Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

مواجهه یک توریست ویتنامی با یک حیوان وحشی برگخوار، که از دنیای متمدن می ترسد.

VnExpressVnExpress09/12/2023


در ماه سپتامبر، نگوین نوح، مردی اهل ماداگاسکار ، با گروهی از ساکنان جنگل که برگ می‌خورند و از دنیای متمدن می‌ترسیدند، ملاقات کرد و گفت که این یک تجربه بی‌نظیر بوده است.

نگوین نوح (لای نگو چان)، وبلاگ‌نویس سفر ، در طول سفر خود به دور آفریقا از ماداگاسکار دیدن کرد، اما نه برای دیدن درختان معروف بائوباب. در عوض، او به غرب سفر کرد تا با قبیله مایکا - یکی از معدود مردمان وحشی باقی مانده در جهان - ملاقات کند.

به گفته مجله مدا، ریشه‌های قبیله مایکیا همچنان یک راز است. آنها در گروه‌های کوچک در کلبه‌هایی که با چوب و برگ پوشیده شده‌اند، زندگی می‌کنند. منبع اصلی غذای آنها سیب‌زمینی و برگ است. اکثر آنها در منطقه حفاظت‌شده جنگلی مایکیا زندگی می‌کنند که ممکن است در آینده به پارک ملی تبدیل شود. این قبیله آنقدر مرموز است که بسیاری از مردم ماداگاسکار از وجود آنها بی‌اطلاع هستند.

مردم محلی به نوح کمک می‌کنند تا گاری‌اش را که در شن گیر کرده است، هل دهد. عکس: لای نگوا چان

مردم محلی به نوح کمک می‌کنند تا گاری‌اش را که در شن گیر کرده است، هل دهد. عکس: لای نگوا چان

نوح از شهر قدیمی فیانارانتسوا در ماداگاسکار با ماشین به منطقه حفاظت‌شده جنگلی مایکا سفر کرد. به گفته راهنمایش، مردم مایکا که او ملاقات کرده بود، خارج از منطقه حفاظت‌شده زندگی می‌کردند و از حضور غریبه‌ها بیزار بودند.

نوح برای رسیدن به منطقه‌ای که قوم میکا در آن زندگی می‌کردند، مجبور بود در امتداد جاده‌های پوشیده از شن سفر کند. در طول سفر تقریباً دو ساعته، ماشین نوح هفت بار در شن گیر کرد و برای ادامه سفر به کمک مردم محلی نیاز داشت. در نزدیکی جنگل، نوح حدود یک ساعت پیاده به راه خود ادامه داد تا به داخل جنگل برسد. مناظر اطراف به دلیل زمین‌های حاصلخیز و پر از خارهای تیز و کاکتوس مانند، به معنای واقعی کلمه بایر بود.

همین که نزدیک شدند، نوح چندین نفر از مردم میکا را دید که از دور بیرون ایستاده بودند. با شنیدن صدای عجیبی، آنها فوراً به کلبه خود عقب‌نشینی کردند. تنها پس از اینکه راهنمای نوح آنها را متقاعد کرد، این مردان وحشی برای صحبت بیرون آمدند. از آنجا که ورودی کلبه پایین بود، آنها بیرون خزیدند.

راهنمای نوح خانواده‌اش را متقاعد کرد که به بیرون بیایند. عکس: لای نگو چان

راهنمای نوح خانواده‌اش را متقاعد کرد که به بیرون بیایند. عکس: لای نگو چان

بعد از حدود چهار دقیقه، هر نه عضو خانواده، شامل پنج مرد و چهار زن، بیرون آمدند. آنها برهنه بودند؛ مردان از پارچه‌های مخصوص برای پوشاندن پایین‌تنه خود استفاده می‌کردند، در حالی که زنان پارچه‌ای را به صورت مورب به دور خود پیچیده بودند. آنها وحشت‌زده، در هم فشرده، سرهایشان پایین و از تماس چشمی با نوح اجتناب می‌کردند.

نوح در گفتگو با VnExpress گفت که از سبک زندگی بدوی مردم میکا "واقعاً شگفت‌زده" شده است. او از قبایل زیادی در سراسر جهان بازدید کرده و آثاری از تمدن مانند قابلمه، ماهیتابه و ظروف پخت و پز را دیده است. با این حال، پس از مشاهده، نوح هیچ یک از این اقلام را در محل زندگی آنها ندید.

پس از مدتی جستجو، نوح تعدادی پوسته حلزون خالی را که به طور مرتب زیر درختی قرار داده شده بودند، پیدا کرد. راهنما توضیح داد که خانواده حلزون‌ها را می‌گرفتند تا گوشت آنها را بخورند. پوسته‌ها برای استفاده به عنوان چاقو و قیچی موقت، برای کارهایی مانند بریدن بند ناف نوزاد، نگهداری می‌شدند. علاوه بر حلزون، آنها برگ‌ها و گاهی اوقات سیب‌زمینی شیرین را که توسط مردم محلی ساکن در همان نزدیکی آورده شده بود، می‌خوردند.

پس از حدود ۱۰ دقیقه تردید، مردی میانسال از خانواده به گردشگر نشان داد که چگونه آتش روشن کند. او از یک چوب نوک گرد، تعدادی برگ و یک آتش‌زنه دست‌ساز استفاده کرد. بیش از یک دقیقه طول کشید تا دود از برگ‌ها بلند شود. سپس، برگ‌ها را برداشت، با تمام قدرت به آنها فوت کرد و پس از مدت کوتاهی، آتش شعله‌ور شد.

نوح گفت: «به طرز شگفت‌آوری، من تا حدودی در مورد نحوه زندگی انسان‌های ماقبل تاریخ در گذشته درک پیدا کرده‌ام.»

با این حال، نشان دادن مهارت‌هایش به معنای رک بودنش نبود. مرد پس از روشن کردن آتش، در گوشه‌ای کز کرد، سرش را پایین انداخت و دیگر چیزی نگفت. نوح از طریق مترجم به شوخی به آنها گفت که از طرف دولت فرستاده شده تا خانواده‌اش را به شهر بیاورد، جایی که خانه و لباس‌های فراوان خواهند داشت. مرد میانسال با صدای آهسته پاسخ داد: «من این را دوست ندارم» و همچنان سرش را پایین انداخت.

نوح راه‌های مختلفی را برای جلب توجه خانواده امتحان کرد، مانند عکس گرفتن و نشان دادن عکس‌هایی از روی تلفن همراهش. با این حال، واکنش‌ها یکسان باقی ماند. برخی بی‌علاقه بودند، برخی دیگر با زمزمه "اوم" پاسخ دادند. حتی وقتی نوح به آنها آبنبات چوبی تعارف کرد، از ترس امتناع کردند. تنها زمانی که راهنمای نوح یکی از آنها را جلوی آنها باز کرد و چشید، جرات کردند آن را بپذیرند. نوح گفت که مردم مایکا از چیزهایی که قبلاً هرگز ندیده‌اند می‌ترسند، بنابراین همیشه بسیار محتاط هستند.

در تمام طول مدت بازدید، خانواده مایکا تقریباً هیچ کاری نکردند. با این حال، همین برای خوشحال کردن نوح کافی بود، زیرا این اولین باری بود که با افرادی ملاقات می‌کرد که «از دنیای متمدن می‌ترسیدند.» نوح هنگام خداحافظی با خانواده، خوش‌شانس بود که از یک کودک دست تکان داد، که به گفته خودش «برای گرم کردن قلبش کافی بود».

تو نگوین



لینک منبع

نظر (0)

لطفاً نظر دهید تا احساسات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

هوین نهو در بازی‌های SEA تاریخ‌ساز شد: رکوردی که شکستن آن بسیار دشوار خواهد بود.
کلیسای خیره‌کننده‌ای در بزرگراه ۵۱ برای کریسمس چراغانی شد و توجه همه رهگذران را به خود جلب کرد.
لحظه‌ای که نگوین تی اوآنه با سرعت به خط پایان رسید، رکوردی که در 5 بازی SEA بی‌رقیب بود.
کشاورزان در روستای گل سا دِک مشغول رسیدگی به گل‌های خود هستند تا خود را برای جشنواره و تِت (سال نو قمری) ۲۰۲۶ آماده کنند.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

کلیساهای هانوی به طرز درخشانی چراغانی شده‌اند و حال و هوای کریسمس خیابان‌ها را پر کرده است.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول