسرم بسیار ناامید شده‌ام.

اصلاً نمی‌خواهم به آن اشاره کنم، اما چیزهایی در مورد همسرم هست که از آنها خیلی ناراضی هستم. معمولاً هر سال در طول عید تت، من و همسرم به زادگاهمان برمی‌گردیم و به هر یک از فرزندانمان ۲۰۰۰۰۰ دونگ ویتنامی می‌دهیم، صرف نظر از اینکه از طرف پدری یا مادری باشند.

همین که تت آخر، دختر بزرگ برادرم زایمان کرد، با هیجان ۵۰۰۰۰۰ دانگ ویتنامی برداشتم تا به عنوان پول شانس به بچه بدهم. این باعث شد همسرم عصبانی شود، قهر کند و شکایت کند که من پول زیادی دارم، خیلی سهل‌گیر هستم و بی‌دلیل مقدار متفاوتی پول به شخص دیگری داده‌ام.

من این را گفتم چون پسرم کوچکترین عضو خانواده بود، هیچ کس نمی‌توانست با من قابل مقایسه باشد که به او بیشتر بدهم. اما همسرم به من گفت وقتی فرزند طرف مادری‌ام به دنیا آمد، فقط ۲۰۰۰۰۰ دانگ ویتنامی به عنوان هدیه شانس به او داده است. چرا آن زمان چیزی نگفتم؟ با دانستن این موضوع، او هم ۵۰۰۰۰۰ دانگ ویتنامی به عنوان هدیه شانس به او داد، درست مثل الان من. از این گذشته، او فقط می‌خواست ثابت کند که من برای طرف پدری‌ام بیشتر از طرف مادری‌ام ارزش قائل هستم.

من طرز فکر همسرم را بچه‌گانه می‌دانم. من یک مرد هستم. هیچ‌وقت به نحوه خرج کردن پول توسط او توجه نکرده‌ام. وقتی همسرم به نوه‌هایش پول شانس می‌داد، برایم مهم نبود که هر کدام چقدر می‌دهند، اما حالا آن را برای مقایسه مطرح می‌کنم. همه اینها مزخرف است و با این حال من و همسرم دعوا داریم.

من از رفتار و طرز فکر کوته‌بینانه همسرم خوشم نمی‌آید، که همیشه سود و زیان را مقایسه و محاسبه می‌کند، در حالی که من همیشه بسیار منطقی هستم و با هر دو طرف خانواده‌ام آشکارا و شفاف رفتار می‌کنم. آیا ممکن است من هم مثل او باشم که مسائل حساس را با هم مقایسه می‌کنم تا «یکدیگر را تحقیر کنم»؟

حتی وقتی همسرم مخفیانه به والدینش پول می‌داد، من می‌دانستم اما نادیده می‌گرفتم چون به حریم خصوصی‌اش احترام می‌گذاشتم. چرا او نمی‌توانست آنقدر سخاوتمند باشد که همین کار را بکند؟

از همه می‌پرسم، در مورد تعمیر کلیسای خانوادگی، آیا باید نظر همسرم را نادیده بگیرم تا وظیفه‌ام را در قبال مادرم انجام دهم یا برای آرامش در خانه به حرف او گوش دهم؟

و در آینده چه باید بکنم، چگونه با همسرم صحبت کنم تا او را درک کنم و افکار منفی، مقایسه‌ها، حسادت را کاهش دهم تا فضای خانواده شادتر و هماهنگ‌تر شود؟ از همه شما متشکرم.

بخش «داستان من» داستان‌هایی درباره ازدواج و زندگی عاشقانه را ثبت می‌کند. خوانندگانی که داستان‌های خودشان را برای به اشتراک گذاشتن دارند، لطفاً آنها را از طریق ایمیل dantri@dantri.com.vn برای برنامه ارسال کنند. در صورت لزوم، داستان شما ممکن است ویرایش شود. با احترام.



منبع: https://dantri.com.vn/tinh-yeu-gioi-tinh/vo-suot-ngay-noi-mot-cau-khien-toi-chan-nha-chan-luon-ca-tet-20241223185053647.htm

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

هر رودخانه - یک سفر
شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند
سیل تاریخی در هوی آن، از دید یک هواپیمای نظامی وزارت دفاع ملی
«سیل بزرگ» رودخانه تو بن، از سیل تاریخی سال ۱۹۶۴، ۰.۱۴ متر بیشتر بود.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

شهر ساحلی ویتنام در سال ۲۰۲۶ به برترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل می‌شود

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول