Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

دختری که برای زندگی‌اش با کوسه جنگید

VnExpressVnExpress03/09/2023


بعدازظهر یکی از روزهای ژوئن ۲۰۲۲، آدیسون بتیا در حال غواصی سطحی برای صید گوش‌ماهی در سواحل فلوریدا بود که احساس کرد چیزی پای راستش را می‌کشد.

این دختر ۱۷ ساله فکر کرد که این یک شوخی از طرف برادرش رت است. این آب کم‌عمق مانند "قلمرو"ی این دو برادر است که در فلوریدا، ایالتی در جنوب شرقی ایالات متحده، متولد و بزرگ شده‌اند.

یک سال بعد، بتئا، که حالا ۱۸ ساله بود، دوباره به منطقه‌ای که خاطرات وحشتناکش را در آن داشت، سر زد. بتئا گفت که آن بعدازظهر، خیلی زود فهمید که برادرش شوخی نمی‌کرده است. یک کوسه بزرگ ساق پای راستش را گاز گرفته بود. تنها کاری که از دستش بر می‌آمد فریاد زدن برای رت بود. حیوان همچنان ران او را گاز می‌گرفت و بتئا را به زیر آب می‌کشید.

همه چیز در کسری از ثانیه اتفاق افتاد و رت را گیج و مبهوت گذاشت زیرا خواهرش ناپدید شد. پس از صدای بلند ضربه دم کوسه، او با دیدن خون در آب وحشت کرد. به گفته رت، این حیوان حداقل سه متر طول داشته و احتمالاً یک کوسه گاوی یا کوسه ببری بوده است که هر دو از معدود گونه‌های خطرناک برای انسان هستند و در فلوریدا فراوانند.

با وجود اینکه دندان‌های چاقو مانند در ران بتیا فرو رفته بودند، او هیچ دردی احساس نمی‌کرد، اما شوکه شده بود، انگار که در حال حرکت آهسته یا در خواب بود. او گفت: «مثل این بود که سعی کنی فریاد بزنی اما صدایی از خودت در نیاوری.»

آدیسون بتئا، ۱۸ ساله، یک سال پس از حمله در ساحل سنت جورج، فلوریدا ایستاده است. عکس: گاردین

آدیسون بتئا، ۱۸ ساله، یک سال پس از حمله در ساحل سنت جورج، فلوریدا ایستاده است. عکس: گاردین

رت شنا کرد تا خواهرش را که پایش هنوز در آرواره‌های کوسه گیر کرده بود، بگیرد. آن موقع بود که بتیا شروع به مقابله کرد و نکاتی را که در کودکی از هفته کوسه دیسکاوری آموخته بود، به یاد آورد، از جمله مشت زدن به بینی در هنگام حمله کوسه.

بتیا دستش را داخل آبشش‌های ماهی برد، به چشمانش ضربه زد و سعی کرد دهانش را باز کند. او گفت: «پوستش مثل سمباده بود. کره چشمانش به اندازه توپ بیسبال و بسیار لزج بود. آنقدر بزرگ بود که احتمالاً نمی‌توانستم دستانم را دورش حلقه کنم.»

این صدا توجه ساحل کیتون را که در همان نزدیکی بود جلب کرد، جایی که مردی با قایق تندرو برای کمک آمد. کوسه بتئا را رها کرد و رت او را به داخل قایق آورد و سعی کرد جلوی خونریزی را بگیرد.

این وحشت برای رت، یک آتش‌نشان، آشنا بود. اما وقتی سوار قایق شد، از وضعیت خواهرش شوکه شد. پاهایش له شده بود.

بتیا در حالی که قایق با سرعت زیاد به سمت ساحل در حرکت بود، دچار هذیان شد. رت با خدمات اورژانس تماس گرفت و درخواست هلیکوپتر نجات به محل حادثه کرد. او آشفته شد، موقعیت خود را تغییر داد و درخواست آب سرد کرد.

بتیا گفت: «حتماً به برادرم فحش دادم. شوکه شده بودم، قبلاً هرگز چنین رفتاری نکرده بودم. چیزی یادم نمی‌آید. وقتی کوسه به من حمله کرد، داشتم دعا می‌کردم. وقتی سوار قایق شدم، دعا می‌کردم که همه چیز سریع از بین برود.»

قایق به ایستگاه اورژانس ساحل کیتون رسید. بتئا را سوار آمبولانس کردند. پنج دقیقه بعد، یک هلیکوپتر نجات از راه رسید.

خدمه از دیدن اینکه او هنوز می‌تواند صحبت کند، شگفت‌زده شدند. یکی از آنها پرسید: «می‌دانم این یک سوال کلیشه‌ای است، اما آیا درد داری؟» بتیا از هوش رفت و فقط توانست پاسخ دهد «بله». این تنها چیزی بود که او به یاد آورد.

پس از ۱۵ دقیقه پرواز، هلیکوپتر در بیمارستان تالاهاسی فرود آمد. جراحان زمان کافی برای تثبیت جریان خون و کشکک زانو داشتند. زخم بسیار جدی بود. او تا زمان شروع جراحی خون زیادی از دست داده بود.

بتئا با احساسی «بدترین احساسی که تا به حال تجربه کرده بود» از خواب بیدار شد و مادرش را در کنار خود نشسته یافت. پس از یک هفته بستری در بیمارستان، سه روز بستری در بخش مراقبت‌های ویژه و چندین عمل جراحی دیگر، پای بتئا از بالای زانو قطع شد.

بتئا و برادرش سال گذشته در بیمارستان. عکس: گاردین

بتئا و برادرش سال گذشته در بیمارستان. عکس: گاردین

بتئا یک پای مصنوعی دریافت کرد و فیزیوتراپی را شروع کرد. در هر مرحله، او فراتر از انتظارات پزشکان عمل کرد. او همچنین از همه جا نامه‌های تشویق‌آمیز دریافت می‌کرد. دوستان و عزیزانش روزانه به ملاقاتش می‌آمدند. خانواده‌اش همیشه در کنارش بودند تا روحیه‌اش را حفظ کنند.

بتیا گفت: «هر بازدیدکننده‌ای تأثیرگذار است. پدرم هر روز می‌گوید: 'امروز قرار است روز خوبی باشد.' بدون آن عشق، نمی‌دانم چطور می‌توانستم از پسش بربیایم.»

بتئا که مصمم بود «سبک زندگی فعالی را از سر بگیرد»، برنامه توانبخشی را تنها در عرض یک ماه و نیم به پایان رساند، برنامه‌ای که برای یک بیمار عادی پس از قطع عضو حدود پنج ماه طول می‌کشد.

بتیا به مدرسه بازگشت و به سرعت اعتماد به نفس خود را در پای جدیدش به دست آورد. او از آن زمان سرعت راه رفتن خود را دوباره به دست آورده و حتی به باشگاه ورزشی نیز بازگشته است. او در ماه مه از دبیرستان فارغ التحصیل شد.

برای او، شنا، قایق‌رانی و موج‌سواری بخش مهمی از زندگی‌اش شده‌اند و «نمی‌توانم تسلیم شوم». بتیا هنگام بازگشت به آبی که در آن مورد حمله قرار گرفته بود، گفت: «من از کارهایی که دوست دارم انجام دهم، خجالت نمی‌کشم.»

او می‌خواهد در آینده در دانشگاه فیزیوتراپی بخواند. «من به بیماران کمک خوبی خواهم کرد. آنها نیز به توصیه‌های من گوش خواهند داد زیرا من بر چالش‌های مشابهی غلبه کرده‌ام.»

دوک ترانگ (به نقل از گاردین )



لینک منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان
شهر ساحلی ویتنام در سال ۲۰۲۶ به برترین مقاصد گردشگری جهان تبدیل می‌شود
«خلیج ها لونگ را از روی خشکی تحسین کنید» به تازگی وارد فهرست محبوب‌ترین مقاصد گردشگری جهان شده است.
گل‌های نیلوفر آبی که از بالا به رنگ صورتی درمی‌آیند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

ساختمان‌های بلندمرتبه در شهر هوشی مین در مه فرو رفته‌اند.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول